باغ‌کُشی در پایتخت

اداره پرهزینه و گران تهران و «باغ‌کشی» به جای نوسازی بافت‌های فرسوده، دو موضوع اصلی بود که هفته گذشته در شورای شهر تهران، ری و تجریش مطرح شد. رئیس شورای شهر تهران در جلسه هفته گذشته شورای شهر تهران، با انتقاد از غفلت مدیریت شهری از نوسازی بافت‌های فرسوده طی سال‌های اخیر، از باغ‌کشی در تهران به دلیل صدور مجوز بارگذاری در باغات به جای تسهیل نوسازی بافت‌های فرسوده و ناکارآمد شهری انتقاد کرد. آن طور که ایسنا گزارش داده، محسن هاشمی در این باره توضیح داد: شهرداری به دلیل دنبال کردن اهداف کسب درآمد سریع و زودرس، به جای سرمایه‌گذاری در بافت‌های فرسوده که بسیاری از آسیب‌های اجتماعی و زیست‌محیطی را کنترل می‌کند، مسیر دیگری را انتخاب کرد. هاشمی با بیان اینکه شهرداری به جای بارگذاری در بافت‌های فرسوده شهری، به سمت بارگذاری در باغات رفت، گفت: در حالی که حدود چهار هزار هکتار بافت فرسوده در تهران وجود دارد، شهرداری به سمت تخریب باغات رفت و در آنجا به همین میزان مجوز ساخت‌وساز صادر کرد. دنیای اقتصاد هم با انتشار این سخنان، با استفاده از عنوان «باغ‌کشی» نوشت: رئیس شورای شهر تهران گفته است تسهیلاتی که در اختیار تخریب باغات بود، بسیار بیشتر از تسهیلات نوسازی بافت‌های فرسوده است و عبور از بافت فرسوده، ساختمان‌های ناپایدار و کوچه‌های غیرقابل نفوذ جزو برنامه‌های شورای پنجم و شهرداری است. در همین مورد زهرا نژاد‌بهرام، عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران نیز آمار داده که تهران بیش از 3200 هکتار بافت فرسوده دارد و این بافت‌ها بیش از 15 درصد جمعیت شهر را در خود جای داده‌اند. وی اضافه کرد: به‌رغم تکلیف بند «د» از تبصره ذیل ماده 171 قانون برنامه پنج‌ساله پنجم که وزارت راه و شهرسازی و شهرداری‌ها را به نوسازی سالانه 10 درصد از بافت‌های فرسوده مکلف کرده است، اما میزان نوسازی انجام‌شده کماکان با مصوبه قانونی فاصله بسیاری دارد. احمد مسجدجامعی، رئیس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران، هم با بیان اینکه در حال حاضر بافت فرسوده هویت خاصی در پایتخت ندارد، اظهار کرد: باید در نوسازی بافت‌های فرسوده به هویت محله توجه کنیم و باید در نگاه جدید وظیفه شهرداری، مردم و شورا را تعریف کنیم تا نقش محله در نوسازی فراموش نشود.

♦♦♦

گران‌تر اداره شدن تهران نسبت به لندن

گران‌تر اداره شدن تهران نسبت به لندن، موضوع دیگری بود که محسن هاشمی مطرح کرد. مهر در گزارشی از این سخنان، به نقل از رئیس شورای شهر تهران نوشت: «هزینه اداره تهران حدود پنج برابر لندن است، در حالی که کیفیت خدمات شهری لندن با وضعیت فعلی تهران قابل مقایسه نیست. البته توجه به این نکته ضروری است که اصلاح نظام مدیریت مالی و کاهش هزینه اداره شهر نباید به ایجاد نگرانی و بی‌ثباتی در بدنه شهرداری بینجامد بلکه باید اصلاحات توام با امنیت شغلی و ارتقای عملکرد و حرکت به‌سوی درآمد پایدار و گسترش خدمات شهری صورت پذیرد و از توانمندی نیروهای متراکم فعلی بدنه شهرداری با رویکرد توسعه خدمات استفاده شود.» به گفته هاشمی، هزینه اداره شهر تهران در کمتر از ۱۵ سال، ۴۰ برابر شده است و این افزایش تصاعدی هزینه‌ها و فقدان درآمد پایدار موجب شده مدیریت شهری به استفاده از درآمد ناپایدار و فروش و حتی پیش‌فروش شهر روی بیاورد. او در ادامه یادآوری کرد: گرچه بخشی از این هزینه به‌خصوص در دهه ۸۰ صرف پروژه‌های عمرانی شد اما ساختن بزرگراه‌ها و تونل‌های جدید با فروش تراکم منفی در حاشیه آن، تردد خودروهای شخصی بیشتری تولید کرد و در نهایت معضل ترافیک نه‌تنها تقلیل نیافت بلکه تشدید شد.

♦♦♦

انتقاد آخوندی از سوداگری

در همین نشست عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی، نیز انتقاداتی را نسبت به عملکرد شهردار سابق تهران مطرح کرد. وی یکی از موضوعات مهم در شهر تهران را بحث مسکن دانست و گفت: ما از یک طرف با پدیده بدمسکنی و از طرف دیگر با بافت فرسوده روبه‌رو هستیم. براساس آمارها در منطقه یک حدود 34 هزار تا 35 هزار خانه خالی است و این غیر از واحدهایی است که در دست ساخت قرار دارند که باید تعداد این واحدها را نیز به 34 هزار واحد اشاره‌شده اضافه کنیم. ضمن اینکه رقم بسیار بزرگی در حوزه خانه‌های خالی در منطقه 22 داریم و سایر مناطق نیز با این موضوع روبه‌رو هستند. آن‌طور که تسنیم نوشته، آخوندی با انتقاد از نحوه اداره شهر در دوره قالیباف، گفت: «متاسفانه در دوره گذشته مدیریت شهری مسوولان شهرداری شهر را با اداره بنگاه اشتباه گرفته‌اند و به سمت تراکم‌فروشی گام برداشته‌اند.» او در تشریح این مساله عنوان کرد: اصلی‌ترین مساله در تهران عدم تلاقی عرضه و تقاضا است که عملاً این موضوع برمی‌گردد به رفتار شهرداری تهران که متاسفانه شهرداری تهران در سال‌های گذشته شهر را با اداره بنگاه اشتباه گرفته و قاعدتاً افراد به سمت سوداگری رفته‌اند، به طوری که در بحث صدور پروانه‌ها نیز شاهد بوده‌ایم که برای برخی پروانه‌های 65‌متری صادر کرده و برای سوداگران صدور پروانه‌ها با متراژ بالای 100 متر بوده است. در حال حاضر ما مشکلی برای تامین زمین در شهر تهران نداریم و مشکل اساسی سیاستگذاری در زمین‌هاست.

♦♦♦

ادامه سریال قتل‌های خانوادگی

هفته گذشته خبرهای ناگواری از جنایت‌های مختلف و قتل‌های خانوادگی منتشر شد. یکی از این خبرها کشته شدن پسری به دست پدرش در یک نزاع خانوادگی بود. ایسنا به نقل از فرمانده انتظامی شهرستان نهاوند درباره جزئیات این حادثه نوشت: «جوان ۳۵‌ساله متاهلی که ساکن یکی از روستاهای بخش خزل نهاوند است با خانواده خود مشاجره لفظی پیدا می‌کند. در این شرایط پدر این جوان برای واسطه‌گری و پایان مشاجره سعی می‌کند جوان خود را آرام کند اما چاقوی در دست پسر در این میان ناخواسته به پهلوی خودش اصابت می‌کند. بر اثر این حادثه جوان به بیمارستان منتقل می‌شود اما متاسفانه جان خود را از دست می‌دهد.» در یک قتل خانوادگی دیگر، اختلاف شخصی دو پسرعمو به قتل انجامید. خبرگزاری فارس با اعلام این خبر به نقل از نورعلی یاری، فرمانده انتظامی استان ایلام، نوشت: «اختلاف شخصی بین دو پسر‌عمو به قتل انجامید. این حادثه در یکی از روستاهای شهرستان ایوان اتفاق افتاد. در این حادثه فردی با ضربه چاقو پسر‌عموی ۲۱‌ساله خود را به قتل رساند. متاسفانه امروز آستانه تحمل برخی افراد در استان بسیار پایین است به طوری که درگیری این دو نفر که رابطه آشنایی نیز با هم داشتند از یک مشاجره لفظی شروع و به این حادثه ناگوار ختم شده است.» در حادثه‌ای دیگر یک سرباز وظیفه با شلیک دو گلوله فرمانده خود را کشت. در گزارش ایسنا از این حادثه به نقل از رضا حسینی، رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح البرز، آمده است: «یک سرباز با تیراندازی به طرف فرمانده خود او را کشته و پس از آن خودکشی می‌کند. ساعت سه بامداد افسر به قتل رسیده از سرباز می‌خواهد که برای پست دادن آماده شود، ولی سرباز از این کار امتناع می‌کند. با امتناع سرباز، جر و بحث بالا می‌گیرد، ولی در نهایت سرباز به سرپست نگهبانی می‌رود. این پایان ماجرا نبود، چون این سرباز دو ساعت بعد با اسلحه کلاش سازمانی ‌که برای پست نگهبانی در اختیار داشته به طرف فرمانده خود تیراندازی‌ کرده و با دو تیر او را به قتل می‌رساند. پس از جان باختن ‌کادر نیروی انتظامی، سرباز نیز با اسلحه و شلیک به سر خودش خودکشی می‌کند.»

♦♦♦

خرس نگون‌بخت پارک ملی گلستان

۱۳ شهریورماه توله خرس قهوه‌ای پارک ملی گلستان جانش را از دست داد اما بعد از انتشار فیلمی از ضرب و شتم این حیوان، بررسی علت مرگ این گونه که تنها با هدف جابه‌جایی زنده گیری شده بود وارد فاز جدید شد. هفته گذشته عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، دستور برخورد جدی با خاطیان کشته شدن خرس قهوه‌ای گلستان را صادر کرد و دادستان عمومی و انقلاب گالیکش نیز از تشکیل پرونده برای بررسی علت مرگ خرس در دادسرای گالیکش خبر داد. ایسنا با اعلام این خبر، نوشت: «در شرایطی که اکنون موضوع ضرب و شتم و مرگ خرس قهوه‌ای و عدم هماهنگی اداره کل محیط زیست استان گلستان با سازمان حفاظت محیط زیست در مورد بیهوشی و دفن این حیوان مطرح است، این اداره کل خردادماه سال جاری در یکی از اقدامات سوال‌برانگیزش، مرگ هیرکان، پلنگ رهاسازی‌شده در پارک ملی گلستان، را پنهان کرده بود.» اما ماجرای مرگ خرس قهوه‌ای چه بود؟ سرپرست وقت اداره کل محیط زیست استان گلستان در این باره روایت کرده است: «روز اول که خرس به روستای ترجنلی نزدیک شده بود، تیمی را برای دور کردن خرس از روستا اعزام کردیم که توانستند با شلیک تیر هوایی آن را از روستا دور کنند. ولی روز بعد خرس دوباره به حاشیه روستا رفت. این بار فاصله کمتری با روستا داشت بنابراین برای جلوگیری از آسیب رساندن به جوامع محلی تصمیم به زنده‌گیری شد. با دامپزشک معتمد برای بیهوشی و انتقال خرس مشورت کردیم و بعد از زنده‌گیری، خرس به کلاله در ۳۰‌کیلومتری گرگان و به ایستگاهی که قرنطینه نگهداری حیات وحش است منتقل شد. در آنجا دامپزشک‌ها حیوان را مشکوک به هاری دانستند. از نظر دامپزشکی اگر مشکوک به هاری باشد تنها راهکار نمونه‌گیری است و حتی اجازه کالبدشکافی نیز نمی‌دهند.» غلامرضا کریمی ادامه داد: «خرس چهار ساعت بعد از نمونه‌گیری فوت کرد و از آنجا که پزشکان تشخیص داده بودند مشکوک به هاری است بعد از مرگ دستور دفن دادند اما نتیجه آزمایش‌های نمونه خرس نشان داد که حیوان هاری نداشته است.» سرپرست وقت اداره کل محیط زیست استان گلستان در مورد دلیل ضرب و شتم خرس هنگام زنده‌گیری نیز اظهار کرد: «بعد از تزریق داروی بیهوشی، خرس دست محیط‌بان را گرفته بود و رها نمی‌کرد. بنابراین در چنین شرایطی فرد چه کاری می‌توانست انجام دهد؟ او چاره‌ای جز دفاع از خود نداشت. واقعیت آن است که محیط‌بانان ما هیچ دوره خاصی برای برخورد با حیات وحش ندیده‌اند یا حتی خود من که بیش از ۲۳ سال مدیر هستم و رشته تحصیلی‌ام در حوزه محیط زیست است هرگز هیچ کارگاه آموزشی برای شناخت رفتار حیات وحش یا نحوه درست زنده‌گیری نگذرانده‌ام.» پس از این حادثه بود که عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، در حکمی امیر عبدوس را به عنوان مدیرکل سازمان محیط زیست استان گلستان معرفی کرد.

هفته گذشته اما خبری هم درباره اقداماتی برای حفاظت از یوزپلنگ آسیایی منتشر شد. حمید ظهرابی، سرپرست معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، از امن‌سازی ۲۰۰ هزار هکتار از زیست‌کره خارتوران و فنس‌کشی بیش از ۱۲ کیلومتر از محور عباس‌آباد-میامی برای نجات یوزپلنگ آسیایی خبر داد. ایسنا به نقل از این مقام مسوول از ایمن‌سازی محل عبور یوزها در محورهای شاهرود و میامی به ویژه عباس‌آباد خبر داد و نوشت: «بیشترین تلفات جاده‌ای یوز در ایران مربوط به این منطقه است. در گام اول ۱۲ کیلومتر از این محور که بیشتر تصادفات در آن رخ داده است از هر دو سوی جاده فنس‌کشی می‌شود.»