شناسه خبر : 13846 لینک کوتاه

رشد سرمایه‌گذاری در بخش صنعت چگونه تحقق پیدا می‌کند؟

آرزوی ممکن

آرمان خالقی /عضو هیات‌مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران
چنانچه نگاهی گذرا به ظرفیت رقابت‌پذیری ایران داشته باشیم، با توجه به تعاریف عرف، رقابت‌پذیری قابلیت‌ها و توانمندی‌هایی است که یک بنگاه، صنعت، منطقه و کشور از آنها برخوردارند و می‌توانند آنها را حفظ کنند تا در صحنه بین‌المللی توانایی افزایش سهم بازار و سوددهی بالا را برای یک دوره طولانی داشته باشند. البته باید توجه داشته باشیم رقابت‌پذیری را باید هم در بعد اقتصاد خرد (سطح بنگاهی) دید و هم در بعد اقتصاد کلان مورد توجه قرار داد. با این پیش‌فرض که لازم است کلیه زیرساخت‌ها و شرایط محیطی کسب و کار برای بنگاه‌های تولیدی فراهم باشد ـ که نیست! و اینکه شاخص اصلی رقابت‌پذیری مبتنی بر توانایی و کسب و کارهای یک کشور در ایجاد درآمدهای صادراتی است به این نکته مهم باید توجه کرد که شیوه تاسیس و شکل‌گیری و رشد و اصلاح ساختار یک بنگاه اقتصادی و استراتژی‌هایی که برای مدیریت و راهبری مالی و اجرایی و به ویژه مباحث مربوط به تحقیق و توسعه و فناوری آن اتخاذ می‌شود، در رقابت‌پذیر شدن آن بسیار اثرگذار است.
هر واحد تولیدی که فاقد این خصوصیات باشد، وقتی که در شرایط رقابتی قرار بگیرد، توانایی رقابت و ادامه فعالیت را نخواهد داشت و بالاخره از دور رقابت و حتی چرخه حیات بازخواهد ماند.
با این اوصاف می‌توان نتیجه گرفت که برای ایجاد خصوصیت رقابت‌پذیری در یک بنگاه اقتصادی باید این موارد را مد نظر قرارداد:
1- مدیران آن باید افرادی حرفه‌ای و کارآمد و برخوردار از انگیزه بالا باشند تا بتوانند سیاستگذاری و برنامه‌ریزی درستی داشته باشند. این مدیران دستمزد و حتی سهم سودی از بنگاه مطالبه می‌کنند که به نسبت مدیران بنگاه‌های غیررقابتی بالاتر است اما در عوض سود بیشتری را نصیب سرمایه‌گذاران شرکت می‌کنند. در حال حاضر چنین مدیرانی که بتوانند کارهای بزرگ در کلاس جهانی را راهبری کنند در ایران قلیل‌اند که باید زمینه تربیت و ظهور این مدیران فراهم شود.
2- در شرایط بازار رقابتی، شرکت‌ها کالاهای خود را با قیمت پایین‌تری عرضه می‌کنند ولی چون هر شرکتی نمی‌تواند در این شرایط فعالیت کند، در عوض شرکت‌های فعال در این بازار با افزایش سقف فروش و تولید انبوه از سود بیشتری برخوردار می‌شوند. در این حالت اندازه بازار بزرگ خواهد بود و در نتیجه بنگاه تولیدی نیز به یک بنگاه با اندازه بزرگ ارتقا خواهد یافت.
3- حضور در بازار رقابتی ایجاب می‌کند که بنگاه تولیدی برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود منابع مالی بیشتری را از طریق سهامداران، سرمایه‌گذاران یا تامین‌کنندگان مالی (مانند بانک‌ها) جذب و تجهیز کند. تفاوت این قبیل بنگاه‌ها با بنگاه‌های غیررقابتی در اینجاست که چون ریسک فعالیتی بنگاه‌های رقابت‌پذیر پایین‌تر است، هزینه‌های تامین مالی آنها هم ارزان‌تر و آسان‌تر است. شیوه عملکرد بانک‌های ایرانی از بوروکراسی پیچیده و کندی و غیرمنعطف بودن تا نرخ‌های بالای سود تسهیلات آن نشان داده است سیستم بانکی ما پشتیبان مناسبی برای تولیدکنندگان ایرانی نبوده و هرگز نمی‌تواند بانی و حامی ایجاد بنگاه‌های اقتصادی رقابت‌پذیر با گستره فعالیت جهانی باشد.
4- اختراعات و نوآوری‌ها باعث می‌شود یک بنگاه بتواند همواره در عرصه رقابت از سایرین پیشی بگیرد و رقابت‌پذیری بالایی داشته باشد. سرمایه‌گذاری یک بنگاه تولیدی در بخش تحقیق و توسعه و نیز خرید فناوری‌های نو به‌رغم هزینه‌بر بودن، منجر به کسب سود بیشتر بنگاه می‌شود. نگاه ارزشی به این مقوله و حمایت جدی از حقوق مالکیت معنوی و صنعتی در کشور، می‌تواند از کپی‌کاری‌ها، سرقت معنوی و نقض حقوق شرکت‌های پیشرویی که در بحث نوآوری سرمایه‌گذاری می‌کنند و از وارد آمدن زیان به آنها جلوگیری کند. این موضوع مهم متاسفانه در ایران بارها و بارها و همه‌روزه ایجاد مشکل می‌کند و به عامل از بین بردن انگیره نوآوری تبدیل شده است.
5- واحدهای تولیدی که در بازار رقابتی حضور داشته باشند با توجه به اینکه در شرایط یکسان و متعادل کسب و کار قرار می‌گیرند، به منظور افزایش سهم بازار و کسب سود بیشتر و عرضه محصولات با قیمت ارزان‌تر و کیفیت بالاتر، ناچار به مدیریت هزینه‌ها و فعالیت‌ها با رویکرد ارتقای بهره‌وری کلیه عوامل در تولید محصولات‌شان هستند. در شرایط رقابتی صرفه‌جویی در زمان و هزینه از مرحله خرید مواد اولیه و تولید تا عرضه و توزیع محصول و در کل گردش سرمایه جاری، بهینه‌سازی مصرف انرژی، ارتقای بهره‌وری نیروی کار، کاهش ضایعات و مواردی از این دست از اهمیت ویژه‌ای برخوردار می‌شوند.
6- در حالتی که شرکت رقابت‌پذیر بوده و در بازارهای رقابتی حضور داشته باشد، همان‌طور که گفته شد از سود بیشتری بهره‌مند می‌شود. چنین شرکتی باید سازوکار پرداخت مزد بر مبنای بهره‌وری را فراهم کند تا کارکنان و کارگران شرکت بتوانند عملاً اثر عملکرد خود را در افزایش بهره‌وری حس کرده و در توفیقات شرکت سهیم شوند و در نهایت با شکل‌گیری حلقه بهبود مستمر فرآیندها و محصولات و بالا رفتن سطوح مزد به نسبت سایر شرکت‌ها، شرکت بر مدار بهره‌وری قرار می‌گیرد. اگر با توجه به اهمیت و الزام مناسب بودن محیط کسب و کار این امکان فراهم شود که در کشور فضای رقابتی ایجاد شده و در این فضا شرایط به گونه‌ای تنظیم شود که فرصت مناسب برای خلق ثروت توسط مردم یعنی بخش خصوصی فراهم شود، در این محیط شاهد شکل‌گیری رقابت سالم و کارآمدی خواهیم بود که واحدهای تولیدی ایرانی در این محیط علاوه بر رقابت با یکدیگر خواهند توانست با رقبای خارجی در بازار ایران نیز به رقابت بپردازند و تداوم این وضعیت، آمادگی حضور و رقابت تولیدات ایرانی را به عنوان کالایی با توان رقابت در سطح بازارهای بین‌الملل فراهم خواهد ساخت. برابر تحقیقات انجام‌شده عوامل موثر بر رقابت‌پذیری در صنایع تولیدی ایران به ترتیب اهمیت عبارتند از: اندازه صنعت، بهره‌وری، ایجاد ارزش افزوده بالاتر در صادرات، نقش نیروی انسانی و قابلیت‌های آن. متاسفانه در صنایع ایران سهم نیروی انسانی در رقابت‌پذیری صنعت بسیار ضعیف بوده است. آنچه می‌شود از این نتایج استحصال کرد این است که اگر قرار باشد صنعت ایران رقابت‌پذیری بالاتری داشته باشد، باید به نقش و سهم سرمایه‌های انسانی و نیز بهره‌وری در صنعت توجه بیشتری معطوف داشت. هر قدر کشور بیشتر از نیروهای تحصیل‌کرده کارآمدتر که آموزش‌های کیفی و کاربردی مورد نیاز بخش صنعت را طی کرده باشند بهره‌مند شود، واحدهای صنعتی نیز خواهند توانست دانش و فناوری روزآمد مورد نیاز خود را بهتر تامین و ارتقا دهند. برابر نتیجه تحقیقات رسمی کارکنان قبل از آموزش با 20 الی 30 درصد توانایی کار می‌کنند و در صورت کسب آموزش‌های کاربردی و ترغیب خواهند توانست 80 تا 90 درصد توانمندی‌های خود را بروز دهند. کاهش ضایعات و افزایش بهره‌وری اولین و واضح‌ترین نتیجه حاصله از این موهبت برای واحد تولیدی خواهد بود. متاسفانه صنعت ما در مقایسه با بازارهای جهانی کوچک و غیررقابتی محسوب می‌شود. برقراری و تداوم شرایط گلخانه‌ای در سال‌های طولانی امکان رشد و رقابت را از صنعت ما سلب کرده و غالباً واحدهای تولیدی ایرانی به دلیل واردات پرحجم کالاهای خارجی ارزان‌قیمت و کم‌کیفیت به بازار ایران و موانع شدید در تجارت خارجی به شرایطی خو کرده‌اند که در آن بنا به جبر بازار و تقاضای مشتری باید کالای ارزان‌قیمت و بی‌کیفیت تولید کنند! تداوم مستمر این شرایط، واحدهای صنعتی ما را به سمتی سوق داده است که از فناوری‌های روز عقب ‌مانده و ماشین‌آلات خطوط تولیدی آنها نیز یا فرسوده شده یا از کیفیت تولید خوب و بهره‌وری بالا برخوردار نیستند.
واقعیت این است که متاسفانه سال‌هاست نه‌تنها از آنچه در بازارهای بین‌المللی به عنوان خلق مزیت رقابتی یاد می‌شود به دور مانده‌ایم بلکه با توجه به سرعت و جدیت رقبا، شکاف فاصله فناوری و رقابت‌پذیری صنایع ما با کشورهای پیشرو روز به روز افزایش می‌یابد.به نظر می‌رسد با توجه به تنوع و گستردگی واحدهای صنعتی ایران که عمدتاً بر مبنای فروض مزیت نسبی ایجاد شده‌اند و با گذشت زمان و تغییر شرایط دیگر از مزیت نسبی گذشته برخوردار نیستند و آنچه پیشتر به آن اشاره شد، آن بخش از واحدهای صنعتی که بتوانند با ارتقای بهره‌وری و توسعه سرمایه انسانی و سایر شاخص‌های مورد نظر نسبت به خلق مزیت رقابتی اقدام کنند، می‌توانند در بازارهای بین‌المللی عرض‌اندام کنند. این بدان معناست که واحدهای تولیدی که به صورت سنتی ایجاد شده و تداوم فعالیت می‌دهند و برنامه‌ای برای رقابتی شدن ندارند، از هم‌اکنون آینده را باخته‌اند. صنایع نوپای مبتنی بر فناوری‌های نو یا همان صنایع پیشرفته و دانش‌بنیان مانند نانو، زیست‌فناوری، فناوری اطلاعات و ارتباطات و چند رشته دیگر که نسبتاً از زیرساخت‌های علمی و فناوری مناسبی در ایران برخوردارند، با مدیریت دانش و برنامه‌ریزی مناسب و هوشمندانه می‌توانند در آینده به عنوان صنایع پیشتاز و رقابتی بین‌المللی مطرح شوند. صنایعی مانند فولاد، خودروسازی، پتروشیمی و نظایر آنها که دولت همچنان به عنوان مالک سهام مدیریتی در مدیریت آنها مداخله می‌کند، چنانچه از این وضعیت خارج و توسط بخش خصوصی مدیریت شوند، می‌توانند با چابک‌سازی سازمانی و تغییر ساختار و افزایش بهره‌وری به سمت رقابتی شدن حرکت کنند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها