شناسه خبر : 11552 لینک کوتاه

آب کم جو تشنگی آور به دست

ناگزیرهای برجام

index:1|width:40|height:40|align:right داود سوری / اقتصاددان
برای بررسی چرایی محقق نشدن انتظارات ما از برجام فکر می‌کنم مناسب است که این سوال را به سه سوال جزیی‌تر تبدیل کنیم.
1- آیا برجام گریزناپذیر بود؟
2- آیا انتظارات ما از برجام صحیح بود؟
3- چرا نتوانستیم از فرصت‌های بالقوه استفاده کنیم، نگذاشتند یا نتوانستیم؟

دلیل من برای این تفکیک این است که پیش‌بینی می‌کنم در انتها عده‌ای نتیجه‌ای غیر از مقصود پاسخ‌دهندگان بگیرند.
1- آیا برجام گریزناپذیر بود و اساساً باید این موافقتنامه منعقد می‌شد؟ به نظر اینجانب بله، می‌بایست منعقد می‌شد و این واقع‌گرایی دولت بود. اساساً از هنگامی که وارد این مناقشه شدیم انتهایی غیر از توافق متصور نبود حتی اگر به قله دانش هسته‌ای نیز می‌رسیدیم با انسجامی که در جامعه جهانی برخلاف فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان پیش آمده بود لاجرم روزی باید از آن چشم می‌پوشیدیم، چرا که در هر حال به دنیا و مراوده با آن نیاز داریم و نمی‌توان تنها با دانش هسته‌ای زندگی کرد!
2- آیا انتظارات ما از برجام صحیح بود؟ مسلماً خیر، در یک مناقشه شما هنگامی می‌توانید با طرف مقابل به توافقی منصفانه برسید که موضوع به دادگاه ارجاع نشده باشد، وقتی پرونده در دادگاه مطرح شد و قاضی بحق یا ناحق به سود طرف مقابل رای داد دیگر صحبت از موافقتنامه و گرفتن امتیاز بیهوده است. نباید انتظار می‌داشتیم تحریم‌هایی را که سالیان سال آمریکاییان در رویا می‌پروراندند و در فرصتی استثنایی و با سیاست‌های دولت هشتم به آن دست یافتند با کرشمه‌ای از طرف ما به طور کلی فراموش شود. در این زمینه رهبر انقلاب به فراست بارها اعلام کردند که غرب با بهانه‌گیری‌های متعدد دست از عداوتش برنمی‌دارد. بنابراین باید بپذیریم که همچنان در مناقشه هستیم و هنوز به دیپلماسی فعال و هوشمند نیاز داریم.
3- در بعد فنی و اجرایی غرب محدودیت‌ها را برداشته است اما تفکر دولتی ما که فکر می‌کنیم همه چیز با دستور دولت و خواست او انجام می‌پذیرد در آنجا حاکم نیست. شرکت‌ها و بانک‌ها مستقلاً تصمیم می‌گیرند و در این تصمیم‌گیری بیش از هر چیز ملاحظه خود را در نظر می‌گیرند. طبیعی است که شما برای عبور از زمینی مین‌گذاری‌شده حتی پس از مین‌روبی احتیاط کرده و سعی می‌کنید که نفر اول نباشید. اینجاست که لازم است اعتماد و اطمینان به این شرکت‌ها بازگردانده شود. بخشی از آن در خارج از کشور است و بخشی از آن در داخل. آیا نهادها و سیاست‌های داخلی ما برای جلب اعتماد سرمایه‌گذاران و فعالان اقتصادی بین‌المللی آماده شده بودند؟ با عرض تاسف خیر. دولت تمام هم خود را برای برجام گذاشته بود، تو گویی پس از برجام آن 100 میلیارد ادعایی در سبدی تقدیم می‌شود و چند سال باقیمانده را با آن به عافیت می‌گذراند. مشخصاً در مورد صنعت بانکداری اگر بخواهیم صحبت کنیم، چرا یک بانک خارجی باید با بانکی ایرانی که به قول رئیس بانک مرکزی‌اش در شرایط ناپایدار است، مشارکت کند؟ در طول سال‌های متوالی قوانین و ساختار بانکداری عوض شده بود و صنعت بانکداری ما به تدریج از صنعت بانکداری دنیا عقب‌مانده بود اما به دلیل وجود رابطه گذشته بانک‌های خارجی زیاد مته به خشخاش نمی‌گذاشتند و روابط کم و بیش برقرار بود. اما در پی اعمال تحریم‌ها و قطع رابطه، حال آنها رابطه‌ای جدید را می‌خواهند پی‌ریزی کنند و انتظار دارند که با استانداردهای روز دنیا روبه‌رو شوند. استانداردهایی که صنعت بانکداری ما بسیار از آن دور است. قانون مبارزه با پولشویی و استانداردهای آن جهانی است. همانند قوانین ایکائو، مگر سازمان هواپیمایی ما می‌تواند بدون رعایت آنها هواپیماهای خود را در آسمان کشورهای دیگر به پرواز دربیاورد که رئیس سابق بانک مرکزی می‌گوید در ایران پولشویی نمی‌شود چرا که ما مسلمانیم و پولشویی حرام!!!
کوتاه سخن اینکه برجام ناگزیر بود، انتظارات ما از آن زیاد و غیرواقع‌بینانه بود و مثل همیشه برای استفاده از همان اندک امتیازات نیز هیچ تلاشی نکردیم و شاید هم واقعاً بلد نیستیم.

چه باید کرد؟
اما در ادامه چه باید کرد؟ در این مورد باید تاکید کرد واقعاً راه کوتاه‌مدتی نیست. فرض کنیم اصلاً کلیه مشکلات ما از سوی غرب برداشته شود و به ما هم مثل کشور ترکیه نگاه شود، در آن شرایط هم ما در وضعیتی قرار نداریم که از آن پتانسیل‌ها بتوانیم بهره ببریم. دلایل آن هم به عوامل داخلی کشور ما برمی‌گردد. یعنی نهادهای ما به اندازه کافی کارا نیستند، منظورم یک شرکت یا ارگان نیست بلکه مشکلاتی در زمینه‌های قانونی، سیاستگذاری‌های خلق‌الساعه و مبتدیانه و بازارهای انحصاری که از طرف حکومت نیز حمایت می‌شوند، مدنظرم است که هرکدام مشکلاتی را به وجود می‌آورد. در این وضعیت برای یک سرمایه‌گذار خارجی ریسک بالایی دارد که کشور ما را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کند. اکنون خیلی از فعالان اقتصادی خارجی که وارد ایران می‌شوند مشکل ارتباط برقرار کردن دارند. شاید باید کسانی در اقتصاد ما حاضر باشند که به این افراد مشاوره بدهند. این در حالی است که اکنون ما هیچ شرکت معتبری که بتواند به فعالان اقتصادی خارجی مشاوره بدهد نداریم و از این‌گونه مشکلات خیلی داریم.
به عبارتی ممکن است ما یک مغازه خیلی خوب در اختیار داشته باشیم اما اصلاً ویترین مناسبی نداریم. به همین دلیل تاکید دارم که روی این مواردی که اشاره کردم، باید کار بیشتری انجام شود. اینکه ما همیشه بگوییم غرب مقصر است مشکلی حل نمی‌شود.

فرصت همچنان هست
با این حال در این مورد که آیا فرصت برجام هنوز وجود دارد یا نه،‌ باید اشاره کنم که همیشه فرصت وجود دارد. به دلیل اینکه این پروژه‌های سرمایه‌گذاری همچنان هست و فقط ما انجام این پروژه‌ها را به تعویق انداخته‌ایم اما در آینده می‌توانیم از این فرصت‌ها بهره ببریم. قاعدتاً دولت باید به موازات همان تلاش‌های سیاسی که در دوره اجرای برجام می‌کرد، پیش‌بینی می‌کرد که وقتی برنامه برجام اجرا شود، بعد از آن چه اتفاقی خواهد افتاد. باید به موازات آن تلاش‌ها، گروه اقتصادی دولت این زمینه‌ها را فراهم می‌کرد. باید توجه کرد که اقتصاد فقط این نیست که بررسی کنیم وقتی نرخ تورم افزایش پیدا کرد، نرخ رشد اقتصادی و دیگر نرخ‌ها چه تغییری خواهند کرد، بلکه خیلی از مولفه‌های اقتصادی در بازار و شرکت‌ها حضور دارند. دولت ما باید با بنگاه‌ها و شرکت‌ها کار کند و آنها را برای چنین فضایی مهیا کند تا بعداً در آینده از آنها استفاده کند اما ما این اقدام را انجام ندادیم و اکنون هم هرچند جریان آبی وجود دارد اما ما آب‌انباری را برای آن آماده نکردیم که از آن آب بتوانیم بهره ببریم و بعد هم ممکن است این آب قطع شود.
به هر ترتیب ما فرصت‌هایی را از دست دادیم اما در عین حال باید توجه کرد که دولت زمان آغاز اجرای برجام به نوعی در این بحث به ناچار غلو کرد. در آن زمان دولت مجبور بود که این برنامه را جلو ببرد و آن زمان مخالفان این برنامه بسیار قوی بودند و به همین دلیل دولت مجبور بود این غلوها را انجام دهد که شرایط خیلی تغییر خواهد کرد و چه و چه. اما ای‌کاش در کنار این غلوها، فکری هم برای این می‌کرد که درصدی از این موارد مطرح را اجرا کند. به نظرم آن موقع ایرادی نبود، چون که باید موفق می‌شد اما بعد از آن، باید اینها را توضیح می‌دادند. مثلاً اکنون در مورد بحث مبارزه با پولشویی و تنگنایی که نظام بانکی با آن روبه‌رو است، توضیحاتی به مردم داده شود که چرا این مبارزه انجام می‌شود. بالاخره یکسری مواردی وجود دارد که ما باید آنها را رعایت کنیم و مردم اینها را باید بدانند. یک بحث دیگر هم این است که معمولاً این ذهنیت وجود دارد که دولت می‌تواند هر کاری را انجام دهد، در حالی که واقعاً این‌طور نیست یا حداقل اگر در داخل کشور دولت بتواند هر کاری را انجام دهد اما در خارج از کشور فضا این‌طور نیست و بنگاه‌های کشورهای خارجی خودشان در تصمیم‌گیری از استقلال بالایی برخوردارند و به همه مسائل نیز از دریچه سیاست نگاه نمی‌کنند.

دراین پرونده بخوانید ...

  • حسرت فرصت

    عوامل محقق نشدن وعده‌های برجام در گفت‌وگو با رئیس اتاق ایران

    حسرت فرصت

  • آنچه نشد

    چرا برخی وعده‌های برجام محقق نشد؟

    آنچه نشد

دیدگاه تان را بنویسید