شناسه خبر : 14638 لینک کوتاه

دویچه‌بانک

غول گرفتار

به نظر می‌رسد قهرمان بانکداری اروپا فاقد الگوی تجاری مناسب و رسالت کاری باشد. بانک‌های دیگری هستند که اندازه‌ای بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از دویچه‌بانک دارند. برخی از آنها ایمن‌تر و برخی دیگر پرخطرتر هستند اما نمی‌توان هیچ موسسه مالی را این‌گونه فاقد هدف دانست.

به نظر می‌رسد قهرمان بانکداری اروپا فاقد الگوی تجاری مناسب و رسالت کاری باشد. بانک‌های دیگری هستند که اندازه‌ای بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از دویچه‌بانک دارند. برخی از آنها ایمن‌تر و برخی دیگر پرخطرتر هستند اما نمی‌توان هیچ موسسه مالی را این‌گونه فاقد هدف دانست.
از زمان تملیک موسسه بنکرز تراست در سال 1999، دویچه‌بانک جایگاه خود را به عنوان یک بانک سرمایه‌گذاری بین‌المللی تثبیت کرده است. اما رقبای آمریکایی حتی در داخل آلمان آن را راحت‌ نمی‌گذارند. گلدمن‌ساکس اروپایی در واقع همان گلدمن‌ساکس آمریکاست. از زمان بروز بحران مالی درآمدهای دویچه‌بانک روند نزولی داشته‌اند و سال گذشته این بانک اولین ضرر سالانه خود را پس از سال 2008 گزارش کرد. ارزش سهام بانک به کمتر از یک‌هشتم ارزش آن در سال 2007 رسید. اشتیاق و انگیزه کارمندان کاهش یافته و کمتر از نیمی از آنان از کار خود در دویچه‌بانک رضایت دارند.
برخی از آسیب‌های دویچه‌بانک ناشی از عملکرد خود آن نیست. به عنوان مثال این بانک هزاران بانکدار سرمایه‌گذاری مستقر در لندن دارد اما خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا آینده پایتخت مالی این قاره را متزلزل ساخته است. نرخ‌‌های سود منفی به درآمدهای حاشیه‌ای صنعت بانکداری آسیب می‌زند. برخی از مشکلات از قبیل هزینه‌های دادگاهی مربوط به پرونده‌های گذشته با مرور زمان از بین می‌روند. مدیرعامل ایرلندی دویچه‌بانک آقای جان کریان (Cryan) به خاطر راهبرد سختگیرانه‌اش در مورد کاهش هزینه‌ها، فروش دارایی‌ها و تحول کامل نظام فناوری اطلاعات (IT) مورد تحسین و تمجید قرار دارد. اما دو مشکل بزرگ تحول دویچه‌بانک را تقریباً غیرممکن می‌سازد: سطح ناکافی سرمایه و این سوال کلیدی که هدف بانک چیست.
اول به سرمایه بپردازیم. در سال‌‌های پرتکاپوی قبل از بحران مالی بانک‌ها می‌توانستند با پوشش سرمایه‌ای اندک به سرعت رشد کنند اما امروز هیچ چیز برای یک بانک از مقدار سرمایه آن مهم‌تر نیست. دویچه‌بانک در این زمینه بسیار عقب مانده است: از یک طرف زمان زیادی را برای جذب سرمایه صرف کرد و از طرف دیگر مقدار سرمایه آن ناکافی بود. در پایان سال 2015 نسبت اهرمی بانک 5 /3 درصد بود. این نسبت که نشان می‌دهد بانک چه اندازه حقوق مالکانه دارد تا بتواند ضررها را جذب کند در دویچه‌بانک به نسبت بسیاری از همتایان جهانی آن کمتر است. نگرانی‌های مربوط به سرمایه باعث می‌شود سود سهام برای سهامداران کمتر شود و اگر بانک تلاش کند سرمایه بیشتری گردآوری کند آنگاه تعداد سهام بیشتر و ارزش هر کدام کمتر خواهد شد.

کریان و امور اصلی
آقای کریان علاقه‌ای ندارد که برای جذب پول به سرمایه‌گذاران روی آورد.
با توجه به اینکه دویچه‌بانک نمی‌توند سودآوری بیشتری داشته باشد آقای کریان تردید دارد بتواند حتی یک یورو بیشتر از سرمایه‌گذاران بگیرد. قبل از بروز بحران مالی شعار دویچه‌بانک -‌همانند دیگر بانک‌های بزرگ-‌ توسعه و گسترش بود. اکنون بانک‌ها بر توانایی‌های اصلی و مرکزی خود تاکید دارند و بر فعالیت‌های داخلی متمرکز شده‌اند. بانک‌های بزرگ آمریکایی قادرند به مازادهای بزرگ سرمایه جهان اتکا کنند: در مقایسه با بانک‌های اروپا، بانک‌های آمریکایی برای عرضه اولیه سهام در بازار دو برابر کارمزد می‌گیرند. در مقابل بانک‌های اروپایی گزینه‌های دیگری دارند: بارکلیز (BarceLays) ادعا می‌کند که 16 میلیون مشتری خرد در بریتانیا دارد و یوبی‌اس (UBS) و کردیت‌سوئیس به ادارات بزرگ مدیریت دارایی خود افتخار می‌کنند.
اما دویچه‌بانک فاقد این قابلیت‌های ویژه است. حضور آن در بازار خرد آلمان ضعیف است. در واقع دویچه‌بانک قصد دارد با فروش پست‌بانک (که در سال 2010 تملک کرده بود) حضور خود را در صنعت اصلی بانکداری حتی از این هم کمتر کند. اندازه دویچه‌بانک بزرگ‌تر از آن است که صرفاً بخواهد بانک شرکت‌های برجسته باشد و جایگاه آن به عنوان یک پیشرو در عرصه خرید و فروش جهانی اوراق قرضه هنگامی منطقی بود که بانک‌ها می‌توانستند با پول خود ریسک کنند و عملکرد جهانی برایشان کارآمدی بیشتری داشت. اما اکنون بازگشت سرمایه بسیار اندک است.
راه خروجی آشکار نیست. دویچه‌بانک با یک‌چهارم ارزش ظاهری دارایی‌های خالص خود کار می‌کند. اگر این بانک یک شرکت غیرمالی بود تا حالا تجزیه شده بود. اما بانک‌های بزرگ را نمی‌توان بدون ریسک بحران تجزیه کرد. ‌قانونگذاران نمی‌خواهند مسوول چنین کاری شناخته شوند. بنابراین دویچه‌بانک بیشتر یک زامبی است تا یک قهرمان. این بانک نشانه بارزی از یک صنعت ضعیف شده است.

قربانی خروج بریتانیا
بزرگ‌ترین بانک در مستحکم‌ترین اقتصاد اروپا قربانی احتمالی خروج بریتانیا از اتحادیه است. چهار روز پس از رای بریتانیایی‌ها برای خروج از اتحادیه، ارزش سهام دویچه‌بانک تا 27 درصد سقوط کرد و بزرگ‌ترین بانک آلمان با بانک‌های بریتانیایی و ایتالیایی هم‌ردیف شد. ارزش سهام در 7 جولای به پایین‌ترین سطح خود یعنی 36 /11 یورو رسید.
از آن زمان ارزش سهام رو به فزونی گذاشت و به 13 یورو رسید اما سهام دویچه‌بانک هنوز با یک‌چهارم ارزش دارایی‌های خالص آن معامله می‌شود که در مقایسه با همتایان بسیار اندک است. ارزش سهام به نصف ارزش سال قبل و یک‌هشتم ارزش سال 2007 خود تنزل پیدا کرد. در سال 2015 بانک 8 /6 میلیارد یورو ضرر کرد. آقای کریان از همین حالا خانه‌تکانی را آغاز کرده است. او به سهامداران گفت که امسال منتظر فایده یا سود سهام نباشند. خروج بریتانیا از اتحادیه اوضاع را سخت‌تر می‌کند.
آقای کریان در حال تحول سیستم‌های قدیمی رایانه‌ای بانک، بستن دفاتر و حذف 9 هزار شغل است. اما بزرگ‌ترین وظیفه او آن است که پوشش سرمایه‌ای دویچه‌بانک را افزایش دهد. وضعیت کنونی بانک خطرناک نیست اما در این روزهای پرتلاطم مقررات‌گذاران اصرار دارند که بانک‌ها ابزارهای کافی برای مقابله با ضررهای بزرگ را در اختیار داشته باشند. احتمالاً آزمون استرس که این ماه در اروپا اجرا می‌شود نتیجه خوبی برای دویچه‌بانک نشان نخواهد داد که البته بخشی به آن دلیل است که برنامه‌های افزایش سرمایه بانک هنوز لحاظ نشده‌اند.
نسبت حقوق مالکانه به دارایی‌های موزون به ریسک که معیار مهمی برای پایداری است در دویچه‌بانک به 7 /10 درصد می‌رسد. اگر مقررات امروزی در سال 2009 اجرا می‌شد این نسبت 4 /2 درصد می‌شد و در اواسط سال 2012 به 5 /5 درصد می‌رسید. اما با وجود این پیشرفت‌ها دویچه‌بانک هنوز از همتایان خود عقب‌تر است. آقای کریان قصد دارد تا سال 2018 این درصد را به 5 /12 برساند. فروش سهام بانک چینی هواشیا که به زودی تکمیل خواهد شد حدود 5 /0 واحد از شکاف 8 /1 واحدی را پر خواهد کرد. فروش پست‌بانک که فعالیت گسترده‌ای در بانکداری خرد دارد می‌تواند بخش عظیمی از شکاف باقی‌مانده را بپوشاند. اما آقای کریان در این فروش عجله‌ای ندارد. پست‌بانک بیشتر به پذیرش سپرده و وام مسکن می‌پردازد و نرخ‌های بسیار پایین سود در منطقه یورو باعث شده است تا خریداران کمتری جذب آن شوند. بنابراین هیچ منطقی برای عجله در فروش وجود ندارد.
خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رشد اقتصادی قاره را کندتر می‌سازد و نرخ بهره را پایین‌تر می‌آورد و لذا جذابیت پست‌بانک کمتر می‌شود. نرخ بهره پایین افزایش سرمایه دویچه‌بانک از طریق ایجاد دو خط سود را دشوارتر می‌سازد. درآمد خالص حاصل از سود (یعنی تفاوت بین آنچه به سپرده‌گذاران می‌پردازد و آنچه از وام‌گیرندگان دریافت می‌کند) در این بانک در اولین فصل سال هفت درصد کاهش یافت.
کندی رشد اقتصادی اروپا به فعالیت‌های سرمایه‌گذاری دویچه‌بانک نیز آسیب می‌زند. این فعالیت‌ها به همراه سایر بخش‌های صنعت بانکداری در اوایل امسال درگیر آشوب‌های بازار شدند. شاید فصل دوم سال اندکی بهتر بود و هیجان ناشی از خروج بریتانیا تا حدی حجم معاملات را بالا برد اما نیمه دوم سال شاهد عملکردهای ضعیف‌تری خواهد بود. دویچه‌بانک در سال‌های اخیر بر درآمدهای ثابت خود تمرکز کرد و همچنان در صدر فهرست جهانی فروش، معامله و تضمین پذیره‌نویسی اوراق قرضه قرار گفت. طبق گزارش تحلیلگران مورگان استنلی درآمدهای صنعت بانکداری از اوراق قرضه، ارز و کالاهای تجاری در سال‌های 2012 تا 2015 هر سال 9 درصد کاهش یافت در حالی که تجارت سهام هر سال شش درصد رشد کرد. دویچه‌بانک بیش از هر بانک بزرگ دیگر به درآمد ثابت خود اتکا می‌کند.
دویچه‌بانک نگرانی‌های قانونی نیز دارد. بزرگ‌ترین آنها اتهامی است که از سوی وزارت دادگستری آمریکا مطرح شده است و اعلام می‌دارد که قبل از بحران سال 2008 دویچه‌بانک ارزش اوراق بهادار با پشتوانه رهن مسکونی را به‌طور اشتباه گزارش داده بود. سایر بانک‌های بزرگ نیز ادعاهای مشابهی را مطرح کرده‌اند. مقامات آمریکایی و بریتانیایی همچنین بررسی می‌کنند که آیا کنترل‌های ضعیف دویچه‌بانک باعث شد تا پولشویان پول‌های نقد را از روسیه خارج سازند. دویچه‌بانک 4 /5 میلیارد یورو را برای پوشش هزینه‌های قانونی کنار گذاشته است. دردسر بزرگ دیگری که در راه است پیشنهاد مقررات‌گذاران بین‌المللی است که به‌زودی الزامات سرمایه‌ای برای وام‌های مسکن و سایر وام‌ها را تشدید خواهد کرد.
آقای کریان در این ماه اعلام کرد بانک خود را هدفی برای تملیک از سوی دیگران نمی‌بیند. او در این مورد حق دارد: مقررات‌گذاران فکر می‌کنند بانک به اندازه کافی بزرگ هست. او همچنین بیان کرد که دویچه‌بانک قادر است بدون مراجعه به سرمایه‌گذاران به هدف سرمایه‌ای خود دست یابد. او شاید در این مورد هم حق داشته باشد اما نمی‌توان به طور قطع اعلام نظر کرد.
منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید