شناسه خبر : 17103 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

نگاهی به نوع همکاری‌های غول‌های انرژی با ایران

غرب و نفت ما

پس از پیروزی جریان «اعتدال و امید» در انتخابات ریاست‌جمهوری و استقرار مهندس زنگنه در وزارت نفت، شرکت‌های بزرگ نفتی اروپایی و آمریکایی آمادگی خود را جهت مذاکره با مقام‌های نفتی ابراز داشته و حتی در حاشیه کنفرانس نفت و گاز لندن مدیران ارشد

index:1|width:50|height:50|align:left سیدحمید حسینی/ عضو شورای سیاستگذاری نشریه
پس از پیروزی جریان « اعتدال و امید» در انتخابات ریاست‌جمهوری و استقرار مهندس زنگنه در وزارت نفت، شرکت‌های بزرگ نفتی اروپایی و آمریکایی آمادگی خود را جهت مذاکره با مقام‌های نفتی ابراز داشته و حتی در حاشیه کنفرانس نفت و گاز لندن مدیران ارشد شرکت‌های نفتی اروپایی ابراز داشتند در صورت لغو تحریم‌ها آمادگی دارند که همکاری نفتی خود را با ایران از سر گیرند. شرکت‌های بزرگ نفتی و گازی دنیا در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سه‌ بخش با ایران همکاری داشته‌اند. الف: شرکت‌هایی مانند شل، توتال، استات‌اویل، اِنی، جی‌جی‌سی ژاپن، هیوندایی و سامسونگ کره به عنوان Developer (توسعه‌دهنده و تامین‌کننده منابع مالی) در بازار نفت و گاز ایران حضور یافته و با عقد قراردادهای بای‌بک (بیع متقابل) نسبت به توسعه میادین نفتی سروش، درود، آزادگان و حوزه گازی پارس جنوبی مشارکت کردند و نتیجه این همکاری، راه‌اندازی 10فاز پارس جنوبی با بیش از 10میلیارد دلار سرمایه‌گذاری و توسعه حوزه‌های نفتی سردشت، درود، سلمان و... و رسیدن ظرفیت تولید نفت ایران به بیش از چهار میلیون بشکه و تولید بیش از 250 میلیون مترمکعب روزانه گاز از عسلویه بوده است و ایران فقط از محل تحویل میعانات گازی فازهای پارس جنوبی (هر فاز روزانه 40 هزار بشکه میعانات گازی) در کمتر از دو سال کل سرمایه‌گذاری صورت‌گرفته را باز گردانده و پس از آن کلیه منافع و درآمدهای آن متعلق به کشورمان بوده است. ب: نوع دوم همکاری ‌ما با شرکت‌های بزرگ نفتی در قالب پیمانکاری و خرید تجهیزات بوده است. یعنی شرکت‌های نفتی اروپایی و آمریکایی در حوزه‌های اکتشاف، حفاری، تولید و تامین تجهیزات و خدمات با ایران همکاری داشته‌اند و این شرکت‌ها به علت برخورداری از تکنولوژی روز دنیا و امکانات سخت‌افزاری همکار وزارت نفت و صنعت گاز و پتروشیمی کشور بوده‌اند. در این بخش می‌توان به شرکت‌هایی نظیر هالیبرتون و اشلون برگر از آمریکا، لینده از آلمان در پتروشیمی و چند شرکت دیگر اروپایی اشاره کرد که تامین‌کننده قطعات یا ارائه‌دهنده خدمات به صنعت نفت ایران بوده‌اند و از این همکاری منتفع می‌شده‌اند. در این قسمت شرکت‌های آمریکایی نظیر GE، وستینگهاوس و سولار با وجود تحریم‌های آمریکا تا سال 2000 با ایران همکاری داشتند و عمده تجهیزات نفت ایران آمریکایی بود.
ج: نوع سوم همکاری در زمینه‌های تجارت نفت و فرآورده‌ها و سوآپ بود که در این زمینه شرکت‌های بزرگ نفتی نظیر شل، بریتیش‌ پترولیوم، توتال، هیوندایی، ویتول، حضور پررنگی در تجارت نفت و فرآورده‌ها داشتند و بعضی از آنان نیز توسط آمریکا جریمه شدند و در سال‌های اخیر مجبور شدند که از بازار ایران خارج شوند و بسیار مشتاق هستند که مجدداً در تجارت نفت ایران حضور یابند و حتی از طریق سوآپ نفت آسیای ‌میانه از طریق ایران نقش بازی کنند. اگر چه تحریم‌ها به عنوان عامل اصلی خروج این شرکت‌ها از بازار نفت و گاز ایران عنوان می‌شود ولی بعضی از کارشناسان و حتی مدیران شرکت‌های اروپایی ادعا می‌کنند که قراردادهای بای‌بک ایران فاقد جذابیت بوده است و آنها از همکاری با ایران متضرر شده‌اند. در این راستا، نگارنده این ادعا را از مدیران شرکت اسنام ایتالیا و بعضی از دیگر شرکت‌های اروپایی شنیده‌ام و آنها مدعی بودند که نفت ایران از سال 1995 توسط آمریکا تحریم شده بود و سرمایه‌گذاری بیش از 20 میلیون دلار با مجازات آمریکا مواجه می‌شد. ولی وقتی که شرکت «کونکون» از سرمایه‌گذاری در حوزه «سیری» ایران توسط کلینتون منع شد، با هوشمندی مهندس زنگنه شرکت‌های اروپایی نظیر توتال و شل اقدام به عقد قرارداد با ایران کردند و سپس سایر شرکت‌های اروپایی و آسیایی به سوی ایران سرازیر شدند و در این مدت حداقل 15میلیارد دلار در صنعت نفت و حدود20میلیارد دلار در صنعت پتروشیمی کشور پروژه اجرا شد. اما از دلایل خروج این شرکت‌ها، سوددهی پایین پروژه‌های بای‌بک ایران بود و لذا در صورتی که درصدد بازگشت مجدد این شرکت‌ها به صنعت نفت هستیم، باید با توجه به قانون جدید وزارت نفت و قانون جدید نفت که راه را برای تجدید نظر در قراردادهای نفتی گشوده است، به طور جدی اقدام کنیم و شاید الگویی که در سال‌های اخیر توسط عراقی‌ها ارائه شده است، راهگشا باشد و این نوع قرارداد که خارجی‌ها در مخزن (PSC) شریک نمی‌شوند ولی در منافع حوزه نفتی و بهره‌برداری از آن تا 25 سال مشارکت خواهند داشت، می‌تواند جذابیت را به قراردادهای نفتی ایران بازگرداند و ما به‌ازای تولید و بهره‌برداری هر بشکه نفت رقمی حدود 5/1 دلار به بهره‌بردار خارجی پرداخت کنیم. لذا تجدید نظر در قراردادهای نفتی و گازی و لغو تحریم‌ها می‌تواند شرکت‌های بزرگ نفتی دنیا را روانه ایران کند و نیاز کشور به سرمایه، دانش ‌فنی، تجهیزات و بازار را تامین کند. ما با وجود سابقه چند ساله در صنعت نفت، فاقد سرمایه کافی جهت توسعه میادین نفتی همچنین دانش روز نفت هستیم و بسیاری از تجهیزات حساس نفت را قادر به ساخت آن نیستیم یا تولید آن در داخل مقرون به صرفه نیست و مجبور هستیم از کشورهای غربی خریداری کنیم و از طرف دیگر تحریم‌ها بازار نفت ایران را با محدودیت جدی مواجه کرده است و بسیاری از مشتریان ایران توسط عراق، عربستان، قطر و ونزوئلا جذب شده‌اند. شرکت‌های نفتی بزرگ دنیا قادرند که این بازارها را مجدداً به ایران بازگردانند. اما نکته‌ای که شاید امروز ذهن کارشناسان نفتی را به خود مشغول کرده توان فنی و مهندسی شرکت‌های ایرانی است که پس از خروج شرکت‌های غربی از حوزه پارس جنوبی کار به آنان سپرده شده است و این شرکت‌ها با هزاران مشقت فازهای 15، 16، 17 و 18 را به اتمام رسانده‌اند و اکنون شرکت‌های اویک، ایدرو، پتروپارس و تاسیسات دریایی و ... توانایی اجرای پروژه‌های بزرگ نفتی در دریا و خشکی را دارند و بازگشت این غول‌های نفتی نباید باعث از بین رفتن این توانمندی شود و باید پیمانکاران ایرانی در اجرای پروژه‌ها نقش پررنگی داشته باشند و هزینه‌هایی که کشور در پنج سال گذشته برای رسیدن به این قابلیت انجام داده است، از بین نرود. در این صورت این حضور می‌تواند میمون و مبارک باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها