شناسه خبر : 36760 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پایان میانه‌روی

آیا باید با سیاستمداران میانه‌رو خداحافظی کنیم؟

  محمد ناظری: در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 برعکس دوره‌های پیش صحبتی از میانه‌روی به میان نمی‌آید. بخشی از اصولگرایان و حتی برخی چهره‌های غیراصولگرا، رئیس‌جمهور نظامی و قاطع را راهکار مشکلات عنوان می‌کنند و بخش مهمی از اصلاح‌طلبان می‌گویند در این انتخابات برعکس سال 1392 به کم راضی نیستند و از کاندیدای میانه حمایت نخواهند کرد. برای بررسی دلایل عدم اقبال به میانه‌روی وجوه و سطوح مختلفی را می‌توان در نظر گرفت. یک وجه قضیه این است که اصولاً میانه‌روی چیز جذابی نیست، آن هم در زمانه لیدی‌گاگا و تتلو که جذب مخاطب با انجام افراطی‌ترین حرکات، نمایش عجیب‌ترین ظاهر و استفاده از ناشناخته‌ترین الفاظ انجام می‌شود. وجه دیگر قضیه را می‌توان در مبهم بودن تعریف میانه‌روی جست‌وجو کرد. وقتی به درستی تعریف مشخصی از پدیده‌ای موجود نباشد که بتوان مرزهای متفاوتی برای آن ترسیم کرد، جذابیتش کاهش می‌یابد یا به قولی مردم دشمن آن چیزی می‌شوند که نمی‌دانند، «النّاسُ أعْداءُ ما جَهِلوهُ». در فضای سیاست، میانه‌روی و تندروی و کندروی با معیارهایی مشخص قابل اندازه‌گیری نیستند، مخصوصاً در ایران، به‌طوری که برخی رئیس‌جمهورش را برانداز می‌دانند و برخی محافظه‌کار. دولت روحانی برای شفاف‌سازی مفهوم اعتدال در دولت خود از جملاتی مثل «اعتدال به دنبال اقتصاد مردمی و آزاد است البته با نظارت و هدایت دولت»، «اعتدال در سیاست خارجی نه تسلیم است و نه ستیز، نه انفعال است و نه تقابل» استفاده کرد که چیزی به شفافیت ماجرا نیفزود. وجه دیگر این است که از آنجا که میانه‌روی در فرهنگ رسمی نه عبارتی توصیفی یا با «بار خنثی» بلکه با «بار عاطفی» مثبت است هرکسی خود را میانه‌رو می‌نامد و سایرین را نسبت به خود تندرو و کندرو می‌خواند که این مساله تمام تعاریف را برهم می‌زند. یک وجه دیگر قضیه در شرایط فعلی این است که دولت فعلی که با شعار اعتدال روی کار آمده بود نتوانست بسیاری از مشکلات اقتصادی و همچنین مطالبات سیاسی را که قول آن را داده بود، برآورده کند. وجه دیگر این است که تجربه عرفی نشان می‌دهد بعد از چند سال از روی کار بودن یک گفتمان، اقبال مردم و رقبا به آلترناتیوی دیگر است که در اینجا بعد از هشت سال هر چیزی غیر از اعتدال و میانه‌روی می‌تواند جذاب باشد. در نگاهی اجمالی به نظر می‌رسد در سال‌هایی که دیدگاه دولت و رفتارهایی که در جامعه در حال شکل‌گیری بود، اختلاف زیادی با سطح قبلی آن داشت، اقبال به میانه‌روی بیشتر می‌شد؛ مانند اوایل دوره هاشمی در ایران. نکته جالب اینکه با جست‌وجویی در گوگل در مورد میانه‌روی به جز مقالاتی که به صورت تبلیغاتی برای دولت اعتدال منتشر شده است، بسیاری از مطالب قابل توجه مطبوعاتی که در مورد میانه‌روی سیاسی در ایران وجود دارد مربوط به سال‌های 1388 است. اما جدا از این وجوه و از منظر دوقطبی شدن جامعه به نظر می‌رسد در شرایط کنونی شکاف سیاسی در کشور به قدری تعمیق شده که نیروهای میانه‌رو کاملاً به حاشیه رانده شده‌اند. در فضای سیاسی ایران سیاستمدار میانه‌رو از دو سو تحت فشار است. یا از یک‌سو متهم به براندازی می‌شود یا از ‌سوی دیگر متهم به سازش. فضا به گونه‌ای شکل گرفته که تعداد کمی از سیاستمداران را می‌توان میانه‌رو دانست. آیا باید با سیاستمداران میانه‌رو خداحافظی کنیم؟

دراین پرونده بخوانید ...