شناسه خبر : 22936 لینک کوتاه

پرورش نسل خلاق با آموزه‌های طبیعت

محمد درویش از فواید تدریس کتاب «انسان و محیط زیست» در مدارس می‌گوید

تدوین کتاب «انسان و محیط‌زیست» به پایان رسید و قرار است برای دانش‌آموزان پایه یازدهم متوسطه کلیه مدارس کشور تدریس شود.

پرورش نسل خلاق با آموزه‌های طبیعت

تدوین کتاب «انسان و محیط‌زیست» به پایان رسید و قرار است برای دانش‌آموزان پایه یازدهم متوسطه کلیه مدارس کشور تدریس شود. این کتاب با تعامل وزارت آموزش و پرورش و سازمان حفاظت محیط زیست تهیه شده و از ابتدای سال تحصیلی پیش رو هر هفته به مدت دو ساعت برای دانش‌آموزان تمامی رشته‌های تحصیلی پایه یازدهم کشور تدریس خواهد شد. محمد درویش، مدیرکل سابق دفتر آموزش محیط زیست، لزوم تالیف این کتاب را آشنایی هرچه بیشتر دانش‌آموزان و قشر جوان با مقوله محیط‌زیست دانست. این فعال محیط زیست در گفت‌وگو با «تجارت فردا» به بیان اهمیت افزایش سواد محیط زیستی نسل جوان پرداخت.

* * *

 ‌ تدریس مفاهیم محیط زیست در مدارس ایران چه فایده‌ای دارد که مدیران را به این فکر انداخته سواد محیط زیست را در نسل جدید بالا ببرند؟

فایده تدریس مفاهیم محیط زیستی برای ایرانیان این است که وقتی دانش‌آموزان هر کدام در آینده مسوولیتی را به عنوان یک شهروند ایرانی بر عهده گرفتند، در تصمیماتی که می‌گیرند ملاحظات زیست‌محیطی را مدنظر قرار دهند. شاید کسی باور نکند که تا همین یک دهه پیش وقتی قرار بود مسوولان وزارت نیرو بیلانی از خدمات خود ارائه دهند، می‌گفتند 90 درصد آبی که در پشت سدها ذخیره شده به کشاورزی و شش درصد به آب شرب و چهار درصد را به صنعت اختصاص داده‌ایم و برای محیط زیست هیچ‌گونه حقی را قائل نبودند. این افراد فکر می‌کردند کار درستی انجام می‌دهند. حالا اگر نسلی را پرورش دهیم که نگاهش به مواهب طبیعی مثل نگاه به ارزش‌ها و فضیلت‌های غیرمعامله زندگی باشد، هرگز چنین خطاهای فاحشی اتفاق نخواهد افتاد. اگر شاهد نابودی بسیاری از تالاب‌های ارزشمند در پایین‌دست حوضه‌‌های آبخیز بوده‌ایم، ناشی از تفکر نسلی است که هیچ فضا و جایگاهی برای ملاحظات محیط زیستی در نظر نداشته است. اگر امروز شاهد نسلی هستیم که شیشه اتومبیل خود را پایین می‌دهد و زباله‌اش را به خیابان پرتاب می‌کند، به خاطر کم‌کاری آموزش و پرورش بوده. سیستمی که تلاش نکرده است کودکان و دانش‌آموزان را عاشق سرزمین بار بیاورد. زیرا افرادی که عاشق سرزمین خود باشند، هیچ نوع رفتاری را که نشان‌دهنده بی‌حرمتی به آن سرزمین باشد انجام نمی‌دهند. این نوع بی‌حرمتی‌ها از پرت کردن یک سیگار روشن در طبیعت شروع می‌شود و به بی‌تفاوتی در برابر آتش گرفتن جنگل‌ها ختم می‌شود.

‌در حال حاضر و با توجه به تحولاتی که در نظام آموزشی کشور در سال‌های اخیر اتفاق افتاده، سطح کیفی و کمی آموزش مهارت‌ها و ارزش‌های عمومی در مدارس را چگونه  می‌بینید؟

متاسفانه از سطح خوبی برخوردار نیست. تلاش‌هایی در طول چند سال اخیر انجام شده که این سطح ارتقا پیدا کند، اما باید منتظر باشیم که تحول را در نسلی که از این مکتب فارغ‌التحصیل می‌شود ببینیم. آنچه در حال حاضر مشاهده می‌کنیم با آن حدی که باید باشد، هنوز فاصله‌های زیادی دارد. هنوز جوانانی را در دانشگاه می‌بینیم که در کنار لاشه یک حیوان مقابل دوربین لبخند می‌زنند و خودشان را با افتخار شکارچی اعلام می‌کنند و عکس خود را منتشر می‌کنند. هنوز جوانانی در سطح دانشگاه می‌بینیم که به پیک‌نیک می‌روند و چوب درختان را قطع می‌کنند و با آتش آن برای خود کباب درست می‌کنند. هنوز جوانانی را می‌بینیم که در سفر به دل طبیعت با خود چندین کیلو مواد غذایی می‌برند ولی ظروف و بسته‌بندی‌های خالی آن مواد غذایی را با خود برنمی‌گردانند. این موارد نشان می‌دهد هنوز برای جوانان، طبیعت و مواهب طبیعی جایگاه درخوری ندارد؛ امری که نشات‌گرفته از کم‌کاری مدیران آموزش و پرورش است. یکی دیگر از خطاهای آموزش و پرورش این است که دانش‌آموزان را در زیر مقطع دوازده سال درگیر بحران‌های محیط زیستی کرد، بحران‌هایی مثل آلودگی هوا تا معضل‌هایی که سبب کاهش تنوع زیستی و بحران آب می‌شود. این یک خطای بزرگ است. روانشناسان توصیه می‌کنند نباید تا قبل از 12 سال کودکان را درگیر موضوعات تلخ در هیچ حوزه‌ای کنیم. بچه‌ها باید از طبیعت خاطره‌های شیرین داشته باشند. به همین خاطر سازمان حفاظت از محیط زیست مکتب جدیدی به عنوان مکتب پرداخت طبیعت معرفی کرده و تلاش می‌کند بچه‌ها بتوانند از طبیعت سرزمین خاطره‌های خوش به یادگار داشته باشند تا در سنین بالاتر انگیزه لازم را برای کشف راه‌هایی که این طبیعت زیبا را حفظ کنند به دست بیاورند. اما بعد از 12 سال آرام‌آرام باید به بچه‌ها آموزش‌های لازم داده شود. کتاب «انسان و محیط زیست» که قرار است از سال تحصیلی جدید در مقطع یازدهم تدریس شود بر مبنای همین آموزه معرفی شده است که بچه‌هایی را که از سال آینده در مقطع ورود به دانشگاه قرار می‌گیرند با مفاهیم اصلی و بنیادین و در عین حال جذاب و شیرین و ساده آشنا کند؛ اینکه چرا آب، خاک، تنوع زیستی در این کشور اهمیت دارد؟ و اینکه، در سرزمینی زندگی می‌کنیم که مجموع گونه‌های منحصربه‌فرد آن به اندازه کل قاره اروپاست و باید مفتخر باشید و خداوند را شکر کنید که شما را در سرزمینی به نام ایران آفریده و پاسدار این امانت منحصر به فرد باشید. و اینکه، در سرزمینی زندگی می‌کنیم که صدها رودخانه دائمی دارد که در میان تمامی کشورهایی که در کمربند خشک جهانی قرار گرفته‌اند یک موقعیت استثنایی است. و اینکه، ما تنوع ارتفاعی چشمگیری از قله دماوند تا سواحل دریای مازندران داریم که سبب ایجاد جلوه‌های جذاب و منحصربه‌فردی در کشور شده و ایران را در کنار پنج کشور جذاب از نظر مواهب طبیعی قرار داده است. این موارد نکاتی است که اگر به نوجوانان کشور به شکلی درست منتقل شود حتماً می‌تواند همیشه ملکه ذهن آنها باشد که وقتی وارد دانشگاه و محیط‌های کاری به نوعی تصمیم‌ساز یا تصمیم‌گیر می‌شوند، این موارد گوشه ذهن‌شان باشد و اگر با احداث یک سد یا یک سایت صنعتی و عبور خط لوله گاز موافقت کردند، ملاحظات زیست‌محیطی را مدنظر قرار دهند.

‌شیوه انتقال مفاهیم در روند آموزش سهم موثری دارد، به نظر شما چه روشی برای انتقال مفاهیم عمومی برای دانش‌آموزان موثرتر عمل می‌کند؟

بهترین روشی که باید در نظر گرفت این است که دانش‌آموزان را از فضای رقابتی، مقایسه‌ای و کسب نمره بیست و معدل شاگرد اول بودن رها کنیم و آنها را وارد فرآیند گروهی جذاب کنیم. خطایی که در نظام آموزش کشور رخ داده این است که اقدامات به سمتی است که کودکان و نوجوانان را به تنها بودن سوق می‌دهد. اینکه در تیم‌های ورزشی نمی‌توانیم مدال کسب کنیم اما در ورزش‌های انفرادی حتی در سطح جهان رتبه‌های بالایی را به دست آورده‌ایم به همین نظام آموزشی انفرادی بازمی‌گردد. اگر می‌خواهیم مفاهیم جدیدی را مثل محیط زیست برای بچه‌ها مطرح کنیم باید تلاش کنیم هراس نمره آوردن یا نمره نیاوردن را در آنها حذف کنیم. باید آنها را متوجه این مهم کنیم که این مسائل به کیفیت زندگی‌شان کمک می‌کند که نمره 19 یا 20 بیاورید اما اگر به اندازه کسی که نمره کمتری آورده است درک لازم را از حفظ یوزپلنگ آسیایی، حفظ تالاب‌ها و بلوط‌ها در این سرزمین کسب نکنید موفقیت خاصی کسب نکرده‌اید. آموزش و پرورش باید اجازه دهد بچه‌ها با اشتیاق و علاقه پاسخ پرسش‌های خود را کشف کنند و باید پاسخ پرسش‌های بچه‌ها در قالب بسته‌های آماده و کتاب‌های تستی در اختیار آنها قرار داده نشود. اجازه دهیم بچه‌ها از محیط تنگ و محدود کلاس‌ها خارج شوند و به دل طبیعت و اردوهای گردشی بروند و با مولفه‌های طبیعت از نزدیک آشنا شوند. نسلی که بتواند در کودکی، کودکی کند و در نوجوانی، نوجوانی کند، حتماً در بزرگی هم می‌تواند بزرگی کند.

‌تصمیم ورود یک کتاب محیط زیستی به چرخه نظام آموزشی از کجا شکل گرفت؟ در تدوین کتاب «انسان و محیط زیست» چه مواردی مدنظر قرار گرفته شده است؟

 حدود دو سال پیش که مدیرکل آموزش سازمان محیط زیست بودم، این کتاب را پیشنهاد دادم و بسیار تلاش کردیم که این اقدام در آموزش و پرورش انجام شود اما بعد از اینکه این مسوولیت را در آموزش و پرورش واگذار کردم، به طور دقیق در جریان محتوایی که در این کتاب وجود دارد، نیستم و در مورد جزئیات آن نمی‌توانم نظر دهم، اما فکر می‌کنم با یک گل بهار نمی‌شود و هیچ کتابی به‌تنهایی نمی‌تواند معجزه کند. باید مسائل مختلف در جامعه دست‌به‌دست هم دهد که یکی از این شرایط وجود کتاب‌های درخور است. اگر شرایط لازم وجود نداشته باشد، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. به عنوان مثال وقتی پدری در گوشه دهانش سیگار باشد، چطور می‌تواند از فرزندش بخواهد که سیگار نکشد؟ هرچقدر هم آن فرزند ده‌ها کتاب و فیلم در مذمت سیگار کشیدن دیده باشد. جامعه‌ای که برخی از رفتارهای آن آشکارا ضد محیط زیست است، فقط خواندن یک کتاب نمی‌تواند نوجوانان آن را ترغیب به حفاظت از محیط زیست کند. در جامعه‌ای که بیش از 44 درصد مردم از خودرو تک‌سرنشین استفاده می‌کنند و بسیاری از شهردارها هنوز افتخارشان این است که اتوبان، تونل، پل و تقاطع غیر‌هم‌سطح ساخته و به جامعه خودرومحور مجوز داده‌اند، آیا می‌توانیم از نسل جدید توقع داشته باشیم که برای حفاظت از محیط زیست سوار دوچرخه و حمل‌ونقل عمومی شوند؟ وقتی می‌بینند پدران و مادران‌شان برای یک خرید ساده تا سر خیابان هم از خودرو شخصی استفاده می‌کنند، چگونه ترغیب به این کار شوند؟ در جامعه‌ای که هنگام خریدوفروش یک باب خانه، تعداد پارکینگ آن به عنوان یکی از مولفه‌های کیفی و ارزشی آن معرفی می‌شود، آیا می‌توان شاهد نسلی بود که با افتخار سوار وسایل حمل‌ونقل عمومی شود و پیاده‌روی کند؟ بنابراین نباید انتظار معجزه از کتاب انسان و محیط زیست داشت، اما این کتاب می‌تواند به عنوان یک ابزار به فضای کلی جامعه کمک کند که نسبت به محیط زیست به سمت بهتر حرکت کند نه بدتر. من می‌خواهم در اینجا ابراز امیدواری کنم که وزارت آموزش و پرورش کشور برخوردار از مدیرانی باشد که این مدیران شجاعت تغییر و تحول را درک کنند. نترسند و محافظه‌کاری را کنار بگذارند و قبول کنند که بچه‌هایی که زیر سقف کلاس‌های دربسته و محدود رشد می‌کنند، ممکن است به دانشمندان کوچکی تبدیل شوند که قدرت تست‌زدن بالایی داشته باشند، اما هرگز نمی‌توانند در بزنگاه‌هایی که باید مشکلاتی را حل کنند که در کتاب‌های درسی به آنها اشاره‌ای نشده است قدرت بالایی داشته باشند. ما نیاز به پرورش نسلی خلاق و شجاع داریم که به موقع نه بگوید و به موقع چراهای خود را مطرح کند و آن نسل از دل مدارس طبیعت بیرون می‌آید. اجازه دهند تا زیر 12 سال بچه‌ها در مکتب مدرسه طبیعت آموزش ببینند و بعد از 12 سال بچه‌ها را با کتاب، درس و تست‌زنی درگیر کنند.

‌ مدتی است روی طرح مدارس محیط زیست فعالیت می‌کنید، هدف از شکل‌گیری این مدارس چیست؟

چیزی که در بحث مدارس جامع محیط زیستی مهم است این است که ما می‌خواهیم به روشی جذاب و به روشی که منجر به دافعه برای دانش‌آموزان نشود و تجربه‌های تلخ گذشته را در مورد ورود موضوعات درسی جدید تکرار نکند به آنها آموزش دهیم. ما قرار است محیط زیست را به عنوان یک ارزش اجتماعی برای کودکان و نوجوانان‌مان مطرح کنیم. به همین خاطر تلاش داریم که تا مقطع پیش‌دبستانی و ابتدایی اول به هیچ عنوان هیچ تصویر تیره‌وتاری از طبیعت و چیزهایی که محیط زیست را به مخاطره انداخته ارائه نکنیم بلکه فقط فضایی را فراهم کنیم که دانش‌آموزان بتوانند به صورت بی‌واسطه، با طبیعت در ارتباط باشند و مثلاً بتوانند خاک‌بازی کنند، نهال بکارند، حیوانات را لمس کنند، درخت را لمس کنند، و خلاصه خاطره شیرینی از حضورشان در طبیعت به یادگار بماند و آرام‌آرام این لمسشان منجر به دریافت‌هایی شود که تا آخر عمر همراهشان باشد و کمک کند تا نگاهشان به طبیعت مثل نگاهشان به ارزش‌ها باشد. همه انسان‌ها ارزش‌های غیرقابل معامله‌ای در زندگی دارند مثل دین، وطن، خانواده. هدف ما این است که اکثر فارغ‌التحصیلان این مدارس در دیدگاه خود هیچ گیاهی علف هرز نباشد و هیچ جانداری، جاندار زیانکار نباشد و بر اساس گونه‌گونی طبیعی که در 31 استان وجود دارد این پکیج آموزشی تغییر می‌کند. ما به دنبال این نیستیم که یک کلاس جدید به نام کلاس محیط زیست یا زنگ محیط زیست به مجموع کلاس‌های متراکم امروزی اضافه کنیم. به دنبال این نیستیم که یک کتاب جدید به نام کتاب محیط زیست اضافه کنیم بلکه به دنبال این هستیم که وقتی معلم ریاضی می‌رود سر کلاس و درس می‌دهد از مثال‌هایی استفاده کند که این مثال‌ها می‌تواند محیط زیستی باشد. مثلاً معلم علوم وقتی می‌رود سر کلاس و می‌بیند هوا گرم است نگوید بچه‌ها پنجره را باز کنید. بگوید بچه‌ها بخاری را کم کنید. یا مثلاً معلم دینی وقتی روی یک کاغذی یادداشتی می‌نویسد، بچه‌ها ببینند که از همه جای آن کاغذ استفاده می‌شود. و بعد هم کاغذ را در سطل زباله‌ای نمی‌ریزد که در آن زباله‌های تر هم هست و تفکیک می‌کند. در واقع به صورت غیرمستقیم بچه‌ها در محیطی رشد می‌کنند که محیط زیست در آن حرمت و ارزش دارد و مصرف بی‌رویه انرژی صورت نمی‌گیرد. به این ترتیب بچه‌ها یاد می‌گیرند که چگونه هم می‌توانند نیازهای خودشان را تامین کنند و هم می‌توانند به نحوی رفتار کنند که به تخریب غیرقابل جبران زیست‌بومشان منجر نشود.

‌ وزارت آموزش و پرورش در دوره اول دولت تدبیر با این پیشنهادها چگونه برخورد می‌کردند؟

در بدنه آموزش و پرورش، اهتمامی که ما انتظارش را داشتیم با توجه به بحران‌های محیط زیستی جدی که درگیر آن هستیم، متاسفانه دیده نمی‌شود اما ما ناامید نیستیم. کارهای خوبی انجام شد. خصوصاً در برخی از استان‌ها، ما حتی از برنامه هم جلوتریم به این دلیل که مدیرکل آموزش و پرورش آن استان مثل خراسان رضوی یا یزد یا اصفهان خودشان فوق‌العاده علاقه‌مند هستند و این کار را پیش می‌برند.

این عدم جدیت آموزش و پرورش موجب مسکوت ماندن طرح و اجرا نشدنش نشد. برخی از تشکل‌های مردم‌نهاد در مشهد، تنکابن، کیاشهر گیلان، کرمانشاه، بوشهر و اصفهان و چند استان دیگر مدارس محیط زیستی و مدارس طبیعت را به صورت داوطلبانه راه انداختند. در همین تهران در پارک پردیسان مدرسه طبیعت سیار راه افتاده است. امیدوارم که مردم مثل خیلی از زمینه‌های دیگر از دولت جلو بیفتند و خودشان به میدان بیایند و بر اساس شیوه‌نامه‌ای که منتشر شده و هم‌اکنون هم در پرتال سازمان محیط زیست موجود است مدارس محیط زیستی و مدارس طبیعت را راه بیندازند. بهترین کاری که می‌توانیم به صورت درازمدت و پایدار برای مواجهه با بسیاری از تخریب‌هایی که در محیط زیست رخ می‌دهد و ناشی از بی‌تفاوتی و ناآگاهی مردم است انجام دهیم افزایش سواد محیط زیستی مردم است. باید فهم اکولوژیک را تقویت کنیم و در یک افق 12‌ساله امیدوار باشیم که دست‌کم در نسل آینده بتوانیم شاهد ظهور مدیران و مردمانی باشیم که برای حفظ محیط زیست حاضر نیستند هیچ معامله‌ای بکنند. 

دراین پرونده بخوانید ...