شناسه خبر : 20587 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تحلیل عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان از «جمنا» و میزان تاثیرگذاری آن بر انتخابات

احمدی‌نژاد جمنا را دچار بحران می‌کند

عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان می‌گوید: من چشم‌انداز روشنی در مورد احتمال موفقیت جمنا ندارم. به هر حال در زمان حیات مرحوم محمدرضا مهدوی‌کنی و حبیب‌الله عسگراولادی این امکان فراهم نشد تا این دوستان بتوانند ریش‌سفیدی کنند.

معصومه ستوده
نشست جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) در حالی برگزار شد که تحلیل‌های متفاوتی در مورد آن ارائه شد. از یک‌سو برخی آن را اقدامی برای عرض‌اندام در برابر اصلاح‌طلبان ارزیابی کردند و از سوی دیگر برخی آن را نشانه‌ای از تشکیل جبهه فراگیر اصولگرایان دانستند که به دنبال شکست اقدامات ضروری برای ایجاد اتحاد به منظور دستیابی به یک کاندیدای واحد در انتخابات ریاست‌جمهوری بین اصولگرایان، تشکیل شده است. بررسی اهداف نشست جمنا و تاثیر آن بر روی فضای سیاسی به محور گفت‌وگو با عبدالله ناصری عضو شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان تبدیل شد.

ارزیابی شما با توجه به برگزاری نشست جمنا (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) با حضور سه هزار نفر از اصولگرایان، درست در شرایطی که حدود دو ماه تا برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده است، چیست؟
این نشست، نشستی گسترده بود و از نظر تعداد افراد شرکت‌کننده که در شهر آفتاب دور هم جمع شده بودند، قابل توجه بود.

فکر می‌کنید که مهم‌ترین هدف این نشست چه بود؟
هدف این نشست این بود که یک مرکزیتی در بین اصولگرایان برای اخذ تصمیمات مهم همچون اصلاح‌طلبان به وجود بیاورند. با توجه به اینکه تا برگزاری انتخابات 96 چند ماه بیشتر باقی نمانده است، به همین دلیل اصولگرایان دور هم جمع شدند تا در این مورد تصمیم‌گیری کنند. این نکته را مدنظر قرار بدهید که راهبرد اولیه این است که اصولگرایانی را که احمدی‌نژاد آنها را تکه‌پاره کرده است بار دیگر دور هم جمع کنند.

به نظر شما استراتژی اصولگرایان در انتخابات 96 چه خواهد بود و چه رویکردی را برای حضور خود در انتخابات 96 در پیش خواهند گرفت؟
این احتمال بسیار قوی است که با چند نامزد وارد انتخابات شوند و در نهایت بر روی یک نامزد در روزهای آخر به توافق برسند و استراتژی 92 را اجرایی کنند تا شانس بیشتری در انتخابات 96 داشته باشند.

به عبارتی مدل موفق اصلاح‌طلبان قرار است بار دیگر به کار گرفته شود؟
بله، دقیقاً. همان مدل را به احتمال زیاد اجرایی خواهند کرد.

به نظر شما جمنا با این برنامه‌ریزی، تا چه حد قادر خواهد بود تا به اهداف اولیه خود دست یابد؟
موفقیت زیادی نخواهد داشت. این را با توجه به جبهه و پایگاهی که احمدی‌نژاد دارد، عنوان می‌کنم. به هر حال، احمدی‌نژاد در هیات دفاع از بقایی ظاهر شده و از سوی دیگر آقای رحیم‌مشایی به شورای نگهبان در مورد ردصلاحیت بقایی هشدار داده است. هرچند من تردید ندارم که در شرایط عادی قطعاً آقای بقایی رد صلاحیت خواهد شد. ‌

جریان احمدی‌نژاد قادر خواهد بود تا جریان اصولگرا را دچار بحران کند، به هر حال بر روی برگه‌های زیادی در نشست جمنا، نام احمدی‌نژاد نوشته شده بود؟
فارغ از ردصلاحیت شدت یا تایید صلاحیت شدن بقایی، اطمینان داشته باشید که جریان احمدی‌نژاد نخواهد گذاشت جبهه مردمی یا همان جمنا بتواند با رویکرد منسجمی جریان اصولگرا را به وحدت برساند و اصولگرایان این بار با تعداد زیادی کاندیدا وارد میدان نشوند.

شما این ارزیابی را در مورد اینکه احمدی‌نژاد نخواهد گذاشت جمنا به نتیجه برسد را با توجه به چه شواهدی عنوان می‌کنید؟
با توجه به خروجی جمنا، نامزدهایی که قرار است تا بر روی آنها توافق ایجاد شود باید اعلام کاندیداتوری کنند و در نهایت یکی در عرصه باقی بماند. البته من اطمینان دارم که چند نفر تا پایان مناظره‌ها در عرصه باقی می‌مانند تا فضای نقد و بررسی دولت روحانی بهتر فراهم شود.

من چشم‌انداز روشنی در مورد احتمال موفقیت جمنا ندارم. به هر حال در زمان حیات مرحوم محمدرضا مهدوی‌کنی و حبیب‌الله عسگراولادی این امکان فراهم نشد تا این دوستان بتوانند ریش‌سفیدی کنند.
لیست جمنا را تا چه حد نزدیک به احمدی‌نژاد می‌دانید؟
در لیست منتشر‌شده، تعدادی از وزرای آقای احمدی‌نژاد حضور دارند. اما این نکته را باید مدنظر قرار داد که این افراد از جریان احمدی‌نژاد فاصله گرفته و در واقع یک هویت مستقل دارند. اما آقای احمدی‌نژاد قبل از اینکه پست ریاست‌جمهوری را تحویل بدهد، یک جبهه مستقلی را شکل داده بود. اگر قرار شود تا حامیان احمدی‌نژاد مشخص شوند باید آن را در چهره‌هایی همچون مشایی، بقایی، تمدن، جوانفکر و داوری تعریف کرد. در آقایان رحیمیان و حاج‌بابایی تعریف نمی‌شود. من اطمینان دارم که رویکرد آقای احمدی‌نژاد در این مدت باقی‌مانده تا برگزاری انتخابات به گونه‌ای خواهد بود که جمنا کارکرد اصلی خود را از دست خواهد داد و قادر نخواهد بود به اهداف خود جامه عمل بپوشاند.

به نظر شما اصولگرایان در انتخابات پیش‌رو، دو گزینه یعنی حضور در جمنا یا همراهی با احمدی‌نژاد را باید انتخاب کنند؟
نه، در این میان اصولگرایان عاقل و خردمندی وجود دارند که نماد آنها آقای علی مطهری است. این طیف از اصولگرایان تاکید دارند که باید از آقای روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم حمایت کنند. این جریان در طول چند سال گذشته نماد عقلانیت در جریان اصولگرا بودند.

شما فرض بگیرد که آقای احمدی‌نژاد نتواند در کارکرد این جبهه خللی وارد کند. در این صورت چقدر احتمال دارد که این جبهه بتواند به هدف خود دست یافته و به یک کاندیدای واحد دست یابد؟
اگر اراده حکومتی بر این نکته استوار شود و برای این موضوع پادرمیانی صورت بگیرد، حتماً به یک کاندیدای واحد خواهند رسید. اما این نکته را مدنظر قرار دهید که آقای احمدی‌نژاد ابتدا در بیانیه‌ای اعلام کرد که از یک نامزد خاص حمایت نخواهد کرد. همین بیانیه نشان داد که او جایگاهی را برای خود قائل است در عین حال نامزد مورد حمایت خود را ترغیب کرد تا اعلام کاندیداتوری کند. اگر اراده حکومتی شکل نگیرد من بر این باورم که این جریان و حامیان آقای احمدی‌نژاد به جمع‌بندی نخواهند رسید و مجدداً چند کاندیدا از سوی این جریان وارد عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری خواهند شد. این رویکرد با توجه به تحرکات آقای احمدی‌نژاد به خوبی قابل لمس است که تلاش دارد تا برای آینده سیاسی کشور و آینده سیاسی خود، هویت مستقلی را از جریان اصولگرای سنتی تعریف کند هرچند خود را اصولگرا می‌داند.

به نظر شما جمنا در صورت دستیابی به کاندیدای واحد، آیا شانسی در برابر آقای روحانی خواهند داشت و قادر هستند تا با او به رویارویی بپردازند و به رقیب اصلی وی تبدیل شوند؟
نه، این جریان شانسی در برابر آقای روحانی نخواهند داشت به‌خصوص اینکه بسیاری از اصولگرایان معتدل از آقای روحانی حمایت می‌کنند. این افراد، این نظریه را ارائه می‌کنند که در شرایط کنونی بهتر است تا آقای روحانی بار دیگر رئیس‌جمهور شود و بتواند برنامه‌های خود را به سرانجام برساند. این نکته را نباید فراموش کرد که هر رئیس‌جمهوری که به قدرت برسد، می‌خواهد کار خود را از نو شروع کند اما آقای روحانی کار را شروع کرده و فرصتی می‌خواهد تا برنامه‌های خود را به نتیجه برساند. با توجه به شرایط بین‌المللی و انتخاب ترامپ، این ضرورت اجتناب‌ناپذیر است که آقای روحانی بار دیگر رئیس‌جمهور شوند. البته دوستان اصولگرای معتدل، می‌دانند که نباید طناب ریاست‌جمهوری را به دست فردی بسپارند که این تلقی در جهان به وجود بیاید که پست ریاست‌جمهوری از دست اعتدالیون خارج شده و افراد تندرو بار دیگر در راس مسند قوه مجریه قرار گرفته و قرار است رویکرد تقابل با جهان را در پیش بگیرد. البته انتقاداتی نسبت به عملکرد آقای روحانی حتی از سمت حامیان ایشان وجود دارد اما وضعیت به گونه‌ای است که آنها به جز آقای روحانی به گزینه دیگری فکر نمی‌کنند، چون بر این باور هستند که روحانی بهترین گزینه است که می‌تواند کشور را از این گردنه‌های سخت عبور بدهد.

اگر شما نگاهی به جمنا داشته باشید متوجه خواهید شد که در درون این تشکل تفرق اندیشه و آرا وجود دارد. به همین دلیل اصلاح‌طلبان جمنا را یک تشکل منسجم نمی‌دانند.
به نظر شما جمنا تلاش دارد تا همان نقشی را در وحدت اصولگرایان ایفا کند که آقای مهدوی‌کنی نتوانست آن را اجرایی کند و در نهایت تعداد زیادی از کاندیداهای اصولگرا وارد عرصه رقابت در انتخابات ریاست‌جمهوری شدند؟ با توجه به اینکه این نقش‌آفرینی بر عهده جامعتین گذاشته شده است، آیا جمنا تلاش دارد تا این نقش را از جامعتین سلب کرده و خود بر عهده بگیرد؟
جامعتین به عنوان دو تشکل روحانی، به صورت عملی از عرصه‌های سیاسی فاصله گرفتند. اگر قرار است این دو تشکل حضوری داشته باشند به این دلیل است که جایگاه روحانیت حفظ شود. البته می‌توانند در انتخابات خبرگان ایفای نقش کنند اما در حوزه‌های انتخابات مجلس، ریاست‌جمهوری و شورای شهر نمی‌توانند تاثیرگذار باشند. البته برخی از اعضای این تشکل‌ها در حوزه جمنا حضور فعالی دارند. باور من این است که جامعتین قرار است تا محوریت را به جمنا واگذار کند. من چشم‌انداز روشنی در مورد احتمال موفقیت جمنا ندارم. به هر حال در زمان حیات مرحوم محمدرضا مهدوی‌کنی و حبیب‌الله عسگراولادی این امکان فراهم نشد تا این دوستان بتوانند ریش‌سفیدی کنند. به نظرات آقای مهدوی‌کنی در انتخابات 92 توجه نشد و تعداد زیادی کاندیدا وارد میدان شدند و تعدد کاندیداها در نهایت به سود اصلاح‌طلبان تمام شد و آنها توانستند با یک کاندیدا، نتیجه انتخابات را به نفع خود تغییر دهند.

البته در نشست نهایی جمنا عنوان شد که از همه کاندیداها تعهدنامه‌ای گرفته شده است که در صورت اجماع بر روی یک فرد خاص، سایرین انصراف داده و در عرصه باقی نمانند تا تجربه تلخ سال 1392 بار دیگر برایشان تکرار نشود؟
ممکن است که این دوستان با توجه به تجربه شکست سال 1392 این اقدام را انجام دهند. به هر حال در آن سال مقرر شد تا یک کاندیدای واحد وجود داشته باشد که کاندیداها به این نکته توجه نکردند و همچنان در عرصه باقی ماندند، همچنان که تنها آقای حدادعادل کنار کشید. با این حال فضای به‌هم‌ریختگی در درون اصولگرایان بسیار شدید است و این جریان سیاسی نمی‌تواند در این مسیر موفق شود. شما این نکته را مدنظر قرار دهید که در همین مقطع زمانی بسیاری از این افراد اعلام کردند که حاضر نیستند به نفع دیگری کنار بروند.

با توجه به عواملی همچون شانس بیشتر پیروزی آقای روحانی در انتخابات 96 و قطعیت عدم به توافق رسیدن بر روی یک کاندیدای واحد، این همه تلاش به چه دلیل صورت می‌گیرد؟ آیا هدف این جریان سیاسی عرض‌اندام است یا اینکه استراتژی دیگری را قرار است اجرایی کنند؟
به نظر من این جریان در حال برداشتن گام‌های اولیه بوده و هدف‌شان دست‌گرمی است و اینکه همه توان خود را به کار ببندند تا در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 و مجلس یازدهم در سال 1398، حضور جدی‌تری داشته باشند.

یعنی اعتقاد دارید که این جریان برنامه جدی برای انتخابات ریاست‌جمهوری 96 ندارد؟
به نظر من اراده جدی در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری در میان جریان اصولگرا مشاهده نمی‌شود. در حال حاضر هدف‌شان این است که تمرین و ممارستی در انتخابات 96 داشته باشند و تمام توان خود را روی این مساله متمرکز کردند.

با توجه به میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری که معمولاً حدود ۶۰ درصد است، اگر اصلاح‌طلبان بتوانند یک فضای سرشار از حساسیت را برای شهروندان ایرانی ایجاد کنند، این در نهایت به سود اصلاح‌طلبان تمام خواهد شد.
با توجه به اینکه بسیاری از چهره‌ها از جمله مصباح‌یزدی حضور نداشتند و از طرفی مرتضی آقاتهرانی در اظهارنظری تاکید کردند که آنها تلاش خود را بکنند ما هم تلاش خود را می‌کنیم. با توجه به این پارامترها می‌توان نتیجه گرفت که افتراقی بزرگ و جدی شکل گرفته است؟
این نکته را مدنظر قرار دهید که آقای مصباح‌یزدی در حد قد و قواره یک تشکل سیاسی قرار نمی‌گیرد. او تنها به عنوان یک ایدئولوگ در بین جریان اصولگرایی پذیرفته شده است.

به نظر شما مصباح‌یزدی نسبت به جمنا قرابتی دارد؟
به نظر من او به جریان احمدی‌نژاد بیشتر نزدیک است تا به جمنا.

اصلاح‌طلبان در برابر برگزاری نشست جمنا باید چه رویکردی را در پیش بگیرند. آیا ضرورتی دارد که تغییری در تاکتیک‌های خود اعمال کنند؟
به نظر من اصولگرایان این هدف را داشتند که این جمعیت را بتوانند دور هم جمع کنند و یک ارزیابی نسبت به حامیان خود داشته باشند. به این ترتیب به هدف خود یعنی عرض‌اندام برای اصلاح‌طلبان نائل شدند. با این حال به نظر من این نشست برای اصلاح‌طلبان، چندان واجد اهمیت نیست و به عبارتی مورد توجه قرار نگرفت. وجه افتراق اصولگرایان با اصلاح‌طلبان این است که اصلاح‌طلبان شناخت دقیق‌تری از جامعه دارند. اگر شما نگاهی به جمنا داشته باشید متوجه خواهید شد که در درون این تشکل تفرق اندیشه و آرا وجود دارد. به همین دلیل اصلاح‌طلبان جمنا را یک تشکل منسجم نمی‌دانند. در حالی که اصلاح‌طلبان قاطعانه پشت‌سر آقای روحانی ایستادند و از ایشان با تمام قوا حمایت می‌کنند. همین عامل سبب شده شما شاهد به‌هم‌ریختگی در درون جریان اصولگرا در آستانه برگزاری انتخابات باشید. مگر اینکه اراده‌ای بخواهد این تشکل را به صورت یک تشکل جدی مطرح کند که بتواند فراگیری بیشتری داشته باشد و نقشی شبیه شورای عالی اصلاح‌طلبان را ایفا کند. با این حال من بعید می‌دانم که این اتفاق رخ بدهد زیرا آن وحدت لازم و رهبری که باید وجود داشته باشد، در جمنا مشاهده نمی‌شود.

با توجه به اینکه به محض برگزاری نشست جمنا خط و نشان‌های زیادی برای آقای روحانی در فضای مجازی کشیده شد که با کاهش اقبال عمومی مواجه خواهد شد و رای او کاهش خواهد یافت به نظر شما می‌توان این ارزیابی را داشت که کاندیدای جمنا قادر است تا از میزان رای آقای روحانی بکاهد؟
هر فردی که کاندیدا شده و وارد میدان انتخابات می‌شود به هر حال میزانی از رای را به خود اختصاص خواهد داد. این تجربه در سال‌های 1384 و 1392 تکرار شده است که هر فردی رای خود را خواهد داشت. با توجه به میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری که معمولاً حدود 60 درصد است اگر اصلاح‌طلبان بتوانند یک فضای سرشار از حساسیت را برای شهروندان ایرانی ایجاد کنند، این در نهایت به سود اصلاح‌طلبان تمام خواهد شد. در این وضعیت سبد رای آقای روحانی به‌رغم انتقاداتی که به ایشان وارد می‌شود و گلایه‌هایی که مردم دارند، افزایش خواهد یافت. این به شرطی است که آن شور انتخاباتی در بین مردم ایجاد شود. در این صورت نه‌تنها سبد رای آقای روحانی کاهش محسوسی را تجربه نخواهد کرد بلکه با افزایش روبه‌رو خواهد شد. به هر حال مردم ما حساسیت‌های اجتماعی را درک می‌کنند و نسبت به آن اشراف دارند.

با توجه به کاندیداتوری حمید بقایی و حمایت احمدی‌نژاد از وی، برخی از کارشناسان این تحلیل را ارائه دادند که امکان دارد اصولگرایان به‌رغم وجود اختلافات بسیاری ناچار به حمایت از بقایی بشوند تا پایگاه رای احمدی‌نژاد را جذب خود کنند. شما این احتمال را تا چه حد درست می‌دانید؟
اعتقاد من این است که اگر امثال آقای بقایی و سایر افرادی که در لیست جمنا حضور دارند، توسط شورای نگهبان، تایید صلاحیت شوند، یک تناقض رفتاری در تاریخ فعالیت سیاسی شورای نگهبان به وجود خواهد آمد. به هر حال در مقاطع مختلف افرادی به مراتب باتجربه‌تر و توانمندتر را شورای نگهبان ردصلاحیت کرده است و آنها را از ادامه کارزار انتخاباتی بازداشته است. به همین دلیل پیش‌بینی من این است که آقای بقایی باید بر اساس مشی و رویکردی که شورای نگهبان تاکنون در پیش گرفته است ردصلاحیت شود. فارغ از رویکرد شورای نگهبان باید این اصل مهم را در نظر گرفت که شرایط کشور به گونه‌ای نیست که افرادی همچون بقایی بخواهند سکاندار قوه مجریه شوند. امثال آقای بقایی و بذرپاش و... در شرایط کنونی بسیار کوچک‌تر از آن هستند که بخواهند رئیس‌جمهور شوند. البته این افراد هم تقصیری ندارند، به هر حال اتفاقی که در سال 1384 رخ داد و فردی چون احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور شد، موجب شد هر فردی به خود اجازه بدهد که خویشتن را در راس قوه مجریه تصور کرده و به این منظور اعلام آمادگی کند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها