شناسه خبر : 31622 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کوچ سفته‌بازان؟

ایلناز ابراهیمی نیروهای موثر در بازار ارز را تحلیل می‌کند

ایلناز ابراهیمی معتقد است که کاهش نوسانات در ماه‌های اخیر، به صورت موقت باعث خروج تقاضای سفته‌بازی از بازار ارز شده است، هرچند که معتقد است ممکن است یک عامل غیراقتصادی شرایط بازار ارز را تغییر دهد. از نگاه این کارشناس اقتصادی، کنترل واردات غیرضروری، بازگشت ارز حاصل از صادرات، بازگشت از قله شوک ارزی و کاهش عملیات سفته‌بازی باعث شده که طی دو ماه اخیر آرامشی در بازار ایجاد شود.

کوچ سفته‌بازان؟

ایلناز ابراهیمی معتقد است که کاهش نوسانات در ماه‌های اخیر، به صورت موقت باعث خروج تقاضای سفته‌بازی از بازار ارز شده است، هرچند که معتقد است ممکن است یک عامل غیراقتصادی شرایط بازار ارز را تغییر دهد. از نگاه این کارشناس اقتصادی، کنترل واردات غیرضروری، بازگشت ارز حاصل از صادرات، بازگشت از قله شوک ارزی و کاهش عملیات سفته‌بازی باعث شده که طی دو ماه اخیر آرامشی در بازار ایجاد شود. البته در صورتی که اصرار بر تثبیت قیمت‌های ارز وجود داشته باشد و نرخ تورم نیز در شرایط فعلی قرار داشته باشد، امکان جهش مجدد ارزی در سال‌های آینده وجود دارد. ابراهیمی معتقد است که باید هدف بانک مرکزی از سیاست‌های ارزی مشخص شود و استراتژی خود را متناسب با آن تنظیم کند.

♦♦♦

در روزهای گذشته نرخ ارز تغییرات قابل توجهی را ثبت کرده و اصولاً سمت و سوی بازار به نحوی است که از پس از ماه اردیبهشت، روند نرخ ارز عمدتاً نزولی بوده است و به یک سطح کم‌نوسان نسبت به سال قبل رسیده، به نظر شما نقش چه عواملی در تعادل جدید قیمتی موثر بوده است؟

قبل از اینکه به عوامل موثر در بازار ارز بپردازیم، لازم است درباره تعادل نیز موضوعی را عنوان کنم. قیمت‌ها همیشه ابزار متعادل کردن یک بازار هستند، در واقع اگر عرضه و تقاضا در یک نقطه با یکدیگر برخورد نکنند، اصولاً قیمتی شکل نمی‌گیرد، بنابراین نوسان قیمتی مشاهده نمی‌شود، قیمت‌ها آنقدر نوسان خواهند کرد که عرضه و تقاضا با همدیگر به یک سطح برابری برسند، در نتیجه وقتی تقاضا برای ارز افزایش می‌یابد، نرخ ارز به قدری افزایش پیدا می‌کند، تا نقطه تعادل حاصل شده و در نتیجه عرضه و تقاضا در یک نقطه یکدیگر را ملاقات کنند. در غیر این صورت هیچ قیمتی در بازار شکل نمی‌گیرد که بخواهد معاملات در این قیمت تعریف شود.

بنابراین آن زمان که نرخ ارز نیز حدود 15 هزار تومان بود، یک قیمت تعادلی بود، در حال حاضر نیز که به 12 هزار تومان رسیده، باز یک قیمت تعادلی است و حتی در زمانی که حدود سه هزار تومان بود، آن زمان نیز قیمت در سطح تعادلی قرار داشت.

اما همان‌طور که شما مطرح کردید، عوامل موثری در این قیمت اثرگذار خواهند بود. تصورم این است که نسبت به سال‌های گذشته، در بخش واردات مدیریت بیشتری صورت گرفته است. به این معنی که در گذشته کالاهای لوکس و غیرضروری که اقتصاد ما به آن نیاز نداشته است، وارد می‌شد که ارزبری بالایی داشتند، برخی از محصولات عمدتاً توسط اقشار خاص وارد می‌شدند، که عمدتاً دارای نمونه داخلی نیز بوده، اما به علت اینکه نرخ ارز سطح بسیار پایینی داشت، واردات به‌صرفه شده بود و در نتیجه این موضوع باعث خروج ارز از کشور شده بود. اما افزایش نرخ ارز باعث شد که بخش قابل توجهی از واردات این محصولات به‌صرفه نباشد و در نتیجه این عامل باعث کاهش سطح واردات مواد غیرضروری شد.

بحث مدیریت واردات، یک فرآیند زمان‌بر طی یک سال و دو سال بوده که در حال حاضر اثر کاهش این موضوع در قیمت‌ها نیز مشاهده می‌شود.

موضوع دوم، این است که وقتی قیمت ارز از سطح سه هزار و 700 تومان افزایشی شد، تقاضاهای سفته‌بازی شکل گرفت به نحوی که وقتی نرخ ارز بالای 15 هزار تومان قرار گرفت، بسیاری از افراد برای حفظ ارزش پول خود وارد بازار شدند و تقاضای سفته‌بازی در بازار ارز به شکل قابل توجهی رشد کرد. به نحوی که در آن زمان بازار ارز، مملو از آدم‌هایی بود که شاید پیش از آن، به ندرت وارد این بازار می‌شدند.

اما با کاهش سطح التهابات و حتی ضررهای مقطعی برخی از فعالان، این میزان تقاضای سفته‌بازی نیز به مرور از بازار خارج شد. به نحوی که در صحبت‌های بسیاری از افراد عادی، به این موضوع اشاره می‌شود که در صورت رسیدن نرخ ارز به یک سطح، با فروش ارز خود از بازار کنونی خارج شوند.

بنابراین این موضوع نشان می‌دهد که بسیاری از افراد به این دلارها نیاز نداشتند و تنها با هدف حفظ ارزش پول و کسب یک عایدی وارد بازار شده‌اند. اما کاهش التهابات و ترس از افت قیمت، باعث شد که بخش قابل توجهی از این افراد به فکر کوچ از این بازار باشند.

 این موضوع یعنی اینکه عرضه ارز خانگی بیشتر شده است؟

اگر بیشتر هم نشده باشد، حداقل فشار قابل توجهی برای تهیه ارز نسبت به ماه‌های قبل مشاهده نمی‌شود. مورد دیگر را می‌توان به بازگشت ارز حاصل از صادرات نسبت داد، مشاهدات حاکی از آن است که سرعت بازگشت ارز حاصل از صادرات نسبت به سال‌های قبل افزایش یافته است، این در حالی است که پیش از این فاصله بالای نرخ ارز بازار آزاد و سامانه نیما، باعث شده بود که بسیاری از صادرکنندگان تمایل داشته باشند، نرخ خود را در بازار آزاد عرضه کنند، اما با کاهش فاصله این دو نرخ، در نتیجه در شرایط کنونی شاید عرضه ارز در سامانه نیما به‌صرفه‌تر از بازار ارز باشد، ضمن اینکه در حال حاضر دولت نیز تمهیداتی برای افزایش عرضه ارز حاصل از صادرات به داخل کشور در نظر گرفته است و بسیاری از صادرکنندگان بزرگ مجبور شده‌اند که ارز خود را به کشور بازگردانند.

در کنار این موارد، مداخلات بانک مرکزی نیز در بازار به شکل موثر صورت گرفته است، به نحوی که در زمانی که التهابات ارز افزایش یافته بود، این مداخلات به شکل هدفمند صورت گرفت. در واقع بانک مرکزی به دنبال این نبود که به هر قیمتی شده از تغییر قیمت جلوگیری کند، اما در زمانی که اتفاقی بازار را تحت تاثیر قرار داده بود، بانک مرکزی بلافاصله در بازار واکنش نشان می‌داد، این موضوع به تدریج باعث کاهش التهابات شد.

 در حال حاضر نرخ ارز نسبت به بیشترین سطح در سال‌های گذشته، روند نزولی داشته است، چرا دلار نتوانست در سطح بالای قبل باقی بماند؟

توجه داشته باشید که در ابتدای نوسان ارزی یک جهش ارزی (overshooting) صورت می‌گیرد، این جهش به این شکل است که این افزایش با سرعت زیاد به یک سقف بالایی می‌رسد، اما پس از آن یک مسیر نزولی را طی می‌کند، درست است که به سطح قبلی بازنمی‌گردد، اما نسبت به سقف قیمتی قبل نیز در سطح پایین‌تری قرار دارد. بنابراین به نظر می‌رسد از این سطح جهش ارزی نیز عبور کردیم.

توجه داشته باشیم، که عمدتاً رویکرد ارزی در کشور ما نیز به این شکل است که طی چند سال نرخ ارز در یک سطح باقی می‌ماند، این در حالی است که روند رشد تورم و نقدینگی متناسب این افزایش نرخ ارز نیست، در نتیجه این تغییرات مانند یک فنر فشرده‌شده، عمل می‌کند و با ایجاد یک شوک سیاسی، این فنر آزاد می‌شود و به سطح قیمتی بالاتر می‌رسد. شما توجه داشته باشید که هنگامی که یک فنر آزاد می‌شود، در ابتدا به شدت بالا می‌رود و نوسان‌های زیادی را ثبت می‌کند، اما به مرور از سطح این نوسانات کاسته می‌شود. این تشبیهی از وضعیت بازار ارز است و در حال حاضر، ما شاهد کاهش این نوسانات هستیم. بنابراین باید توجه کرد که این جهش‌های ارزی، درست است که با یک شوک سیاسی آغاز می‌شود، اما اگر فشار تورمی وجود نداشته باشد، نمی‌تواند تا این حد اثرگذار باشد و در یک بازه زمانی کوتاه، سطح قیمت ارز سه برابر شود. بنابراین مادامی که نرخ تورم و رشد نقدینگی، متناسب با اندازه اقتصاد کشور نباشد، ما باید منتظر باشیم که با یک دوره تناوب، نرخ ارز جهش داشته باشد.

 بنابراین به نظر شما در حال حاضر وارد یک فاز کم‌نوسان ارزی خواهیم شد؟ مثل رویدادی که پس از سال 1392 در اقتصاد اتفاق افتاد؟

می‌توان گفت که شرایط پس از شوک ارزی شبیه آن سال است، اما دو تفاوت مهم نیز وجود دارد، در آن زمان چشم‌انداز بهبود فضای سیاسی و اقتصادی کشور به سیاستگذار برای کنترل نوسانات کمک می‌کرد، از سوی دیگر، کاهش تحریم‌ها و افزایش درآمدهای نفتی، باعث می‌شد که قدرت سیاستگذار برای مدیریت بازار بیشتر شود. اما به نظر در شرایط کنونی، وضعیت از جهت این دو عامل متفاوت است.

 شما در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کردید که بانک مرکزی در زمان التهاب توانسته بازار را مدیریت کند، به نظر شما آیا رویکرد مداخله نسبت به سال‌های قبل تغییر کرده است؟

البته بانک مرکزی تجارب بالایی را در سال‌های گذشته برای حضور در بازار کسب کرده است، اما توجه داشته باشید که در زمان ابتدای شوک ارزی، نیروهای ایجادکننده نوسان بسیار شدید عمل می‌کنند، که اثر مداخله‌گری بانک مرکزی نیز در این شرایط به شدت کاهش می‌یابد، هنگامی که فشار قابل توجهی در ابتدای نوسان صورت می‌گیرد، به عنوان مثال در ابتدای بالا رفتن نرخ از سطح چهار هزارتومانی، در آن شرایط کنترل نرخ ارز بسیار مشکل است. زیرا در این شرایط واردات و صادرات خود را با نرخ جدید تنظیم نکرده است، این در حالی است که در ماه‌های اخیر انگیزه صادرات به کشورهای مقصد بیشتر شده و از سوی دیگر، بسیاری از واردات نیز کنترل شده است. حتی در شرایط کنونی بسیاری از اقلام میوه و سبزیجات نیز مستعد صادرات شده، این در حالی است که با نرخ ارز قبلی این صادرات به‌صرفه نبود.

بنابراین درآمد حاصل از صادرات و کاهش تقاضای واردات، در ابتدای جهش ارزی وجود نداشت و این موضوع باعث می‌شد که قدرت بانک مرکزی نیز برای کنترل بازار کاهش یابد. بنابراین شدت عوامل بازار به نحوی بود که بانک مرکزی به‌‌رغم میل خود نیز نتوانست بازار را مدیریت کند، اما در حال حاضر شرایط تفاوت کرده است و شما نیز مشاهده می‌کنید که بانک مرکزی نیز توان بیشتری برای مداخله دارد.

 اگر شرایط تغییر کرده و وضعیت اقتصاد نسبت به ابتدای شوک ارزی تغییر کرده، در نتیجه نباید در آینده نزدیک دوباره یک شوک ارزی ایجاد شود، این موضوع تا چه حد می‌تواند درست باشد؟

تصورم این است که شوک ارزی بنا بر مسائل سیاسی که فراتر از نیروهای بازار ارز است، ممکن است تغییرات و جهش‌هایی را ایجاد کند، اما این مسائل بسیار غیرقابل پیش‌بینی است. در صحبت‌های قبلی به این موضوع اشاره کردم که عوامل غیرسیاسی موجود در فضای بازار در چه شرایطی قرار دارند. از نظر عوامل غیرسیاسی می‌توان عنوان کرد که بازار مستعد یک شوک ارزی جدید نیست، اما این درصورتی است که وقوع یک شوک غیرمنتظره سیاسی نیز خود را به بازار ارز تحمیل نکند.

در تغییرات نرخ ارز باید هدف سیاستگذار نیز مشخص باشد، برخی از کشورها نظیر کشورهای حاشیه خلیج‌فارس، با توجه به صادرات نفتی و درآمدهای قابل توجه آن، تورم خود را در سطح تورم جهانی ثابت نگه داشته‌اند. اکثر این کشورها نیز موفق می‌شوند و هر کالایی را که مدنظرشان باشد وارد می‌کنند.

اما کشوری مانند چین هدف‌گذاری ارزی متفاوتی دارد و به دنبال این موضوع است که بتواند کالاهای خود را به دیگر کشورها عرضه کند. در نتیجه با وجود اینکه دارای درآمدهای سرشار ارزی است، تمام تلاش خود را انجام می‌دهد تا نرخ ارز را در سطح مدنظر خود کنترل کند، حتی تمامی جنگ‌های سیاسی بین چین و آمریکا نیز ریشه در وجه تجاری آن دارد و آمریکا چین را متهم می‌کند که با پایین نگه داشتن نرخ ارز به شکل مصنوعی صرفه اقتصادی را افزایش داده است. زیرا هدف چین این است که بتواند از صنایع داخلی خود برای نیروی داخلی خود اشتغال‌زایی کند. در نتیجه شوک اقتصادی، بنا به هر دلیل در اقتصاد کشور ایجاد شده است، پس از این مهم این است که ما روند تغییرات نرخ ارز را به چه شکل نگه داریم، آیا باید از طریق واردات نرخ ارز خود را کنترل کنیم یا هدف این است که بیشتر صنایع داخلی را حمایت کنیم و کاری کنیم که واردات به‌صرفه نباشد.

 در صحبت‌های خود به این موضوع اشاره کردید که نرخ ارز نیمایی و بازار آزاد به همدیگر نزدیک شده و در این نرخ صادرات به‌صرفه شده است. آیا در این شرایط می‌توان عنوان کرد که کاهش نرخ بیش از این سطح منطقی نخواهد بود؟

نرخ ارز، از جنس قیمت است و قیمت‌ها را نمی‌توان تثبیت کرد. قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا در بازار صورت می‌گیرد، اگر به عنوان مثال موضوعی باعث شود که مردم برای تقاضای دلار به بازار مراجعه کنند، طبیعی است که این عامل بازار را به هم ریزد. یا حتی برعکس، شاید یک موضوع مثبت سیاسی باعث شود که عرضه دلار در بازار تشدید شود یا حتی میزان درآمدهای صادراتی افزایش یابد، در این صورت نیز باید انتظار کاهش نرخ را داشت. نمی‌توان عنوان کرد که این نرخ در شرایط کنونی منطقی است و اصلاً نباید به دنبال پیش‌بینی قیمت نرخ ارز برویم.

 در حال حاضر صحبت بر این است که بازار متشکل ارزی راه بیفتد و معاملات ارزی میان صرافان در این سامانه صورت گیرد، اصولاً ایجاد این ابزار جدید چه اثری در بازار خواهد گذاشت؟

ظاهراً قرار است این بازار در گام اول شامل صرافی‌ها، بانک‌ها و فرابورس شود و بانک مرکزی نیز به صورت غیرمستقیم حضور داشته باشد و بیشتر هدف بر این است که کشف قیمت در این بازار صورت گیرد، از این لحاظ نیز می‌تواند برای کشور خوب باشد، که همان‌طور که مطلع هستید در ابتدای معاملات هر روز، این نرخ‌های ارز در کشورهای همسایه هستند که به بازار جهت‌ می‌دهند. نظیر نرخ ارز هرات، نرخ ارز سلیمانیه و... در نتیجه عرضه و تقاضا در این بازارها سیگنال می‌دهند که جهت قیمت به چه سمتی است. بزرگ‌ترین حسن این بازار متشکل می‌تواند این باشد که این علامت‌دهی به جای اینکه از این بازارها صورت گیرد در بازار سرمایه که قیمت‌ها در این بازار کشف می‌شود صورت بگیرد، زیرا در کف خیابان یا در کشورهای همسایه محلی وجود ندارد که سهام قیمت‌گذاری شود و بر اساس عرضه و تقاضا در این بازار قیمت‌ها تعیین می‌شود. بنابراین پایه‌های این قیمت در بازار متشکل سهام کشور وجود دارد و در روز نیز میزان نوسان به سطح یک یا دو درصد می‌رسد. اما در بازار ارزی، رقیبی وجود دارد و هر جا رقیبی وجود دارد باید شیوه کار منسجم‌تر باشد و بهینه‌تر عمل کند، که بتواند جایگزین بازارهای رقیب باشد. به نظر می‌رسد فلسفه وجودی این بازار متشکل این باشد که بتواند به عنوان یک مرجع در بازار ارز شناخته شود.

از سوی دیگر، با توجه به اینکه این بازار به اینکه ساختاری شبیه بورس دارد و فعالان بازار باید نرخ خرید و فروش اعلام کنند، این موضوع به شفافیت کمک خواهد کرد. اما باید توجه کرد که بخشی از معاملات کماکان در کف بازار باقی خواهد ماند و حتی در معاملات خرد نیز عدم شفافیت وجود خواهد داشت. اما به نظر می‌رسد در سطح معاملات کلان این شفافیت وجود خواهد داشت.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها