شناسه خبر : 1969 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با اسدالله عسگراولادی درباره امکان سرمایه‌گذاری خارجی ایرانیان

سرمایه تعارف‌بردار نیست

خیلی خوب است که سرمایه‌ها در داخل صرف توسعه زیرساخت‌ها شود ولی سرمایه جایی می‌رود که سود آن تضمین شود. هر جا سود بیشتر باشد سرمایه‌گذار به آنجا می‌رود. سرمایه تابع تعارفات نیست. سرمایه صاحب سرمایه باید سود‌ده باشد.

اسدالله عسگراولادی معتقد است اینکه بخش خصوصی و صنعتگران ما در داخل کشور توقع داشته باشند دولت پول‌های آزاد‌شده خود پس از لغو تحریم‌ها را صرف تقویت آنها کند، توقع بی‌جایی است. دولت آنقدر بدهی دارد که خرج آن در صنایع شعار است. از طرف دیگر نمی‌توان سرمایه‌گذاران را مجبور کرد که پول‌های خود را الزاماً در ایران سرمایه‌گذاری کنند، سرمایه همیشه مثل موشی است که از سوراخش فراری است. باید جایی امن برای حضور پیدا کند. در ادامه مصاحبه با وی را می‌خوانید.



وضعیت سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در خارج کشور در طول سال‌های اخیر چگونه بوده است؟ با توجه به شرایط اقتصادی ایرانی‌ها امکان سرمایه‌گذاری آنها در خارج از کشور وجود دارد؟
در مورد موضوع سرمایه‌گذاری در ابتدا باید عنوان کرد که سرمایه‌گذاری در ایران و کشورهای مختلف ابعاد متفاوتی دارد. یکی از ابعاد سرمایه‌گذاری که البته از اهمیت بالایی نیز برخوردار است و باید برای توسعه و گسترش آن در زمان پساتحریم برنامه‌ریزی دقیقی کرد، سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در خارج از کشور است. در این شرایط ایرانی‌ها باید با اطلاع کامل از سرمایه‌ها، منابع و بازارهای هدف اقدام کنند. در حال حاضر ایرانی‌ها در خارج کشور حضور فعال دارند، البته میزان این سرمایه‌گذاری‌ها به لحاظ آماری مشخص نیست. حدود سه هزار نفر فعال اقتصادی ایرانی به غیر از فرزندان و همراهان‌شان که با آنها حدود شش هزار نفر می‌شوند، در آمریکا حضور دارند. این افراد در ایالات کالیفرنیا، تگزاس، نیویورک و واشنگتن حضور داشته و به فعالیت‌های تجاری و سرمایه‌گذاری مشغول هستند. همچنین جمع کثیری ایرانی در آلمان زندگی می‌کنند که حدود سه تا چهار هزار نفر آنها تاجر هستند. تجار فرش ما از صد سال پیش در آلمان و تاجران خشکبار از 50 سال قبل در آلمان حضور دارند. این افراد همگی در این کشورها سرمایه‌گذاری کرده‌اند. فرض کنید چند تاجر خشکبار در این کشورها انبار خریده‌اند، انبارداری یک نوع سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در کشورهای خارجی محسوب می‌شود. انبارهای چند میلیارد تومانی و چند میلیون یورویی. البته همان‌طور که گفتم سرمایه‌گذاری این افراد به گونه‌ای نیست که بتوان آماری از آنها ارائه کرد. سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در ابعاد مختلف در خارج از کشور شکل می‌گیرد. با احتساب حضور پنج میلیون ایرانی در سرتاسر اروپا، آمریکا و کانادا می‌توان گفت این موضوع باعث شکل‌گیری سرمایه‌گذاری‌های گسترده در این کشورها از جانب ایرانی‌ها شده است. به‌طور مثال حضور ایرانی‌ها در کانادا بسیار گسترده است و ایرانی‌ها فعالیت گسترده‌ای در این کشور به خصوص در زمینه سرمایه‌گذاری‌ها دارند. حتی بسیاری از ایرانی‌ها در سال‌های اخیر سرمایه‌های خود را از ایران به کانادا منتقل کرده‌اند. این افراد از ایران به خاطر سرمایه‌گذاری و نه به خاطر زندگی به کانادا مهاجرت کرده‌اند. آنچه اخیراً به عنوان سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در خارج کشور انجام شده است، در چین است. ایرانی‌ها در 10 سال اخیر به چین رفته و سه مدل سرمایه‌گذاری در آنجا انجام داده‌اند. اولین نوع سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در چین، خرید آپارتمان و ساختمان و اجاره دادن آنها بوده است. نوع دوم سرمایه‌گذاری در بانک‌ها و سپرده‌گذاری پول‌هایشان در بانک‌های چینی است. سرمایه‌گذاری سوم ایرانی‌ها در چین این است که عده‌ای در آنجا دفتر تجاری راه‌اندازی کرده‌اند و به کار تجارت مشغول هستند. بعد از چین کشوری که ایرانی‌ها برای سرمایه‌گذاری تمایل زیادی در سال‌های اخیر از خود نشان داده‌اند، دوبی است. در 10 سال اخیر در کشور امارات متحده عربی ایرانی‌ها میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. البته بسیاری از ایرانی‌ها هم در سرمایه‌گذاری دوبی ورشکسته شدند. زمانی که از دوبی در جاده‌ای حرکت می‌کنید که به ابوظبی ختم می‌شود منطقه‌ای است که مانهاتان دوبی نام دارد. ساختمان‌های 100 طبقه، در این مانهاتان فراوان دیده می‌شود. در آن ساختمان‌ها ایرانی‌های بسیاری مالک و ساکن هستند. خرید این ساختمان‌ها به نوعی سرمایه‌گذاری به حساب می‌آید. ولی از هیچ کدام از این سرمایه‌گذاری‌ها آماری در دست نیست، می‌توان حدوداً اعلام کرد در دوبی حداقل 50 میلیارد دلار از سوی ایرانی‌ها سرمایه‌گذاری شده است. بسیاری از سرمایه‌گذاران ایرانی به نوعی پول خود را انتقال داده و انتقال سرمایه‌شان هم صرفاً به دلیل ناامنی در سرمایه‌گذاری داخل کشور و عدم اطمینان از بازگشت سرمایه بوده است. مثلاً فرض کنید یک شرکت تعاونی از 20 سال پیش در کشوری انبار خریده و کارگاه و کارخانه راه‌اندازی کرده است. مثلاً دو یا سه ایرانی در اتریش هستند که کارخانه‌های بسته‌بندی مواد غذایی راه‌اندازی کرده‌اند، اینها همه سرمایه‌های خود را از ایران بردند. در چین همین‌گونه است. حتی اخیراً ایرانی‌ها در هندوستان و هنگ‌کنگ سرمایه‌گذاری کرده‌اند. بر اساس حضور فعال ایرانی‌ها که حدود چهار تا پنج میلیون نفر در سراسر دنیاست برآورد می‌شود مجموع سرمایه‌گذاری آنها در خارج از کشور از عدد 500 میلیارد دلار هم فراتر رفته است. منتها پراکنده است و رقم دقیق آنها را روی کاغذ نمی‌توان آورد. من فردی را در دوبی می‌شناسم که 50 آپارتمان دارد و آنها را اجاره داده است. 50 آپارتمان حداقل 50 تا 60 میلیون درهم امارات معادل 70 میلیارد تومان قیمت دارد. آمار دقیق این سرمایه‌گذاری‌ها را می‌توان از کنسولگری‌های ما در کشورهای مختلف به دست آورد.

