شناسه خبر : 25768 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگوی ملی

ضرورتی تاریخی یا شعاری تاریخ ‌گذشته؟

پس از حوادث هفته اول دی‌ماه ۱۳۹۶، بار دیگر کلید‌واژه «گفت‌وگوی ملی» در بیان سخنگویان و شخصیت‌ها و مقامات سیاسی تکرار شد.

  سعید شریعتی / روزنامه‌نگار و فعال سیاسی

پس از حوادث هفته اول دی‌ماه ۱۳۹۶، بار دیگر کلید‌واژه «گفت‌وگوی ملی» در بیان سخنگویان و شخصیت‌ها و مقامات سیاسی تکرار شد. از آغاز جنبش مشروطه‌خواهی ایران به کرات و در برهه‌های حساس تاریخی این ضرورت در بیان مسوولان و نمایندگان کشور مورد اتکا قرار گرفته است و با شکل‌های مختلف از جمله «اعانت دولت و ملت، توازن سیاسی، تفاهم ملی، مشارکت و تعاون فعال اجتماعی، گفت‌وگو و عزم ملی، آشتی ملی و هم‌افزایی ملی» تبیین شده است. مروری بر مهم‌ترین مواضع تاریخی در این خصوص خالی از لطف نیست.

مرداد ۱۲۸۵، فرمان مشروطیت، مظفرالدین‌شاه قاجار: در این موقع که اراده همایون ما بر این تعلق گرفت که برای رفاهیت و امنیت قاطبه اهالی ایران و تشدید مبانی دولت، اصلاحات مقننه به مرور در دوائر دولتی و مملکتی به موقع اجرا گذارده شود چنان مصمم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علما، اعیان، اشراف، ملاکین، تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیات وزرای دولت‌خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بکند و در کمال امنیت و اطمینان عقاید خود را در خیر دولت و ملت و مصالح عامه و احتیاجات قاطبه اهالی مملکت به توسط شخص اول دولت به عرض برساند که به صحه همایونی موشح و به موقع اجرا گذارده شود. بدیهی است که به موجب این دستخط مبارک نظام‌نامه و ترتیبات این مجلس و اسباب و لوازم تشکیل آن را موافق تصویب و امضای منتخبین از این تاریخ معین و مهیا خواهد کرد که به صحه ملوکانه رسیده و بعون‌الله تعالی مجلس شورای ملی مرقوم که نگهبان عدل است افتتاح و به اصلاحات لازمه امور مملکت و اجرای قوانین شرع مقدس شروع کند.

اردیبهشت ۱۳۲۳، مجلس چهاردهم، محمد مصدق رهبر نهضت ملی: ملت ایران آرزومند «توازن سیاسی» است یعنی آن توازنی که در نفع ملت ایران باشد و آن «توازن منفی» است. ملت ایران هیچ وقت با «توازن مثبت» موافقت نمی‌کند و از اولین روزی که من وارد مجلس شدم با قرارداد مالی و هر عملیاتی که دولت‌های بعد از شهریور از نظر «توازن مثبت» نموده بودند مخالفت کردم و اعمال خائنانه آنها را به جامعه آشکار کردم. ... به عقیده من توازن سیاسی وقتی در مملکت برقرار می‌شود که «انتخابات آزاد» باشد. «توازن منفی» آن نیست که هر دولتی هواخواهان خود را به مجلس بیاورد. «توازن منفی» آن است که در انتخابات دخالت نکنند، در قانون انتخابات تجدید نظر شود و نمایندگان حقیقی ملت که به مجلس رفتند «توازن سیاسی» برقرار شود و هر وقت که موازنه سیاسی برقرار شد رفع نگرانی نه از یکی بلکه از دول مجاور عموماً می‌شود. 

دی ۱۳۴۵، مقدمه کتاب انقلاب سفید، محمدرضا پهلوی: انقلاب ما درست در همین جهت و بر اساس همین اصول مقدس یعنی بر پایه معنویت و محبت و دوستی و عشق و تفاهم تکوین یافته است. ما در این راه عملاً پیرو آن اصول عالیه مذهبی و اخلاقی و فکری هستیم که در طول هزاران سال وجه مشخص فرهنگ اصیل ایران بوده است. چه تعالیم کهن زرتشتی، چه اصول و مقررات عالیه اسلامی، چه افکار و تعلیمات فلاسفه و متفکران و عرفا و شعرا و نویسندگان ایران، همه و همه به ما آموخته‌اند که لازمه زندگی هر اجتماع واقعی محبت و دوستی و تفاهم است. ما همواره بی‌عدالتی و دروغ و کینه و خودخواهی را آثار اهریمنی و نشان تاریکی و پلیدی دانسته و پیوسته روی به‌جانب عدالت و راستی و محبت و بشردوستی داشته‌ایم و معتقدیم که جامعه انسانی نیز در پرتو این اصول می‌تواند به رستگاری و پیشرفت واقعی برسد. هیچ‌یک از مرام‌هایی که بر پایه دشمنی و نفاق‌افکنی و از میان بردن طبقه یا طبقاتی به نفع طبقات دیگر یا استثمار افراد و طبقاتی از جانب طبقات و افراد دیگر متکی باشد نمی‌تواند مورد قبول ما قرار گیرد، زیرا اساساً این اصول با روح ملی ما، با فرهنگ ما، با طرز فکر ما سازگار نیست.

آذر ۱۳۵۸، مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی: با توجه به ماهیت این نهضت بزرگ، قانون اساسی تضمین‌گر نفی هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی است و در خط گسستن از سیستم استبدادی، و سپردن سرنوشت مردم به دست خودشان تلاش می‌کند در ایجاد نهادها و بنیادهای سیاسی که خود پایه تشکیل جامعه است بر اساس تلقی مکتبی، صالحان عهده‌دار حکومت و اداره مملکت می‌شوند و قانونگذاری که مبین ضابطه‌های مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن و سنت، جریان می‌یابد. بنابراین نظارت دقیق و جدی از ناحیه اسلام‌‌شناسان عادل و پرهیزگار و متعهد (فقهای عادل) امری محتوم و ضروری است و چون هدف از حکومت، رشد دادن انسان در حرکت به سوی نظام الهی است تا زمینه بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خودگونگی انسان فراهم آید و این جز در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمی‌تواند باشد. با توجه به این جهت، قانون اساسی زمینه چنین مشارکتی را در تمام مراحل تصمیم‌گیری‌های سیاسی و سرنوشت‌ساز برای همه افراد اجتماع فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست‌اندرکار و مسوول رشد و ارتقا و رهبری شود که این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود.

خرداد ۷۶، بیانیه انتخاباتی رئیس دولت اصلاحات: گشایش و تلطیف فضای گفت‌وگو و اندیشه و تمهید و تضمین لوازم برقراری جدال احسن و گسترش روح قانونگرایی، راه اصلی بهره‌مندی از توان فکری نخبگان و فعلیت یافتن ظرفیت‌های نظری و عملی جامعه است. عزم ملی هنگامی به سوی اهداف توسعه و پیشرفت جزم می‌شود که هزینه‌های آن به یکسان در میان شهروندان سرشکن شده و همگان در مسیر کسب مواهب توسعه، فرصت‌هایی برابر داشته باشند. بدیهی است که دستیابی به توسعه و رفاه ملی مستلزم کار و تلاش خستگی‌ناپذیر آحاد ملت و به‌کارگیری همه امکانات ملی و فرصت‌های بین‌المللی در جهت تولید هرچه بیشتر و آبادانی کشور است.

بهمن 94، حسن روحانی رئیس‌جمهور: اگر می‌خواهیم پیشرفت کنیم راهش اتحاد، انسجام و اخلاق است، راهش اعتماد به همدیگر است، راهش کمک به دولت است، راهش وحدت قوای سه‌گانه است که بحمدلله رابطه خوبی بین قوای سه‌گانه، نیروهای دیگر، نیروی مسلح و بین همه آنهایی که مدافع این سرزمین، مدافع ملت و مدافع حرم هستند، برقرار است. هر کس سیاه‌نمایی می‌کند، انقلابی نیست. با پیروی از مقام معظم رهبری در پی اجماع، آشتی و انسجام ملی هستیم.‌

بهمن 96، اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور: دولت به تنهایی نمی‌تواند همه مشکلات را حل کند. خصوصاً اگر جلوی دولت مانع‌تراشی و ایجاد محدودیت هم انجام شود. همه نظام و حاکمیت برای حل مشکلات باید همراه باشند، اما دولت می‌تواند با کمک سایر نهادها در بخش‌های مختلف گشایش‌هایی را ایجاد کند. عده‌ای چون خودشان کوچک هستند ایران را کوچک نشان می‌دهند. ایران بزرگ است. همین نسل جوانی که عده‌ای از آن ترسیده‌اند، بزرگ‌ترین فرصت برای پیشرفت هر جامعه‌ای به شمار می‌رود.

البته باید بپذیریم که باید با هم باشیم. نباید یکدیگر را طرد کنیم. باید بپذیریم که گفت‌وگوی ملی گره‌گشاست. باید بدانیم همه در یک کشتی نشسته‌ایم و برای پیش بردن آن نیاز به همراهی همه هستیم تا از بحران‌ها عبور کنیم.

با این سابقه تاریخی که «ضرورت گفت‌وگو و آشتی ملی» را به مهم‌ترین اشتراک نظر رهبران و حاکمان سیاسی ایران تبدیل کرده است، این سوال پیش می‌آید که آیا گفت‌وگوی ملی ضرورتی تاریخی است یا شعاری تاریخ‌گذشته؟

به نظر می‌رسد که برای فعلیت بخشیدن به این ضرورت تاریخی و گذار از سطح شعار صرف بودن این پارادایم سیاسی لازم است که مناط و معیارهای مورد توافق همه جریان‌ها و گرایش‌های سیاسی و اجتماعی مبنای به فعلیت درآمدن این شعار شود.

چاره کار رعایت متعهدانه اصول هشت‌گانه حکمروایی خوب است: مشارکت، حاکمیت قانون، شفافیت، مسوولیت‌پذیری، پاسخگویی، وفاق عمومی، عدالت و برابری همگان در برابر قانون، اثربخشی و کارایی.

همه جریان‌های سیاسی به‌رغم اختلاف‌نظرهایشان باید در جهت کاربست این اصول در اداره امور کشور به توافقی پایدار و مبنایی برسند و بر این اساس آشتی و وحدت ملی را زمینه‌ساز شوند. 

دراین پرونده بخوانید ...