شناسه خبر : 17329 لینک کوتاه

تسویه حساب گولن و اردوغان به کجا خواهد کشید

عدالت و توسعه یا اردوغان؟ مساله این است

«آک پارتی» در ترکیه به اختصار نام حزب عدالت و توسعه است. زبان‌شناسان ترکی استانبولی می‌گویند اگر این اختصار را در نظر بگیرید «آک» در زبان استانبولی به معنای «سفید» و «روشنایی» می‌شود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این نام به عمد برای این حزب انتخاب شده و نماد این حزب که لامپی روشن است این گمانه‌زنی‌ها را تقویت می‌کند.

«آک پارتی» در ترکیه به اختصار نام حزب عدالت و توسعه است. زبان‌شناسان ترکی استانبولی می‌گویند اگر این اختصار را در نظر بگیرید «آک» در زبان استانبولی به معنای «سفید» و «روشنایی» می‌شود. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این نام به عمد برای این حزب انتخاب شده و نماد این حزب که لامپی روشن است این گمانه‌زنی‌ها را تقویت می‌کند. حزبی اسلامگرا که از دل نظامی سکولار پا گرفت و توانست راه‌های ماندگاری در حکومت را یکی پس از دیگری طی کند. بسیاری راز ماندگاری در راس قدرت را به اردوغان نسبت می‌دهند. این دسته اعتقاد دارند که کاریزمای نخست‌وزیر این کشور توانسته است حزب عدالت و توسعه را در مجلس این کشور بی‌رقیب نگه دارد و خودش نیز دو دوره پیاپی به عنوان نخست‌وزیر این کشور باشد و در راس قدرت اجرایی قرار بگیرد. به همین دلیل است که ترک‌ها به نخست‌وزیر «باشباکان» می‌گویند. یعنی کسی که از بالا همه امور را زیر نظر دارد. اما روند وقایع در شش ماه اخیر به طرفی سمت و سو پیدا کرده است که آینده را برای اردوغان و طرفدارانش مبهم کرده است.
از وقایع تابستان سال جاری به این سو یک پرسش در ذهن ناظران و مردم ترکیه نقش بسته است؛ «آیا دوران اردوغانیسم به پایان خواهد رسید؟» این پرسش به ویژه پس از وقایع پارک گزی بسیار پر‌رنگ‌تر شد و گفته می‌شد که موقعیت اردوغان در ساختار حکومت متزلزل شده است. اما نخست‌وزیر ترکیه در پاسخ به این سوال در هنگام بازگشت از تونس نمایش قدرتی برای رقیبان خود راه انداخت که باعث شد تا حدودی منتقدان اردوغان عقب‌نشینی کنند.
حضور صدها هزار نفری طرفداران اردوغان در فرودگاه آتاتورک تا حدودی منتقدان را آرام کرد اما هیچ‌گاه تصور نمی‌شد که شش ماه پس از وقایع پارک گزی طرفداران نخست‌وزیر این کشور به دو دسته تقسیم شوند. عده‌ای که از طریق فتح‌الله گولن به حزب عدالت و توسعه و شخص اردوغان رای دادند و عده دیگری که به دلیل ارادت به خود اردوغان رای خود را به نفع او در صندوق‌های رای ریختند. اما با وقایع روز 17 دسامبر و دستگیری دولتمردان اردوغان برخی اعتقاد دارند که روند سقوط اردوغان آغاز شده است.

پیدا و پنهان یک حزب
یک قانون نانوشته همیشه رجب طیب اردوغان شهردار سابق استانبول و نخست‌وزیر فعلی ترکیه را در راس این حزب قرار داده است. برخی اتوریته وجودی اردوغان را عامل برتری او نسبت به سایر رقیبانش در داخل حزب می‌دانند و برخی محبوبیت او را در بین مردم. اما یک اختلاف بسیار ملایم در داخل حزب از دو سال گذشته آغاز شد که این حزب بسیار سعی کرد از درز اطلاعات این اختلاف به بیرون ممانعت به‌ عمل آورد. در نهایت اما دوست عبدالله گل، رئیس‌جمهوری این کشور بود که اختلافات درونی این حزب را آشکار کرد.
بر اساس قانون اساسی ترکیه مدت ریاست‌جمهوری در این کشور پنج‌ساله بوده است اما حزب عدالت و توسعه برای اینکه شکاف دوره تمام شدن نخست‌وزیری اردوغان را پر کند این قانون را به سود این حزب هفت‌ساله کرد تا اردوغان بتواند در سال 2014 این‌بار در قامت ریاست‌جمهوری در راس قدرت قرار بگیرد. نکته مهم اما به شکایت حزب جمهوری خلق از این قانون باز‌می‌گشت که در نهایت دادگاه قانون اساسی ترکیه رای به سود حزب عدالت و توسعه صادر کرد تا اردوغان بتواند با آسودگی خاطر به کارهای اجرایی برسد.
در این میان مساله‌ای که باعث کدورت بین عبدالله گل و اردوغان شد اختلافات این حزب را آشکار کرد. در زمانی که همگان در مورد مدت زمان ریاست جمهوری بحث می‌کردند عبدالله گل به کناری نهاده شده بود و نقش اصلی را رجب طیب اردوغان بازی می‌کرد. علی بیراند یکی از باسابقه‌ترین ژورنالیست‌های ترکیه که از دوستان نزدیک رئیس‌جمهوری این کشور هم بود اختلافات بین گل و اردوغان را فاش ساخت و در مقاله‌ای در روزنامه «رادیکال» نوشت: پیداست که «باشکان» (رئیس‌جمهور) ناراحت است.
همگان در مورد طول دوران ریاست‌جمهوری بحث می‌کنند. بحثی که در حوزه اختیارات گل است. اما زمانی که از باشکان سوال می‌شود او مجبور به سکوت است. او باید با خنده‌ای معنادار از کنار این پرسش عبور کند. علی بیراند با آشکار ساختن این موضوع نخستین اختلافات درونی این حزب را آشکار ساخت و او در پایان مقاله‌اش نیز به نکته ظریفی اشاره کرد: همگان در این حزب به نفع یک نفر کار می‌کنند و او برای همه آشناست. در این حزب همه زیر نفوذ اردوغان قرار دارند و او تصمیم‌گیر نهایی در این حزب است.

تحلیل در خصوص آقای نخست‌وزیر
اردوغانیسم را باید از همه زوایا بررسی کرد. برخی از جنبه‌های روانشناختی این موضوع را بررسی کردند و برخی دیگر سیاسی.
شاید پیش از درگیری‌های پیش‌آمده کمتر کسی به شخص یا منش اردوغان توجه می‌کرد زیرا اصولاً در این 11سالی که او بر مسند حکومت نشسته است کمتر به چالش کشیده شده بود اما یک داستان ساده محیط زیستی چنان پایه‌های دولت او را مورد نوازش قرار داد که روی دیگر اردوغان دیده شد. سایت «سوزچو»، در اوج درگیری‌های پارک گزی در مقاله‌ای با عنوان قدرت و نفوذ همچون مواد مخدر در مغز عمل می‌کند روی دیگر اردوغان را تحلیل کرد. نورولوژیست معروف ایرلندی، پروفسور دکتر «یان رابرتسون»، در یادداشتی به تحلیل سلول‌های خاکستری نخست‌وزیر ترکیه پرداخت و نوشت آیا ترکیه به مدت 10 سال بیمار آقای اردوغان بوده است؟ دکتر یان رابرتسون خودش به این سوال پاسخ می‌دهد و می‌گوید 11 سال موفقیت در عرصه‌های داخلی و بعضی عرصه‌های خارجی داده‌های مغزی هر کسی را تغییر می‌دهد.
رابرتسون در مقاله خود می‌نویسد: قدرت و موفقیت همچون دو داروی مخدر می‌ماند که در تغییرات به‌وجودآمده در بشر نقش بسزایی را در تاریخ ایفا می‌کند. بدون این دو دارو انسان نمی‌تواند زنده بماند. تظاهرات این چندوقت اخیر ترکیه نشان داد نمی‌توان اردوغان را هم جدا از این مساله بررسی کرد. اثرات قدرت در مغز همچون کوکائین عمل می‌کند؛ هردو به‌طور قابل توجهی کارکرد مغز را با اثرات شیمیایی دریافت پاداش افزایش می‌دهد و باعث می‌شود که اعتمادبه‌نفس افزایش یابد و حتی جسورانه‌تر و دقیق‌تر فکر کند. یان رابرتسون در ادامه مقاله خود می‌نویسد: اما همین موضوع باعث می‌شود که فرد کمتر قادر به تشخیص خطای خود برآید و کمتر انتقادپذیر باشد. تمام این موارد باعث می‌شود که حکمرانان دچار «هرج‌ومرج» شوند.
انتقادی که از زاویه سیاسی از سوی حزب جمهوری خلق و با زبان سیاسی نیز متوجه او شده بود. اردوغان به رفتار دیکتاتوری متهم می‌شود که حاضر نیست با همه کار کند و خود راساً در همه مسائل تصمیم می‌گیرد و در برابر همه انتقادها جبهه می‌گیرد. او زمانی که قصد داشت پارک گزی را به پاساژی تبدیل کند معترضان را عده‌ای «سیاه‌کار» خواند و حاضر به عقب‌نشینی نشد. در خصوص وقایع 17 دسامبر نیز با دستگیری مقامات دولت به اتهام فساد و ارتشا، وی همان واکنش را نشان می‌دهد.
او در نخستین موضع رسمی در خصوص دستگیری همکارانش گفت: «ما در برابر این تهدیدها سر خم نمی‌کنیم. آنها از هر روش کریهی می‌توانند استفاده کنند، اما ما جا نمی‌زنیم. اینها نیروهای سیاه خارجی هستند». اشاره اردوغان به نیروهای سیاه خارجی اما به همان فرد متنفذ دولت در سایه یعنی فتح‌الله گولن باز‌می‌گردد که در آمریکا زندگی می‌کند و همواره جایگاه خود را در معادلات سیاسی ترکیه حفظ کرده است.
اردوغان می‌خواهد به چانکایا (کاخ ریاست‌جمهوری) برسد و نظام پارلمانی را به جمهوری تغییر دهد اما در این راه دیگر نه ارتشی‌ها بلکه خودی‌های سابق قرار دارند. اردوغان در تهدید خود رسماً آنها را «گولنیست» خواند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها