شناسه خبر : 15133 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چرا باید با تصمیم شورای پول و اعتبار موافق بود

قدرت رقابت ندارند

بانک‌های فراساحلی از آنجا که در خارج از سرزمین اصلی فعالیت می‌کنند و تابع قوانین اصلی نظام بانکی کشور نیستند، در نتیجه دولت مرکزی و بانک مرکزی هم تضمینی بابت سپرده‌های نزد این بانک‌ها ارائه نمی‌دهند.

index:1|width:45|height:45|align:right بهاءالدین حسینی‌هاشمی/مدیرعامل اسبق بانک‌های صادرات و سرمایه

بانک‌های فراساحلی از آنجا که در خارج از سرزمین اصلی فعالیت می‌کنند و تابع قوانین اصلی نظام بانکی کشور نیستند، در نتیجه دولت مرکزی و بانک مرکزی هم تضمینی بابت سپرده‌های نزد این بانک‌ها ارائه نمی‌دهند. لذا سپرده‌گذاری و سرمایه‌گذاری در این بانک‌ها بر اساس تضامین و قراردادهایی است که بین سپرده‌گذار و بانک وجود دارد. در شرایطی که خود بانک قرار است تضمین‌کننده سپرده‌ها باشد، سرمایه اولیه 25 میلیون‌یورویی مبلغ بسیار ناچیزی است و احتمالاً بخش عمده‌ای از آن باید صرف تامین نیروی انسانی، تجهیزات و نرم‌افزار لازم شود. همچنین همکاری‌های این بانک و ارتباطی که با سایر بانک‌ها می‌تواند برقرار کند کاملاً مرتبط با سرمایه پایه آن است. باید در نظر گرفت که در حال حاضر بانکی که سرمایه اولیه‌اش معادل 25 میلیون یورو باشد هیچ مزیتی برای حضور و رقابت در فعالیت‌های بین‌المللی بانکی و اقتصادی ندارد. ضمن اینکه این سرمایه پایین باعث می‌شود تقاضاهای بسیار زیادی برای راه‌اندازی و تاسیس بانک‌های فراساحلی ارائه شود. همان‌طور که آمارهای اعلام‌شده توسط مسوولان چنین نظری را تایید می‌کند. در این شرایط بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار باید مجوز برای بانک‌های فراساحلی زیادی صادر کند که باعث افزایش ریسک و خطرات احتمالی در آینده است. همچنین این سرمایه پایین ممکن است موجب شود یک فرد حقیقی یا حقوقی با تامین سرمایه اولیه بتواند بانک فراساحلی راه‌اندازی کند و تمام مسوولیت آن را به تنهایی بر دوش بگیرد. بانک مرکزی برای اینکه بانک بتواند با پول و سرمایه مناسب کار خود را شروع کند و بتواند در بازار بین‌المللی رقابت کند، حداقل‌ها و استانداردهایی تعریف کرد که هم ریسک را پایین بیاورد و هم توان مالی بانک‌ها را افزایش دهد. اگر بخواهیم این مطالب را به طور مختصر و به صورت دسته‌بندی ارائه دهیم در چهار مورد کلی به صورت زیر خواهد بود.
1- در حال حاضر بزرگ‌ترین رقیب ما در بازار پولی منامه بحرین است که تمام بانک‌های بزرگ دنیا در آنجا دارای شعب فراساحلی هستند و معاملات پولی بین‌المللی انجام می‌دهند. همچنین در مرکز مالی دوبی هم بانک‌های فراساحلی فعالیت دارند که اگر ما بخواهیم وارد این بخش از بازار پولی شویم باید با آنها رقابت کنیم. بانک‌های فراساحلی در این دو بازار به طور متوسط بیش از 400 یا 500 میلیارد دلار سرمایه اولیه دارند، در بازار پول سهم خوبی برای خود فراهم کرده‌اند، اعتماد کافی را جلب کرده و در حال فعالیت هستند. منطقه آزاد جنوبی ما که در همجواری این مناطق قرار دارد، و ظرفیت بالایی برای فعالیت بانک فراساحلی دارد، با سرمایه اولیه 25 میلیون‌یورویی هیچ شانسی برای رقابت در بازارهای بین‌المللی نخواهد داشت. ضمن اینکه کشور ما در معاملات پولی و بانکی در عرصه بین‌المللی دچار محدودیت است. همچنین ضعیف ظاهر شدن بانک‌ها در این رقابت برای پرستیژ، شهرت و موقعیت کشور خوب نیست. اگرچه به طور دقیق به استدلال بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار برای افزایش شش برابری سرمایه اولیه بانک فراساحلی واقف نیستم اما استنباطم این است که این ایده وجود داشته است تا سرمایه به حدی بالا برود که تاسیس بانک از عهده یک شخص حقیقی یا حقوقی خارج باشد و چند شخص و موسسه در کنار هم قادر به تاسیس بانک باشند. ثانیاً بانک دارای یک کفایت سرمایه اولیه خوبی باشد که بتواند در رقابت با بانک‌های دیگر موفق باشد. ضمن اینکه از اعتراضات بعدی مبنی بر عدم پاسخگویی به تمام تقاضاها جلوگیری شود چون قطعاً با میزان اندک سرمایه اولیه مورد نیاز، تقاضاها برای تاسیس بانک فراساحلی بسیار بالا خواهد رفت. بانک مرکزی احتمالاً در نظر داشته از این طریق اشخاص حقیقی یا حقوقی ضعیف را که احتمالاً تجربه و تخصص لازم را هم نداشتند پیش از ورود به این رقابت سخت حذف کند.
2- مقایسه میزان سرمایه اولیه مورد نیاز برای راه‌اندازی بانک‌های فراساحلی با بانک‌های داخلی سرزمین اصلی با توجه به تفاوت‌های زیاد در قوانین و مقررات حاکم چندان قابل اعتنا نیست. بانک‌های داخلی و محلی مجاز هستند که 10 برابر سرمایه‌شان، سپرده قبول کنند؛ می‌توانند تا هفت یا هشت برابر سرمایه‌شان تسهیلات بدهند؛ اما بانک‌های بین‌المللی تا سه برابر سرمایه قادر به جذب منابع هستند و تا 70 درصد سرمایه می‌توانند تسهیلات بدهند. یعنی در فضای بین‌المللی محدودیت بانک‌ها بیشتر است. تفاوت‌هایی در حد مجاز یا خط مجاز نهایی دادن تسهیلات، قبول سپرده و قبول تعهد با بانک‌های داخلی وجود دارد. ضمن اینکه در بازار داخل و برای بانک‌های داخلی به دلیل تضمین بانک مرکزی، جدا از سرمایه اولیه، نسبت کفایت سرمایه 10‌درصدی تعیین شده است. این باعث می‌شود که بانک‌ها برای حفظ تعادل نسبت دارایی، سپرده و تسهیلات به تدریج سرمایه خود را افزایش بدهند. چون نظام‌های کنترلی وجود دارد که باعث می‌شود حتی اگر سرمایه اولیه مورد نیاز پایین باشد به تدریج و با استمرار فعالیت بانک این سرمایه به اجبار افزایش یابد. ضمن اینکه در بازار رقابتی داخل سرزمین، سرمایه اولیه تمامی بانک‌ها نسبتاً یکسان است اما در بازارهای بین‌المللی بانک‌هایی با میزان سرمایه بسیار بالا فعالیت دارند. برای مثال بانک‌های فراساحلی در بحرین یا امارات فعالیت دارند که سرمایه‌شان بالای یک میلیارد یورو است. در چنین بازاری که صورت‌های مالی بانک‌ها بسیار مهم است، میزان ریسک پذیرفته‌شده و سرمایه نقدی پرداخت‌شده بسیار مهم است، رقابتی صورت نمی‌گیرد و بانک‌های فراساحلی با سرمایه اندک نمی‌توانند وارد رقابت شوند. ضمن اینکه ما در یک بازار رقابتی سراسری تحریم هستیم. اینکه بانکی فراساحلی در عین تحریم با سرمایه بسیار کم و ریسک بالا وارد بازار شود نمی‌تواند موفق به جلب همکاری بانک‌ها، سازمان‌ها و موسسه‌های بین‌المللی مثل صندوق‌های بازنشستگی، صندوق‌های تامین اجتماعی و سرمایه‌گذاری که منابع بسیار بالایی دارند بشود. این صندوق‌ها و موسسات هیچ تمایلی به کار کردن با یک بانک ضعیف ندارند.
3- حضور بانک‌های فراساحلی با این شرایط به بهبود رابطه نظام بانکی کشور با بانک‌های بین‌المللی هم کمکی نمی‌کند. در حال حاضر در داخل کشور بانک‌های بزرگی فعال هستند اما نمی‌توانند وارد همکاری با بانک‌های بین‌المللی شوند چون بزرگ‌ترین ضعف‌شان نداشتن سرمایه کافی است. یعنی نسبت سرمایه به دارایی‌شان بسیار پایین است و بانک‌های بین‌المللی این مساله را نمی‌پذیرند. یعنی فارغ از مساله تحریم هم اگر منصفانه و منطقی نگاه کنیم بانک‌های بین‌المللی ریسک بانک‌های ما را قبول نمی‌کنند. در این شرایط ظهور یک بانک ضعیف تنها می‌تواند بیشتر به مشکلات دامن بزند و بی‌اعتمادی را افزون کند. اگر بانکی قوی با سرمایه بالا شروع به فعالیت کند ممکن است بتواند دستاوردی داشته باشد. برای کشوری که حدوداً بیستمین اقتصاد دنیا از نظر تولید ناخالص داخلی در دنیاست، بانکی با 25 میلیون یورو سرمایه اولیه، یک بانک تک‌شعبه‌ای محلی محسوب می‌شود. بانک‌هایی با این اندازه در آسیای میانه و کشورهای استقلال‌یافته از شوروی سابق حضور دارند اما در عرصه بین‌المللی به کشور کمکی نمی‌کنند. اگر بانک بخواهد در عرصه بین‌المللی بانک قدرتمندی باشد، باید حداقل 200 تا 300 میلیون دلار سرمایه داشته باشد که بتواند یک میلیارد دلار منابع کسب کند و اثرگذار باشد. سرمایه اولیه 25 میلیون‌یورویی سرمایه‌ای بسیار اندک و در حد یک پروژه کوچک است.
4- نکته مهم دیگری که در پایان این یادداشت باید به آن اشاره کنم تخصص مدیریت بانک است. متاسفانه در کشور ما همه تمایل دارند که خودشان بانک داشته باشند چون به دنبال انحصار در بازار پول هستند و می‌خواهند منابع را در سرمایه‌گذاری خودشان هزینه کنند. این گرایش مانند طناب داری بر گردن اقتصاد ماست. مشخص نیست که تقاضاهای موجود برای تاسیس بانک فراساحلی با این سرمایه اندک به چه منظوری است اما در حالت معمول، هدف تجمیع و گردآوری سرمایه برای ساخت برج‌های تجاری است. ما هیچ تجربه‌ای در حوزه بانک‌های فراساحلی نداریم و نیروی انسانی متخصص و کارا برای مدیریت این نوع بانک در اختیار نداریم. اگر قصد بر تاسیس و اداره این بانک‌ها باشد باید دست‌کم از نیروهای متخصص هندی و پاکستانی به عنوان حسابدار، مدیر مالی، بازرس و... استفاده کنیم. این همه، سرمایه‌بر و ریسک‌زاست. اصولاً بانک فراساحلی کاری بسیار تخصصی در صنعت بانکداری است و از نظر من این حجم از درخواست برای تاسیس آن از سوی موسسات داخلی فاقد توجیه است لذا با تصمیم شورای پول و اعتبار مبنی بر افزایش سرمایه اولیه مورد نیاز بانک‌های فراساحلی باید موافق بود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها