شناسه خبر : 36686 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

ممکن اما بسیار سخت

مین‌روبی از زمین تحریم با چه مشکلاتی مواجه است؟

 
 
عماد مدیرزاده/ تحلیلگر اقتصاد

کمتر از 40 روز مانده به آغاز کار دولت بعدی آمریکا، جو بایدن، رئیس‌جمهوری منتخب، می‌گوید اگر ایران به تعهدات توافق هسته‌ای بازگردد، او نیز به قول خود در مورد بازگشت آمریکا به برجام پایبند است. جو بایدن در مصاحبه‌ای که در روزنامه نیویورک‌تایمز منتشر شده است، گفت که بازگشت به برجام اگرچه «کاری سخت» است اما او به حرف خود در مورد احیای آن وفادار خواهد ماند. آقای بایدن افزود بازگشت به برجام نقطه شروع مذاکرات جدید با ایران خواهد بود و او آماده رفع تحریم‌هایی است که دولت دونالد ترامپ از بهار سال ۱۳۹۷ علیه ایران اعمال کرده است. اما اگر رئیس‌جمهور منتخب آمریکا بخواهد به برجام بازگردد با چه مشکلاتی روبه‌رو خواهد بود؟

حدود 25 سال پیش که در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بودم، از حیث ارتباطات دانش‌آموزان یک دوره با دانش‌آموزان دوره‌های پایین‌تر یا بالاتر، متوجه شده بودم معمولاً روابط میان دانش‌آموزان دوره‌های با فاصله دو سال بسیار دوستانه‌تر از روابط دوره‌های متوالی است. حتی چنین احساسی تا بعد از فارغ‌التحصیلی و در فضای کاری نیز ادامه داشت به گونه‌ای که در پایه‌ریزی تعاملات کاری، امکان مذاکره موفق و نیل به توافق نهایی میان شرکت‌هایی که مدیران آنها در دوره‌های پشت هم مدرسه مشغول به تحصیل بودند بسیار سخت‌تر از مواردی بود که مدیران آنها در دوره‌های با فاصله دو سال تحصیل می‌کردند.

ریشه چنین نگرشی، مسابقات علمی و ورزشی بسیار زیادی بود که میان ‌دوره‌های اول تا سوم دبیرستان برگزار می‌شد که در آنها معمولاً حس رقابت شدیدی میان ‌دوره‌های متوالی وجود داشت و در نتیجه دانش آموزان دوره دوم دبیرستان همزمان با دانش‌آموزان دوره‌های اول و سوم زورآزمایی می‌کردند. چنین شرایطی باعث می‌شد به دلیل رقابت شدید (و بعضاً دشمنی) با رقیب مشترک، روابط افراد حاضر در کلاس اول و سوم دبیرستان بسیار حسنه شود.

 

دشواری‌های بازگشت به میز مذاکره

در دنیای سیاست نیز رقابت و خصومت با کشور ما در چند سال اخیر، مهم‌ترین عامل ایجاد روابط دوستانه و دیپلماتیک میان دشمنان دیرینه یعنی اعراب و اسرائیل بوده است. اگرچه سرآغاز تلاش آنها در راستای تامین منافع مشترکشان در مخالفت با امضای قرارداد برجام ناکام ماند؛ اما استمرار در اهتمام به خدشه وارد کردن آن قرارداد پس از روی کار آمدن ترامپ در ایالات متحده به اوج خود رسید و نهایتاً با خروج آمریکا از برجام به بار نشست. در طول این مسیر، گروه‌هایی هم از داخل کشور به دلایل مختلف اقتصادی یا سیاسی، با نگرش فوق همگرا شده و تاثیری قابل توجه بر نیمه‌تمام ماندن برجام گذاشتند.

مطالعه و بررسی سیر تحولات گذشته برجام و دلایل بازگشت تحریم‌های اقتصادی، بیش از هر چیز، مهم‌ترین منبع اطلاعاتی برای ارزیابی مشکلات مقابل دولت ایران در تلاش برای رفع تحریم‌ها و موانع پیش‌روی دولت در شرف شروع به کار بایدن در بازگشت به برجام است. اما نکته مهم این است که امروز درباره اهداف مدنظر ایران و آمریکا از مذاکرات احتمالی آینده به نسبت آنچه در سال 92 و در زمان شروع مذاکرات برجامی وجود داشته فاصله بسیار بیشتری ایجاد شده است.

در سال 92، تنها هدف آمریکا، برنامه هسته‌ای ایران بود و تنها هدف ایران نیز رفع تحریم‌ها از طریق مذاکره. اما امروز، برنامه هسته‌ای ایران، تنها یکی از محورهای مورد نظر غرب برای مذاکره است و در ایران نیز بخش بزرگی از قدرت به دنبال مسیرهای متفاوتی برای خنثی‌سازی تحریم‌ها هستند که حلول چنین تفکری در قانون اخیر مصوب مجلس با عنوان «طرح راهبردی لغو تحریم‌ها» به خوبی متبلور شده است. مضافاً که به دلیل نقض برجام از طرف آمریکا در دولت قبل، میزان اعتماد ایران به پایبندی طرف مقابل به هرگونه توافق احتمالی آینده به حداقل ممکن رسیده است.

به غیر از دو تفاوت عمده فوق، در شرایط حاضر، گروه‌های اصلی خارجی مخالف توافق احتمالی (اعراب و اسرائیل) نیز نسبت به هم بسیار نزدیک‌تر شده‌اند و احتمالاً همکاری بیشتری در راستای جلوگیری از توافق احتمالی خواهند داشت. در واقع دوستی‌های ناشی از رقابت دبیرستانی ما با رقبایمان، امروز به مشارکت‌های اقتصادی و سیاسی آنها تبدیل شده و طبیعتاً از استحکام بیشتری برخوردار است. شاید تا قبل از چنین روابطی، کشورهای عربی که بیشتر نقش تامین‌کننده مالی آمریکا در روند برهم خوردن برجام را ایفا کرده و منفعت اقتصادی چندانی از آن شرایط نبردند، یکی از مناسب‌ترین گزینه‌های سیاسی ایران برای ایجاد رخنه در اتحاد نانوشته مخالفان برجام محسوب می‌شدند اما همان‌طور که گفته شد، شرایط امروز دچار تغییرات جدی شده است و امکان برقراری روابط دوستانه با کشورهای عربی کمی سخت به نظر می‌رسد.

با توجه به شرایط فوق، مسیر رفع تحریم‌ها در شرایط فعلی بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود. با این‌ حال، خروج ترامپ از کاخ سفید و روی کار آمدن دولت بایدن باعث خواهد شد تا از شدت فشار حداکثری آمریکا بر ایران کاسته شود و صرف احتمال حصول توافق میان دو کشور ممکن است کافی باشد تا امکان برقراری برخی روابط تجاری و بانکی محدود غیرمستقیم بین ایران و طرف‌های تجاری‌اش برقرار شود.

در این صورت به دلیل کاهش فشار اقتصادی، ایران نیاز کمتری برای انجام مذاکره خواهد داشت. ضمن اینکه گروه‌هایی در داخل نیز از مسیرهای گشایش‌شده منتفع خواهند شد که طبیعتاً علاقه‌ای به از دست دادن منافع مذکور نداشته و در مقابل پیشرفت مذاکرات ایستادگی می‌کنند. از طرف دیگر، چنین شرایطی اگر مطلوب سایر کشورهای ذی‌نفع مخالف برجام مثل اسرائیل و کشورهای عربی نباشد، لااقل نسبت به احیای مجدد برجام گزینه بهتری برای آنها محسوب می‌شود.

در نتیجه محتمل‌ترین حالت در روابط آینده کوتاه‌مدت سیاسی مرتبط با برجام، ایجاد تعادلی نسبی در وضعیتی است که در آن پیام‌هایی غیرمستقیم به امید دستیابی به شرایطی جهت مذاکره تبادل خواهد شد، احتمالاً پیش گفت‌وگوهایی هم اتفاق خواهد افتاد اما ممکن است فعلاً مذاکره مستقیمی آغاز نشود یا حتی در صورت وقوع مذاکره، نتیجه خاصی هم حاصل نشود. این وضعیت می‌تواند دست‌کم تا پایان دولت تدبیر و امید و مشخص شدن رئیس‌جمهور بعدی ایران و تبیین استراتژی سیاست خارجی وی ادامه پیدا کند.

با در نظر گرفتن شرایط سیاسی گفته‌شده و با توجه به شرایط اقتصادی حاکم در کشور، طبیعتاً منطق حکم می‌کند برنامه‌ریزی‌های اقتصادی سال آینده به نسبت آنچه در بودجه پیشنهادی دولت ارائه شده کمی واقع‌بینانه‌تر در نظر گرفته شود. به هر حال همواره تصمیم حاکمیت کشور بر آن بوده که وابستگی اقتصاد کشور به نفت به حداقل برسد و اگرچه فرصت‌های بسیار زیادی در سال‌های گذشته از دست رفته اما لازم است فارغ از سرنوشتی که درباره برجام و تحریم‌های اقتصادی رقم می‌خورد، مسیری انتخاب شود که در یک پروسه زمانی مشخص، وابستگی کشور به درآمدهای نفتی را به حداقل ممکن برساند. بی‌تردید در این میان منافع بسیاری از گروه‌های مختلف تحت تاثیر قرار می‌گیرد، اما انتخاب مسیری متفاوت ممکن است منجر به فروپاشی اقتصاد کشور شود که قاعدتاً مطلوب هیچ‌کس نخواهد بود؛

چه از منظر اقتصادی و فشار به مردم و چه از منظر سیاسی، چراکه با توجه به نوع نگاه سیاست خارجی در کشور، هرچه اقتصاد کشور قوی‌تر باشد امکان مذاکره موفق بیشتر خواهد بود و از این‌رو در هر حالتی اولویت اصلی دولت آینده باید سر و سامان دادن به اقتصاد کشور از طریق تغییرات بنیادین و ایجاد تحول‌های ساختاری باشد.

دراین پرونده بخوانید ...