وضعیت سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در صنایع خارج کشور چگونه است؟ مواردی که مطرح کردید عمدتاً تجاری است. آیا مواردی از حضور ایرانی‌ها در صنایع کشورهای خارجی دیده شده است؟
سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در آمریکا بیشتر در صنایع مواد غذایی است. در بورس‌های سهام هم ایرانی‌ها حضور دارند. در کشورهای خارجی سرمایه‌گذاری در صنایع عمدتاً از طریق بورس انجام می‌گیرد. سرمایه‌داران در بورس حضور داشته و سهام صنایع مختلف را خرید و فروش می‌کنند. در کشورهای خارجی نظیر ایران نیست که کارخانه را یکجا بخرند و بفروشند. سهام تمام کارخانجات آمریکا و اروپای غربی در بورس است. به‌طور مثال عده زیادی در فرانکفورت در بورس‌ها حضور دارند که سهام شرکت‌های بزرگ مثل مرسدس بنز و زیمنس و غیره را خرید و فروش می‌کنند. بنابراین سهامداران در بورس‌ها سهام‌شان را معامله می‌کنند نه کارخانه‌ها را. معنی سهام این است که در کارخانه سهامدار حضور دارد و سرمایه‌گذاری کرده است. حضور ایرانی‌ها در بورس کشورهای خارجی و خرید و فروش سهام‌ها بسیار به چشم می‌خورد. این موضوع تنها ایرانی‌های مقیم خارج کشور را در‌بر نمی‌گیرد بلکه ایرانی‌های داخل کشور هم در بورس کشورهای خارجی حضور دارند. با سرمایه‌های خود سهام و آپارتمان خریدند و مقیم هم نیستند. از آنجا که در ایران در 40 سال اخیر موانعی در سرمایه‌گذاری بوده است ایرانی‌ها ترجیح داده‌اند پول‌های خود را در کشورهای دیگر سرمایه‌گذاری کنند. این افراد به‌رغم اینکه بهره 20 درصد است، تشخیص به انتقال سرمایه داده‌اند. برعکس هم بوده است. مواردی داشته‌ایم که بسیاری از ایرانی‌ها در جریان ترقی ملک پول‌های خود را به ایران آورده و ملک خریدند. بسیاری از ملک‌هایی که در شمال تهران است متعلق به ایرانی‌های مقیم خارج است. در مورد سهام کارخانجات هم همین‌طور است، ایرانی‌های مقیم خارج کشور بسیاری در بورس هم حضور دارند.

آیا پس از لغو تحریم‌ها امکان ورود سرمایه بیشتر از جانب ایرانی‌های مقیم خارج کشور وجود دارد؟ آیا ورود این سرمایه‌ها موجب رونق در صنایع و تولیدات می‌شود یا همچنان تمایل به سرمایه‌گذاری در بازارهایی نظیر مسکن است؟
بله، قطعاً با لغو تحریم‌ها شرایط برای جذب سرمایه‌های ایرانی‌های خارج کشور بیشتر فراهم می‌شود زیرا روابط بانکی و غیره آسان‌تر می‌شود و همچنین ایران از جذابیت‌های سرمایه‌گذاری بالایی برخوردار است. اما یک نکته را نباید فراموش کرد که تا فضای کسب و کار ما درست نشود، نمی‌توان به جذب سرمایه‌های خارجی در حد مطلوب و ایده‌آل فکر کرد. قانون فضای کسب و کار ما قانون خوبی نیست. شما الان می‌خواهید شرکتی را ثبت کنید، باید به ثبت شرکت‌ها مراجعه کنید اما حتی سر موضوعات کوچک نظیر انتخاب اسم هم ماه‌ها شما را معطل می‌کنند. یا به‌طور مثال سهامی متعلق به فردی است و قرار است منتقل شود به شخص یا شرکت دیگری، مدت‌ها برای انتقال سهام زمان افراد به هدر می‌رود. قانون فضای کسب‌وکار ما نارساست و همین دلیل باعث می‌شود سرمایه‌گذاران بترسند و به ایران نیایند. آنها بیشتر تمایل دارند در بورس حضور پیدا کنند. البته بورس را هم که می‌دانید، بورس کارآمدی نیست. مردم در بازار سرمایه و بورس اکثراً متضرر می‌شوند، علتش هم این است که کسانی در آنجا مدیریت می‌کنند که بیشتر در بانک‌ها حضور دارند یا بنگاه‌های بازرگانی وابسته به بانک‌ها هستند.

ریسک سرمایه‌گذاری در ایران برای متقاضیان سرمایه‌گذاری در ایران چگونه است؟
سرمایه‌گذاری در ایران اتفاقاً ریسک خوبی دارد و درآمد زیادی را هم به همراه دارد. سرمایه‌گذاری در ایران درآمدش بیشتر از سرمایه‌گذاری در خارج است. مخصوصاً اگر در مستغلات و بازارهای این‌چنینی سرمایه‌گذاری شود که همیشه در حال ترقی هستند، سرمایه‌گذاری بسیار سود‌ده هم هست. ولی موانعی در آن وجود دارد. مخصوصاً موانع سرمایه‌گذاری در سیستم کارخانجات به وفور دیده می‌شود. چرا 70 درصد کارخانجات ما تعطیل می‌شوند؟ همین موضوع سوالی است که در ذهن سرمایه‌گذار ایجاد می‌شود و مانع حضور او در صنایع می‌شود. وقتی ایرانی در خارج کشور می‌شنود که کارخانه‌های ایران در حال تعطیل شدن هستند چرا باید سرمایه‌گذاری کند؟ در اینجا هم ما مشکل قانون فضای کسب و کار را داریم. اگر فردی در هر جای دنیا نظیر سنگاپور، هنگ‌کنگ و چین تصمیم بگیرد شرکتی تاسیس یا کارخانه‌ای راه‌اندازی کند، حداکثر دو تا پنج روز زمان می‌برد. اما اینجا در ایران حداکثر 70 روز و حداقل 50 روز زمان می‌برد. این روند سرمایه‌گذار را خسته می‌کند. خودم تصمیم داشتم شرکتی را تاسیس کنم. اسمی را برای آن پیشنهاد دادم. ثبت شرکت‌ها گفت این اسم نه، 15 عدد اسم پیشنهاد بده من بگویم کدام. 15‌تا اسم نوشتم، گفت برو و 15 روز دیگر بیا. 15 روز دیگر رفتم گفت اینها مردود است. 15‌تای دیگر اسم بده. 15 روز دیگر بیا. هیچ جای دنیا این‌گونه نیست. در 50 سال پیش در ایران فردی که امروز برای ثبت شرکت اقدام می‌کرد تا فردا جواب او را می‌دادند. روند سرمایه‌گذاری در هیچ جای دنیا این‌گونه نیست. بنابراین فضای کسب و کار ما مشکل دارد، ولی سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در خارج وجود دارد و هم بازگشت سرمایه مطمئن‌تر است و هم قانون کسب و کار در آنجا کامل‌تر و سهل‌تر است.

وضعیت سرمایه‌گذاری‌های خارجی در ایران چگونه است و تمایل برای سرمایه‌گذاری در کدام صنایع ما بیشتر است؟
سرمایه‌گذاری خارجی‌ها در ایران وجود دارد و آمار آن نیز قابل احصاست. البته آنچه ثبت شده است قابل احصاست. در ایران یک قانون سرمایه‌گذاری داریم که از سوی معاونت سرمایه‌گذاری وزارت دارایی اعمال می‌شود. هر کس که می‌خواهد در ایران سرمایه‌گذاری کند باید برود آنجا شرکت خود را احصا و ثبت کند. هر کس که بخواهد در ایران سرمایه‌ای را آورده و ماشین‌آلاتی را وارد کند باید از قبل آن را ثبت کند. این مدت، به‌خصوص مدتی که در تحریم‌ها بوده‌ایم، میزان سرمایه‌گذاری خارجی در ایران خیلی کاهش پیدا کرده است.

به‌رغم میل به سرمایه‌گذاری در ایران از سوی خارجی‌ها چرا در سال‌های اخیر این روند شیب نزولی داشته است؟ این در حالی است که جذب منابع مالی از خارج کشور کمک بزرگی به صنایع ما خواهد بود.
دلیل اصلی آن فقط تحریم‌ها بوده است. سرمایه‌گذار پولش را نمی‌تواند به ایران بیاورد و از ایران خارج کند. سودش را هم نمی‌تواند از ایران خارج کند. همه اینها به خاطر تحریم‌هاست. دلیل دیگر آن فضای کسب و کار در ایران است. سرمایه‌گذار پول را می‌خواهد بیاورد اما با دو سوال مواجه می‌شود، «پول را چگونه به ایران بیاورم؟» و «آیا بازگشت سرمایه قطعی است؟». سرمایه‌گذار اگر بخواهد سرمایه خود را از طریق سیستم بانکی به داخل کشور بیاورد، باید با نرخ ارز ۲۶۰۰‌تومانی این کار را انجام دهد اما زمانی که می‌خواهد کالای تولیدشده خود را از کشور خارج کند باید با نرخ بازار آزاد این کار را انجام دهد. خب این برای سرمایه‌گذار ضرر به حساب می‌آید. 20 درصد تفاوت نرخ ارز دولتی و بازار آزاد است. شما الان اگر بخواهید سرمایه وارد کشور کنید، نرخ ارز توسط دولت ۲۸۰۰ تومان است. پول را می‌آورید، شرکت را ثبت می‌کنید و کارخانه‌ای را تاسیس می‌کنید و در آن کالایی را تولید می‌کنید. زمانی که می‌خواهید آن کالا را به فروش برسانید دیگر ارز ۲۸۰۰‌تومانی به شما تعلق نمی‌گیرد. به شما می‌گویند برو از بازار آزاد ارز بخر که در حال حاضر حدود ۳3۰۰ تومان است. بنابراین برای توسعه سرمایه‌گذاری باید این مسائل حل شود. ساختار این موارد باید از سوی دولت حل شود تا هر فرد هر پولی را با هر نرخی می‌آورد، با همان نرخ ببرد. این راه‌حل جذب سرمایه‌گذاری بیشتر است. اما بانک‌ها می‌گویند ما داریم کار می‌کنیم، ضرر می‌کنیم و نمی‌توانیم نرخ ارز را دولتی دریافت کنیم. این مشکلی در سرمایه‌گذاری و توسعه سرمایه‌گذاری است.

