شناسه خبر : 36066 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بازیگردان اقتصاد و سیاست

به بهانه 101سالگی جیمز بوکانان

 

 

علیرضا اعظم‌پور/ نویسنده نشریه

جیمز بوکانان اگرچه اقتصاددانی نوبلیست است اما رسانه‌ها درباره او کم نوشته‌اند. حتی در مدارس اقتصادی کمتر از او نامی برده می‌شود؛ اما او در عین گمنامی تاثیری شگرف در علم اقتصاد و نحوه نگاه اقتصاددانان به مسائل اقتصاد سیاسی و تصمیم‌گیری جمعی گذاشته است.

 بوکانان را می‌توان آغازگر نگاه بازارمحور به فرآیندهای سیاسی دانست. او در این نگاه، مانند سایر بازارها میان قوانین حاکم بر بازار و رفتار بهینه بازیگران در چارچوب این قوانین تفاوت قائل می‌شد و بر این اساس شاخه‌ای از اقتصاد سیاسی با نام اقتصاد قانون اساسی را تاسیس کرد. مطالعات در حوزه اقتصاد سیاسی و انتخاب جمعی جایزه نوبل در علم اقتصاد را برای او به همراه آورد و تا به امروز تاثیر خود را در مطالعات این حوزه نشان می‌دهد.

جیمز بوکانان در سوم اکتبر سال 1919 در شهر موفرسیبو در ایالت تنسی به دنیا آمد. او در زادگاه خود تحصیلات ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس وارد دانشگاه Middle Tennessee State Techers College شد. سپس برای اخذ مدرک کارشناسی ارشد خود در سال 1941 وارد دانشگاه ایالتی تنسی شد.78-1

پس از اخذ مدرک کارشناسی ارشد، به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست و در سال‌های پایانی جنگ از اعضای کادر فرمانده بزرگ نیروی دریایی آمریکا، «چستر نیمیتز» بود. بوکانان زمانی که در پایگاه دریایی هاوایی خدمت می‌کرد، با همسر آینده‌اش که یک پرستار بود آشنا شد.

تحصیلات بوکانان در دوران کارشناسی و کارشناسی ارشد و خدمت در نیروی دریایی موجب شد تا او در جوانی از هواداران سرسخت جنبش‌های سوسیالیستی باشد. تجربه او از نحوه مواجهه با افسرانی که از مراکز معتبر نظامی شمال و شرق به خدمت ارتش درمی‌آمدند و افسران فارغ‌التحصیل از مناطق جنوبی باعث می‌شد تا او موضعی خلاف مجموعه‌های مسلط نظامی و بنگاه‌های اقتصادی عظیم داشته باشد.

او حتی در خاطرات خود به این نکته اشاره کرده است که در این دوران، احتمال پیوستن او به تفکر کمونیسم نیز وجود داشته است.

این مواضع با ورود بوکانان به دوره دکترا در دانشگاه شیکاگو و آشنایی او با مکتب اقتصادی شیکاگو تعدیل شد. تحصیلات او در این دوره و به ویژه همکاری او با فرانک نایت، او را به یکی از هواداران سرسخت نظام بازار تبدیل کرد. او همچنین در این دوران با کارهای کنُت ویکسل (Knut Wicksell)، درباره چگونگی تاثیر نرخ بهره بر میزان عرضه پول و تاثیر رفتار دولت بر میزان عرضه پول، به صورت برون‌زا و درون‌زا ناشی از تعادل بازارهای مالی آشنا شد.

بر اساس نظریات او، تفاوت نرخ بهره بازار، برای مثال نرخ بهره وام بانکی و تفاوت آن با نرخ بهره طبیعی اقتصاد که از بازده سرمایه‌گذاری و رشد اقتصادی ناشی می‌شود، تقاضای آحاد اقتصادی برای وام را شکل می‌دهد و از طرف دیگر موجب افزایش وام‌دهی نهادهای مالی می‌شود. به این ترتیب شاهد افزایش مقدار تعادلی پول در جامعه خواهیم بود که در سطح تولیدات ثابت به معنای افزایش تورم است. او بر این اساس پایان‌نامه خود را با عنوان برابری بودجه‌ای در یک دولت فدرال تالیف کرد.

 

مطالعات و پژوهش‌ها

بوکانان پس از اتمام تحصیلات دکترای خود به دانشگاه University of Virginia رفت و در آن به تدریس پرداخت. او در این دانشگاه مرکز مطالعات اقتصاد سیاسی توماس جفرسون را پایه‌گذاری کرد. فعالیت او در این مرکز و در دانشگاه ویرجینیا زمینه‌ساز آشنایی او با گوردون تولاک (Gordon Tullock) شد. این دو با یکدیگر در مسائل مربوط به اقتصاد سیاسی به بحث و تبادل نظر می‌پرداختند و حاصل این تبادل نظر و همکاری در کتابی با نام محاسبات رضایتمندی: مبانی منطقی دموکراسی مبنی بر قانون اساسی  The Calculus of Consent: Logical Foundations of)

(Constitutional Democracy، منتشر شد. آنها در این کتاب، مبانی اقتصاد سیاسی و انتخاب جمعی را به عنوان شاخه‌ای از علم که به بررسی انگیزه‌های سیاستمداران و چگونگی رفتار افراد به هنگام تصمیم‌گیری جمعی می‌پردازد، مطرح کردند.

 بر اساس این کتاب باید میان قانون اساسی و نحوه تدوین آن به عنوان قوانین بازار و عملکرد سیاستمداران و قوانین وضع‌شده در نتیجه کنش سیاسی، به عنوان پاسخ فعالان بازار تفاوت قائل شد. در تدوین قانون اساسی، همه بازیگران متعهد به رعایت لوازمی می‌شوند که لزوماً به انتفاع سیاسی آنها منتج نمی‌شود؛ اما حرکت در محدوده این قوانین را به نااطمینانی در ادامه مسیر ترجیح می‌دهند. به بیان دیگر تعیین قانون اساسی، مانند تعیین قوانین بازی در ابتدای کار است. هیچ یک از طرفین به صورت مستقیم از این قوانین سود نخواهد برد اما وجود این مجموعه از قوانین به شکل‌گیری بازی می‌انجامد و مشخص شدن نتیجه را تضمین می‌کند.

نگاه مطرح‌شده در کتاب محاسبات رضایتمندی، پایه بررسی اقتصادی قانون اساسی شد. بر این اساس، قانون اساسی نوعی قرارداد اجتماعی است که همه آحاد جامعه بر آن توافق کرده‌اند. در نگاه توصیفی اقتصاد قانون اساسی به تحلیل نهادها و نتایج حاصل از آنها می‌پردازد. بررسی چگونگی تبیین قوانین و شرایط تصویب آنها، تشخیص ویژگی‌های فردی و جمعی موجود در هر قانون، تعیین احتمال و فرآیند تغییر در قانون اساسی

و تحلیل نتایج اقتصادی حاصل از هر قانون در این حوزه انجام می‌شود. نگاه تجویزی به بررسی مفاهیم عدالت، توازن و بهره‌وری و تطابق قوانین با این مفاهیم می‌پردازد. بوکانان همچنین اخلاق قانون اساسی را جدا از اخلاق کاری و اجتماعی تعریف می‌کند. در تعریف او اخلاق قانون اساسی به معنای پایبندی طرفین به متن و روح قانون، به منظور پیشبرد بازی در چارچوب قوانین است.

بوکانان و تولاک در کتاب تاثیرگذار خود به بررسی چگونگی رفتار سیاستمداران در چارچوب قوانین بازی نیز می‌پردازند. تا پیش از انتشار این کتاب، رویکرد اقتصاددانان به مساله رفتار سیاستمداران در چارچوب عرضه‌کننده کالای عمومی و نظریه رای‌دهنده میانه جای می‌گرفت. بوکانان و تولاک عنوان کردند که سیاستمدار نیز به دنبال نفع شخصی خود خواهد بود و در چارچوب نظریه بازی و مجموعه استراتژی‌های ممکن به وقایع اطراف و کنش رقبای خود واکنش نشان می‌دهد. در این نگاه سیاست دیگر حوزه‌ای مخصوص به خواص و مراودات ایشان نخواهد بود، بلکه صحنه مبادله میان مجموعه‌ای از کارگزاران و کارفرمایان برای ارائه کالای عمومی است که مسائل مربوط به رابطه کارگزار-کارفرما از قبیل عدم تقارن اطلاعات، کژمنشی و کژگزینی را شامل می‌شود.

به این ترتیب انتخاب سیاستمداران و سیاست‌های اجراشده توسط آنان در قالب قراردادهایی اجتماعی توصیف خواهد شد و همچون سایر قراردادها، مبانی نظریه قراردادها در خصوص آنها برقرار خواهد بود.

در این چارچوب، خروجی ساختارهای انتخاب جمعی اتفاق آرا، رای اکثریت، قاعده رای اکثریت با امکان انتخاب ترتیبی نامزدها و... مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این بررسی‌ها نوعی از نگاه فردگرایی ابزاری مشاهده می‌شود به این ترتیب که هر فرد تنها و تنها به دنبال بیشینه کردن مطلوبیت خویش است و رفتارهای خیرخواهانه کمتر در نظر گرفته می‌شود. بوکانان در اواخر حضور خود در دانشگاه ویرجینیا، کتاب عرضه و تقاضای کالای عمومی (The Demand and Supply of Public Goods) را منتشر می‌کند که با نگاهی دقیق‌تر به تحلیل میزان تعادلی کالای عمومی عرضه‌شده می‌پردازد. تا پیش از او، مساله‌ای که اقتصاددانان عمدتاً در حوزه اقتصاد کالای عمومی به آن توجه می‌کردند، چگونگی تامین مالی طرح‌ها و ساختار بهینه مالیات‌ستانی بود.

این نگاه ناشی از دوران جنگ جهانی و دوران بازسازی پس از آن بود که بر اساس آن، کالای عمومی می‌بایست هرچه بیشتر عرضه شود. بوکانان در این کتاب عنوان می‌کند که پیش از چگونگی تامین مخارج، ‌باید به مساله میزان عرضه و تقاضای کالای عمومی پرداخته شود. در این نگاه، او برخلاف رویکرد پل ساموئلسون (Paul Samuelson) که سطح بهینه‌ای را برای کالای عمومی تعیین می‌کند و نشان می‌دهد که این سطح بهینه به وسیله تعادل انتخاب جمعی به دست نمی‌آید، نقطه تعادلی را محاسبه می‌کند. در نگاه بوکانان، پاسخ مساله کالای عمومی، حاصل از انتخاب جمعی آحاد جامعه در بستر ساختار تابع انتخاب مورد توافق در آن جامعه است. او با تبیین یک تابع رفاه جمعی برای جامعه و حل مساله بر اساس تابع مخالف است، چراکه در عموم موارد، برای چنین توابعی، یک رابطه ترجیحات متناظر وجود ندارد. او همچنین معتقد بود در یک ساختار بهینه برای عرضه کالای عمومی، هر کس به هر میزانی که از یک کالای عمومی خاص استفاده می‌کند باید برای آن مالیات بپردازد و با تامین مالی کلی همه کالاهای عمومی از طریق یک مالیات جمعی مخالف بود.

کتاب هزینه و انتخاب (Cost and Choice) نیز یکی ‌دیگر از نتایج فعالیت او در سال‌های حضور در دانشگاه ویرجینیاست. او در این کتاب به بررسی ساختار توابع هزینه و فرصت فردی می‌پردازد و عنوان می‌کند که هزینه شخصی هر فرد در تهیه یک کالا یا خدمت، ارزش و قیمت آن را برای فرد تعیین می‌کند. برای مثال، متناسب با توانایی فرد در شکار و توان استفاده از ابزار متفاوت، قیمت گوشت برای هر فرد متفاوت خواهد بود. بر اساس این تفاوت‌ها او نتیجه‌گیری می‌کند که بسیاری از تحلیل‌های رفاهی انجام‌شده مبتنی بر تحلیل هزینه-فرصت نتایج درستی دربر ندارد. هرچند عموم اقتصاددانان با نظرات او در این خصوص موافق نیستند.مقصد بعدی بوکانان، پس از خروج از دانشگاه ویرجینیا در سال 1968، دانشگاه UCLA بود. او در آنجا حضوری کوتاه داشت و در سال 1969 به دانشگاه ویرجینیا تک پیوست. او در آنجا مرکز مطالعات انتخاب عمومی

(Center for the Study of Public Choice, CSPC) را بنا نهاد. سپس در سال 1983 به دانشگاه جرج میسون (George Mason University) رفت و مرکز مطالعات انتخاب جمعی نیز همراه با او به آن دانشگاه منتقل شد. در این سال‌ها او مناصبی نظیر ریاست انجمن اقتصاددانان جنوب در سال 1963، ریاست انجمن اقتصاددانان غرب در سال‌های 1983 و 1984 و همچنین نیابت رئیس انجمن اقتصاددانان در سال 1971 را اتخاذ کرد.

مسیر تحولات فکری بوکانان در طول سال‌های فعالیت علمی او از یک اقتصاددان سوسیالیست آغاز شد و با مرور زمان، هرچه بیشتر به سمت اقتصاد بازار تغییر پیدا کرد. مطالعات او در حوزه اقتصاد سیاسی و انتخاب جمعی، حاصل این نحوه تفکر او و تلاش برای معرفی ساختاری بازارمحور برای عرضه کالای عمومی و تحلیل تعادل‌های سیاسی بود. این رویکرد باعث می‌شد تا او را در زمره اقتصاددانان مکتب اتریش بدانند؛ هرچند او چندان خود را متعلق به یک مکتب خاص نمی‌دید.

بوکانان در کتاب زندگی‌نامه خود Better than Plowing and Other Personal Essays به این مساله می‌پردازد. از دیگر کتاب‌های او می‌توان کتاب Democracy in Deficit: The Political Legacy of Lord Keynes، Theory of Public Choice: Political Applications of Economics و The Power to Tax را نام برد. او در سال 1986 به پاس خدمات خود در توسعه اقتصاد سیاسی و بررسی انتخاب جمعی، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت کرد و سرانجام در ژانویه 2013 در بلکسبرگ ویرجینیا درگذشت.

 

میراث

میراث بوکانان تنها محدود به تحول در مطالعات اقتصاد سیاسی نمی‌شود. او همچنین به واسطه مطالعات خود، ساختار تفکر محافظه‌کارانه در خصوص مالیات، کسری بودجه و نقش و اندازه دولت را تغییر داد. بسیاری از دانشجویان او در گروه متفکران اثرگذار در تفکر محافظه‌کار قرار می‌گیرند. تحلیل‌هایی که او و شاگردان او ارائه داده و می‌دهند موجب شد نگاهی محافظه‌کارانه‌تر نسبت به دولت در مقایسه با آنچه در سال‌های دهه 50 و 60 میلادی در جریان بود متداول شود. برای مثال بر اساس اقتصاد سیاسی، بسیاری از قوانینی که در کشاورزی ایالات متحده وضع می‌شود نه برای رفاه مصرف‌کنندگان که برای حفظ منافع کشاورزان خواهد بود. همچنین نظریات آنها، دید دقیقی درباره نحوه اثرگذاری بنگاه‌های بزرگ بر رفتار دولت به دست می‌دهد. تاثیر این نظریات را در رویکرد مبتنی بر بازار دولت ریگان، که برخی از شاگردان سابق بوکانان در آن حضور داشته‌اند، می‌توان مشاهده کرد. رد این تفکر را می‌توان در رویکرد اصلاحی دولت مارگارت تاچر نسبت به تامین کالای عمومی نیز دنبال کرد.

تاثیر عمیق تفکرات بوکانان، امکان استفاده گسترده از روش او در تحلیل تعادل‌های اقتصاد سیاسی و علاقه حامیان سیاسی محافظه‌کار به تامین مالی مراکز تحقیقی او باعث شده است تا او به عنوان طراحی برای نقشه راه احزاب محافظه‌کار مطرح شود. عدم حضور فعال رسانه‌ای بوکانان، مانند سایر بزرگان طرفدار بازار نظیر میلتون فریدمن، باعث شد تا او در برخی موارد به عنوان یک ذهن طراح پشت‌پرده عنوان شود.

 برای مثال در کتاب دموکراسی در زنجیر نوشته نانسی مک‌لین، بوکانان به عنوان طراح نقشه‌ای برای تغییر تدریجی ساختار دموکراسی در آمریکا شناخته می‌شود. تالیف این کتاب توسط یک چهره شناخته‌شده علمی، استقبال گسترده متفکران و فروش قابل توجه کتاب و قرار گرفتن در فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های سال، نشان از رواج دیدگاهی علّی به نتایج تحقیقات و مطالعات بوکانان و شاگردان او دارد.

قدرت پیش‌بینی بالا و تحلیل روش استفاده‌شده در اقتصاد سیاسی توسعه‌یافته توسط بوکانان باعث می‌شود تا رفتار سیاستمدار نتیجه توصیه‌های انجام‌شده توسط او قلمداد شود. این در حالی است که بوکانان تنها به تحلیل توصیفی رفتار بهینه سیاستمدار در ساختاری که توسط قانون اساسی تعیین می‌شود، پرداخته بود. نتایج تحلیل‌های او، برای سیاستمداران چپ‌گرا نیز صادق است.

 اقبال حامیان مالی محافظه‌کار به تحقیقات او نیز نشانگر صحت و دقت پیش‌بینی‌های روش او از رفتار سیاستمداران است. سیاستمداری که به دنبال عرضه کمتر کالای عمومی بر اساس منافع خود است، تلاش می‌کند تا با کاهش تقاضا برای کالای عمومی، در تعادل نهایی پیروز باشد. همچنین تغییر آرام مواضع سیاسی احزاب نشان دیگری از تغییر آرام منحنی عرضه کالای عمومی و در بیان کلی‌تر بسته‌های سیاستی احزاب در پاسخ به تقاضاست و این خود مؤید این نکته مطرح‌شده توسط بوکانان است که سیاستمداران در چارچوب قوانین بازی یا به عبارت دیگر قانون اساسی، به دنبال بیشینه کردن سود شخصی خود در برهم‌کنش با سایر بازیگران هستند.

دراین پرونده بخوانید ...