شناسه خبر : 25155 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازوی توسعه

چرا بانک مسکن باید به بانک توسعه‌ای تبدیل شود؟

توسعه اقتصادی را به جرات می‌توان یکی از اهداف اصلی سیاستگذاران تمام کشورها دانست. تمام سیاستگذاران، اقتصاددانان، مهندسان و شاید بتوان گفت تمام آحاد جامعه در پی دستیابی به توسعه اقتصادی هستند. مفهوم توسعه اقتصادی چیزی فراتر از رشد اقتصادی صرف بوده و بر جنبه‌های مختلف اقتصاد، فرهنگ، بهداشت، علم، تکنولوژی و سایر جنبه‌ها تاکید دارد.

 محمود باغجری/ عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

توسعه اقتصادی را به جرات می‌توان یکی از اهداف اصلی سیاستگذاران تمام کشورها دانست. تمام سیاستگذاران، اقتصاددانان، مهندسان و شاید بتوان گفت تمام آحاد جامعه در پی دستیابی به توسعه اقتصادی هستند. مفهوم توسعه اقتصادی چیزی فراتر از رشد اقتصادی صرف بوده و بر جنبه‌های مختلف اقتصاد، فرهنگ، بهداشت، علم، تکنولوژی و سایر جنبه‌ها تاکید دارد.

پس از مطرح شدن مفهوم توسعه اقتصادی، دولت‌ها به دنبال پیدا کردن طرق مختلف سوق دادن جامعه و اقتصاد به سمت توسعه‌یافتگی هستند. در این مسیر دیدگاه‌ و حتی مکاتب مختلف اقتصادی به وجود آمده‌اند که راهکارهای مختلفی برای نیل به توسعه اقتصادی پیشنهاد می‌دهند.

دو مکتب متداول اقتصاد در این زمینه نیز دیدگاه‌ها و راهکارهای متفاوت را پیشنهاد می‌دهند. کلاسیک‌ها و سایر مکاتب نزدیک به آنها مانند دیدگاه‌های رایج‌شان در سایر زمینه‌ها، همچنان راهکار اصلی رسیدن جامعه به توسعه‌یافتگی را پیروی از چارچوب‌های نظام بازار می‌دانند و در عوض طرفداران دخالت دولت در اقتصاد، استفاده از مکانیسم نظام بازار برای رسیدن به توسعه را ناقص می‌دانند و تاکید بر دخالت فعالانه دولت جهت هدایت جامعه و اقتصاد به سمت توسعه‌یافتگی دارند.

گروه دوم که معتقد به دخالت فعالانه دولت هستند از ابزارهای مختلف برای رسیدن به توسعه‌یافتگی استفاده می‌کنند. از دید این گروه یکی از ابزارهای بسیار قوی بانک‌ها هستند. طرفداران این گروه معتقدند چنانچه بانک‌ها همگی خصوصی باشند و از سازوکار مکانیسم بازار آزاد جهت تخصیص منابع خود در قالب تسهیلات استفاده کنند، بسیاری از طرح‌های زیربنایی و همچنین عام‌المنفعه اجرایی نخواهند شد. به عبارت دیگر بانک‌ها انگیزه کافی جهت ورود به بسیاری از پروژه‌ها و طرح‌ها را ندارند لذا منابع کمیاب مالی را به این سمت هدایت نمی‌کنند. این گروه این وضعیت را یکی از مصداق‌های شکست بازار می‌دانند لذا برای جلوگیری از آن، معتقد به خلق بانک‌هایی با ماموریت ویژه هستند.

بانکداری در عرف متداول فارغ از نوع فعالیت خود، یک بنگاه اقتصادی است که به دنبال کسب سود است. به همین دلیل سهامداران بانک‌ها، منابع خود را به امری تخصیص می‌دهند که بالاترین بازدهی به آنها را بدهد. با توجه به حساسیت بسیار بالای این صنعت، نهادهای ناظر (بانک مرکزی)، قوانین سختگیرانه و نظارت جدی بر عملکرد بانک‌ها دارند تا از رفتارهای پرخطر و پرریسک مسوولان بانک‌ها جلوگیری کنند. منتها همان‌طور که بیان شد، بانک‌ها به دلیل اینکه باید دنبال کسب سود باشند، ممکن است از هدایت منابع خود به بعضی از کسب‌وکارها یا شرکت‌ها یا پروژه‌ها پرهیز کنند.

از طرف دیگر با توجه به اینکه عمده منابع مالی توسط بانک‌ها جذب می‌شوند، سیاستگذاران دولتی به فکر استفاده از کارکرد بانک‌ها جهت رسیدن به اهداف توسعه‌ای خود هستند. از جمله موارد استفاده از این کارکرد، خلق بانک‌های توسعه‌ای است.

در ادبیات بانکداری، بانک‌ها به دو طبقه کلی بانک‌های تجاری و توسعه‌ای تقسیم می‌شوند. در توضیح ساده این دو طبقه، بانک‌های تجاری به دنبال کسب سود در چارچوب طراحی شده و متناسب با تشخیص خود بانک هستند. اما بانک‌های توسعه‌ای ضمن رعایت چارچوب‌های استاندارد بانکی، در راستای اهداف طراحی‌شده برای آنها عمل می‌‌کنند. هدف کلی از ایجاد بانک‌های توسعه‌ای، تزریق نقدینگی به بخش‌هایی است که بانک‌های تجاری از ورود به آنها پرهیز می‌کنند.

بانک‌های تجاری انگیزه کافی برای ورود به بعضی از پروژه‌ها به دلیل ابعاد بزرگ آنها و همچنین دوره طولانی بازگشت سرمایه، یا به دلیل ریسک بالای موفقیت آنها، یا به دلیل دخیل‌ شدن طرف‌های متعدد در پروژه‌ها را ندارند. دولت‌ها از توان بانک‌های توسعه‌ای برای ورود به این پروژه‌ها استفاده می‌کنند. از بانک‌های توسعه‌ای قابل اشاره در ایران، می‌توان به بانک توسعه صنعت و معدن و بانک توسعه صادرات اشاره کرد؛ اولی به دنبال ورود به حوزه‌های صنعت و معدن و دومی ورود به حوزه‌های صادرات غیرنفتی است. بانک کشاورزی، بانک مسکن و بانک تعاون نیز از دیگر بانک‌هایی هستند که کم‌وبیش در حوزه بانک‌های توسعه‌ای می‌گنجند. هر کدام از این سه بانک با محوریت یک موضوع خاص ایجاد شده که در ادامه بر بانک مسکن تمرکز می‌شود.

بررسی ماموریت، بیانیه چشم‌انداز، استراتژی‌ها، اهداف و ارزش‌های بانک مسکن همگی حکایت از آن دارند که این بانک دقیقاً به عنوان یک بانک توسعه‌ای برنامه‌ریزی شده است به عنوان مثال در بیانیه چشم‌انداز این بانک آورده شده که بانک باید به یکی از توانمندترین بانک‌های توسعه‌ای تخصصی منطقه غرب آسیا تبدیل شود.

مطمئناً بانک مسکن توفیقاتی در بازار مسکن و در بحث صاحب‌خانه کردن تعداد قابل توجهی از مردم داشته است اما هنوز تا رسیدن به توانمندترین بانک توسعه‌ای منطقه غرب آسیا فاصله قابل ملاحظه‌ای دارد. گویای این موضوع، درخواست اخیر وزیر راه و شهرسازی از وزیر اقتصاد مبنی بر در دستور کار قرار گرفتن ویژه بانک مسکن به عنوان بانک توسعه‌ای است.

البته باید منظور دقیق درخواست وزیر مسکن از اینکه بانک مسکن به عنوان بانک توسعه‌ای در دستور کار دولت قرار گرفت را کالبدشکافی کرد، چراکه همان‌طور که بیان شد، در تمامی اسناد بالادستی طراحی‌شده برای بانک مسکن، تاکید بر توسعه‌ای بودن این بانک شده است. پس به نظر می‌رسد منظور وزیر مسکن از بیان این مطلب، یادآوری و تمرکز بیشتر بر نقش توسعه‌ای بودن بانک مسکن و همچنین تاکید بر اهمیت این بانک به عنوان یکی از بازوهای اجرایی اصلی سیاست‌های دولت در بخش مسکن است. به نظر می‌رسد وزیر مسکن با مطرح کردن این موضوع و درخواست مستقیم از وزیر اقتصاد، به دنبال اهدافی از قبیل افزایش سرمایه این بانک یا نگاه ویژه تیم دولت به این بانک است.

همان‌طور که بیان شد در اینکه از بانک‌های توسعه‌ای برای پیشبرد اهداف توسعه‌ای می‌توان استفاده کرد شکی نیست، اما مهم این است که سیاست‌ها به چه نحو تنظیم شود تا از این ابزار بتوان استفاده بهینه کرد. یادمان نرود که مسکن مهر از طریق وزارت مسکن و با تزریق نقدینگی از کانال بانک مسکن صورت گرفت. پروژه‌ای که میلیاردها ریال صرف آن شد اما با زلزله‌ای، شلی و استاندارد نبودن آن بر همگان اثبات شد!.

بنابراین با توجه به شرایط رکودی حاکم بر بازار مسکن و نقش مهم این صنعت در بحث اشتغال‌زایی و تاثیر آن بر رشد اقتصادی و همچنین نقش روانی خانه‌دار شدن در توسعه‌مندی افراد جامعه، باید از توجه ویژه وزیر مسکن به نقش توسعه‌ای بانک مسکن استقبال کرد و امیدوار بود که سیاست‌های طراحی‌شده در بحث مسکن کارا و مفید و همه‌جانبه‌نگر باشد. این سیاست‌ها همان‌قدر که بر سمت تقاضا باید تاکید داشته باشد بر سمت عرضه هم باید تمرکز داشته باشد. همان‌قدر که محرک‌های لازم برای افزایش توان خرید مردم نیاز است، بسته‌های تشویقی برای سازندگان حرفه‌ای نیز نیاز است.

پس از زلزله ناگوار منطقه کرمانشاه، به نظر می‌رسد باید تمرکز جدی‌تری بر سمت عرضه مسکن داشت. پیشنهاد می‌شود از امکانات بانک مسکن و نقش توسعه‌ای این بانک کمک گرفته شود تا منابع در بخش عرضه به سمتی هدایت شود که گیرندگان آن سازندگان حرفه‌ای باشند. چه خوب است این سیاست‌ها طوری طراحی شوند که انگیزه‌های لازم برای ورود سازندگان بزرگ و حرفه‌ای بین‌المللی به فضای ساخت‌وساز ایران مهیا شود. برای این موضوع علاوه بر جنبه‌های تزریق منابع مالی، باید سازوکارهای حقوقی و شرایط سیاسی مهیا شود تا شرکت‌های بین‌المللی مطمئن از سرمایه‌گذاری باشند.

به نظر می‌رسد جناب آقای آخوندی که در بحث انعقاد قرارداد با شرکت‌های بزرگ هواپیمایی و تجهیز ناوگان هوایی ایران موفق بودند، در این زمینه نیز بتوانند موفقیت‌های بزرگی به دست آورند. اگر این اتفاق بیفتد نقش توسعه‌ای خود را انجام داده‌اند و بانک مسکن نیز در مسیر توسعه‌ای خود قرار گرفته و شاید به جایگاه مطلوب خود در حوزه غرب آسیا برسد.

بخش عرضه و تقاضا دو بال برای رسیدن به تعادل در هر بازاری است و هرکدام از این دو بال، خوراک خاص خود را دارند. توسعه همه‌جانبه زمانی فراگیر می‌شود که هر دو بال در حال فعالیت باشند. امید است با محوریت قرار گرفتن بانک مسکن، هر دو بال تقاضا و عرضه قدرتمندتر شوند. 

دراین پرونده بخوانید ...