بنابراین پس از لغو تحریم‌ها در وهله اول فضای کسب و کار در ایران است که باید اصلاح شود؟
بله، بلافاصله باید اصلاح شود. حتی قبل از لغو تحریم‌ها. آیین‌نامه‌های قانون فضای کسب و کار باید اصلاح و تکمیل شود. و در اجرا هم البته قوانین باید کامل اجرایی شود. این شرط مهمی در سرمایه‌گذاری‌های خارجی است.

در حال حاضر میزان سرمایه‌گذاری خارجی در ایران رقمی حدود سه میلیارد دلار است، برآوردها از رشد این رقم پس از لغو تحریم‌ها تا چه میزان است؟
اقلاً این رقم طی یک سال تبدیل به پنج تا شش میلیارد دلار می‌شود، یعنی در یک سال دو برابر می‌شود و پس از آن‌هم روند صعودی به خود می‌گیرد. بسیاری از خارجی‌ها ممکن است پس از تحریم‌ها به ایران بیایند و در اینجا کارخانه‌هایی تاسیس کنند. هزینه تاسیس کارخانه میلیاردها تومان است. اگر بخواهد کارخانه بزرگ بزند، مبالغ بالایی لازم است. این پول‌ها زمانی به ایران سرازیر می‌شود که نقل و انتقال پول آزاد باشد تا سرمایه‌گذار هر زمان که خواست بتواند پول خود را از کشور خارج کند. یعنی گردش مالی آسان شود. باید خیال سرمایه‌گذار راحت باشد که پول مال خودش خواهد ماند و می‌تواند از سود آن استفاده کند. بحث مالیات‌ها هم باید شفاف شود. او باید بداند قوانین مالیاتی در برابر او چگونه رفتار می‌کند. این مشکلات هستند که ورود سرمایه به داخل کشور را دشوار می‌کند.

از نظر شما پس از لغو تحریم‌ها کدام صنایع پتانسیل بیشتری برای جذب سرمایه‌گذاری‌های مشترک خواهند داشت؟
صنایع پتروشیمی پتانسیل خوبی دارند. معادن نیز پتانسیل‌های خوبی برای جذب سرمایه‌های خارجی دارند، بسته‌بندی مواد غذایی، انرژی، سیمان، پتروشیمی‌ها همه صنایعی هستند که به‌طور قطع سرمایه‌گذاران را به خود جذب کرده و پس از لغو تحریم‌ها شاهد حضور سرمایه‌گذاران خارجی زیادی در آنها خواهیم بود.

برخی از کارشناسان و حتی فعالان بخش خصوصی معتقدند ما به هیچ عنوان نباید حتی پس از برداشته شدن تحریم‌ها سرمایه‌های خود را در خارج از کشور سرمایه‌گذاری کنیم. به اعتقاد آنها عمدتاً باید سرمایه‌گذاری‌ها در داخل کشور صورت گیرد تا هم صنایع پیشرفت کند و هم زیرساخت‌ها و ورود تکنولوژی به کشور را شاهد باشیم.
این جمله در حد شعار است. خیلی خوب است که سرمایه‌ها در داخل صرف توسعه زیرساخت‌ها شود ولی سرمایه جایی می‌رود که سود آن تضمین شود. هر جا سود بیشتر باشد سرمایه‌گذار به آنجا می‌رود. سرمایه تابع تعارفات نیست. سرمایه صاحب سرمایه باید سود‌ده باشد. سرمایه‌گذار اگر دید سرمایه‌گذاری در ایران سود‌ده نیست و کار مشکل دارد، می‌رود جای دیگری سرمایه‌گذاری می‌کند. اگر دوبی سود‌ده است، به دوبی می‌رود. اگر ترکیه سود‌ده است، به ترکیه می‌رود و غیره. ما نمی‌توانیم سرمایه‌گذار را چه ایرانی و چه خارجی مجبور کنیم که حتماً باید در ایران سرمایه‌گذاری کند. سرمایه مثل موشی است که همیشه از سوراخش فراری است. باید جایی پیدا کند که امن باشد. سرمایه جای امن را می‌طلبد. جای سود‌ده را می‌طلبد. هر جا که باشد. نه، این را نمی‌توان به سرمایه‌دارها گفت که نمی‌توانند سرمایه خود را از ایران خارج کنند. در حد شعار و تعارف می‌توان گفت. ولی او نگاه می‌کند که برای سود سرمایه‌اش باید چه کار کند؟ هیچ وقت با شعار و تعارف او سرمایه‌اش را به خطر نمی‌اندازد.

در حال حاضر یکی از مطالباتی که بخش خصوصی و صنعتگران ما از دولت دارند این است که پول‌های بلوکه‌شده ایران پس از لغو تحریم‌ها و آزادسازی صرف تقویت زیرساخت‌ها و حل مشکلات صنایع شود. آیا از نظر شما این امکان‌پذیر است؟
حرفش را می‌زنیم ولی دولت آنقدر گرفتاری دارد که اگر آن پول‌ها هم برگردد، در مسیر حل گرفتاری‌های دولت هضم می‌شود. دولت در حال حاضر بسیار بدهکار است. بدهی‌هایش سنگین است. اینها را باید از کجا پرداخت کند؟ منتظر است خبری از آزاد‌سازی پول‌ها بشود که بتواند بدهی‌های خود را پرداخت کند. این اظهارات که پول‌ها در صنایع بخش خصوصی خرج شود در حد شعار است. بهترین کار این است که سرمایه‌گذاری‌های خارجی به صورت ماشین‌آلات و مواد اولیه تاسیس کارخانه‌های جدید مطرح شود؛ یا تقویت کارخانه‌های فعلی. واحدهای تولیدی نیاز بسیاری به استفاده از پول‌هایی دارند که از طریق سرمایه‌گذاری خارجی به کشور وارد می‌شود. ولی اینکه دولت پول‌های آزادشده را صرف بدهی‌ها نکند و به صنایع ما بدهد در حد شعار است. از طرف دیگر صنعتگران ما نباید منتظر کمک دولت باشند، باید خودشان بروند تلاش کنند و سرمایه خارجی جذب کنند؛ اصلاً بخش خصوصی نباید امیدی به دولت داشته باشد. امید آنها باید به خودشان و ارتباطات‌شان در زمان پسا‌تحریم باشد. این خودکفایی صنایع هم نه اینکه نشود ولی سخت است. اما اجبار نمی‌شود کرد که حتماً پول از خارج باید بیاید اینجا.

پیش‌بینی شما از وضعیت سرمایه‌گذاری در ایران و سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در خارج کشور در دوران پس از تحریم‌ها چیست؟
پس از تحریم ما صاحب سرمایه‌گذاری خارجی می‌شویم. ایرانی‌های خارج از کشور هم سرمایه زیادی به ایران می‌آورند. ما شرایط خوبی خواهیم داشت. اما نه به سرعت، طول می‌کشد. اولاً تحریم همان‌طور که مقام معظم رهبری می‌فرماید،‌ یکجا باید برداشته شود، این حرف کاملاً درستی است. اما آنها تاکنون زیر بار نرفته‌اند. می‌خواهند تدریجی تحریم‌ها را بردارند. اگر تحریم‌های مالی، بانکی و نفتی یکجا برداشته شود، سرمایه‌گذاری خارجی ما زیاد خواهد شد. بسیاری از ایرانی‌ها هم به ایران برمی‌گردند. بنابراین برآورد کلی من این است که اگر تحریم‌ها یکجا برداشته شود موجی از سرمایه‌گذاران خارجی به ایران می‌آیند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها