شناسه خبر : 46122 لینک کوتاه

تقویت اقتصاد هند

رشد خیره‌کننده با سیاست‌های درست

اگر به هر کدام از شهرهای بزرگ هند مانند بنگلور یا حیدرآباد وارد شوید از دیدن فضای خوش‌بینی متحیر خواهید شد. اقتصاد هند در مراحل اولیه یک پیشرفت تاریخی قرار دارد. تازه‌ترین آمار حاکی از آن است که در سه‌ ماه سوم سال 2023 رشد اقتصادی به نرخ سالانه 6 /7 درصد رسید. در ماه‌های اخیر چهار موسسه بین‌المللی پیش‌بینی‌های اقتصادی برآورد خود را از رشد سالانه هند از 9 /5 تا 5 /6 درصد بالا بردند. بازار ملی سرمایه هند هم‌اکنون شانه‌ به شانه با بازار سرمایه‌ هنگ‌کنگ پیش می‌رود که هفتمین بورس بزرگ دنیاست. اما اگر اندکی تامل کنید متوجه خواهید شد که عملکرد هند چندان هم تحسین‌برانگیز نیست. رشد تولید ناخالص داخلی در دولت نارندرا مودی که در سال 2014 به قدرت رسید اندکی کمتر از یک دهه قبل از آن است. نرخ مشارکت نیروی کار به 40 تا 50 و برای زنان فقط به 10 تا 24 درصد می‌رسد. یارانه‌ها به اقتصاد آسیب می‌زنند. یک کارخانه تولید نیمه‌رساناها در گجرات پنج هزار شغل مستقیم و 15 هزار شغل غیرمستقیم خلق می‌کند اما 70 درصد از هزینه 7 /2 میلیارددلاری تاسیس کارخانه را دولت پذیرفت. با این فرض خوش‌بینانه که آن کارخانه بدون حمایت دولت ساخته نمی‌شد. خلق هر شغل در آن 100 هزار دلار هزینه برداشته است که حدود 40 برابر میانگین درآمد سرانه هند است. راگورام راجان، رئیس کل سابق رزروبانک و روهیت لامبا از دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا در کتاب جدیدشان به تنش میان توانایی‌های بالقوه فراوان هند و واقعیت‌های نه‌چندان خوشایند کشور پرداخته‌اند. این دو نویسنده چشم‌اندازی را طراحی می‌کنند که به الگویی کاملاً جدید از توسعه هند منجر می‌شود. به استدلال آنها چنین الگویی بیشتر از الگوی کنونی با نقاط قوت هند تناسب دارد. کتاب آنها حاوی سه درس مهم است. اول، اینکه هند باید از نوازش بخش تولید دست بردارد. امری که محصول معجزه شرق آسیا به شمار می‌رود. درآمد سرانه هند در دهه 1960 با کره جنوبی و چین برابری می‌کرد. تا 1990 کره جنوبی سبقت گرفت در حالی که هند و چین هم‌تراز بودند. امروز چین سه برابر و کره جنوبی هفت برابر ثروتمندتر از هند هستند (با احتساب برابری قدرت خرید). رشد کشورهای رقیب هند مرهون تولید در بخش‌های کم‌مهارت است که از حمایت فراوان دولت‌ها برخوردار بود. جهانی‌سازی هم بازار بزرگی را بر روی آنها گشود و رشد بی‌سابقه دورقمی را در آنها رقم زد. وقتی کارگران و شرکت‌ها در تولیدات آسان پیشرفت کردند با مهارت‌های جدیدی که کسب کرده بودند به وظایف پیچیده‌تر روی آوردند. هند هم ادامه مسیر رقبایش را امری منطقی می‌داند. آن‌گونه که راجان و لامبا توضیح می‌دهند، تولید در آسیای شرقی آنقدر رقابتی شده که سودی برای به دست آوردن باقی نمانده است. علاوه بر این، خودکارسازی شمار مشاغل موجود را کاهش داده و دیگر نمی‌توان ارزش را در بخش تولید پیدا کرد. به عنوان مثال، ارزش شرکت اپل سه تریلیون دلار است، چون محصولاتش را طراحی، برندسازی و توزیع می‌کند. در مقابل، شرکت فاکس‌کان که تولید گوشی‌های آیفون را برعهده دارد فقط 50 میلیارد دلار می‌ارزد. درس دوم به صادرات خدمات مربوط می‌شود که برخی افراد در دولت هند آن را روشی تازه برای جذب تقاضای جهانی می‌دانند. فناوری‌های جدید به ویژه اینترنت مبادله خدمات را امکان‌پذیر کرده‌اند. دورکاری به این روند سرعت داده است. همزمان دولت‌ها در سراسر جهان به شدت تلاش می‌کنند تا تولید را به داخل بکشانند. در نتیجه تجارت جهانی کالا در دهه گذشته رو به کاهش گذاشت، اما تجارت خدمات افزایش یافت. در زمانی که مرز میان خدمات و تولید کم‌رنگ می‌شود کاملاً منطقی است که کشورها بخواهند بخشی مهم از زنجیره جهانی ارزش باشند. به عنوان مثال باید اشاره کرد که حدود 40 درصد از ارزش افزوده شرکت شورولت ولت از نرم‌افزارهایش حاصل می‌شود. هند از برخی جهات موفقیت‌هایی داشته است. بخش خدمات فناوری اطلاعات آن که شهرت زیادی دارد از پشت صحنه و ارائه خدمات پشتیبانی خود را به صف جلو و کارهای پیچیده‌تر کشانید. برآوردها نشان می‌دهند که 20 درصد از نیروی کار بخش طراحی تراشه جهان در هند مشغول به کار هستند. اما اگر هند بخواهد موفقیت‌های گسترده‌تری کسب کند لازم است به اصلاحاتی عمیق روی آورد. سهم تحصیل و آموزش از تولید ناخالص داخلی سه تا چهار درصد است که در مقایسه با کشورهای دارای درآمد مشابه در حد وسط تلقی می‌شود. مشکل بزرگ‌تر آن است که هند در قبال تلاش‌هایش نفع زیادی نمی‌گیرد. حدود نیمی از دانش‌آموزان در نیمه دوم دبیرستان ترک تحصیل می‌کنند. مدیران شرکت‌ها می‌گویند بسیاری از فارغ‌التحصیلان آمادگی کار کردن ندارند. شروع یک‌ کسب‌وکار از صفر آنقدر دشوار است که بسیاری از بنگاه‌های نوپا در سنگاپور مستقر می‌شوند. اگر کارگری بیش از یک سال سابقه کار داشته باشد طبق قانون نمی‌توان او را به سادگی اخراج کرد، به همین دلیل استفاده از قراردادهای موقت رواج زیادی یافته است. آقایان راجان و لامبا می‌گویند، کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه برندهایی جهانی دارند، در حالی که هند هیچ برند جهانی ندارد. این مشکلات عامل کندی پیشرفت هستند. لیبرالیسم آخرین موضوع مهم در نگارش نویسندگان است. آنها هم لیبرالیسم اقتصادی و هم لیبرالیسم سیاسی را مهم می‌دانند و می‌گویند سیاستمداران باید کار را با اجتناب از حمایت‌گرایی آغاز کنند. از سال 1991 که هند درهایش را به روی بازارهای جهانی باز کرد تا سال 2014، زمانی که آقای مودی به قدرت رسید میانگین تعرفه‌ها از 125 به 13 درصد کاهش یافت. پس از آن به 18 درصد رسید و هزینه نهاده‌های واسطه‌ای را برای تولیدکنندگان بالا برد. هند از پیوستن به معاهدات منطقه‌ای تجارت آزاد امتناع کرد و صادرکنندگانش نتوانستند به مشتریان خارجی دسترسی پیدا کنند. همچنین تمایلات دیکتاتورمآبانه آقای مودی موجب می‌شود رهبران تجارت نتوانند در زمان لزوم تغییرات از دولتش انتقاد کنند. آقایان راجان و لامبا تصویر زیبایی از آنچه امکان‌پذیر است ترسیم می‌کنند. کشوری با درهای بازتر و حاکمیت بهتر شگفتی‌آفرین خواهد بود. اما اینکه آیا بلند‌پروازی‌های آنان از نظر سیاسی امکان‌پذیر خواهد بود خود پرسشی‌ دیگر است. به عنوان مثال، ارائه خدمات عمومی بهتر احتمالاً به تفویض اختیارات از دولت مرکزی به ایالت‌ها و سرانجام به مقامات محلی نیاز دارد و هیچ‌کس مایل نیست از قدرت و اختیاراتش دست بردارد. این امر هم در مورد آقای مودی و هم در مورد رقبایش مصداق دارد. علاوه بر این هر کشور می‌تواند تا مدت زیادی نبود لیبرالیسم را تحمل کند تا اینکه رشد اقتصادی آن متوقف شود. چین تا همین اواخر خوب عمل می‌کرد. ببرهای آسیا هم وقتی از نظر سیاسی آزادتر شدند که به ثروت رسیده بودند. رشد اقتصادی هند اندکی بیش از شش درصد در سال است و ترکیب سیاسی آن هم با نوع مطلوب خود فاصله زیادی دارد. البته این شرایط می‌تواند به نوعی مشوق اصلاح‌طلبان هند هم باشد. حتی اگر نیمی از آنچه آزمانی است امکان‌پذیر باشد می‌توان به شروع شکوفایی اقتصادی هند امیدوار بود. 

دراین پرونده بخوانید ...