در یک سال گذشته ثروت در جهان چگونه تقسیم شد؟
مسیر ثروت
موسسه خدمات مالی - بانکداری «کردیت سوئیس»(Credit Suisse)، ششمین گزارش خود را از روند توزیع ثروت در جهان منتشر کرد. این گزارش که جامعترین «گزارش ثروت» در جهان محسوب میشود، حاوی اطلاعات بسیار جدیدی از میزان ثروت خانوارها در سراسر جهان نیز هست. در گزارش امسال «کردیت سوئیس»، ایالات متحده، مطابق سالهای گذشته، با سرعت مثالزدنی، به میزان قابلتوجهی بر ثروت جهان افزوده است. پس از ایالات متحده، شاهد رشد استوار چین در زمینه افزایش ثروت خانوار هستیم. در سایر نقاط جهان، رشد ثروت خانوارها، متاثر از کاهش ارزش پول ملی آنها نسبت به دلار آمریکا، کاهش یافته است. درنتیجه، میزان ثروت در جهان، ۴ / ۱۲ تریلیون دلار کاهش یافته است. سهم داراییهای مالی نیز مجدداً به میزان یک درصد کل ثروت جهان افزایش یافته که این مساله احتمالاً به تفسیر این نکته که چرا نابرابری توزیع ثروت روند صعودی داشته، کمک خواهد کرد.
فروپاشی منطقهای که در جدول شماره 1 شاهد هستیم، نشان میدهد اروپا عامل اصلی ضرر 7 /10 تریلیوندلاری است که این رقم دو برابر ضرر 4 /5 تریلیوندلاری است که ازسوی منطقه آسیا-پاسیفیک، بدون احتساب چین و هند، تحمیل شده است. با این حال، از نظر درصد، کاهش ثروت در اروپا و منطقه آسیا-پاسیفیک نزدیک به هم بوده است. میزان کاهش ثروت در این دو منطقه به ترتیب 4 /12 و 4 /10 درصد بوده گرچه این ارقام بسیار کمتر از کاهش 1 /17درصدی است که کشورهای آمریکای لاتین آن را تجربه کردهاند. شایان ذکر است که از نظر درصدی، چین (با هفت درصد) در برابر آمریکای شمالی (با 4 /4 درصد) در زمینه افزایش ثروت پیشتاز است؛ بخشی از این اتفاق به دلیل این رخ داده که بخشی از پیشرفت آمریکا در کسب ثروت، به دلیل افت کانادا خنثی شده است. جالب اینجاست که وقتی پول ملی این کشورها تقریباً برخلاف نرخهای غالب در اواسط سالهای 2014 و 2015، با نرخهای (میانگین) ثابتی با ارزش میشوند، ضرر و زیان به ثبت رسیده نیز از آنجا رخت بر بسته
است.این افزایش، همراستا و مطابق با افزایش اهمیت داراییهای مالی طی سالیان اخیر بوده که این امر، با افزایش سریع ارزش اوراق بهادار و سهام در آمریکا و سایر کشورهای جهان، به شدت ترغیب شده است. این مساله، همچنین نشاندهنده این حقیقت است که کشورهای دارای بیشترین سهم در داراییهای غیرمالی، اغلب اوقات تحت تاثیر جریانهای مخالف نرخ برابری پولی بودهاند. بنابراین، جزییات جدول شماره 1 نشاندهنده الگوی ثابت و پایداری از الگوی داراییهای مالی در میان کشورهای مختلف نیست. در عوض، به نظر میرسد جریان جهانی از یک منشاء اصلی یعنی رشد داراییهای مالی در اروپا در مقایسه با داراییهای غیرمالی و این حقیقت که داراییهای مالی، کل رشد ثروت در چین را به خود اختصاص داده، سرچشمه میگیرد.
نابرابری منطقهای توزیع ثروت خانوار در سراسر جهان، در جدول شماره 2 بهخوبی هویداست. در این جدول، سهم ثروت خالص در هر منطقه در مقیاس با جمعیت افراد بالغ آن نشان داده شده است. آمریکای شمالی و اروپا، روی همرفته، 67 درصد ثروت خانوار را در اختیار دارند. این در حالی است که در این دو منطقه تنها 18 درصد جمعیت بالغ حضور دارند. از آنجا که جمعیت بیشتری از اروپاییها، سهم بیشتری از ثروت را در اختیار دارند، لذا سهم ثروت جهان در این دو منطقه به تازگی، تقریباً با هم برابر شده است. اما مساله اساسی این نیست بلکه، واگرایی در عملکرد رشد ثروت در سال جاری، آمریکای شمالی را با سهم 37درصدی، در برابر سهم 30درصدی اروپا، پیش رانده است. در هریک از مناطق دیگر، سهم رشد ثروت نتوانسته خود را با سهم جمعیت هماهنگ کند. این کسری در آسیا-پاسیفیک ملایمتر است که البته شامل چین و هند نمیشود. در این منطقه، 24 درصد از جمعیت بالغ جهان حضور دارند که 18 درصد از کل ثروت جهان در اختیار آنهاست. اما در مناطق دیگر جهان،
این عدم توازن میان جمعیت و ثروت به میزان رو به رشدی مشهود است. بهرغم پیشرفتهای قابل توجه و جدی در قرن حاضر، چین 21 درصد جمعیت بالغ جهان را در اختیار دارد اما با وجود این، تنها 9 درصد ثروت جهان در اختیار این افراد است. این نسبت دقیقاً مشابه درصد ثروت به جمعیت افراد بالغ در آمریکای شمالی است. در این منطقه، هشت درصد از جمعیت افراد بالغ جهان حضور دارند که این جمعیت، تنها سه درصد ثروت جهان را در اختیار دارند. این در حالی است که در آفریقا و هند، سهم جمعیت، از سهم ثروت فراتر رفته که این نسبت در این دو کشور، یک به 10 است.
همانطور که نمودار 3 نشان میدهد، تغییرات قیمت سهام و مسکن، تحت تاثیر تغییرات نرخ برابری ارزی قرار گرفته است. نکته جالب اینجاست، صرفنظر از چین، هر کشوری که ارزش پول خود را نسبت به دلار کاهش داده، شاهد رشدی اندک و حدود 1 /0درصدی بوده است. انگلیس شاهد کاهش ارزش هشتدرصدی، کانادا 15 درصد، ژاپن 17 درصد و حوزه یورو شاهد کاهش ارزش 19درصدی نرخ برابری ارزی خود در برابر دلار آمریکا بودهاند. در پایان ژوئن 2015، ارزش روبل روسیه نیز 39 درصد افت کرده اگرچه ارزش این واحد پولی نسبت به افت ماههای اولیه سال خود که اوج آن 51 درصد بود، بهبود قابل توجهی داشته است. پول ملی اوکراین نیز به همین میزان افت داشته است. همچنین، افت ارزش برابری ارزی واحد پول ملی برزیل در برابر دلار هم تشدید شده ضمن اینکه این افت در نیوزیلند، نروژ و ترکیه بیش از 20 درصد بوده است. درمجموع، افزایش ارزش دلار آمریکا در برابر سایر واحدهای پولی، میزان کلی ثروت در جهان را 10 درصد کاهش داده و بیش از نیمی از افزایش ثروت افراد
بزرگسال را از پایان بحران بزرگ مالی جهان تاکنون، از بین برده است.استرالیا و کانادا نیز جزو کشورهایی هستند که میزان ثروت تقسیمشده میان آنها 5 /1 تریلیون دلار کاهش یافته است ضمن اینکه میزان کاهش ثروت در ژاپن بازهم به میزان قابل توجهی کاهش یافته به طوری که ژاپن این بار شاهد ضرر 5 /3 تریلیوندلاری ثروت بوده است. کشورهای بزرگتر و ثروتمندتر در جذب این خسارات موفقتر عمل کردهاند بهخصوص وقتی که در برابر تغییرات نرخ ارزی قرار میگیرند که تاثیر اندکی بر زندگی روزمره آنها دارد. اما در بیان تغییرات درصدی ثروت، بیشترین تمرکز روی کشورهای کوچک است که در آنها رشد و کاهش، به میزان فاحشی رخ میدهد. همانطور که نمودار 5 نشان میدهد، بیشترین رشد ثروت در آمریکا، با شش درصد، اندکی بیش از عربستان سعودی است. با این حال رشد ثروت خانوار آمریکا کمتر از چین بوده که هفت درصد رشد داشته است. در این نمودار، هنگکنگ، با فاصلهای جزیی، یعنی هشت درصد، در صدر نمودار رشد ثروت خانوار قرار دارد که این رشد منعکسکننده رشد قدرتمند ارزش سهام و قیمت مسکن همراه با نرخ ثابت دلار است.
با درنظر گرفتن سرانه ثروت بزرگسالان جهان یعنی 52400 دلار، شاهد تفاوتهای بسیاری در کشورها و مناطق مختلف جهان هستیم. بنابر ارزیابیهای کردیت سوئیس، ثروتمندترین کشورهای جهان که پولدارترین افراد بزرگسال، با ثروتی بیش از 100 هزار دلار را دارند، جزو آمریکای شمالی، اروپای غربی و کشورهای ثروتمند آسیا-پاسیفیک و خاورمیانه هستند. امسال، بیش از حد معمول شاهد تغییر در موقعیت کشورها در ردههای بالا بودهایم. همچنین، میانگین ثروت سوئیس 24800 دلار کاهش یافته و به 567 هزار دلار رسیده است اما سوئیس همچنان تنها کشوری است که در آنجا ثروت سرانه افراد بزرگسال بالاتر از 500 هزار دلار است. با وجود اینکه ثروت سرانه افراد بزرگسال در نیوزیلند از 484 هزار دلار به 400 هزار و 800 دلار کاهش یافته، اما برآوردهای رسمی از دارایی مالی خانوارها در نیوزیلند به شکل قابل توجهی مثبت بوده، بهطوری که این کشور را در ردهبندی امسال و سال گذشته، در رتبه دوم قرار میدهد. استرالیا نیز شاهد کاهش میانگین سرانه ثروت از 422
هزار و 400 دلار به 364 هزار و 900 دلار بوده است اما رتبه قبلی خود یعنی سوم را همچنان حفظ کرده است.در این ردهبندی، ایالات متحده، با سرانه ثروت 353 هزار دلار به ازای هر فرد بزرگسال، با پشت سر گذاشتن نروژ (با سرانه ثروت 321 هزار و 400 دلار)، به رده چهارم صعود کرده است. در این ردهبندی، سوئد با 311 هزار و 400، فرانسه با 262 هزار و 100 و بلژیک با 259 هزار و 400 دلار ثروت سرانه افراد بزرگسال، در ردههای بعدی قرار دارند اگرچه این کشورها نیز شاهد کاهش جدی سرانه ثروت بودهاند. این در حالی است که در انگلیس، شاهد رشد 5300 دلاری ثروت سرانه افراد بزرگسال و رسیدن آن به 320 هزار و 400 دلار و در سنگاپور نیز شاهد کاهش نسبی ثروت یعنی 20 هزار و 900 دلاری و رسیدن آن به 269 هزار و 400 دلار هستیم که بدین ترتیب این دو کشور را با دو پله ارتقا، به ترتیب به رتبههای ششم و هشتم سوق داده است.
میانگین ثروت امسال به 49 هزار و 800 دلار، آمریکا همچنان پشت سر این کشورها قرار
دارد اگرچه ارزش ثروت در این کشور برابر با اسپانیا و دانمارک و بالاتر از آلمانی است که میانگین ثروت در آنجا 43 هزار و 900 دلار است.گروه کشورهای ثروتمند که افراد بزرگسال ثروتمند، با ثروتی بالغ بر 100 هزار دلار را در خود جای دادهاند، در طول زمان، وضعیت تقریباً متعادل و ثابتی در این گروهبندی داشتهاند. ازسوی دیگر، یونان سالهای متمادی، در حاشیه مرزی این گروه قرار داشته و به فراخور تغییر نرخ برابری یورو به دلار، به این فهرست وارد یا از آن خارج شده است. کاهش متوسط ثروت سرانه افراد بالغ یونان به 81 هزار و 300 دلار، این کشور را تقریباً از ردهبندی کشورهای ثروتمند بیرون میراند. علاوه بر یونان، پرتغال نیز با ثروت سرانه 73 هزار و 800 دلاری افراد بزرگسال جایی در این فهرست ندارد. ثروت سرانه افراد بزرگسال در یونان در سال 2007 میلادی، با 136 هزار و 800 دلار، به اوج خود رسید در نتیجه به نظر میرسد سالهای زیادی طول بکشد تا یونان دوباره بتواند به همان سطح ثروت خود تا پیش از وقوع بحران بزرگ مالی دست یابد.
«مرز ثروت»، از 5 هزار تا 25 هزار دلار، به ازای هر فرد بالغ متغیر است که با این تعریف، منطقه وسیعی از جهان، بهخصوص کشورهای به شدت پرجمعیتی نظیر چین، روسیه، برزیل، مصر، اندونزی، فیلیپین و ترکیه را تحت پوشش قرار میدهد. این نوار همچنین اکثر کشورهای آمریکای لاتین نظیر آرژانتین، بولیوی، کلمبیا، اکوادور، السالوادور، مکزیک، پاناما، پاراگوئه، پرو و ونزوئلا و بسیاری از کشورهای حاشیه مدیترانه نظیر الجزایر، اردن، مراکش، تونس و کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را نیز دربر گرفته است. در این نوار همچنین شاهد شمار زیادی از کشورهای خارج از اتحادیه اروپا، نظیر آلبانی، ارمنستان، آذربایجان، بوسنی، گرجستان، قزاقستان، مقدونیه، مغولستان و صربستان هستیم. آفریقای جنوبی نیز که زمانی، هر از گاهی در طبقه ثروت متوسط قرار داشت، اکنون همراه با سایر کشورهای پیشرو در آفریقای سیاه نظیر آنگولا، بوتسوآنا، گینه استوایی و نامیبیا، در طبقه «ثروت مرزی» جا خوش کرده است. سریلانکا، تایلند و ویتنام، همراه با مالزی که
احتمالاً بهزودی به این گروه باز خواهد گشت نیز اعضای احتمالی آسیایی در این طبقه هستند. همانطور که پیشتر هم اشاره شد، کشورهای لیتوانی، لهستان و اسلواکی، امسال به تازگی وارد این گروه شده و به سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا که در این گروه حاضرند، پیوستهاند.
دیدگاه تان را بنویسید