شناسه خبر : 27198 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اروپا به مثابه راه در رو

امروز و فردای قراردادهای پسابرجامی در گفت‌وگو با ولی‌الله افخمی‌راد

ولی‌الله افخمی‌راد می‌گوید: گرچه بعد از برجام ایران با درخواست فوری و نیز همراهی اعضا توانست به عضویت ناظر سازمان تجارت جهانی درآید ولی تلاش‌های داخلی برای تکمیل این روند که یکی از بهترین راه‌ها برای مقابله با خطر احتمالی بازگشت تحریم‌ها بود، به اندازه کافی گسترش نیافت.

اروپا به مثابه راه در رو

روزهای سختی پیش روی اقتصاد ایران است که جز با تدبیر دیپلماسی و دمیدن امید در دل‌های جامعه نمی‌توان به گذر از آنها چندان دل بست. برجام که عصاره راهبرد دولت برای حل مشکلات کشور در حوزه سیاست خارجی بود، با تحریک عربستان و اسرائیل، و نیز ضربه دونالد ترامپ در معرض از بین رفتن قرار گرفته تا در کنار کاهش سطح اعتماد سران نظام به قوانین جهانی، بسیاری از بخش‌های اقتصاد ملی با نقصان، اختلال و ابهام روبه‌رو شوند. با اینکه خطر قفل شدن دوباره اقتصاد ایران جدی است اما منتقدان برجام لحظه‌ای از انداختن مهم‌ترین توافق دیپلماتیک عصر حاضر در سراشیبی سقوط ابایی ندارد و هر بار یکی از قراردادهای تجاری-صنعتی پسابرجامی را هدف حمله خود قرار می‌دهند. گویی آنها دشمنان شماره یک خود را نه مثلت اعراب-اسرائیل و دونالد ترامپ که دولت تدبیر وامید، بروز رشد و توسعه صنعتی در کشور و به ثمر نشستن برجام می‌دانند و برای زمین زدن آنها لحظه‌ای درنگ نمی‌کنند. آنها در حالی برجام را همچون دونالد ترامپ توافقی بد می‌دانند که به عقیده ولی‌الله افخمی‌راد رئیس سابق سازمان توسعه تجارت، این توافق حتی هم‌اکنون هم به خوبی کار کرده و علاوه بر رهایی اقتصاد کشور از خطر مسدود شدن در دور قبلی تحریم‌ها، زمینه منزوی کردن آمریکا را هم در جهان فراهم کرده است. افخمی‌راد با یادآوری ارزش‌های متعدد برجام برای اقتصاد ایران، خطر بازگشت تحریم‌ها و تاثیر شدید آنها بر اقتصاد ایران را جدی ارزیابی می‌کند، با این حال معاون اقتصادی تامین اجتماعی در گفت‌وگو با تجارت فردا معتقد است: «امکان ضربه خوردن گسترده صادرات نفت، پتروشیمی و فولاد کشور جدی نیست و از این به بعد تنها هزینه صادرات این اقلام به واسطه حضور بازیگران جدید افزایش می‌یابد.» این تحلیلگر مسائل تجاری معتقد است اگر ایران و اروپا نتوانند به راهبردی مشترک برای حل مسائل بانکی و حمایت از شرکت‌های کوچک و بزرگ برای کار با ایران دست یابند احتمالاً قراردادهای پسابرجامی با مشکلات بیشتری هم مواجه خواهند شد.

♦♦♦

‌ بسیاری از منتقدان برجام در مقطع فعلی که این معاهده تاریخی با بیرون رفتن ترامپ از آن با چالش روبه‌رو شده در مقام انکار آن برآمده و عقیده دارند این توافق چندان فایده‌ای برای اقتصاد ایران نداشته است. اثرات ملموس این توافق را باید چطور درک کرد؟ نادیده گرفتن کدام جنبه باعث کاهش فواید برجام برای ایران شد؟

برای تحلیل اثرات برجام و بررسی دقیق از میزان موفقیت ما در این معاهده بین‌المللی چیزی که بسیار ضروری به نظر می‌رسد بررسی شرایط کشور در زمان انعقاد برجام است. ما در شرایطی به این توافق مهم دست یافتیم که اقتصاد کشور به دلیل تحریم‌های بین‌المللی که از سوی کشورهای بزرگ اعمال شد، در آستانه قفل شدن بود و هر لحظه بیم آن می‌رفت که اقتصاد ملی از هم بگسلد. برجام اقدام ارزشمند و مهمی بود که توانست راه را برای بازسازی اقتصاد ایران بگشاید و دوباره ارتباط ما را با کشورهای توسعه‌یافته در بخش‌های مختلف برقرار سازد. با این حال در باب تلاش ما برای استفاده حداکثری از فضای پیش‌آمده در برجام می‌توان بحث کرد.

این توافق اخیراً از سوی آمریکا با مشکل مواجه شده و حد انتقادات از آن بالا رفته اما واقعاً علت اصلی معضلات فعلی اقتصاد ایران مخصوصاً در زمینه بازگشت تحریم‌ها، تعلل برای استفاده حداکثری از این فرصت و البته اهمال در انجام برخی امور نظیر پیوستن به سازمات تجارت جهانی به عنوان عضو دائم صورت گرفته است. گرچه بعد از برجام ایران با درخواست فوری و نیز همراهی اعضا توانست به عضویت ناظر سازمان تجارت جهانی درآید ولی تلاش‌های داخلی برای تکمیل این روند که یکی از بهترین راه‌ها برای مقابله با خطر احتمالی بازگشت تحریم‌ها بود به اندازه کافی گسترش نیافت و در عین حال این پروسه با بروز اتفاقی مثل بالا رفتن برخی افراد از دیوار سفارت عربستان برای همیشه دچار اختلال شد. این در حالی بود که ما تا پیش از آن حتی شاهد درخواست بیش از 64 کشور عضو WTO برای پذیرفته شدن ایران به عنوان عضو دائم هم بودیم ولی در نهایت روند به گونه‌ای پیش رفت که بزرگ‌ترین اقتصاد خارج از سازمان تجارت جهانی همچنان عضو این نهاد مهم نباشد. این مهم‌ترین موضوعی بود که در نهایت پتانسیل برجام برای اثربخشی گسترده در اقتصاد ایران را به‌شدت کاهش داد. در عین حال عدم همکاری آمریکا در فضای اقتصاد بین‌الملل و نیز مشکلات شرکت‌های داخلی برای ورود به مسیر توسعه باعث شد قراردادهای مختلفی که در حوزه‌های خودرو، نفت، حمل‌ونقل، فولاد و‌... بسته شد با سرعتی دلخواه پیش نرود. افزایش سرعت اجرای این قراردادها می‌توانست ضمن ارسال پالس مثبت به ایرانیان خارج از کشور برای بازگرداندن سرمایه خود به فضای تولید و تجارت کشور، از احتمال بروز دوباره تحریم توسط کشورهای بزرگ بکاهد چراکه شرکت‌های بزرگ نفوذ بالایی در بین سیاسیون این کشورها داشته و اجرای سریع قراردادها و باز شدن پای شرکت‌های بزرگ به ایران خود به خود زمینه کاهش توان اجماع برای تحریم دوباره ایران را فراهم می‌کرد.

‌ در مقطع فعلی با توجه به تحولات اروپایی امکان ادامه کار با کدام شرکت‌ها و در کدام بخش‌ها همچنان قوی و پررنگ است؟

چکیده آنچه پس از خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد این است که کشورهای اروپایی متفق‌القول قصد ادامه همکاری را دارند و جز برخی شرکت‌های چندملیتی که تعداد آنها کم هم نیست برخی برندها تمایل وافری برای ماندگاری در ایران دارند که مستقیماً بستگی به میزان موفقیت قراردادی دارد که در آن بخش با آنها توسط بخش ایرانی امضا شده است. به نظر می‌رسد شاخصی به نام «سهم مقایسه‌ای منفعت از اقتصاد ایران و اقتصاد آمریکا» می‌تواند تعیین‌کننده اجرا یا عدم اجرای قراردادهای مختلف باشد و منطقی هم نیست انتظار داشته باشیم با توجه به فضای پیش‌آمده این کنسرسیوم‌های مالی، صنعتی-تجاری باز هم در ایران بمانند. به نظر می‌رسد هر چه شرکای اروپایی خود را از بین آنها که مراوده کمتری با اقتصاد آمریکا دارند و وابستگی‌شان به صنایع آمریکایی کمتر است انتخاب کنیم شانس ما برای موفقیت اقتصادی در فضای تحریم‌های جدید بیشتر است. خوشبختانه هم اتحادیه اروپا و هم روسیه و چین به ادامه برجام رای و نظر مثبتی دارند و طبیعی است از شرکت‌هایی که با ایران ادامه همکاری دهند حمایت خواهند کرد. بر این مبنا همکاری با شرکت‌هایی که وابستگی چندانی به اقتصاد آمریکا برای ادامه حیات ندارند راهبرد منطقی و درستی است که می‌تواند در بلندمدت منافع ما را بهتر و بیشتر تامین کند. در واقع با یک نگاه منطقی اگر بخواهیم به ادامه حیات برجام نگاه کنیم باید در بخش اقتصادی توقعات در زمینه همکاری با غول‌های آمریکایی و شرکت‌های چندملیتی را پایین آوریم و به فکر یافتن شرکای کوچک اروپایی با سطح تکنولوژی موزون و مدرن باشیم. این یعنی جز آن دسته از صنایع ما که احتیاج مبرم به دانش روز دارند و از سوی آمریکا حساسیت‌های خاصی روی توسعه آنها در ایران وجود دارد، در دیگر صنایع و بخش‌های ما که عمدتاً بنگاه‌های کوچک و متوسط هستند طرف حساب شرکت‌های کوچک‌تر و سطح پایین‌تر اروپایی هستند که سطح مناسبی از تکنولوژی را داشته و همکاری دیرینه‌ای با ایران دارند و احتمالاً می‌توانیم همکاری‌های خوبی را از این پس محقق کنیم.

‌ سوال بخش گسترده‌ای از مردم در فضای مجازی، بازارها و ارتباطات با هم پس از خروج بسیاری از شرکت‌های مطرح خارجی از ایران این است که با ظهور دوباره تحریم‌ها قرار است چه اتفاقی برای اقتصاد ایران بیفتد؟ آیا ما باید همچنان در برجام بمانیم و چه راه‌حلی برای برون‌رفت از شرایط فعلی وجود دارد؟

ما هرگز نباید از برجام خارج شویم چراکه منفعت ما برای ماندن در این توافق بسیار بیشتر از حالتی است که مجبور به خروج شویم. البته ما به واسطه تحریم‌های مالی و مشکلاتی که آمریکا در بخش خرید و فروش نفت و دریافت درآمدهای نفتی برای ما ایجاد می‌کند حتماً با مشکلاتی روبه‌رو خواهیم شد. در عین حال شک نکنید که ما از دوره قبلی تحریم‌ها درس‌های زیادی آموختیم و بحران‌های قبلی با آن شدت و حدت را در مقطع فعلی به چشم نخواهیم دید. اغراق‌آمیز نیست اگر بگوییم در این پنج سال فضای اقتصادی کشور اندکی بازسازی شده و پروژه‌های تازه‌ای به جریان افتاده که بخش زیادی ازآنها فواید زیادی برای صنایع داخلی به همراه داشته گرچه نسبت به سطح توقعات کارشناسان کافی نیست. از آنجا که ما در این مقطع پشتیبانی اروپا را هم داریم احتمال ادامه برخی از قراردادها زیاد است و ضمناً فشار تحریم به اقتصاد ایران مثل گذشته نیست. بزرگ‌ترین معضل صنایع ما در فضای تحریم مسائل بانکی است و نمی‌توان از کنار این موضوع به سادگی گذشت. یافتن مسیرهای مناسب جهت نقل و انتقالات مالی که باید توسط بانک مرکزی پیگیری شود مهم‌ترین موردی است که لازم است با توان بالا پیگیری شود. اروپا در این زمینه می‌تواند میزان زیادی از نگرانی‌های ما را حل کند. در عین حال باید در فضای کسب‌وکار کشور بهبود حاصل شود و آرامش و اعتماد به جامعه تزریق شود. ما وارد دوره سختی خواهیم شد که بدون همکاری همه مردم و آحاد جامعه عبور از آن امکان‌پذیر نیست. تنها در یک فضای وفاق ملی و همدلی است که مجموعه نیروهای اقتصادی و تولیدکننده می‌توانند برای عبور از شرایط پیش‌آمده امیدوار شوند و به حرکت ادامه دهند. بدون بروز این پدیده، قطعاً فرآیند رشد و توسعه ما دوباره به صخره سختی خواهد خورد. در عین حال اگر بتوانیم بخش گردشگری را در ایران فعال کنیم و پای توریست‌های ثروتمند اروپایی را به ایران باز کنیم، حتماً می‌توان بخش‌های آسیب‌دیده اقتصاد ایران از تحریم را به خوبی ترمیم کرد.

‌ با توجه به جمیع نکاتی که اشاره کردید آیا بخش نفت ایران که وضعیتی استراتژیک در مقایسه با سایر صنایع دارد توانسته از فضای برجام استفاده کند؟ چه تهدیدهایی پیش‌روی بخش نفت ما قرار دارد؟

در بررسی این مورد باید اطلاعات دقیق و جزئی داشت که به واسطه اطلاعات اندکی که از قراردادهای نفتی منتشرشده نمی‌توان چندان متر و معیاری برای میزان پیشرفت این توافقات ارائه داد اما توجه به برخی نکات می‌تواند راهنمای خوبی برای پاسخ به سوال شما باشد. از آنجا که تمرکز تحریم‌های جدید آمریکا روی عدم دسترسی به ابزارهای مالی و بانکی و نیز دستیابی به تکنولوژی‌های روز (که از طریق همکاری با شرکت‌های معتبر حاصل می‌شود) است پس این موضوع می‌تواند روی برخی صنایع مثل بخش نفت و گاز ما تاثیر عمیقی بگذارد. در واقع با یک نگرش منطقی بخش نفت ما با توجه به لزوم همکاری با غول‌های آمریکایی یا چندملیتی، بیشترین ضربه یا آسیب احتمالی را از تحریم‌ها خواهد خورد چراکه لزوماً باید از پیشرفته‌ترین سطوح تکنولوژیک استفاده کند. قطعاً با توجه به سطح تکنولوژی و توان شرکت‌های آمریکایی، قطع همکاری بخش نفت ایران با شرکای آمریکایی یا چندملیتی می‌تواند ما را در موقعیتی پایین‌تر از آنچه مدنظر داشتیم قرار دهد و حتی میزان مدنظر ما برای افزایش استحصال را هم دچار نقصان کند. از این‌رو فکر می‌کنم تحریم‌ها بیشترین ضربه را به بخش نفت و گاز ما وارد کنند. البته با توجه به حضور شرکای چینی و وجود شرکت‌های اروپایی نباید ناامید بود و لازم است همکاری با این بخش‌ها در دستور کار مقامات نفتی کشور قرار گیرد. البته هیچ‌یک از این گزینه‌ها نمی‌توانند کار را با استاندارد و کیفیتی مشابه شرکت‌های آمریکایی تحویل ما دهند اما فعلاً و در فضای پیش‌آمده باید موضوع بهره‌وری را از اولویت خارج و روی اجرای پروژه‌ها تمرکز کرد. اروپایی‌ها می‌توانند در زمینه خرید با واسطه تکنولوژی روز از آمریکا برای بخش نفت و گاز کشور موثر بوده و برخی از پروژه‌های نفتی را که می‌توانند توان ما را جهت بهبود وضعیت اقتصادی افزایش دهند، به نقطه مطلوب برسانند. در کنار اینها اگر بتوانیم فکری برای نقل و انتقالات بانکی کنیم احتمالاً خواهیم توانست بخشی از برنامه‌های خود در بخش نفت و گاز را پیش ببریم. ایجاد یک مکانیسم منطقی با اروپا جهت گشایش ال‌سی و نقل و انتقال ارز بهترین راه برای کاهش فشار بر این بخش است. البته در کل چنان‌که گفتم ممکن است بهره‌وری ما در اجرای قراردادها پایین بیاید و هزینه اتمام کار هم افزایش یابد که باید به طرق مختلف سعی کنیم سطح آنها را به میزانی متناسب برسانیم.

‌ وضعیت قراردادهای پسابرجامی اعم از خودرو، پتروشیمی، فولاد یا حمل‌ونقل چه می‌شود؟ تفاهمات ما در این موارد تا کجا پیش رفته و باید چه مقدار به نهایی شدن و اجرایی شدن آنها امیدوار بود؟

در این خصوص شرکت‌ها بر اساس همان منطق «سهم مقایسه‌ای منفعت از اقتصاد ایران و اقتصاد آمریکا» عمل کرده و اگر ماندن در ایران برای آنها به‌صرفه باشد و شانس تحمل خسارت‌های مالی از سوی آمریکا برای آنها کم باشد، حتماً در ایران می‌مانند. بر این مبنا از آنجا که صنعت خودرو ما ارتباط خاصی با صنایع آمریکایی ندارند شانس زیادی داریم که همچنان قراردادهای خودرویی را در بخش ساخت اتومبیل‌های سبک پیش ببریم. در واقع آمریکا نمی‌تواند ذاتاً تاثیری که روی صنعت بگذارد را روی خودروسازان ما بگذارد مشروط بر اینکه مسائل بانکی ما در این بخش حل شود.

در سایر بخش‌ها هم شرایط متفاوت است. متاسفانه شانس ضربه خوردن بخش فولاد ما به واسطه همکاری گسترده شرکای خارجی ما با ایالات متحده آمریکا زیاد است. خروج برخی برندهای معتبر حوزه فولاد و آلومینیوم که اخیراً هم قصد داشتند سرمایه‌گذاری بالایی در کشور داشته باشند می‌تواند تا حدی بحث رشد تولید یا افزایش سطح کیفی تولید در کشور را تحت‌الشعاع قرار دهد و تا مادامی که نتوانیم شریک مناسبی را جایگزین این برندها کنیم احتمالاً سیستم ما با اندکی اختلال روبه‌رو خواهد شد. در عین حال به شخصه بعید می‌دانم که صادرات ما در زمینه فولاد و شمش به اروپا با اختلال چندانی همراه شود از این‌رو باید به ادامه این روند خوش‌بین بود.

در بخش پتروشیمی هم به نظر می‌رسد صادرات ما به اروپا و برخی دیگر از مناطق جهان با مشکل زیادی روبه‌رو نشود گرچه احتمالاً صادرات ما در بخش پتروشیمی با سود کمتر یا هزینه بیشتر انجام می‌شود که البته این مورد هم قطعاً به واحدهای داخلی فشار وارد می‌کند. این یعنی ما احتمالاً با واسطه قرار دادن برخی کشورها و برخی شرکت‌ها، بخشی از سود را با آنها تقسیم کنیم. قبل از این هم تجربه صادرات از طریق برخی واسطه‌ها را داشته‌ایم و به خوبی اثبات شده ورود این بازیگران به چرخه می‌تواند ضمن تسریع در فرآیند فروش، وضعیت سوددهی بخش‌های صادرکننده ما را اندکی تنزل دهد.

‌ یک موضوع مهم که به‌شدت هم مورد توجه افکار عمومی است بحث بقای قراردادهای هوایی است که با تلاش بسیار در فضای پسابرجام منجر به اخذ بیش از 50 میلیارد دلار فاینانس جهت خرید بیش از 200 فروند هواپیما از انواع بوئینگ و ایرباس بود. شانس ادامه همکاری شرکای خارجی با ما در این بخش چقدر است؟

در این حوزه نمی‌توان با قطعیت نظر داد چراکه برخی حساسیت‌های نابجا روی موضوع نحوه استفاده از هواپیماهای مسافربری در بین دولتمردا‌ن آمریکایی وجود دارد. در فضای پسابرجام در بخش حمل‌ونقل و مخصوصاً قراردادهای مهم و بزرگ خرید هواپیما، احتمالاً با برخی مشکلات روبه‌رو خواهیم شد اما به شخصه امیدوارم تیم وزارت راه و شهرسازی برای آن موضوع راه‌حلی پیدا کند و پای ناوگان جدید هوایی را هرچه بیشتر به کشور باز کند. اجرای این قراردادها برای بروز رشد و توسعه در اقتصاد ایران بسیار حیاتی هستند. امیدوارم دولتمردان ما با یافتن راه‌های مطلوب زمینه ورود هواپیماهای جدید را به آسمان کشور فراهم کنند و همچنان شاهد پابرجا بودن این قراردادها تا زمان به ثمر رسیدن آنها باشیم. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها