شناسه خبر : 13551 لینک کوتاه

زندگی اصغر حاجی‌بابا چگونه فیلم شد؟

پنبه تا آتش

گیسو فغفوری
برای دیدن بعضی از فیلم‌ها نباید شک کرد، احتمال پشیمان شدن اندک است. چرا که تجربه‌های قبلی همراه با موفقیت بوده و اهداف و آرمان‌های خالقانش با احترام به انسانیت و امید همراه است. وقتی نام رخشان ‌بنی‌اعتماد و مجتبی میرتهماسب در کنار فیروزه صابر می‌آید اندکی درنگ نمی‌کنید و می‌دانی مجموعه‌ای که آنان آغاز کنند«کارستان» می‌تواند باشد و صاحب اندیشه.

افتخار به ثروت‌آفرینی
در آن شنبه اتاق بازرگانی که فیلم «پنبه تا آتش» رونمایی شد، فضای اکران فیلم «پنبه تا آتش» کاملاً با بقیه آثار سینمایی و مستند فرق داشت. مردان و زنان عضو اتاق به تماشای فیلمی درباره فعالیت‌های اقتصادی یک کارآفرین آمده بودند که با آنچه در این سال‌ها دیده بودند، کاملاً فرق داشت. در روزگاری که اتفاقاً همه چیز برمبنای صفرهای بانکی است، عده‌ای از قدرتمندان عرصه اقتصاد دورهم جمع شده بودند تا نظاره‌گر تلاش یکی از میان خویش باشند که تنها بر مبنای صداقت و اعتقاد و ایمان فعالیت می‌کند و این آشنایی برایشان تماشایی بود.

سوال‌های بی‌جواب
فیلم«پنبه تا آتش» درباره زندگی «علی‌اصغر حاجی‌بابا» است: یک صنعتگر، یک خالق، کسی که تحصیلات دانشگاهی ندارد، هرآنچه یادگرفته متکی برتجربه و اعتماد به انسان بوده است. فیلم می‌تواند برای مخاطب علامت سوال ایجاد کند و چندین پرونده بی‌جواب در ذهنش ایجاد کند: وقتی از خانه فرار کرد، خانواده‌اش چه کردند؟ وقتی برگشت چطور اورا پذیرفتند‌؟ در مدت فرارش چه کرد؟ چه چیزی توانست او را نجات دهد؟ چرا پدرش پنج روضه‌خوان را دعوت می‌کرد که هر پنج نفر یک چیز را می‌گفتند؟ استدلال پدر چه بود؟ چطور این‌قدر راحت می‌شد برایش مغازه خرید؟ آنها پولدار بودند یا براساس اعتبار فعالیت می‌کردند؟ این روزها واقعاً می‌شود این‌قدر راحت کاری را گسترش داد؟

همه ایران خانه ماست
اما حاجی‌بابا و فیلم «پنبه تا آتش» ستودنی بود. به دلیل لحظه‌هایی که خلق کرد تا با نوجوان لحاف‌دوزی آشنا شویم که به دیگران اعتماد و اعتقاد داشت. می‌توان این را در لحظه‌های مختلف فیلم دید. وقتی سرکارگرش می‌گوید یا وقتی گلایه می‌کند که کارگرانی که آموزش داده‌اند از کارخانه رفته‌اند و حاجی‌بابا دغدغه‌اش این است که آیا از مرز هم عبور کرده‌اند یا در ایران هستند و برای این خاک و وطن کار می‌کنند؟ مهم نیست که کجای این سرزمین دانش و اندوخته‌اش را استفاده می‌کند، هرجا باشد برای این خاک و آب است. فیلم امید‌بخش است به چند دلیل ساده: به دلیل حرمت به برادری، مدام نصیحت پدر که برادرها از هم جدا نشوند، تکرار می‌شود. می‌توان در لحظه تصمیم درست گرفت اگر بر موضوع تسلط داشت، لحظه‌ای که برای فرار از به آتش کشیده‌شدن مغازه‌های پنبه و لحاف به آهن‌فروشی پناه می‌برند. می‌توان پولدار شد، از طریق کار شبانه‌روزی، آن هم این روزها که افرادی نظیر بابک زنجانی با استفاده از رانت به سرعت پولدار می‌شوند. هنوز هم می‌توان افرادی را پیدا کرد که به کارگران اعتماد دارند، می‌توان خط تولید ایرانی داشت و به اسپانیا و... جنس مرغوب فروخت. وقتی که از لحظه‌های اعتراض کارگران در اوایل انقلاب گفته می‌شود و اینکه می‌خواستند او یا دیگر روسا را در کوره‌ها بیندازند یا کسی را در بشکه‌ای کردند و درش را بستند و در کارخانه چرخاندند، هنگامی که خود به تنهایی برای اعاده حقش به دادگاه‌های اول انقلاب مراجعه می‌کرد درحالی که کارگران انقلابی در سوی دیگر ایستاده بودند، همه نشان از اعتماد به خود و امید به درستی کاری که می‌کرده دارد.

راز‌های کشف‌شده
«پنبه تا آتش» می‌تواند مخاطب را با رازهای مدیریتی یک کارآفرین صنعتی ایرانی آشنا کند، اینکه بخش خصوصی با تکیه بر کوچک‌ترین اعضای خویش و اعتماد به آنان پیش می‌رود نه براساس تحت فشار قراردادن آنها نظیر اتفاقی که برای کارگران شلاق‌خورده چندماه گذشته افتاد. می‌توان با تکیه به سرمایه‌گذاری و آشنایی با قانون‌های مغفول‌مانده و فراموش‌شده به گسترش صنعت کمک کرد، مطالعه و آشنایی با قوانین اندک است. او از ماجرای بند قانونی در اهدای زمین به کارخانه می‌گوید. برای موفق ‌شدن در واردات و در بازار داخلی نیاز به آماده کردن بازار هست. آمادگی از نوعی که حاجی‌بابا اکنون و پس از 70 سال حضور در بازار توضیح می‌دهد. البته صاحبان صنعت با آن آشناترند. شاید این آرزو هم ممکن باشد و زمانی برسد که «عمل به قوانین» در ایران امکان‌پذیرتر باشد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها