شناسه خبر : 30746 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

استفاده از مهندسی اقلیم

موضوعی مناقشه‌برانگیز

از زمان انعقاد اولین پیمان جهانی تغییرات اقلیمی با عنوان «چارچوب سازمان ملل در مورد تغییرات اقلیمی» 25 سال گذشته است. با این حال بشر سابقه خوبی در اجرای تعهدات اقلیمی خود ندارد.

استفاده از مهندسی اقلیم

از زمان انعقاد اولین پیمان جهانی تغییرات اقلیمی با عنوان «چارچوب سازمان ملل در مورد تغییرات اقلیمی» 25 سال گذشته است. با این حال بشر سابقه خوبی در اجرای تعهدات اقلیمی خود ندارد. از سال 1994 تاکنون میزان دی‌اکسیدکربن موجود در جو 15 درصد افزایش یافته است. در همین مدت میانگین دمای جهانی در مقایسه با میزان سال‌های 1980-1951 حدود 5 /0 درجه بالاتر رفت. در سال 2018 نیز میزان تصاعد آلاینده‌ها به بالاترین سطح خود رسید. برای جلوگیری از افزایش بیش از 5 /1‌درجه‌ای دمای جهانی نسبت به دوران قبل از صنعتی‌سازی لازم است تصاعد سالانه گازهای گلخانه‌ای در مقایسه با سال 2010 تا سال 2030 نصف شود. اما این برآورد پنل بین دولتی تغییرات اقلیمی تقریباً به طور قطع محقق نخواهد شد.

با این حال می‌توان با استفاده از مهندسی اقلیم (Geo engineering) یعنی مداخله در فرآیندهای اقلیمی با هدف کاهش دمای جهانی از بروز گرمای بیشتر و آب و هوای مخرب‌تر پیشگیری کرد. الیور مورتون خبرنگار نشریه اکونومیست امکان اجرای چنین طرحی را در مقاله‌ای با عنوان «بازسازی سیاره» به طور کامل شرح داده است.

هرچه تحقق اهداف آب و هوایی دیرتر صورت گیرد احتمال استفاده از مهندسی اقلیم بیشتر خواهد شد و ضروری است که دولت‌ها جنبه‌های اقتصاد سیاسی این امر را درک کنند. زمین در حال گرم شدن است زیرا دی‌اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه‌ای در جو انباشته می‌شوند. این امر توازن بین انرژی دریافتی از خورشید و انرژی بازگردانده‌شده به فضا را برهم می‌زند. در یک نسل گذشته مهم‌ترین پاسخ و واکنش سیاسی به این رویداد تدوین اهدافی برای کاهش انتشار گازها بود با این امید که قوانین و فناوری‌های جدید آن اهداف را تحقق بخشند. اما حذف کربن از یک اقتصاد صنعتی‌شده بسیار دشوار است. اداره اطلاعات انرژی آمریکا اذعان دارد که سهم تجدیدپذیرها در ترکیب انرژی جهانی از 13 درصد کنونی فقط به 18 درصد در سال 2050 خواهد رسید. سامانه‌های بزرگ زیرساختارهای سوخت فسیلی از قبیل ده‌ها هزار نیروگاه و یک میلیارد وسیله نقلیه همچنان پابرجا می‌مانند. برخی برنامه‌های بلندپروازانه کربن‌زدایی همانند برنامه انقلاب انرژی (Energiewende) در آلمان پیشرفت‌هایی داشته‌اند اما اقتصادهای پیشرفته تنها در صورتی به اهداف اقلیمی خود دست پیدا می‌کنند که بتوانند سریع‌تر از آلمان به نقطه اوج برسند. آلمان برای رسیدن به این هدف که در سال 2017 محقق شد دهه‌ها زمان گذاشت. در مقابل، اقتصادهای در حال توسعه نیز یا باید معجزه بی‌سابقه رشد بدون سوخت‌های فسیلی را به نمایش بگذارند یا اینکه به طور کلی رشد را متوقف سازند.

اگر بحث‌ اقتصاد سیاسی کاهش اثرات تغییر اقلیمی در میان نبود امکان داشت این‌گونه هزینه‌ها پذیرفته شوند. این میزان کربن موجود در جو و نه جریان ورودی آن است که  تعیین می‌کند زمین تا چه اندازه گرم خواهد شد. بنابراین گرمای امروزی محصول تصاعد گازها در گذشته است. به همین ترتیب، کاهش تصاعد در زمان انجام دشوار و حتی ناراحت‌کننده است اما مزایای آن فقط در آینده آشکار می‌شود. علاوه بر این، مزایای کاهش تصاعد در سطح جهان گسترده می‌شوند در حالی که هزینه‌های آن از قبیل ساخت نیروگاه‌های جدید، وسایل نقلیه و... منطقه‌ای و محلی هستند. این واقعیت انگیزه سواری گرفتن رایگان را ایجاد می‌کند. یک کشور ممکن است همچنان استفاده از سوخت‌های آلاینده را ادامه دهد با این امید که تلاش‌های دیگر کشورها از بروز فاجعه در آینده جلوگیری کند. با درک این حقیقت که مزایای کربن‌زدایی دهه‌ها بعد و آن هم در صورتی که تمام کشورها همکاری کنند از راه می‌رسند، درخواست شروع چنین فرآیندی از سیستم‌های سیاسی شاید زیاده‌خواهی به نظر برسد.

مهندسی اقلیم در حوزه انرژی خورشیدی وضعیتی متفاوت دارد. در طبیعت، فوران‌های بزرگ آتشفشانی با فرستادن انبوهی از دی‌اکسید گوگرد به بالای جو کره زمین را خنک می‌کنند. این گازها در نهایت به ذرات معلق سولفات مرطوب و منعکس‌کننده نور تبدیل می‌شوند که اجازه نمی‌دهند بخشی از انرژی خورشیدی به سطح زمین برسد. انسان‌ها می‌توانند با انجام یک فرآیند مشابه تاثیرات گرمایشی تصاعد گازهای گلخانه‌ای را خنثی سازند. ساخت و نگهداری سامانه پمپاژ ذرات معلق انعکاس‌دهنده هزینه زیادی دارد اما این هزینه به مراتب از هزینه بازسازی زیرساختارهای انرژی جهان کمتر است. اگر چنین فرآیندی با موفقیت اجرا شود می‌تواند بلافاصله تاثیر گلخانه‌ای را خنثی کند. همچنین، یک کشور به تنهایی می‌تواند چنین کاری را انجام دهد. آمریکا به طور بالقوه می‌تواند با هزینه‌ای کمتر از بودجه سالانه ناسا این برنامه را آغاز کند و اگر همه‌چیز به خوبی پیش برود جلوی گرم شدن هوا را در محدوده مرزهای خود بگیرد. حتی در مراحلی ممکن است هزینه‌های ناشی از گرم شدن هوا برای یک کشور بزرگ از هزینه‌های اجرای برنامه مهندسی اقلیم بالاتر باشد. اگر اقتصاد سیاسی بخواهد اثر تصاعدها را به نزدیک صفر برساند استفاده از مهندسی اقلیم امری اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

اما اگر از نزدیک به موضوع بنگریم مهندسی اقلیم در حوزه انرژی خورشیدی از نظر سیاسی شفاف نیست. از یک طرف این روش راه‌حلی برای تغییرات اقلیمی نخواهد بود بلکه فقط یک نقطه توقف به شمار می‌رود. این روش باید تا زمانی ادامه یابد که تصاعد گازهای آلاینده کاهش یافته باشد در غیر این صورت گرمایش ناگهانی و فاجعه‌بار اتفاق خواهد افتاد. بازتاب نور خورشید به فضا نمی‌تواند دیگر مشکلات مرتبط با تصاعد گازها از قبیل اسیدی شدن اقیانوس‌ها را حل کند. از سوی دیگر، اثرات سرمایش همانند اثرات گرمایش جهانی هستند و قطعاً واکنش‌های بین‌المللی به همراه خواهند داشت. ممکن است برخی کشورها به مداخله یک‌جانبه در آب و هوا اعتراض کنند. برخی دیگر در مورد میزان کاهش دما دچار اختلاف خواهند شد. تاثیرات گرمایش و سرمایش به ویژه در مواردی مانند میزان بارش‌ها ممکن است در مناطق مختلف جغرافیایی یکسان نباشند و مناقشات سیاسی ایجاد کنند. برخی الگوهای اقلیمی نشان می‌دهند آن نوع فرآیند مهندسی اقلیمی که بتواند دمای چین را به حد مطلوب برساند ممکن است هند را تا سطح دمای اواخر قرن 20 سرد کند.

بادهای زمستان

شاید بتوان یک رویکرد جمعی در مهندسی اقلیم را به مذاکره گذاشت. امکان انجام اقدامات یک‌جانبه ممکن است باعث ایجاد نگرانی شود اما با توجه به نیاز ضروری برای کاهش تصاعدها و این حقیقت که مهندسی اقلیمی ارزان‌تر است و تاثیر آنی دارد کشورها آسان‌تر می‌توانند بر سر آن به توافق برسند. در این حالت فرآیند کربن‌زدایی کم‌هزینه‌تری عملیاتی خواهد شد.

با این حال هرگونه توافقی می‌تواند دشوار باشد. هرچه گفت‌وگوها بیشتر به تاخیر بیفتند احتمال انجام اقدامات یک‌جانبه بیشتر می‌شود که ممکن است واکنشی در برابر یک وضعیت اقلیمی اضطراری باشد. بدون تردید برخی کشورهای قدرتمند تغییرات اقلیمی را نوعی تهدید امنیتی می‌دانند. اگر یکی از آنها توان مهندسی اقلیمی پیدا کند دیگران احساس می‌کنند نباید عقب بمانند. کشورها باید اول دست به کار شوند به جای آنکه ببینند یک کشور رقیب اقلیم جهانی را مطابق میل خود عوض می‌کند یا اینکه همه کنار بکشند و خطرات گرمایش جهانی را بپذیرند. به احتمال زیاد مهندسی اقلیم نیاز انسان‌ها به همکاری جهانی را برطرف نمی‌سازد. از آنجا که کشورها همه با هم صنعتی‌سازی را انجام داده‌اند الان یا باید با هم کار کنند یا با هم بسوزند.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...