شناسه خبر : 30982 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

سمفونی فالش بازارها

ریشه رفتار پاندولی چیست؟

آونگ قیمتی در بازارهای بزرگ مالی به شکل همزمان به حرکت درآمده و در هفته‌های اخیر، نوسانات پردامنه‌ای را به دنبال داشته است.

معین حسین‌پور: آونگ قیمتی در بازارهای بزرگ مالی به شکل همزمان به حرکت درآمده و در هفته‌های اخیر، نوسانات پردامنه‌ای را به دنبال داشته است. روزهای پرنوسان فعالان و تحلیلگران را دچار سردرگمی کرده است. به نظر می‌رسد ریشه این آونگ پردامنه، در اثر نااطمینانی سیاسی و اقتصادی به وجود آمده است، اما جنس حرکت آونگ‌ها با یکدیگر متفاوت است. طوری که آونگ به حرکت درآمده، یک صدای فالش از خود بروز می‌دهد که گاهی از صدای نت اصلی بالاتر و گاهی پایین‌تر است و بر قاعده‌ای استوار نیست.

مسابقه بازدهی

بازارهای مالی مختلف، همانند جزیره‌های دورافتاده از یکدیگر نیستند که کاملاً مستقل عمل کنند و پیش روند. در دو ماه ابتدایی سال 98، بازارها عمدتاً رفتار پاندولی از خود نشان دادند. اما از نظر بازدهی، به ظاهر برای سرمایه‌گذاران، فرصت‌های جذابی فراهم شده است. البته این فقط پوسته داستان است و در هسته باید دید که میزان بازدهی بازارها، در قیاس با روند شاخص کل قیمت مصرف‌کننده (تورم) به چه شکلی بوده است. اگر بازدهی در بازاری همانند تورم بوده باشد، در حقیقت بازدهی نصیب سرمایه‌گذار نکرده است و تنها او را در حالت توهم بازدهی قرار داده است. در نتیجه در سال جاری و شرایط حاضر اقتصادی، بسیار مهم است که بازدهی بازارها با تورم سنجیده شود نه صرفاً به عنوان یک درصد بازدهی. در هر حال صرف مقایسه ارقام بازدهی می‌تواند نشان دهد که کدام بازارها در سبقت از نرخ تورم، پیشرو بوده‌اند.

بورس: هنگامی که اقتصاد درگیر شرایط تورمی می‌شود، اقبال به سپرده‌گذاری در بانک‌ها کاهش و اقبال به سمت مامن‌هایی که در مقابل تورم مقاوم هستند، افزایش می‌یابد. یکی از گزینه‌های محبوب برای پوشش ریسک تورم، سرمایه‌گذاری در سهام است. معمولاً در هنگام تورم‌های شدید، به واسطه افزایش قیمت محصولات شرکت‌ها، رشد قیمت سهام و سودآوری محتمل است. حتی اگر بنگاه اقتصادی تولیدات جدیدی نداشته باشد، محصولات قدیمی با افزایش قیمت و سودآوری نسبی روبه‌رو می‌شوند. همین ادله، اقبال گسترده به بورس تهران را توجیه می‌کند. اما شاخص بورس چه بازدهی را برای سرمایه‌گذاران به دنبال داشته است؟

روند دو ماه ابتدایی سال 98 حاکی از این است که بازدهی بورس تهران در وضعیت مطلوبی به سر برده است. شاخص کل بورس تهران که در سال گذشته وارد بازه پنج‌رقمی اعداد شده بود، سال جاری را نیز با جهش آغاز کرد. چراکه شاخص کل در 26 فروردین از 200 هزار واحد عبور کرد، تا سال 98 تبدیل به سال تاریخی دیگری برای بورس تهران شود. شاخص کل که در آخرین روز کاری سال گذشته در کانال 178 هزارواحدی قرار داشت، تا ابتدای خرداد به سطح 215 هزارواحدی صعود کرد؛ در نتیجه بازدهی بورس به 8 /20 درصد رسید. شاید عده‌ای تصور کنند که شاخص بورس تهران با دخالت دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی رشد کرده است. این فرضیه می‌تواند در حالتی درست باشد که تنها سهام شرکت‌های بزرگ رشد کرده باشند و نقشه مارپیچ شاخص کل را بکشند. برای سنجش این موضوع می‌توان تغییرات شاخص هم‌وزن را رصد کرد که در آن شرکت‌های کوچک نیز می‌توانند در تعیین شاخص همانند شرکت‌های بزرگ نقش بازی کنند و احتمال دخالت دولت در تعیین شاخص هم‌وزن چندان محتمل نیست. بررسی روند شاخص هم‌وزن نشان می‌دهد رشد شاخص بورس واقعی بوده است. چراکه شاخص هم‌وزن در دو ماه ابتدایی سال جاری، رشد بیش از 44درصدی را ثبت کرده است. در حقیقت سرمایه‌گذاری در شرکت‌های کوچک و متوسط، می‌توانست سود بیشتری را نیز نصیب سرمایه‌گذاران کند.

60-1

ارز و طلا: بازار ارز در سال گذشته جهشی تاریخی را پشت سر گذاشت. در دو ماه ابتدایی سال 97، قیمت دلار از حدود 4880 تومان به 6230 تومان رسید تا رشد 6 /27درصدی برای قیمت دلار ثبت شود. در سال جاری نیز قیمت دلار از 13 هزار و 150 تومان آغاز شد و تا پایان ماه دوم به بیش از 14 هزار و 250 تومان رسید، یعنی رشد 3 /8درصدی. در نتیجه با اینکه در سال جاری فضای نااطمینانی نسبت به سال قبل رشد کرده و تنش‌های سیاسی نیز مضاعف شده، اما حرکت دلار آرام‌تر بوده است. البته یک دلیل این اتفاق به سطحی از قیمت  بستگی دارد که شاخص دلار در آن در حال نوسان است. نوسان در بازه پنج تا شش هزار تومان به مراتب با موانع و مقاومت‌های سهل‌تری نسبت به بازه 14هزارتومانی روبه‌رو است. اما در هر حال بازار ارز در دو ماه ابتدایی سال جاری، کاملاً از بازار بورس تهران عقب مانده است. اخیراً حسین عبده‌تبریزی، کارشناس ارشد حوزه مالی، پیش‌بینی کرد بازار ارز در سال 98 بازاری با بازدهی صفر برای سرمایه‌گذاران خواهد بود. یعنی میزان بازدهی این بازار، مماس با نرخ تورم و فاقد بازدهی حقیقی است و تنها در ظاهر، می‌تواند سودی را نصیب سرمایه‌گذاران کند. روند دو ماه ابتدایی این مساله را تایید می‌کند. هرچند تحولات سیاسی و محدودیت‌های اقتصادی می‌توانند بازار را وارد فاز تهاجمی‌تری کنند، اما در آن حالت نیز روند نرخ تورم می‌تواند بازدهی حقیقی بازار ارز را تضعیف کند. در بازار موازی ارز، یعنی بازار سکه و طلا، متغیر جهانی نقش کلیدی داشته است. قیمت سکه بهار آزادی در دو ماه ابتدایی امسال، تنها 5 /2 درصد رشد کرد. بازدهی کم سکه بهار آزادی ناشی از افت بهای جهانی بوده که در دو ماه ابتدایی سال شمسی، با کاهش 38دلاری به ازای هر اونس مواجه بوده است.

خودرو: بازار دیگری که روند پرنوسانی را در سال جاری ثبت کرده، بازار خودرو است. هرچند قابلیت نقدینگی این بازار نسبت به بورس و ارز از شدت کمتری برخوردار است، اما در هر حال برای سرمایه‌های کلان‌تر گزینه‌های قابل بررسی هستند. اگر برای سنجش بازدهی بازار خودرو، قیمت پژو 206 تیپ 2 را مدنظر قرار دهیم که خودرو پرتیراژ داخلی است و از قدرت نقدشوندگی بالایی برخوردار است، قیمت این محصول ایران‌خودرو که در آخرین روزهای سال گذشته در حدود 78 میلیون تومان بود، در انتهای اردیبهشت به 98 میلیون تومان صعود کرده است. در نتیجه این اتومبیل 6 /25 درصد سود را برای خریداران مهیا کرده است. یا ساندرو استپ‌وی که در هفته آخر اسفند گذشته، معادل 156 میلیون تومان خرید و فروش می‌شده است، در هفته آخر اردیبهشت به حدود 215 میلیون تومان رسید که معادل 8 /37 درصد بازدهی را برای خریدارانش به همراه داشته است. البته نمی‌توان همچون بازارهای مالی، یک شاخص برای بازار خودرو تعیین کرد تا بتوان بازدهی کل بازار خودرو را سنجید. اما حداقل می‌توان گفت که غالب تولیدات داخلی (به جز پراید و تیبا) در دو ماه ابتدایی سال، شانه‌به‌شانه بازار سهام، فرصت سرمایه‌گذاری جذاب را مهیا کرده بودند. اما آنچه در بازارهای مالی در دو ماه ابتدایی پررنگ بوده، حرکت آونگ‌گونه آنها در نوسان قیمتی است. شاید بتوان نقطه مشترک حرکات آونگی را فضای اقتصاد کلان کشور و نااطمینانی‌های موجود دانست. اما در حقیقت، در هر بازار عوامل خاصی، نوسان پردامنه را موجب شده‌اند و از این‌رو، نمی‌توان با یک نسخه واحد، به تحلیل چرایی پاندول بازارهای کشور پرداخت.

اثر اراده سیاستگذار بر آونگ ارزی

در بازار ارز، عوامل متعددی وجود داشته‌اند که اوج و حضیض نسبتاً قابل توجهی را برای نرخ دلار رقم زدند. قیمت دلار که حتی تا 15 هزار و 700 تومان نیز در نیمه دوم اردیبهشت صعود کرد، تنها یک هفته پس از این اوج، با دو هزار تومان افت به دو کانال پایین‌تر هجرت کرد و بار دیگر در اولین روز خرداد به کانال 14 هزارتومانی بازگشت. اوج‌گیری دلار ناشی از ریسک‌های سیاسی بود که با لغو معافیت‌های نفتی ایران توسط آمریکا تحریک شد. اما جالب این بود که با شدت گرفتن ریسک‌های سیاسی و زمزمه‌های جنگ و افزایش تنش در منطقه، دلار سیر نزولی را برگزید تا بسیاری از فعالان و بازیگران مبهوت حرکت دلار بمانند. از این‌رو، گروهی از تحلیلگران نقش سیاستگذار ارزی را در افت به وقوع‌پیوسته، پررنگ دیدند. ادبیات کم‌سابقه رئیس کل بانک مرکزی در روزهای اخیر نیز مهر تایید بر این موضوع می‌زند. عبدالناصر همتی هفته گذشته با این توصیه که مردم نباید وارد بازار ارز شوند، تاکید کرد: «ذخایر کافی ارزی در کشور وجود دارد و بانک مرکزی هر زمانی اراده کند وارد بازار می‌شود، کمااینکه گاهی وارد این بازار شده و نتیجه را تغییر داده است.» فعلاً این اراده حرکت پاندولی بازار را رقم زده و در ادامه باید دید که آیا می‌تواند بازار را در جهت ثبات قرار دهد یا خیر.

در کنار این مساله، رشد نرخ‌ها در بازار نیما و تهییج صادرکنندگان برای بازگشت ارز، سمت عرضه را درست در زمانی که بیم جهش دیگر می‌رفت، پرقدرت کرد. در کنار اینها، آنچه باعث شد سمت تقاضا از عرضه عقب بماند، باور نداشتن قاطبه مردم به ریسک سیاسی (در مقیاس جنگی) یا بی‌میل بودن عموم جامعه به بازار ارز بود. طوری که خیابان فردوسی و منوچهری همانند مهرماه 97، میزبان خریداران ارز از عموم جامعه نبودند. مساله‌ای که نشان می‌داد مردم یا دیگر توان ریالی بازگشت به بازار ارز را ندارند یا از ضرر دیده‌شده در مهرماه، علاقه چندانی به پذیرش ریسک بازار ندارند.

60-2

ردپای ورودهای جدید بورسی

آونگ بورس با شدت زیادی در اردیبهشت‌ماه حرکت کرد. روزهای زیادی در یک ماه اخیر مشاهده شد که شاخص کل بورس تهران، بیش از سه هزار واحد رشد را ثبت کرد. از آن طرف روزهایی بودند که شاخص بورس افت‌های بیش از پنج هزارواحدی را نیز پشت‌سر گذاشت. از این جهت، بورس تهران پرنوسان‌ترین روزهای خود را در سال 98 به ثبت رساند. جدا از اینکه در این بازار نیز تشدید تنش‌های منطقه‌ای و ریسک‌های سیاسی، پررنگ بود و وابستگی برخی سهام به بازار ارز، نوسانات را شکل می‌داد، اما شدت نوسانات روزانه به حدی بود که نیاز به یک دلیل محکم‌تر داشت. به نظر با رونق بورس در سال گذشته و ادامه آن در سال جاری، علاقه‌مندان زیادی به سمت این بازار جلب شدند. این علاقه‌مندان بعضاً تجربه و مهارت کافی برای فعالیت در بازار سهام را نداشته‌اند و بیشتر به همراه دیگر خریداران یا فروشندگان به جمع صف‌های خرید و فروش پیوستند. آونگ شاخص بیش از هر چیز با نیروی هیجان حرکت کرد؛ هیجانی که ناشی از جبران بازدهی از دست‌رفته در هفته‌های قبل یا رضایت خریداران از سود کسب‌شده در روزهای جاری بود. به نظر اغلب تحلیلگران، آنچه آونگ پردامنه بورس در روزهای اخیر را توضیح می‌دهد، رفتارهای هیجانی ورودهای جدید به بورس تهران است که نه بر پایه تحلیل‌های بنیادین و تکنیکال، که صرفاً به دنبال دیگر سهامداران به دنبال کسب سود کوتاه‌مدت هستند. فضای بازار به گونه‌ای شده که عده زیادی از سرمایه‌گذاران، توان مقابله با فضای روانی عمومی را از دست می‌دهند و در سیل عرضه یا موج تقاضا گرفتار می‌شوند. کارشناسان خبره بازار معتقدند که ماهیت «صف» خود عاملی برای تشدید هیجانات شده است. تاریخچه بورس تهران نشان می‌دهد که وجود صف -چه خرید، چه فروش- در تشدید جو روانی بازار و تاخیر در رسیدن قیمت سهم به سطح تعادلی، نقش پررنگی داشته است. صف گروهی از معامله‌گران را که بیشتر به دنبال موج‌های دسته‌جمعی در بازار فعالیت دارند، هدایت می‌کند. به همین دلیل محدودیت دامنه نوسان را باید در پدید آوردن صف و به تبعیت از آن در هیجان‌آفرینی متهم اصلی دانست. 

متهمان اشتباهی مسکن و خودرو

آونگ پردامنه در بازار خودرو و مسکن نیز رویت شد. اما واکنش مسوولان اقتصادی به این حرکت آونگی متفاوت از بازارهای دیگر بود. شاید اگر در بازار بورس یا ارز نیز شبکه‌های مجازی قیمت‌گذاری فروش داشت، انگشت اتهام به سمت آنها می‌رفت؛ کمااینکه در سال گذشته اولتیماتومی به کانال‌های تلگرامی که قیمت ارز را اعلام می‌کردند داده شد، اما نوسانات بازار تغییری نکرد. در حال حاضر، در مورد دو بازار خودرو و مسکن، انگشت اتهام به سمت سایت‌های خرید و فروش در فضای مجازی نشانه رفت و علت آونگ‌های پردامنه تنها و تنها به این سایت‌ها نسبت داده شد. در عمل نیز سایت‌هایی همچون دیوار، شیپور، باما و... ناچار به حذف قیمت شدند و پس از آن، سازوکار جدیدی را برای درج قیمت در پیش گرفته‌اند. اما اعلام قیمت و رفتار سفته‌بازی می‌تواند قیمت کل خودروها و مسکن را تحت تاثیر قرار دهد؟ منطق اقتصادی نمی‌تواند پاسخ این سوال را مثبت بداند. «درج قیمت‌های گروهی»، «درج قیمت‌های سلیقه‌ای» و «معاملات غیرواقعی» اگرچه می‌تواند رفتار هیجانی را موجب شود، اما پیش از اینها، چه عواملی موجب نوسانات شدید شده است؟ در بازار خودرو، تعادل عرضه و تقاضا برهم خورده است و این محکم‌ترین دلیل برای نااطمینانی به‌وجود‌آمده در این بازار است. تولید خودرو روند نزولی دارد و در مقابل، تقاضای خودرو به دلیل شرایط نااطمینانی، با افزایش روبه‌رو است. بسیاری از مصرف‌کنندگان خرید خود را جلو انداخته و به دنبال خرید خودرو در قیمت‌های فعلی هستند. آنچه می‌تواند از التهابات بازار بکاهد، مدیریت عرضه و تقاضاست. در مورد بازار مسکن نیز نشانه‌گیری سایت‌های اعلام قیمت، یک نشانه‌گیری خطاست. افزایش قیمت نهاده‌های ساختمانی، یک دلیل بنیادی برای افزایش قیمت است که نمی‌توان با بایکوت اطلاع‌رسانی، به مقابله با آن رفت.

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها