تاریخ انتشار:
            
                          
                        
          
        درباره محسن غرویان شاگرد جنجالی آیتالله مصباح
جدا افتاده
این روزها انتقادات از مواضع آیتالله مصباحیزدی در انتخابات ریاستجمهوری در محافل اصولگرا به صورت زمزمه و گاه صدای بلند شنیده میشود.
 
              
                        این روزها انتقادات از مواضع آیتالله مصباحیزدی در انتخابات ریاستجمهوری در محافل اصولگرا به صورت زمزمه و گاه صدای بلند شنیده میشود. یاران مصباح نیز به سبب نتیجه انتخابات کمتر توان پاسخگویی به اظهار نظر رفقای سابق را دارند. در این فضا اما برخی شایعات و ادعاهایی که از سوی یاران سابق این روحانی متنفذ در رسانهها منتشر میشود، بیشتر از گذشته مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد. در روزهای پیش از انتخابات برخی از سایتهای خبری به نقل از محسن غرویان از شاگردان محمدتقی مصباحیزدی خبر از وجود اتاق تفتیش عقاید در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) دادند. مریدان آقای مصباح اگر در بخش اقدامات مراد خود در انتخابات کاملاً منفعل بودند، اما توپ پری برای پاسخ به همراه سابق خود داشتند. در خط مقدم این حمله نیز قاسم روانبخش، یکی از اعضای جبهه پایداری قرار گرفت و تندترین انتقادات را نصیب همکار قدیمی خود کرد. روانبخش با اشاره به سوابق شاگرد سابق مصباح تاکید کرد: «بعد از مصاحبه ضد احکام صریح قرآن از سوی آقای غرویان با روزنامه شرق بود که برخی از مراجع و علمای بزرگ حوزه علمیه واکنش نشان دادند و با موسسه تماس گرفتند و از
علامه مصباحیزدی خواستند چنین فردی را از موسسه اخراج نماید اما آقای غرویان در جلسهای که در کانون طلوع موسسه برگزار شد و فیلم آن هم در آرشیو اسناد موسسه موجود میباشد، از این مواضع ضد دینی خود اظهار ندامت کرد و الفاظ و عبارتهایی را در قبال خود به کار برد که درست نیست بنده آنها را تکرار کنم و شأن وی را پایین بیاورم و اگر آقای غرویان اصرار دارند، خودشان بگویند که در آن جلسه چه گفتند ولی ما چنین جسارتی به وی نمیکنیم.» روانبخش در بخش دیگری از اظهارات خود همچنین غرویان را به انتشار اسناد مربوط به ابراز ندامت او از مصاحبه مورد اشاره با روزنامه شرق تهدید و البته با اشاره به «سیره و منش علامه مصباحیزدی» آن را منوط به اجازه خود غرویان کرده است. محسن غرویان تا قبل از 15 خرداد 85 از مریدان آیتالله محسوب میشد اما وقوع یک اتفاق موجب شد تا او در جبهه مقابل قرار بگیرد. غرویان نقطه جدایی خود از آیتالله مصباح را برخوردهای سیاسی میداند و در لابهلای گفتههای خود به جریان به هم زدن سخنرانی آیتالله هاشمیرفسنجانی در حرم حضرت معصومه (س) در 15 خرداد سال 1385 اشاره کرده و تصریح میکند: «ایشان از نظر علمی، حق استادی به
گردن بنده دارند، ولی سر این مسائل افراطی که در موسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی(ره) اتفاق افتاد، من دیگر نتوانستم در مسائل سیاسی و اجتماعی، با آنها همکاری داشته باشم و استعفای خودم را نوشتم و استعفای مکتوب من هم آنجا موجود است. چون اینها وارد جریانات سیاسی شدند، مثل جریان به هم زدن سخنرانی آیتالله هاشمی رفسنجانی در حرم حضرت معصومه (س) در 15 خرداد سال 1385؛ داستانش مفصل است؛ من در این جور کارها گفتم که نمیتوانم با آنها همکاری کنم و لذا همکاری خودم را با آنجا قطع کردم.»
رو در رو با استاد
بیان این سخنان از سوی غرویان چندان هم اتفاقی نبود. وی پیش از این نیز از استاد پیشین خود انتقادات جدی داشت. در ابتدای سال 1392 در مصاحبهای دیگر خطاب به استاد سابق خود گفته بود چرا رای به احمدینژاد را رای به امام زمان (عج) قلمداد کردید. اصولگرایان از همان روزی که دولت احمدینژاد را دولت امام زمان خواندند و او را معجزه هزاره سوم نامیدند و برایش کتاب نوشتند باید فکر این روزها را میکردند. وقتی یکی از بزرگان میگوید برای من مسجل شده است که نظر امام زمان رای به احمدینژاد است، این روزها را میتوانستیم پیشبینی کنیم. عقلای قوم اصولگرا در قصه دولتداری آقای احمدینژاد از همان ابتدا باید احتیاطاتی را در نظر میگرفتند که نگرفتند و از هول کنار گذاشتن اصلاحطلبان به شوق آمدند در حالی که آقای احمدینژاد تازه به ریاستجمهوری رسیده بود و هنوز امتحان خود را در بزنگاهها پس نداده بود. این روحانی 51ساله که در شهر نیشابور به دنیا آمده است، در سالهای اخیر نیمنگاهی نیز به سیاست داشته و در برخی از بزنگاهها موضعگیری صریحی داشته است. به طور مثال او پس از حضور هاشمی در انتخابات به شدت از این اقدام وی استقبال کرد و در گفتوگو با عصر ایران تاکید کرد: «روحانیون میدانند که مردم از فشارهای اقتصادی و تورم و گرانی، به ستوه آمدهاند و دنبال یک منجی میگردند که بتواند وضعیت اقتصادی جامعه را سامان بدهد. روحانیون معتقدند این منجی باید وزنه سیاسی سنگین و قدرتمندی باشد که با استفاده از تجربیات و نفوذ کلامش بتواند این مشکل را حل کند. آنها در شرایط کنونی، آقای هاشمی را مصداق چنین شخصی میدانند و معتقدند کسان دیگر، فاقد این توانایی و قدرتاند. این تحلیل الان در میان بخشی از روحانیون ما وجود دارد.»
مسلط بر حدیث و فلسفه
نقطه افتراق غرویان با سایر اعضای موسسه امام خمینی را میتوان در موارد دیگری هم جستوجو کرد. همان زمانی که بسیاری از شاگردان موسسه از بلاموضوع بودن رای مردم در نظام اسلامی سخن گفتند او به صراحت برای رای ملت اصالت قائل بود. وی که در سال 1357 مدرک دیپلم فنی راه و ساختمان خود را دریافت کرده بود در همان سال راهی حوزه علمیه قم شد و در سال 1358رسماً تحصیل علوم حوزوی را آغاز کرد. غرویان بعد از به پایان رساندن دروس مقدمات و سطح از محضر آیاتعظام وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، شیخجواد تبریزی، مکارم شیرازی و جوادی آملی بهره برد. غرویان در این دوران تلاش کرد تا بیشتر به بار علمی خود اضافه کند به همین دلیل زمانی که در برابر مهدی نصیری قرار گرفت به خوبی توانست ثابت کند که مبدا و منشاء عرفان اسلامی قرآن و روایت و متن شریعت است. غرویان دولت احمدینژاد را زاییده تفکرات مصباح میداند. او برخلاف برخی از روحانیون اصلاحطلب بر این باور است که برخلاف تصور آنان موسسه راه حق مشی انجمن حجتیهای نداشته بلکه افتراقهایی هم دارد همچنان که انجمن حجتیه خیلی با فلسفه میانهای ندارند، اما آیتالله مصباحیزدی با فلسفه معروفند و بیشتر بحثهای ایشان بحث فلسفی است یا اینکه انجمن حجتیه، اصلاً قائل به تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور امام زمان (عج) نیستند و با اصل حکومت دینی و ولایت فقیه مخالفند اما آقای مصباحیزدی این طور نبودند. او به دلیل تسلط بر متون فلسفی به خوبی توانست در مقام پاسخ به ادعاهای حسن عباسی از سخنرانان محافل انصار حزبالله درباره فلسفه اسلامی برآید. به گزارش تابناک، حسن عباسی در سخنرانی خود اظهار داشته بود: «یک نفر بگوید این حجم چند صد هزار دقیقهای برنامههای تلویزیونی آقای جوادیآملی در جامعه اثرش چه بوده است!؟» همان زمان غرویان در مقام پاسخ برآمد و گفت: «ما حاضریم مناظره کنیم و با همان تکنیکی که در بدایه و نهایه است ثابت میکنیم اینها نمیتوانند کاری کنند. در ابتدا باید از آقای عباسی و امثال ایشان امتحان بدایه و نهایه بگیریم تا مشخص شود بدایه و نهایه را اصلاً میفهمند و درست معنا و تفسیر میکنند تا بعداً در مورد مسائل دیگر با هم صحبت میکنیم.»
سخن آخر
به نظر میرسد که غرویان فصل جدیدی از زندگی خود را در سال 92 آغاز کرده است. اگر تا دیروز ترجیح میداد در برابر مواضع آیتالله مصباح سکوت کند در این مقطع زمانی بر خود تکلیف میداند تا واقعیتها را بیان کند هرچند مجبور شود در برابر استاد دیروز خود بایستد همچنان که بارها به آیتالله مصباح هشدار داد تا مبادا ابزار احزاب شود همچنان که پیشتر از سوءاستفاده جبهه پایداری انتقاد کرده بود. با این وجود معلوم نیست که آینده آبستن چه حوادثی برای عضو جداشده حلقه مصباح است؟
          
          رو در رو با استاد
بیان این سخنان از سوی غرویان چندان هم اتفاقی نبود. وی پیش از این نیز از استاد پیشین خود انتقادات جدی داشت. در ابتدای سال 1392 در مصاحبهای دیگر خطاب به استاد سابق خود گفته بود چرا رای به احمدینژاد را رای به امام زمان (عج) قلمداد کردید. اصولگرایان از همان روزی که دولت احمدینژاد را دولت امام زمان خواندند و او را معجزه هزاره سوم نامیدند و برایش کتاب نوشتند باید فکر این روزها را میکردند. وقتی یکی از بزرگان میگوید برای من مسجل شده است که نظر امام زمان رای به احمدینژاد است، این روزها را میتوانستیم پیشبینی کنیم. عقلای قوم اصولگرا در قصه دولتداری آقای احمدینژاد از همان ابتدا باید احتیاطاتی را در نظر میگرفتند که نگرفتند و از هول کنار گذاشتن اصلاحطلبان به شوق آمدند در حالی که آقای احمدینژاد تازه به ریاستجمهوری رسیده بود و هنوز امتحان خود را در بزنگاهها پس نداده بود. این روحانی 51ساله که در شهر نیشابور به دنیا آمده است، در سالهای اخیر نیمنگاهی نیز به سیاست داشته و در برخی از بزنگاهها موضعگیری صریحی داشته است. به طور مثال او پس از حضور هاشمی در انتخابات به شدت از این اقدام وی استقبال کرد و در گفتوگو با عصر ایران تاکید کرد: «روحانیون میدانند که مردم از فشارهای اقتصادی و تورم و گرانی، به ستوه آمدهاند و دنبال یک منجی میگردند که بتواند وضعیت اقتصادی جامعه را سامان بدهد. روحانیون معتقدند این منجی باید وزنه سیاسی سنگین و قدرتمندی باشد که با استفاده از تجربیات و نفوذ کلامش بتواند این مشکل را حل کند. آنها در شرایط کنونی، آقای هاشمی را مصداق چنین شخصی میدانند و معتقدند کسان دیگر، فاقد این توانایی و قدرتاند. این تحلیل الان در میان بخشی از روحانیون ما وجود دارد.»
مسلط بر حدیث و فلسفه
نقطه افتراق غرویان با سایر اعضای موسسه امام خمینی را میتوان در موارد دیگری هم جستوجو کرد. همان زمانی که بسیاری از شاگردان موسسه از بلاموضوع بودن رای مردم در نظام اسلامی سخن گفتند او به صراحت برای رای ملت اصالت قائل بود. وی که در سال 1357 مدرک دیپلم فنی راه و ساختمان خود را دریافت کرده بود در همان سال راهی حوزه علمیه قم شد و در سال 1358رسماً تحصیل علوم حوزوی را آغاز کرد. غرویان بعد از به پایان رساندن دروس مقدمات و سطح از محضر آیاتعظام وحید خراسانی، فاضل لنکرانی، شیخجواد تبریزی، مکارم شیرازی و جوادی آملی بهره برد. غرویان در این دوران تلاش کرد تا بیشتر به بار علمی خود اضافه کند به همین دلیل زمانی که در برابر مهدی نصیری قرار گرفت به خوبی توانست ثابت کند که مبدا و منشاء عرفان اسلامی قرآن و روایت و متن شریعت است. غرویان دولت احمدینژاد را زاییده تفکرات مصباح میداند. او برخلاف برخی از روحانیون اصلاحطلب بر این باور است که برخلاف تصور آنان موسسه راه حق مشی انجمن حجتیهای نداشته بلکه افتراقهایی هم دارد همچنان که انجمن حجتیه خیلی با فلسفه میانهای ندارند، اما آیتالله مصباحیزدی با فلسفه معروفند و بیشتر بحثهای ایشان بحث فلسفی است یا اینکه انجمن حجتیه، اصلاً قائل به تشکیل حکومت دینی قبل از ظهور امام زمان (عج) نیستند و با اصل حکومت دینی و ولایت فقیه مخالفند اما آقای مصباحیزدی این طور نبودند. او به دلیل تسلط بر متون فلسفی به خوبی توانست در مقام پاسخ به ادعاهای حسن عباسی از سخنرانان محافل انصار حزبالله درباره فلسفه اسلامی برآید. به گزارش تابناک، حسن عباسی در سخنرانی خود اظهار داشته بود: «یک نفر بگوید این حجم چند صد هزار دقیقهای برنامههای تلویزیونی آقای جوادیآملی در جامعه اثرش چه بوده است!؟» همان زمان غرویان در مقام پاسخ برآمد و گفت: «ما حاضریم مناظره کنیم و با همان تکنیکی که در بدایه و نهایه است ثابت میکنیم اینها نمیتوانند کاری کنند. در ابتدا باید از آقای عباسی و امثال ایشان امتحان بدایه و نهایه بگیریم تا مشخص شود بدایه و نهایه را اصلاً میفهمند و درست معنا و تفسیر میکنند تا بعداً در مورد مسائل دیگر با هم صحبت میکنیم.»
سخن آخر
به نظر میرسد که غرویان فصل جدیدی از زندگی خود را در سال 92 آغاز کرده است. اگر تا دیروز ترجیح میداد در برابر مواضع آیتالله مصباح سکوت کند در این مقطع زمانی بر خود تکلیف میداند تا واقعیتها را بیان کند هرچند مجبور شود در برابر استاد دیروز خود بایستد همچنان که بارها به آیتالله مصباح هشدار داد تا مبادا ابزار احزاب شود همچنان که پیشتر از سوءاستفاده جبهه پایداری انتقاد کرده بود. با این وجود معلوم نیست که آینده آبستن چه حوادثی برای عضو جداشده حلقه مصباح است؟
 
        
دیدگاه تان را بنویسید