شناسه خبر : 11295 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

گفت‌وگو با رضا افقی در مورد پایان‌نامه‌اش

پایان‌نامه‌ای در تحلیل آزادی بازار بیمه

شما دکترای خود را در رشته اقتصاد بیمه و از دانشگاه ساوتهمپتون انگلستان دریافت کردید، چه شد که به رشته اقتصاد علاقه‌مند شدید و در این راه گام نهادید و چرا این دانشگاه را انتخاب کردید؟

مریم فدایی: رضا افقی عضو هیات علمی و مدیر گروه مدیریت بیمه موسسه آموزش عالی بیمه اکو و دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی است. با او در‌باره پایان‌نامه‌اش گفت‌وگو کرده‌ایم.

شما دکترای خود را در رشته اقتصاد بیمه و از دانشگاه ساوتهمپتون انگلستان دریافت کردید، چه شد که به رشته اقتصاد علاقه‌مند شدید و در این راه گام نهادید و چرا این دانشگاه را انتخاب کردید؟
برای پاسخ به این پرسش اجازه بدهید اندکی به گذشته بازگردیم، یعنی دقیقاً 20 سال پیش. در آن سال، همانند تمامی فارغ‌التحصیلان مقطع دیپلم ریاضی فیزیک، فکر و ذکر من قبولی در رشته‌های مهندسی بود. البته تصمیم داشتم پس از انتخاب تعدادی از رشته‌های مهندسی، به ترتیب رشته‌های کارشناسی ریاضی، فیزیک و شیمی را انتخاب کنم. در همان ایام، یکی از بستگانم که عضو هیات علمی یکی از دانشگاه‌ها بود، به من توصیه کرد رشته اقتصاد نظری را انتخاب کنم. توضیحات ایشان در علاقه‌مند شدن من به این رشته تاثیرگذار بود. پذیرفته ‌شدن در رشته کارشناسی اقتصاد نظری دانشگاه شهید بهشتی و استفاده از محضر استادان آن دانشگاه، علاقه من برای ادامه تحصیل در رشته اقتصاد را دو چندان کرد. در همان دوران تصمیم گرفتم که ادامه تحصیل در این رشته را تا بالاترین سطح آکادمیک ادامه دهم. تحصیلات خود را در کارشناسی ارشد اقتصاد محض گرایش اقتصادسنجی در دانشگاه شیراز ادامه دادم. از بزرگ‌ترین مزایای تحصیل در دانشگاه شیراز برای من، استادان فرهیخته و متخصصی بود که اصرار شدیدی بر مطالعه متون تخصصی و مقالات به زبان انگلیسی داشتند. این مرحله از تحصیلات سبب شد که علاوه بر عمیق‌تر شدن دانش اقتصادی، توانایی مطالعه به زبان انگلیسی برایم تقویت شود. در مورد مقطع دکترا نیز برای تحصیل در چند دانشگاه معتبر در رشته اقتصاد در انگلستان اقدام کردم. از بین دانشگاه‌هایی که اعلام پذیرش کردند، در این میان تصمیم گرفتم تحصیلات مقطع دکترا‌ی خود را در دانشکده اقتصاد دانشگاه ساوتهمپتون ادامه دهم.

موضوع پایان‌نامه شما مطالعاتی در خصوص اثرات همگرایی بازارهای بیمه بر متغیرهای کلان اقتصادی بوده، دلیل انتخاب این موضوع چه بوده است؟
قبل از پاسخ به این سوال لازم به توضیح می‌دانم که امروزه در برخی دانشگاه‌های معتبر دنیا، پایان‌نامه دانشجویان مقطع دکترا مشتمل بر سه فصل بوده که هر فصل موضوعی جداگانه را دنبال می‌کند، اما زمینه مطالعه هر سه فصل در یک راستاست. فصل اول پایان‌نامه من به تاثیرات آزاد‌سازی ورود شرکت‌های بیمه خارجی بر اقتصاد کشورها می‌پردازد و البته شخصاً به این بخش از پایان‌نامه‌ام بسیار علاقه دارم بنابراین عمدتاً بر این فصل از پایان‌نامه‌ام تمرکز می‌کنم؛ و اما چرا این موضوع را انتخاب کردم؟ به طور خلاصه پاسخ سوال شما این است که با ادبیاتی غنی در مورد تجارت بین‌المللی کالاها مواجه هستیم. به این دلیل که موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت در سال 1948 و پس از پایان جنگ دوم جهانی به امضای اعضا رسید. با این حال ظهور موافقت‌نامه عمومی تجارت خدمات، که از دستاوردهای مذاکرات دور اروگوئه است، به سال 1995 میلادی باز‌می‌گردد؛ بنابراین زمانی که در اندیشه تدوین تز دکترای خود بودم، حدود هفت سال از اجرایی شدن این موافقت‌نامه می‌گذشت و مطالعات بسیار محدودتری در زمینه تجارت بین‌المللی خدمات انجام شده بود. این مطالعات محدود نیز عمدتاً بر بخش خدمات ارتباطی، حمل و نقل و تا حدی مالی متمرکز شده بود. بنابراین تصمیم گرفتم برای اولین بار در یک تحقیق دانشگاهی، تاثیر آزاد‌سازی تجارت خدمات بیمه‌ای بر اقتصاد را مورد بررسی قرار دهم. در فصول دوم و سوم پایان‌نامه هم به بررسی تاثیرات گسترش صنعت بیمه بر رشد اقتصادی کشور پرداختم. البته تمرکز مطالعه بر کشور انگلستان بوده است.

قلمرو مکانی پایان‌نامه شما چه مناطقی را تحت پوشش قرار می‌داد؟ آیا در این پایان‌نامه ایران نیز مدنظر قرار گرفته است؟
اجازه بدهید ابتدا در خصوص مدل به کار گرفته شده توضیحاتی ارائه کنم تا بتوانم به این سوال پاسخ بدهم. در پایان‌نامه از یک مدل تعادل عمومی قابل محاسبه (CGE) و اطلاعات بالغ بر 200 کشور در پنج بخش اقتصادی شامل تولیدات غذایی، تولیدات صنعتی، بخش مالی (به جز بیمه)، بخش بیمه و سایر خدمات (تمامی بخش‌های خدماتی به جز بخش مالی و بیمه) استفاده شده است. هدف مطالعه آن بود که تاثیر تغییراتی را که در بخش بیمه به دلیل ورود شرکت‌های بیمه خارجی ایجاد می‌شود بر سایر بخش‌های فوق بررسی کنم. با این حال به دلیل تعدد پارامترها، امکان برآورد مدل با مدنظر قرار دادن تک‌تک کشورها وجود نداشت، بنابراین کشورها در هشت منطقه شامل کشورهای عضو موافقت‌نامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (NAFTA)، اتحادیه اروپا (EU)، ژاپن، اقیانوسیه، شرق آسیا (کره جنوبی و چین)، کشورهای با درآمد پایین (55 کشور)، کشورهای با درآمد متوسط (93 کشور) و کشورهای با درآمد بالا (22 کشور) تقسیم‌بندی شد. تقسیم‌بندی کشورها به درآمد پایین، متوسط و بالا بر اساس تقسیم‌بندی‌های بانک جهانی بود. برای تقسیم‌بندی کشورها بر اساس مناطق یاد‌شده، دو مشخصه مد نظر قرار گرفته شد. این دو مشخصه عبارت بودند از سهم حق بیمه‌های دریافتی کشور نسبت به حق بیمه‌های دریافتی در کل جهان و توافقنامه‌های منطقه‌ای. به طور مثال، نسبت سهم حق بیمه‌های دریافتی کشور نسبت به حق بیمه‌های دریافتی در کل جهان در ایالات متحده بالاتر از هر کشور دیگری است. از طرف دیگر، آمارهای بیمه‌ای ایالات متحده، کانادا و مکزیک را تلفیق کرده و آنها را در قالب کشورهای عضو توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی در نظر گرفتم؛ بنابراین در پاسخ قسمت اول پرسش می‌توانم بگویم که از اطلاعات تمامی کشورها، از جمله ایران هم استفاده شده است.

موضوع و دغدغه اصلی در پایان‌نامه شما که به آن پرداختید چه موضوعی بوده است؟
تصورم این بود که کشورهای توسعه‌یافته در هر مرحله نسبت به ایجاد توافقنامه‌هایی اقدام کرده‌اند که منافع‌شان را تضمین کنند و البته با این فرض که هر کشور می‌کوشد به گونه‌ای عمل کند که در نهایت منافع خود را تامین کند، این امر طبیعی است. اما نکته آن است که بعضاً در این راه منافع کشورهای در حال توسعه را نادیده گرفتند؛ بنابراین پس از چند دهه قدرت‌نمایی در زمینه تجارت کالاها و نهایت استفاده از موافقت‌نامه عمومی تعرفه و تجارت، با افزایش رقابت در سطح بین‌المللی و ظهور رقبای جدیدی از کشورهای در حال توسعه در صادرات کالاها، نظر کشورهای توسعه‌یافته به صادرات خدماتی که در آن مزیت دارند، معطوف شد. در مطالعات خود به برخی از کشورهای کمتر‌توسعه‌یافته برخوردم که به نظر می‌رسید به عضویت موافقت‌نامه فوق درآمده و به احتمال بسیار زیاد این امر بدون هیچ‌گونه مطالعه علمی صورت گرفته بود؛ بنابراین بدون اینکه قصد رد منافع حاصله از تجارت بین‌الملل را داشته باشم، و تاکید بر این امر که بر اساس دیدگاه برخی از صاحب‌نظران، ورود به این موافقت‌نامه‌ها نه یک انتخاب بلکه یک الزام است، به نظرم می‌رسید که کشورهای در حال توسعه قبل از تصمیم‌گیری جهت عضویت، حداقل از تبعات مثبت و منفی آن آگاهی نسبی داشته باشند. بنابراین دغدغه اصلی من در مطالعه، گروه کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه‌یافته بود. اگرچه ایران در حال حاضر عضو موافقت‌نامه‌های فوق نیست، اما نتایج حاصل از مطالعه می‌تواند مبنایی برای تصمیم‌گیری‌های آتی جهت عضویت کشورمان را فراهم آورد.

بحث‌های زیادی در مورد آزاد‌سازی در بازار بیمه مطرح است. فکر می‌کنید کدام کشورها در صنعت بیمه دارای مزیت نسبی هستند و آزادسازی در این بازار چه اثری بر آینده این بازار داشته است؟
با توجه به یافته‌های مطالعه، نتیجه سیاست آزادسازی کامل، به معنای آزادی بدون قید و شرط ورود شرکت‌های بیمه خارجی، کاهش رفاه اقتصادی و همچنین تاثیر منفی بر خالص صادرات بیمه‌ای کشورهای در حال توسعه است بنابراین شاید بتوان چنین نتیجه‌گیری کرد که اگر کشورهای در حال توسعه رفاه اقتصادی را به عنوان هدف اصلی اقتصادی‌شان در نظر بگیرند، چنین سیاستی را اتخاذ نخواهند کرد. برعکس کشورهای در حال توسعه، کشورهای توسعه‌یافته (نظیر اتحادیه اروپا) دارای مزیت نسبی در صنعت بیمه بوده و بازارهای بازتر بیمه‌ای دارند بنابراین ممکن است این دسته از کشورها علاقه‌مند باشند که گام‌های بزرگ‌تری به سود آزادسازی کامل توسط سایر کشورها برداشته و تلاش کنند تا کشورهای در حال توسعه را وادار به پذیرش این امر کنند. در نتیجه ممکن است کشورهای در حال توسعه احساس کنند که این امر عادلانه نبوده و مذاکرات را متوقف کنند. چنین امری سبب کاهشی اساسی در شاخص رفاه و همچنین تولید ناخالص داخلی اکثر مناطق اقتصادی خواهد شد. اما نکته جالب آن است که تحریم مذاکرات و عدم رغبت به آزادسازی صنعت بیمه، تاثیری مثبت بر تراز پرداخت‌های کشورهای در حال توسعه خواهد داشت، و اگر این مساله هدف اصلی اقتصادی کشوری باشد، ممکن است چنین سیاستی را اتخاذ کند. هرچند ممکن است به دلیل ایجاد محدودیت در تجارت، سیاست مطلوبی در بلند‌مدت نباشد. به نظر می‌رسد بهترین راهکاری که منفعت طرفین را تضمین می‌کند عبارت است از انجام مذاکرات به صورت مرحله به مرحله و نه پذیرش تعهدات افراطی در گشودن دروازه‌های کشورهای در حال توسعه به روی شرکت‌های بیمه خارجی. این مذاکرات مرحله‌ای می‌تواند اثرات منفی تصمیمات افراطی نظیر آزادسازی کامل و یا تعلیق تعهدات را تعدیل کند. به هر حال یافته اصلی مطالعه بر تاثیرات بسیار منفی آزادسازی کامل و ورود شرکت‌های بیمه خارجی بدون اندیشیدن تدابیر لازم توسط مسوولان کشورهای در حال توسعه، تاکید دارد.

زمانی که پایان‌نامه خود را انجام می‌دادید، پیشینه و سابقه‌ای در خصوص تحقیق شما وجود داشت؟ آیا شما در مورد تحقیقی که انجام دادید سابقه و تجربه قبلی داشتید؟ آیا افراد دیگری در مورد موضوع پایان‌نامه شما تحقیق کرده بودند؟ چند درصد تحقیقات قبلی به کمک شما آمد؟ آیا یافته‌های شما با تحقیقات پیشین متفاوت بود؟
در مورد فصل اول پایان‌نامه که به بررسی تاثیر آزاد‌سازی ورود شرکت‌های بیمه خارجی بر اقتصاد کشورها می‌پرداخت، عملاً پیشینه‌ای وجود نداشت. البته این توضیح را لازم می‌دانم که از روش تعادل عمومی در بخش مالی استفاده شده بود و این امکان وجود داشت که یافته‌های پایان‌نامه خود را که بر بخش بیمه تمرکز کرده بود، با یافته‌ها در خصوص سایر بخش‌های مالی، نظیر بانک و بورس مقایسه کنم. در مورد پرسش شما که آیا در مورد موضوع تحقیق تجربه قبلی داشتم یا خیر، پاسخ من هم بله و هم خیر است. با مدل تعادل عمومی که در برآوردهایم از آن استفاده کردم، به دلیل کاربردهای زیاد آن در مباحث اقتصادی، آشنایی داشتم. با این حال تمرکز تخصصی بر مطالعات بیمه‌ای را از مقطع دکترا شروع کردم. در مورد فصول بعدی پایان‌نامه نیز که به رابطه بین توسعه صنعت بیمه و رشد اقتصادی می‌پرداخت، تحقیقاتی انجام شده بود. با این حال در اکثر موارد شاخصی که برای توسعه صنعت بیمه در نظر گرفته می‌شد، شاخص کلی بود. من در مطالعه خود، از یک طرف صنعت بیمه را به اجزای آن نظیر صنعت بیمه اتومبیل، بیمه‌های مسوولیت، بیمه‌های عمر و نظایر آن و از طرف دیگر، اقتصاد را به بخش‌های اقتصادی نظیر بخش صنعت، کشاورزی، مالی و ... تقسیم کرده و تاثیرات متقابل بین اجزای یاد‌شده را بررسی کردم. به طور کلی، اگر چه برخی یافته‌ها با نتایج مطالعات قبلی تفاوت‌هایی را نشان می‌داد، با این حال عمدتاً در راستای یافته‌های پیشین بود.

یکی از مهم‌ترین بخش‌های تدوین پایان‌نامه تعامل با استادان راهنما و مشاور است. نقش استاد راهنما و مشاور شما در فرآیند تدوین پایان‌نامه تا چه اندازه بوده است؟
ابتدا اجازه بدهید اندکی در مورد برداشت‌های متفاوتی که از نظر من در مورد نقش استادان راهنما و مشاور در هدایت دانشجو وجود دارد، صحبت کنیم. بعضی از استادان ترجیح می‌دهند در جریان جزیی‌ترین مراحل تحقیق دانشجو قرار گرفته و در تمامی موارد هدایت وی را بر عهده گیرند. در مقابل، عده‌ای نیز معتقدند دانشجو صاحب تحقیق بوده و مسوولیت اصلی بر دوش اوست. در این موارد نقش استادان راهنما و مشاور معطوف به هدایت کلی دانشجو بوده تا وی از مسیر اصلی تحقیق خارج نشده و از این امر که مطالعه وی فاقد اشکالات ساختاری است، اطمینان کسب شود. البته به این معنا نیست که این دسته از استادان در جریان جزییات پایان‌نامه نبوده و یا اشرافی بر آن ندارند. بلکه به نوعی قائل به این هستند که دانشجو می‌بایست در کنار پدید آوردن اثری بدیع، مهارت‌های خود را در انجام تحقیقی مستقل افزایش دهد. حال به سوال شما می‌پردازم. اگر‌چه طی دوره تحقیقم از راهنمایی‌های استاد مشاورم، دکتر جیان تونگ، استفاده کردم، استاد راهنمایم، دکتر موریس کوگلر نقشی اساسی در هدایت پایان‌نامه‌ام داشت. نحوه تفکر ایشان در هدایت دانشجو بیشتر منطبق بر روش دومی بود که توضیح دادم. اگرچه ایشان تسلطی کامل در زمینه موضوع مطالعه من داشتند، با این حال در جلسات منظمی که با هم داشتیم، بیشتر تمایل داشتند ابتدا نظرات من را بشنوند و بعد از آن نظرات خودشان را اعلام می‌کردند و در نهایت با جمع‌بندی نظرات، کلیات مراحل بعدی تعیین می‌شد.

از روز دفاع خود سخن بگویید. آیا جلسه به طور خصوصی و با داوران برگزار شد؟ داوران چه پرسش‌هایی از شما داشتند؟ آیا آنان به غنی ‌شدن کار شما کمک کردند؟
فکر می‌کنم روز دفاع برای هر دانشجویی، یکی از پر‌استرس‌ترین روزهای زندگی باشد که البته چنین اضطرابی طبیعی است. در یک جلسه یک الی دو‌ساعته، نتیجه چندین سال تحقیق شما مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌گیرد. فکر می‌کنم در مورد افرادی که در خارج از کشور تحصیل می‌کنند، این اضطراب دو‌چندان می‌شود. به نوعی در دو حیطه در سطحی پایین‌تر از داور خود قرار دارید. اولین حیطه مربوط به زمینه تحقیق است. اگرچه دانشجو با چندین سال تحقیق، قاعدتاً یکی از صاحب‌نظران در حیطه مورد مطالعه است، دانش استاد داور نیز قابل کتمان نیست. دومین حیطه مربوط به تسلط به زبان انگلیسی است. به هر حال شما فردی هستید که تسلط‌تان در زبان انگلیسی در سطح پایین‌تری نسبت به استاد داور قرار دارد. مجموعاً این موارد باعث خواهد شد که دانشجو فشار زیادی را تحمل کند. البته این فشار روحی با میزان تسلط دانشجو بر موضوع تحقیق تعدیل می‌شود. واضح است که هرچقدر تسلط شما بیشتر باشد، اضطراب‌تان کمتر خواهد شد. جلسه دفاع من در حضور استاد راهنما، استاد داور دانشکده و استاد داور خارج از دانشگاه برگزار شد. من مطالبم را طی مدت نیم ساعت ارائه دادم و یک ساعت صرف پاسخ به سوالات استادان داور شد. البته لازم به توضیح است که بر حسب قوانین دانشکده ما، استاد راهنما حق دفاع از دانشجو را نداشت و دانشجو می‌بایست خود به تمامی سوالات بدون انتظار دریافت هرگونه کمکی پاسخ می‌داد. البته کلیات موضوع تحقیق بسیار مورد تایید استادان داور قرار گرفت و در برخی از جزییاتی که سوالاتی داشتند، پاسخ‌های خود را ارائه دادم. در نهایت نیز پایان‌نامه من بدون هیچ‌گونه تغییرات کلی، مورد تایید قرار گرفت و موفق به اخذ درجه دکترا در رشته اقتصاد بیمه شدم. اکنون می‌خواهم از این فرصت استفاده کنم و توصیه‌ای به محققانی که در علوم انسانی و به خصوص رشته بیمه مطالعه می‌کنند، داشته باشم. من فکر می‌کنم ما از نظریاتی که توسط اندیشمندان جهانی ارائه می‌شود، بی‌نیاز نیستیم. به هر حال باید با این نظریات آشنا شویم. این بخش را من مرحله اول می‌دانم. در مرحله بعد، باید امکان انطباق نظریات و بومی‌سازی آنها را با شرایط و امکانات کشور بررسی کنیم. از دید من این مرحله، مرحله‌ای بسیار مهم است. ما باید قابلیت آن را داشته باشیم که با تلفیق نظرات‌مان و دانش روز، از زمینه مطالعاتی‌مان حداکثر بهره‌برداری را برای رشد و اعتلای روزافزون کشورمان کنیم.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها