شناسه خبر : 36412 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در ضرورت محدودیت

چرا عدم اعمال محدودیت هزینه‌های اقتصادی دولت را کاهش نمی‌دهد؟

 
 
مجید عینیان/ پژوهشگر اقتصاد

تعداد مبتلایان روزانه کرونا از ۱۰ هزار نفر گذشته است و شاهد مرگ بیش از ۴۰۰ نفر در روز هستیم. دولت راهکار افزایش محدودیت‌ها را در نظر گرفته است. در این میان برخی اعتقاد دارند باید محدودیت‌ها افزایش یابد و برخی دیگر معتقدند محدودیت‌های دولتی تنها وضع خانوارها را در وضعیت اقتصادی وخیم حال حاضر بدتر می‌کند. برخی معتقدند اکنون که نتایج خوبی در آزمایش‌های اولیه واکسن کرونا مشاهده شده است، نیازی به اعمال محدودیت‌ها نیست. استدلال مخالفان اعمال محدودیت‌ها اغلب معطوف به این است که دولت توان مالی اعمال محدودیت‌های کرونایی را ندارد و اعمال هرگونه محدودیتی به معنی افزایش هزینه‌های دولت و افزایش تورم در آینده خواهد بود. افزایش محدودیت‌ها بدون کمک‌های مالی دولتی به معنی اعمال محدودیت‌های اقتصادی شدید بر تعداد زیادی از خانوارهای ایرانی است، از سوی دیگر کمک‌های دولتی در وضعیت حاضر به معنی افزایش کسری بودجه و نهایتاً افزایش تورم و کاهش توان اقتصادی تمامی خانوارهای ایرانی است. حال که هزینه‌های اعمال محدودیت‌ها بر ما مشخص است، هزینه عدم اعمال محدودیت‌ها چیست؟

پدیده همه‌گیری پدیده‌ای جالب و شاید برای فردی که با آن آشنا نباشد عجیب است. در حالی که در فصل بهار نگران افزایش تعداد مبتلایان به روزانه بیش از هزار نفر بودیم، حال از روزانه بیش از ۱۰ هزار نفر سخن می‌گوییم و اگر زمانی مهم‌ترین خبر روز افزایش آمار مرگ‌و‌میر به بیش از ۱۰۰ نفر بود، اکنون روزانه بیش از ۴۰۰ نفر جان خود را در مقابل این بیماری از دست می‌دهند.

مطالعه همه‌گیری‌ها خود یک رشته دانشگاهی مهم و عمیق است و مدل‌های پیچیده‌ای برای شبیه‌سازی همه‌گیری استفاده می‌شود، ولی می‌توان از برخی مدل‌های پایه‌ای ساده برای فهم پویایی همه‌گیری استفاده کرد. تفاوت بنیادی یک همه‌گیری با یک بیماری مسری عادی این است که در همه‌گیری تعداد مبتلایان و به‌تبع آن تلفات در سطح تعادل حفظ نمی‌شوند و به سرعت افزایش می‌یابند. در واقع هر بیماری مسری عادی می‌تواند به همه‌گیری تبدیل شود، ولی تبدیل یک بیماری مسری به همه‌گیری وابسته به عدد کلیدی بازتولید است: هر فرد مبتلا بیماری را به چند نفر فرد سالم منتقل می‌کند؟ اگر عدد بازتولید بیماری بیشتر از یک باشد، یعنی هر نفر مبتلا، بیش از یک نفر فرد سالم را بیمار کند، در طول زمان بیماری به‌شدت پخش شده و تعداد مبتلایان به صورت نمایی افزایش خواهد یافت. عدد بازتولید تنها وابسته به ویژگی‌های ذاتی عامل بیماری (ویروس در این مورد) نیست و به فعالیت‌های اجتماعی افراد نیز وابسته است. به نظر می‌رسد در حال حاضر با سختگیری کمتر دولت این عدد به بیش از یک رسیده باشد و سرعت همه‌گیری افزایش یافته است. مطالعات و مدل‌سازی‌های ریاضی نیز پیش از این نشان داده بود که اگر با نتیجه دادن محدودیت‌ها و کاهش آمار بیماری، به اشتباه فکر کنیم موضوع حل شده است و محدودیت‌ها را برداشته یا به‌شدت کاهش دهیم، بیماری به سرعت تبدیل به همه‌گیری شدیدی خواهد شد که تمامی سیستم درمان را درگیر خود خواهد کرد.

با برداشتن محدودیت‌ها و بازگشت به شرایط عادی، به وضعیت ابتدای شیوع کرونا بازخواهیم گشت، با این تفاوت که تعداد بیمار نقطه شروع این بار به جای یک یا دو مسافر از چین رسیده، بیش از ۲۱۷ هزار نفر است. البته طبیعی است که این‌بار سرعت رشد کمتر از تجربه پیشین باشد چراکه در هر شکل مردم خود رعایت فاصله بیشتری می‌کنند، ولی بالاتر رفتن عدد بازتولید از یک نتیجه دیگری به جز گسترش سریع بیماری و افزایش شدید تلفات نخواهد داشت.

21-1

بدین ترتیب اگر محدودیت‌های شدید اعمال نشوند، تعداد ابتلای روزانه با فروضی محدود در انتهای آذر به سادگی از ۳۰ هزار تن فراتر خواهد رفت و شاهد آمار مرگ‌و‌میر روزانه بالاتر از هزار نفر خواهیم بود. اگر همه‌گیری کنترل نشود، ممکن است مرگ‌و‌میر تنها در دی‌ماه سال جاری از کل مرگ‌و‌میر گزارش‌شده کرونا از ابتدا تاکنون فراتر رود. یعنی تمامی محدودیت‌های اعمال‌شده پیشین، تمام رنج‌هایی که مردم بابت کرونا متحمل شده‌اند، تمام افت درآمدها، ... هدر رفته و فایده همگی از بین خواهد رفت. پیش‌بینی مرگ‌و‌میر روزانه نزدیک به بیش از ۱۵ هزار نفر در عید سال ۱۴۰۰ موضوعی نیست که هم‌اکنون به سادگی قابل پذیرش باشد، ولی انجام گسترده واکسیناسیون تا بهار آینده چندان محتمل نیست ولی متاسفانه بر اساس ریاضیات همه‌گیری با فرض خوش‌بینانه ایمنی افرادی که قبلاً مبتلا شده‌اند (که اکنون با اطمینان می‌دانیم که فرض نادرستی است) چنین نتیجه‌ای، نتیجه محتمل ادامه وضعیت ماه‌های مهر و آبان تا انتهای سال خواهد بود. این یعنی ابتلای بیش از ۱۴ میلیون هموطن، یعنی نزدیک به ۵۶۰ هزار مرگ‌و‌میر جدید. یعنی ۵۶۰ هزار خانوار داغدار. هزینه‌های مادی مبتلایان در مراحل مختلف بیماری کم نخواهد بود. این تعداد بیمار بسیار فراتر از ظرفیت‌های بیمارستان‌های کشور است. شغل‌های بسیاری از دست خواهد رفت. هزینه‌های بسیار زیادی بر بخش بزرگی از خانوارهای کشور از سمت عوامل مختلف ایجاد خواهد شد. این یک وضعیت غیرقابل تصور است. ولی وضعیت امروز کشور نیز در ابتدای سال چندان قابل تصور نبود.

مقایسه نتایج حاصل از سه سیاست مواجهه با کرونا می‌تواند تصمیم‌گیری را آسان‌تر کند:

عدم اعمال محدودیت: هزینه جانی بسیار و هزینه مالی بسیار بر تعداد محدودی از خانوارهای ایرانی. فراتر رفتن تعداد بیماران از ظرفیت سیستم درمانی، هزینه‌های گسترده مالی دولت در بخش درمان، کاهش درآمد مالیاتی دولت از محل کاهش فعالیت‌های اقتصادی

اعمال محدودیت‌های شدید بر فعالیت‌های اقتصادی بدون ارائه کمک‌های رفاهی: هزینه مالی شدید بر تعداد قابل توجهی از خانوارهای ایرانی، کاهش قابل توجه درآمد مالیاتی از محل کاهش شدید فعالیت‌های اقتصادی

اعمال محدودیت‌های شدید بر فعالیت‌های اقتصادی با ارائه کمک‌های رفاهی: افزایش شدید هزینه‌های دولت همراه با کاهش قابل توجه درآمد مالیاتی، کسری بودجه شدید و افزایش تورم و هزینه مالی قابل توجه بر تقریباً تمامی خانوارهای ایرانی

به نظر می‌رسد مقایسه نتیجه سیاست‌های فوق تصمیم‌گیری را آسان‌تر سازد. عدم اعمال محدودیت هزینه‌های اقتصادی دولت را کاهش نخواهد داد، اعمال محدودیت‌های شدید می‌تواند هزینه اقتصادی قابل توجهی داشته باشد ولی این هزینه می‌تواند بین تمامی خانوارهای ایرانی تقسیم شود.

خلاصه آنکه عدم اعمال محدودیت باعث هزینه‌های انسانی بسیار خواهد شد ولی حتی هزینه‌های مالی را کم نخواهد کرد. چه‌بسا بهتر اینکه محدودیت‌های شدید اعمال شود و با ارائه کمک‌های مالی نقدی به خانوارها، هزینه مالی این اعمال محدودیت بین تمامی مردم پخش شود.

دراین پرونده بخوانید ...