شناسه خبر : 36925 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

افشای ناخواسته نقشه انتخاباتی اصولگرایان

درباره سخنان عجیب غلامعلی حدادعادل

 
 
سیدحمید متقی / نویسنده نشریه

در چند روز اخیر سخنان غلامعلی حدادعادل، رئیس مجلس هفتم و فعال سیاسی اصولگرا موجب حیرت افکارعمومی [البته آنان که هنوز حوصله و اعصاب دنبال کردن اظهارات فعالان سیاسی کشور را دارند] و همچنین واکنش برخی از چهره‌های سیاسی وابسته به دو اردوگاه اصلی جغرافیای سیاست این مرز پرگهر شده است.

اظهاراتی که کمتر می‌توان مشابهی از آن را لابه‌لای اخبار آشکار ساحت سیاست در ایران یافت. از قرار معلوم این چهره اصولگرا در همایش روسا و دبیران استان‌های شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در تبیین راهبردهای انتخاباتی جریان مدنظر خود مطالبی را بیان کرده که شگفتی بسیاری از ناظران تعاملات سیاسی در ایران را به همراه داشته است.

حدادعادل در بخشی از این نطق با بیان اینکه دشمنان آرایش جدیدی برای مقابله با انقلاب داده‌اند، تاکید کرد: امروز نقشه و برنامه این است که تکیه و تاکید بر محاصره اقتصادی باشد و جنگ، جنگ اقتصادی تحت عنوان تحریم البته به بهانه‌هایی چون هسته‌ای است. در ادامه و برای تحلیل بهتر این سخنرانی برخی از بخش‌های مهم آن را تیتروار مرور می‌کنیم.

♦ هدفشان این است که مردم را از پشتیبانی از انقلاب دور کنند و آن وقت که مردم در صحنه نباشند دیگر به عملیات نظامی گسترده هم نیازی نیست.

♦ امروز پدیده بی‌سابقه‌ای در جهان و عرصه اجتماعی به نام فناوری ارتباطات و اطلاعات به ظهور رسیده است، در دهه ۶۰ هر وقت انتخابات داشتیم رادیوهای بیگانه می‌گفتند در انتخابات شرکت نکنید ولی در دهه ۹۰ برای خبرگان لیست می‌دهند و برای مجلس و ریاست جمهوری فهرست می‌دهند و با فضای مجازی در خانه‌ها حضور دارند و راست و دروغ را مخلوط می‌کنند.

♦ باید خدا را شکر کنیم که قوه قضائیه و مقننه در مسیر انقلاب هستند و قوه قضائیه پرانگیزه و مصمم در مبارزه با فساد است و مجلسی پدید آمده که با جدیت به دنبال حل مشکلات مردم است و رهبری آن را مجلس انقلابی می‌نامند.

♦ همه ما امیدواریم که قوه مجریه‌ای پدید بیاید که راه درست و مردمی دو قوه قضائیه و مقننه را ادامه دهد، اگر دولت با مجلس و قوه قضائیه در حل مشکلات مردم و تحقق سیاست‌های نظام هماهنگ نباشد تلاش‌های مجلس عقیم و ابتر می‌ماند. باید کاری کنیم که قوه مجریه که امور کشور و اجرا به ‌دست اوست در تراز انقلاب باشد.

♦ در این هفت، هشت سال یک باور در جامعه به‌وجود آمده که قوه مجریه در اداره کشور مشکل دارد، کم‌کاری و بی‌تدبیری و ناهماهنگی درونی دولت را همه می‌بینند و وقتی این گفت‌و‌گوهای اقتصادی تلویزیون را می‌بینم از مردم خجالت می‌کشم چون یک روز بحث گوشت و یک روز فولاد و روز دیگر بحث بورس است و روی هرچه دست می‌گذاریم، می‌بینیم که هم کم‌کاری و هم بدکاری و هم ناهماهنگی است.

♦ [با اشاره به اینکه در آستانه انتخابات ریاست جمهوری و شوراها هستیم و اولین شرط وحدت است]: وحدت شرط هر نوع موفقیت در سازماندهی سیاسی است. برای انتخابات ۱۴۰۰ هر عده‌ای اسمی را عنوان می‌کنند و همه هم می‌خواهند وحدت ایجاد کنند.

♦ [همه امکانات خودمان را باید به صحنه بیاوریم و این اشتباه است که خیال کنیم چون در انتخابات مجلس پیروز شدیم حتماً در ریاست جمهوری هم پیروز می‌شویم]: این احساس اگر در ما به وجود بیاید، شکست قطعی است و کسی به کسی هیچ تضمینی نداده که نتیجه انتخابات ۱۴۰۰ چه خواهد شد.

♦ معلوم نیست در ماه‌های بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاق‌هایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند، مسلماً نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات ۱۴۰۰ دولتی از جنس مجلس داشته باشیم و حتماً آنها برای اینکه این نتیجه به دست نیاید برنامه اقتصادی و سیاسی دارند و با افکار عمومی بازی می‌کنند.

♦ بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت‌و‌سو بروند، باید احزاب و تشکل‌ها و جامعه ‌روحانیت مبارز و جامعه مدرسین و سایر روحانیون به میدان بیایند و همه آورده خود را به حساب انقلاب بریزند و این بت‌پرستی است که بگوییم باید به حساب من و تشکل من باشد، بلکه باید در انقلاب و اسلام فانی شویم.

 

واکنش اصولگرایان به ادعای حداد

انتشار این سخنان کافی بود تا سیل انتقادات به سوی این چهره اصولگرا که در رزومه ریاست بر مجلس خود، سابقه حمایت تام‌وتمام از محمود احمدی‌نژاد و دولتش را دارد، روانه شود.

علی مطهری، نماینده تهران در مجلس دهم و از چهره‌های اصولگرا، در صفحه توئیتر خود نوشت: «عجیب است که آقای حدادعادل نگران است که با کاهش قیمت ارز و بهبود معیشت مردم که نتیجه رفتن ترامپ و احتمال احیای برجام است، مردم با انتخابات آشتی کنند و در نتیجه نامزد مدنظر ایشان رای نیاورد؛ یعنی حاضرند به قیمت قهر اکثر مردم با انتخابات قدرت را به دست گیرند.»

ابوالقاسم رئوفیان یکی دیگر از چهره‌های اصولگرا نیز در واکنش به نطق حدادعادل تاکید کرد: «مردم بهترین قضاوت‌کننده هستند و به‌خوبی تشخیص می‌دهند کدام گروه به فکر کم‌ شدن دغدغه‌هایشان است و چه کسانی فقط به فکر برنده‌ شدن در انتخابات هستند و برای رسیدن به این مهم حتی از احتمال بهبود وضعیت معیشتی مردم ناراحت می‌شوند!» او در ادامه تصریح کرد: «این نوع ادبیات و طرز تفکر مصداق بداخلاقی، آن هم از جانب متولی فرهنگستان زبان و ادب فارسی است و از همه گروه‌های سیاسی توقع می‌رود اگر گروهی یا کسانی نمی‌توانند در این شرایط دشوار باری از دوش مردم بردارند، دست‌کم با بدرفتاری امور را پیچیده‌تر نکنند... من واقعاً نمی‌دانم چطور ایشان و آنهایی که مثل او فکر می‌کنند، برنده شدن در انتخابات را مهم‌تر از کاهش گرفتاری‌ها می‌دانند و از بهبود احتمالی وضعیت اقتصادی به این شکل ابراز نگرانی می‌کنند؟» (اعتمادآنلاین)

محمد مهاجری روزنامه‌نگار اصولگرا نیز با نوعی ناباوری و شگفتی به این نطق پرداخته و درباره دفاع حدادعادل از مجلس و تمایل نداشتن نظام سلطه به روی کار آمدن دولتی از جنس مجلس انقلابی تاکید می‌کند: «آقای حدادعادل، قطعاً عملکرد فعلی مجلس را مطالعه نکردند که این حرف را می‌زنند و برای خود هزینه درست می‌کنند. دوم اینکه حتماً نمایندگان فعلی مجلس از اینکه ایشان، خود را متولی و مدافع این مجلس می‌دانند راضی نیستند. من این را با اطلاع عرض می‌کنم که بسیاری از نمایندگان جوانی که با عنوان انقلابی در مجلس یازدهم حضور دارند نسبت به آقای حدادعادل کمترین سمپاتی ندارند و دفاع آقای حدادعادل از مجلس را به نفع خود نمی‌دانند. سوم اینکه وقتی شما بگویید نظام سلطه راضی نیست انگار از داخل نظام سلطه هم خبر دارید که این حرف خوبی نیست. چهارم، حرف‌هایی که به منظور تخریب طرف مقابل گفته می‌شود واقعاً تخریب مجموعه نظام است. نکته بعدی اینکه همین ادبیاتی که آقای حدادعادل نسبت به این مجلس به کار برده در مورد آقای احمدی‌نژاد هم به کار می‌بردند. اینکه انگار آسمان سوراخ شده و احمدی‌نژاد از آن پایین افتاده است. آقای حدادعادل یکی از سرکردگان مدافعان آقای احمدی‌نژاد بود. بعد چه شد؟ وقتی دوباره همان‌طور از مجلس دفاع می‌کنید اگر از فضای مجلس یک چیزی مثل آقای احمدی‌نژاد درآمد که با شرایطی که من می‌بینم اگر بدتر از آقای احمدی‌نژاد نشود بهتر از او نخواهد شد، چرا هزینه برای جریان اصولگرایی درست می‌کنید؟ من اگر جای آقای حدادعادل بودم سکوت می‌کردم تا در این فضای سیاسی وضعیت اصولگرایان را از اینکه هست بدتر نکنم و هزینه آنها را بیشتر نکنم.» (فرارو)

مسیح مهاجری مدیرمسوول روزنامه اصولگرای جمهوری اسلامی نیز به صراحت به نطق حدادعادل تاخت و در سرمقاله خود در این‌باره نوشت: حدود پنج ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری 1400 تکاپوی افراد و جناح‌ها برای به چنگ آوردن صندلی دوست‌داشتنی ریاست جمهوری آغاز شده است. آنچه در کنار این تکاپوها قابل تامل و نگران‌کننده است، سخن بعضی از سران جناح‌هاست که از آن بوی تلاش برای تصاحب کرسی ریاست جمهوری و به دست گرفتن زمام قوه مجریه کشور حتی به قیمت خرد شدن استخوان‌های مردم زیر چرخ‌های بی‌رحم گرانی و فشار اقتصادی به مشام می‌رسد. یکی از این افراد، اخیراً گفته است: «معلوم نیست در ماه‌های بهمن و اسفند و فروردین و اردیبهشت و خرداد چه اتفاق‌هایی بیفتد و پیوست تبلیغاتی دشمن با افکار عمومی چه بکند. مسلماً نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات 1400 دولتی از جنس مجلس داشته باشیم. بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی و مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت‌و‌سو بروند.»

قبل از او نیز بعضی از فعالان جناح اصولگرا همین مطلب را با ادبیاتی مشابه به زبان آورده بودند. منظور این نیست که جناح اصولگرا بداخلاق است و جناح اصلاح‌طلب از این قبیل بداخلاقی‌ها مبراست. متاسفانه کشور ما به میدان تاخت‌و‌تاز بداخلاق‌های سیاسی از جناح‌های مختلف تبدیل شده است. به نظر می‌رسد برای فعالان سیاسی کشور ما آنچه مهم است رسیدن به قدرت به هر قیمتی حتی زیرپا گذاشتن اخلاق و حقوق مردم است. معنای روشن آنچه این فعال دانه‌درشت جناح سیاسی اصولگرا و همسرایان او به زبان آورده‌اند این است که اگر شرایط جهانی به سمت‌و‌سویی رفت که قیمت ارز و سکه پایین آمد و گشایشی در معیشت مردم کشورمان پیدا شد، مشتاقان رسیدن به صندلی ریاست جمهوری باید نگران شوند، زیرا ممکن است رقیبشان برنده انتخابات ریاست جمهوری 1400 شود! این طرز تفکر، کاملاً ضدمردمی و به مثابه فروختن مصالح جامعه و منافع مردم به کرسی قدرت است. آنچه موجب تاسف است، این است که این قبیل سخنان را افراد مدعی انقلابی‌گری با پیراهن بدون یقه و دکمه بسته و محاسن و ظاهری دلسوز برای مردم به زبان می‌آورند. کسانی که به مردم می‌اندیشند و حل مشکلات معیشتی آنها را در دستور کار خود دارند، باید از کاهش قیمت‌ها و رها شدن مردم از پیچ و خم دشوار زندگی خوشحال شوند نه اینکه به غیب‌گویی روی آورند و پیشگویی کنند که ارزان شدن ارز و سکه ممکن است ترفند رقبای ما باشد برای اینکه مردم را به سمت‌و‌سویی که ما

نمی‌خواهیم ببرند. عجیب‌تر این است که این افراد، مجلس کنونی را معیار قرار می‌دهند و می‌گویند «مسلماً نظام سلطه راضی نیست ما در انتخابات 1400 دولتی از جنس مجلس داشته باشیم». مجلسی که در اولین شش ‌ماه عمر خود آن همه بیراهه رفته که حتی دو بار مورد عتاب آشکار رهبری قرار گرفته که چرا مرتکب خلاف شرع می‌شود، چگونه می‌تواند معیار باشد و استکبار چرا باید از چنین مجلسی بترسد؟ اساساً عملکرد منفی همین مجلس است که شما را نگران انتخابات 1400 کرده است. شما از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زخم خورده‌اید و چون نمی‌توانید آشکارا به این واقعیت اعتراف کنید، مشکل خودتان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه می‌اندازید. نفستان از جای گرم درمی‌آید و از زخم‌های کاری اقتصادی که بر تن مردم نشسته غافلید.

پیام‌های نطق حداد

فارغ از انتقادات این چهره‌های اصولگرا، به نظر می‌رسد که این سخنان واجد پیام‌های مهمی است که باید مورد توجه دلسوزان این کهن‌دیار قرار بگیرد.

از همان زمانی‌ که در حدود سه هزار سال پیش دموکراسی به عنوان یک شیوه حکومتی مطرح شد، این هراس همواره در ذهن طراحان این شیوه حکمرانی وجود داشت که ممکن است برخی افراد نقش مار را به عوام نشان دهند و آن را مار بخوانند یا با شعبده‌های مختلف اکثریت را به مسیری بکشانند که مقصد آن خیر عمومی نباشد. با این حال و با وجود این تهدیدات بسیاری از اندیشمندان در عصرهای مختلف تاکید داشته‌اند که با وجود همه معایب دموکراسی، ساختار بدیل بهتری یافت نشده ‌است و در نتیجه باید به این شیوه حکمرانی تمکین کرد. در ابتدای استقرار نظام جمهوری اسلامی در برابر شائبه‌های مختلف در زمینه نتایج دموکراسی و تمکین به رای مردم، سیدمحمد حسینی‌بهشتی تاکید کرد که ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت. شاید برخی منتقدان این جمله را نوعی تعارف سیاسی ارزیابی کنند، حتی به فرض تایید این ادعا نمی‌توان از پیام مستتر در آن به سادگی گذر کرد، پیامی که تاکید می‌کرد مهم نیست که چه کسی برکرسی قدرت تکیه بزند، مهم آن است که روند اداره امور شهروندان و کشور به صورت بهینه انجام شود. همین امر هم سبب شد که دست‌کم در ادبیات رایج سیاسی کشور اقداماتی که موجب کاهش آلام شهروندان شود مورد حمایت اکثریت جریان‌های سیاسی قرار بگیرد. به صورتی می‌توان گفت با وجود برخی کارشکنی‌های جناح‌های سیاسی، هیچ‌گاه به صراحت اعلام نمی‌شد، که به سبب احتمال شکست در انتخابات آتی از بهبود وضعیت معیشت مردم نگران هستیم! این سخنان به صورت تلویحی این پیام را نیز در خود مستتر دارد که بسیاری از اقدامات امروز ما نیز بیش از اینکه بر پایه خیر عمومی استوار باشد، حرکت در مسیر نقشه راهی است که در انتها به پاستور ختم می‌شود.

اگر به خاطر داشته باشید در سال 1383 هنگامی‌که با وجود مخالفت‌های شدید سیدمحمد خاتمی و کابینه او با پیشنهاد تثبیت قیمت‌ها، مجلس هفتم به آن رای داد، همین جناب حداد‌عادل از تریبون ریاست مجلس خطاب به ملت گفت: این عیدی مجلس به ملت بود. البته عیدی تلخی که آثار آن سال‌ها گریبان مردم و اقتصاد ایران را گرفت. با توجه به سخنرانی اخیر حدادعادل به تحلیلگران جغرافیای سیاست در ایران حق می‌دهید که با تعمیم شاکله فکری این چهره اصولگرا و هم‌فکران او تصمیم آن روز مجلس هفتم را نه برپایه اطلاعات کارشناسی، خیر عمومی و کمک به اقشار آسیب‌پذیر که بر اساس دودو‌تا چهارتای سیاسی و انتخاباتی برای تصاحب پاستور ارزیابی کنند.

با این تفاسیر چه ضمانتی وجود دارد که بسیاری از مخالفت‌های این جریان درباره FATF، مذاکره با آمریکا، برجام و... بیش از آنکه نشانه دغدغه‌های آنان برای امنیت ملی کشور باشد، نشان‌دهنده شوق جانسوز برای رسیدن به کرسی ریاست‌جمهوری نباشد. بر پایه نطق این چهره اصولگرا می‌توان این‌گونه تصور کرد که آنان به خوبی دریافته‌اند که با همه مشقات طاقت‌فرسای یکی‌، دو سال اخیر شهروندان ایرانی حتی اگر در این سه، چهارماه آتی نیز از میوه‌های درخت دیپلماسی کشور بهره بگیرند، ممکن است که از انفعال خارج شده و بازی جریان اصولگرا در انتخابات 1400 را برهم بزنند. همین امر هم سبب شده است که به جای در نظر گرفتن منافع ملی و خیر عمومی شهروندان، اهداف معطوف به کسب قدرت را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده‌اند. یا ادعا شود که اصلاح قانون انتخابات نه برای بهینه‌سازی تاثیر رای مردم در سرنوشت خود که در حکم تهیه راهکاری مناسب و مطمئن برای نامزدهای جناحی خاص برای شرکت در این رقابت است.

یکی دیگر از ادعاهای این فعال سیاسی اصولگرا مخالفت جریان سلطه با مجلس و قوه قضائیه موجود و نگرانی آنها از تصاحب آخرین سنگر توسط این جریان است. این جملات به صورت تلویحی این پیام را در خود مستتر دارد که دولت فعلی مطلوب نظام سلطه است! با این قبیل تحلیل‌ها آیا منتقدان دولت به تحلیلگران این اجازه را می‌دهند که این‌گونه برداشت کنند که بیشترین آسیب از نظام سلطه در ایران به دولت حسن روحانی و مجلس پیشین وارد شده است و دست‌اندرکاران نظام سلطه با فشارهای خود تلاش کردند تا مردم از منتخبان خود ناامید شده و با عدم حضور در انتخابات مجلس و احتمالاً دولت آینده را به هم‌فکران این فعال سیاسی واگذار کنند؟ با این توضیح نمی‌توان ادعا کرد که نظام سلطه در حال آب ریختن به آسیاب جناح اصولگراست؟

از این موارد بسیار است و مجال ما اندک. به نظر می‌رسد که در وهله نخست باید تلاش شود که همه گروه‌های سیاسی این مهم را مدنظر داشته باشند که انتخابات جنگ حق و باطل نیست، بلکه آوردگاه عرضه دیدگاه‌ها و راهکارها برای حل معضلات کشور و برگزیدن یکی از این راه‌ها توسط مردم است، انتخابی که می‌تواند مورد قبول ما باشد یا نباشد، اما به صورت اخلاقی باید امیدوار بود که منتخبان ملت در ادامه مسیر، موفق باشند.

در پایان باید تاکید کرد که به احتمال زیاد اظهارات جناب حدادعادل نوعی سهو کلامی بوده است و نه نقشه راه او و هم‌فکرانش برای رسیدن به کاخ ریاست‌جمهوری. برای سنجش صحت یکی از این دو گزینه باید منتظر ماند و دید این چهره سیاسی چه زمانی اظهارات خود را اصلاح خواهد کرد.