شناسه خبر : 7960 لینک کوتاه

نقد «کارزار گل» در گفت‌وگو با عیسی کلانتری

مساله آب را لوثنکنیم

در شرایطی که وضعیت آب در کشور بسیار پرهزینه و مساله‌ساز شده، طرح مسائل هیجانی و بدون استدلال‌های آماری، نوعی انحراف از حقیقت محسوب می‌شود و ما را از اصل ماجرای بحران آب که گریبان کشور را گرفته و دارد خفه‌اش می‌کند، دور نگه می‌دارد.

عیسی کلانتری، وزیر پیشین جهاد کشاورزی شاید اگر اولین کسی نباشد که بحران آب در ایران را هشدار داد، می‌توان گفت جزو اولین کسانی بود که ضرورت کنترل و مدیریت منابع آبی را فریاد زد. او از مصرف آب‌های باستانی پرده برداشت. ما در طول بیش از سه دهه حدود 80 درصد آب ذخیره‌شده خود را بالا کشیده‌ایم. آب‌هایی که آرام‌آرام و طی فرآیندهای هزاران‌ساله به درون رگه‌های داخلی زمین نفوذ کرده بودند. او گفت «از زمان ساسانیان و هخامنشیان تا حدود ۳۵ سال پیش برداشت اضافه از منابع آبی کشور نداشتیم اما در این ۳۵ سال فقط ۱۲۰ میلیارد متر مکعب آب‌های شیرین فسیلی صدها هزارساله را که حدود ۷۵ درصد آب‌های شیرین زیرزمینی بود، مصرف کردیم که حدود ۷۵ میلیارد مترمکعب آن در هشت سال گذشته بوده است؛ یعنی منابع را تاراج کردیم.» حالا بسیاری منابع آبی کشور را غیر قابل بازگشت می‌دانند و از ویرانی آن تا سال‌های سال سخن می‌گویند. برخی نیز راهکارهای مدیریتی می‌دهند و عده‌ای هم کارشان سرزنش مدیریت منابع آبی است و دیگر هیچ. اما در این میان گروه‌هایی هستند که با ایجاد کمپین‌ها و کارزارهایی به جنگ کم‌آبی رفته‌اند. برای مثال گروهی با راه‌اندازی «کارزار گل» در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی تلاش دارد کاری برای منابع ازدست‌رفته آب ایران بکند. به گفته خودشان «کارزار گل نقطه آغازی برای مهار اثرات خشکسالی، خشکیدگی و تغییر الگوی مصرف آب است». این گروه در بیانیه خود نوشته «منتظر نباشیم. یاوری در راه نیست. می‌دانیم کشاورزی ایران هم‌اکنون با مکیدن شیره جان زادبوم ما و مصرف بی‌ملاحظه ته‌مانده منابع آب کشور تداوم دارد. در این دوران تازه شاید لازم باشد برای واداشتن دولت و خودمان به حفاظت از منابع آب ایران محصولاتی را که به بهای خشکاندن و میراندن زیست‌بوم‌های ایران تولید می‌شود، مصرف نکنیم یا کمتر مصرف کنیم.» با این حال اما کسانی هم هستند که این شکل کمپین‌ها را نه‌تنها مفید نمی‌دانند بلکه می‌گویند این راه به بیراهه می‌برد و این رفتارها محصول غلبه احساسات بر عقلانیت است. عیسی کلانتری از آن دسته مخالفانی است که معتقد است: «اینها نوعی انحراف است و ما را از اصل ماجرایی که گریبان کشور را گرفته است، دور می‌کند. ما دچار وضعیت وخیم آبی هستیم و به نظر نمی‌رسد با تحریم محصولات، بتوانیم مصرف آب را کنترل کنیم.»
جناب آقای کلانتری شما دائم نسبت به وضعیت آب کشور اظهار نگرانی می‌کنید و درباره آن هشدار می‌دهید. بیشتر اوقات در رفت و آمد میان مناطق مختلف کشور هستید که در مساله آب گرفتار بحران هستند. در کنار این حساسیت دولتی گاهی گروه‌های غیردولتی به سبب نفوذ معنوی که در جامعه دارند، تلاش دارند به بهبود وضعیت آب در کشور کمک کنند. شما کارکرد گروه‌های غیردولتی در این زمینه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
گروه‌های مردمی نقش بسیار مهمی در آگاه‌سازی جوامع دارند و می‌توانند ابزارهای کمکی مهمی برای دولت‌ها باشند. البته آنها همین‌طور می‌توانند به عنوان یک کاتالیزور هشداردهنده به سیستم‌های دولتی ایفای نقش کنند و دستگاه‌ها را از رفتارهای خلاف توسعه پایدار با اطلاعات و آماری که از منابع موثق به دست می‌آورند، بازدارند. NGOها در مدیریت منابع آب می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای داشته باشند، چراکه مساله آب مساله‌ای ملی و همگانی است. ما هم در شیوه‌های کشت دچار مشکل هستیم، هم در مصرف و هم در مسائل فرهنگی نیازمند بازشناسی آب از سوی مردم و دستگاه‌ها و نهادها هستیم. نقش این نهادهای غیردولتی و کم‌هزینه در راهبردهای مدیریت آب بسیار مهم و اثرگذار است. البته تاکنون هم عملکرد خوبی در حوزه‌های محیط ‌زیستی داشته‌اند.

اخیراً در پی ایجاد حساسیت‌های عمومی بر سر مساله آب، کمپینی به نام «کارزار گل» راه افتاده که از مردم می‌خواهد گل نخرند، تا بالاخره از جایی بتوان مساله بحران آب را همگانی کرد. آیا اساساً کمپین گل می‌تواند به آگاهی در زمینه بحران آب کمکی به جامعه کند؟
واقعیت این است که کارزار گل نه‌تنها نمی‌تواند هیچ کمکی بکند بلکه خود مشکل‌ساز هم هست و این کمپین راه اشتباهی را در پیش گرفته است. ما که نباید محصولات کشاورزی تولید داخل خودمان را تحریم کنیم! بلکه ما باید آب کمتری در تولید مصرف کنیم. باید تکنولوژی پیشرفته در حوزه آب را وارد کشاورزی کشور کنیم تا از مصرف بیشتر بکاهیم. مشکل اساسی ما تولید نیست، بلکه مصرف بی‌رویه است. این مساله امروز منابع آبی کشور را از بین برده است. واقعیت این است که همه محصولات کشاورزی برای زندگی ما ضروری است. بازار ما نه‌تنها به گل بلکه به همه محصولات کشاورزی نیازمند است. ما نیاز داریم خربزه، هندوانه، سیب‌زمینی، گوشت، شکر و‌... مصرف کنیم. اساساً ما به همه چیز نیازمندیم. آن چیزی که باید بیش از هر مساله‌ای در بحران مدیریت آب مورد توجه قرار بگیرد، مساله تکنولوژی مصرف بهینه و کمتر آب است که امروزه در همه دنیا وجود دارد. بسیاری از کشورها مانند ایران با مساله کم‌آبی مواجه هستند و از این تکنولوژی استفاده می‌کنند. به نظر من تحریم گل و مواردی از این دست اساساً نوعی خودزنی و بیراهه رفتن است. مگر می‌شود ما گوجه‌فرنگی نخوریم؟ مرغ و گوشت، خیار و کاهو و گندم نخریم و نخوریم؟ ما باید جلوی اسراف را بگیریم. جلوگیری از اسراف، با مصرف کمتر است، نه اینکه اساساً مصرف نکنیم یا تولید آن را متوقف کنیم. ما باید با اتخاذ سیاست‌های سختگیرانه شخص کشاورز را تحت کنترل قرار دهیم و با تنگ‌تر کردن حلقه کنترل، میزان آب مصرفی وی را مدیریت کنیم. اگر قرار است بحران آب را مدیریت کنیم، باید به درمان مشکلات ریشه‌ای بپردازیم نه اینکه اصل مساله را به انحراف ببریم. این مباحث کمکی به حل مشکلات آب نمی‌کند، بلکه حتی می‌تواند چالش‌های این حوزه را بیشتر هم بکند.

وضعیت تولید گل در ایران چگونه است؟ آیا اساساً در کشور تولیدی صورت می‌گیرد؟ میزان مصرف آب برای تولید محصولی مانند گل در کشور چقدر است؟
طبق آمارهای رسمی حداکثر سرانه مصرفی ایرانیان در طول سال، 20 تا 25 شاخه گل، به طور میانگین است. مصرف سرانه‌ای که رقم ناچیزی است. بر این اساس یعنی سالانه 5 /1 میلیارد شاخه گل در کل ایران تولید و مصرف می‌شود. این یک و نیم میلیارد گل را اگر ما در هر هکتار محاسبه کنیم و از هر مترمربعی حداکثر 10 شاخه گل برداشت کنیم، به طور کلی در هر هکتار 100 هزار گل کاشته و برداشته می‌شود. باید حقیقت را این‌طور بیان کرد که حداکثر در کل کشور 10 تا 15 هزار هکتار از اراضی کشور را زیر کشت گل خواهیم داشت که این مقدار حداقل چندصد هزار دلار صادرات سالانه دارد. یعنی اگر همین مقدار زمین زیر کشت گل برود، در هر هکتار بدون احتساب مصرف داخلی چندصد دلار صادرات برای کشور درآمد به ارمغان می‌آورد. غیر از این، این میزان کشت گل، مصرف داخلی ما را نیز به طور کامل تامین می‌کند و اگر ما همه اینها را کنار هم قرار دهیم متوجه می‌شویم که سطح زیر کشت و میزان مصرف آب برای تولید گل در ایران بسیار ناچیز است. با نگاه به این آمارها می‌توان نتیجه گرفت طرح کمپین تحریمی در مورد چنین محصولاتی فاقد استدلال‌های آماری و اطلاعات دقیق است و بیشتر جنبه هیجانی دارند و دیدی همه‌جانبه به این مسائل وجود ندارد.

آیا طرح این‌گونه مسائل -به گفته شما ناچیز- نمی‌تواند جریان مبارزه با مصرف بی‌رویه آب و شیوع چاه‌های غیرمجاز و کشت‌های پرمصرف و مدیریت‌نشده را به بیراهه ببرد و اساساً صورت مساله را عوض کند؟
اتفاقاً اصل مساله همین است. در شرایطی که وضعیت آب در کشور بسیار پرهزینه و مساله‌ساز شده، طرح این قبیل مسائل، نوعی انحراف از حقیقت محسوب می‌شود و ما را از اصل ماجرای بحران آب که گریبان کشور را گرفته و دارد خفه‌اش می‌کند، دور نگه می‌دارد. ما دچار وضعیت وخیم آبی هستیم و به نظر نمی‌رسد با تحریم محصولات تولید خودمان، آن هم محصولات کم‌مصرف هرگز بتوانیم مصرف آب را کنترل کنیم. اتفاقاً ما نیازمند برنامه‌ریزی دقیق و همین‌طور نیازمند استفاده از ابزارهای فرهنگی برای مدیریت منابع آبی هستیم که برای تبدیل چنین برنامه‌ای به اجرا باید به شکلی همه‌جانبه و با در نظر داشتن همه ابعاد ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به مدیریت آب در کشور بپردازیم.

تولید محصولاتی مثل گل در ایران چگونه است؟ آیا شیوه‌های مدرن و مکانیزه برای تولید گل اعمال می‌شود یا مثل بسیاری از تولیدات کشاورزی از شیوه‌های پرمصرف و اصطلاحاً غرق‌آبی استفاده می‌شود؟ به بیان دیگر آیا ما به شکل سازمان‌یافته و مدیریت‌شده در حال تولید گل در کشور هستیم، یا اینکه گل هم به نحوی سنتی در کشور در حال تولید است؟
در شرایطی که وضعیت آب در کشور بسیار پرهزینه و مساله‌ساز شده، طرح مسائل هیجانی و بدون استدلال‌های آماری، نوعی انحراف از حقیقت محسوب می‌شود و ما را از اصل ماجرای بحران آب که گریبان کشور را گرفته و دارد خفه‌اش می‌کند، دور نگه می‌دارد.

کل گل تولیدی ما در ایران به شکل گلخانه‌ای است. یعنی اساساً شیوه‌ای برای تولید گل در فضای آزاد در ایران وجود ندارد که بتواند با روش‌های غرق‌آبی آبیاری شوند. در گلخانه حداقل 80 تا 90 درصد کمتر از فضای آزاد و باز آب مصرف می‌شود و از آن طرف به همین نسبت محصول گل تولید می‌شود. اساساً مصرف گل در ایران بسیار محدود است و قابل مقایسه با کشورهای دیگر نیست. یعنی در حقیقت اگر گلخانه‌های ما در تمام سال گل تولید کنند، باز هم آب چندانی مصرف نمی‌کنند، چراکه مصرف بسیار ناچیزی داریم. اگر فرض کنیم جمعاً پنج هزار هکتار گلخانه در کشور گل تولید می‌کند، جمعاً میزان مصرف آب آن برابر با 500 هکتار زمینی است که در فضای آزاد زیر کشت رفته است. این رقم یعنی 500 هکتار در مقابل 8 تا 9 میلیون هکتار کمتر از یک در 18 هزار می‌شود. بنابراین چنین درخواست‌هایی که از مردم بخواهیم گل نخرند در حقیقت غیر از لوث شدن اصل ماجرای کمبود آب -که ضرورت تغییر الگوی کشت را زیر سوال می‌برد- هیچ کارکرد دیگری ندارد. ما باید قبول کنیم که یکسری از تولیدات در کشور با شیوه‌های غلط آبیاری می‌شوند. باغاتی در کشور وجود دارند که به صورت غیراستاندارد آبیاری می‌شوند. ما به بسیاری از محصولات کشاورزی نیازمندیم و باید تولید شوند، اما شیوه‌های آبیاری مدرن و منطبق بر شرایط آبی کشور را رعایت نمی‌کنیم و تکنولوژی مرتبط را در اختیار نداریم که باید در این زمینه تحقیقات و برنامه‌ریزی صورت گیرد.

خیلی‌ها معتقدند باید مساله آب را به مساله‌ای عمومی و اساساً بدل به خواستی عمومی کنند. این افراد معتقدند سازمان‌های غیردولتی و کمپین‌ها و گروه‌های داوطلب هم در این میان می‌توانند نقش‌آفرینی کنند. حالا این نهادهای غیردولتی چطور می‌توانند به مدیریت منابع آبی، کاهش مصرف و تغییر الگوهای کشت با استفاده از ابزارهای محدودی مانند تبلیغات و رسانه‌های عمومی و با استفاده از توان انسانی و تخصصی که در اختیار دارند، کمک کنند؟
سازمان‌های غیردولتی با نفوذی که در میان جوامع محلی و مردم دارند می‌توانند در حوزه تبلیغات بسیار کمک کنند. ما الان نیاز به مساله اطلاع‌رسانی دقیق داریم. این گروه‌ها می‌توانند زمینه مدیریت بهتر منابع آبی از سوی دستگاه‌های دولتی را با ایجاد بسترهای اجتماعی مناسب و همین‌طور مشاوره و تبلیغات میان مردم و دستگاه‌های اجرایی و توسعه‌گرا ایجاد کنند و خود نقش واسطه‌ای را ایفا کنند. سازمان‌های مردم‌نهاد باید شیوه‌های صحیح آبیاری را تبلیغ کنند. مضرات هرز‌آب‌ها را در میان مردم و گروه‌های مرجع و گروه‌های هدف تشریح کنند. اینکه منابع آبی به چه شیوه‌هایی هدر می‌روند تا به این وسیله آب کمتری از سوی مردم و نهادها و سازمان‌های توسعه مصرف شود. این گروه‌ها با توان مردمی و بسیج عمومی که دارند می‌توانند به مردم کمک کنند تا بدانند چطور می‌شود مصرف مواد غذایی زائد نداشته باشند. اینکه مردم چطور از مواد غذایی خود به بهترین وجه استفاده کنند تا از دورریز مواد جلوگیری شود. در نهایت می‌توان به این شیوه‌ها از مصرف بیشتر و در نهایت تولید بیشتر جلوگیری کرد. مساله‌ای که خود نیازمند مصرف آب بیشتری در همه عرصه‌های تولیدی در کشور است. باید به مردم یاد بدهند که می‌توان به اندازه کافی خورد، ولی اسراف نکرد، می‌توان به اندازه کافی مصرف کرد اما مصرف‌گرا نبود و مواد خام و اولیه و همین‌طور مواد تولیدی کشور را ضایع نکرد. این کارها و تبلیغات در این حوزه خود بزرگ‌ترین کمک به مدیریت منابع آبی کشور است. باید توجه داشت که مصرف آب در همه ابعاد زندگی غیر از کشاورزی وجود دارد و این گروه‌ها باید سردمدار مدیریت و کنترل و تبلیغات برای مدیریت صحیح منابع آب باشند و خود افراد صرفه‌جو و قانعی باشند و با تبلیغ الگوهای بهتر و شیوه‌های صحیح مصرف مردم را راهنمایی کنند، وگرنه این شیوه‌های ایجاد کمپین برای تحریم آن محصول یا این محصول راه به جایی نمی‌برد و اساساً طرفداری ندارد و به عقیده بنده نوعی بیراهه رفتن از مسیر اصلی است.

فعالان جامعه مدنی علاقه‌مند هستند که به حل مساله آب کمک کنند. چطور می‌توان آنها را در مسیری قرار داد که از لوث شدن ماجرا پرهیز کنند؟
جامعه مدنی و گروه‌های طرفدار محیط‌ زیست و فعالان مسائل اجتماعی برای کارکرد بهتر و صحیح‌تر و اثرگذاری بیشتر باید آمار و اطلاعات سالم‌تر و اعداد و ارقام دقیق‌تری در اختیار داشته باشند. این گروه‌ها باید به منابع تحقیقاتی دسترسی آسان‌تری داشته باشند. اطلاعات دقیق می‌تواند پژوهشگران و منتقدان را در نقد بهتر وضعیت کمک کند. من معتقدم نباید با مسائلی با این درجه اهمیت احساسی برخورد کنیم. واقعیت این است که رویکردهای احساسی به مسائل مهم وضعیت کم‌آبی و بی‌آبی و خشکیدگی در کشور را بهتر که نمی‌کند هیچ، بدتر هم می‌کند. باید احساسات را کنار گذاشت و با عقل و منطق با مسائل برخورد کرد و بی‌شک با منطق و با بردباری بسیاری از مسائل حل خواهد شد.

گروه‌های غیردولتی و کارشناسان نگران این وضعیت، در چه حوزه‌هایی برای مدیریت منابع آب می‌توانند اثرگذار باشند؟ کمک آنها بیشتر در چه مواردی به احیای منابع از دست‌رفته یا لااقل کنترل وضعیت موجود و جلوگیری از وخیم‌تر شدن شرایط، یاری می‌دهد؟
مهم‌ترین مساله تغییر شیوه کشت در ایران است. اینکه محصولات کشاورزی با مصرف آب کمتری تولید شوند مهم‌ترین مساله است. ما هر چه برای مصرف کمتر برای تولید تبلیغ کنیم کم کار کرده‌ایم. اما اینکه جلوی تولید را بگیریم یا علیه تولید و مصرف تحریم ایجاد کنیم، کاری غیرمنطقی است که انجام می‌دهیم.

پرمصرف‌ترین محصولات کشاورزی از لحاظ میزان دریافت آب، در ایران چه محصولاتی هستند؟
بسیاری از باغات در کشور به دلیل اجرای شیوه‌های غلط آبیاری که عمدتاً شیوه‌های غرق‌آبی هستند، مصرف بسیار بسیار بالایی دارند. انواع باغات سیب، خرما، یونجه و‌... بسیار وضعیت مصرف آب وخیمی دارند. چغندرقند آب زیادی را مصرف می‌کند. می‌توان گفت تولید گوشت گاو یکی از پرمصرف‌ترین تولیدات وابسته به کشاورزی در ایران است، چراکه برای تولید هر کیلو گوشت گاو 15 هزار لیتر آب مصرف می‌شود. به عبارت دیگر گوشت گاو یکی از پرمصرف‌ترین محصولاتی است که آب‌های شیرین ایران را هدر می‌دهد. البته در زراعت؛ چغندرقند، نیشکر، خرما، سیب‌زمینی، برنج و... نیز محصولاتی هستند که منابع آبی ایران را با شیوه‌های غلط مصرف کرده و می‌کنند.

این مصرف بالا و این تولیدات به لحاظ پراکنش جغرافیایی در چه مناطقی از کشور هستند؟
این تولیدات در همه مناطق کشور پراکنده هستند. البته به نظر می‌رسد کشت خرما در جنوب و برخی از مناطق کویری متمرکز است. چغندرقند اغلب در آذربایجان غربی تولید می‌شود. دوسوم شکر در خوزستان تولید می‌شود که مصرف بسیار بالای آب دارد. مزارع یونجه و سیب‌زمینی در کل ایران پراکنده هستند و بسیار پرمصرف هستند. برداشت برنج که دوسوم آن در شمال است هم یکی از آب‌برترین محصولات کشاورزی است. البته باز هم تاکید می‌کنم که تولید گوشت گاو را باید خیلی جدی گرفت چراکه هم در همه کشور پراکنده است و هم بالاترین مصرف را به خود اختصاص می‌دهد و باید به نوعی وضعیت تولید آن در کشور مورد بازبینی قرار گیرد.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها