شناسه خبر : 38506 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اثر مزمن فقر

وضعیت بد اقتصادی چگونه بر رفتار انسان‌ها اثر می‌گذارد؟

 

فاطمه صالح/ متخصص روانپزشکی

تاثیر مولفه‌های مختلف عوامل محیطی، اجتماعی- اقتصادی و ژن، بر ذهن و رفتار انسان بحث دیرینی است. هم‌اکنون، اثر کروناویروس بر دنیا و اقتصاد جهان، اختلال در چرخه اقتصادی، مفروضات و مناسبات فردی و اجتماعی، مشاغل و تغییر چشم‌اندازها و در نتیجه، نحوه رفتار فردی و اجتماعی مشهود بوده و البته نیازمند تحقیقات و بررسی‌های آینده است.هر تغییر یا بحرانی در زندگی، موجب برانگیختن واکنش‌های دفاعی و پاسخ‌های هیجانی و تغییر در رفتار می‌شود. زمانی که این تغییرات مزمن شده یا به درازا بینجامد، سیستم سازگاری در مغز نیز فعال می‌شود. زمانی که از وضعیت بد اقتصادی فرد یا جامعه‌ای سخن گفته می‌شود، شرایط حاد و گذرا تاثیر متفاوتی از شرایط دائمی و مزمن در فرد یا اجتماع دارند. در شرایط ناگهانی و گذرای وخامت اقتصادی، فرد با احتیاط بیشتر در تلاش است تا جوانب مشکل را بسنجد و شاید در برخی مواقع در تصمیم‌گیری‌ها عاقلانه‌تر هم رفتار کند و کمتر به اقدامات پرریسک بپردازد. در حالی که وقتی شرایط بد اقتصادی به درازا کشیده و این استرس مزمن شود، با اثراتی که بر سیستم مغز و شناخت می‌گذارد قدرت تصمیم‌گیری و تحلیل مسائل مختل می‌شود.شاید بتوان فقر را بیماری مزمنی دانست که بستر انواع ابتلاهاست. در یک نوع از نگاه، فقر تهدیدی برای رفع نیازهای اولیه مانند غذا و مسکن است. آستانه فقر نیز حداقل درآمد برای زندگی در نظر گرفته می‌شود.در فقر مزمن، آسیب‌ها در نواحی مغزی گزارش شده است؛ از آن جمله می‌توان به کاهش رشد هیپوکامپ که در یادگیری و حافظه نقش داشته، کاهش حجم آمیگدال که در تنظیم و مدیریت هیجان دخالت دارد و کاهش ضخامت کورتکس و بخش پیش‌پیشانی که در ادراک و تصمیم‌گیری و مدیریت استرس نقش دارند، اشاره کرد.با نگاهی به جوامعی که در سطوح بالا یا پایین اقتصادی قرار دارند، ارتباط میان سطح درآمد و بهره‌گیری از منابع آموزشی، بهداشتی، درمانی، رفاهی و تفریحی روشن است. کودکی که در وضعیت بد اقتصادی رشد می‌کند از سطح طبیعی آموزش، تعامل با محیط و استفاده از امکانات رفاهی و تفریحی فاصله دارد و احتمالاً محیط آرام و امنی را تجربه نمی‌کند و در معرض انواع آسیب‌ها و تروماها نیز قرار می‌گیرد. احتمالاً عملکرد شناختی، هوشی و هیجانی ضعیف شده و اعتمادبه‌نفس تحت تاثیر قرار می‌گیرد. برای رشد هوش و عملکرد شناختی، بازی و تعامل کودک با محیط غنی و ارتباط موثر با والدین (والدینی که در سلامت هستند و از آرامش و امنیت اجتماعی و اقتصادی برخوردارند) لازم است. پس مغز کودکی که محروم از ارتباط موثر با والدین است، در وضعیتی پایین‌تر از سطح بهینه آداپته یا سازگار می‌شود. ولی باید توجه داشت که عادت و فرم گرفتن زندگی با وضعیت بد اقتصادی و هماهنگی با فقر، خود به نوعی ممکن است موجب سرایت و انتقال فقر در طول زمان و انتقال به نسل‌های بعدی شود. همچنین، احتمال بروز اختلالات سلوک و رفتاری و بیش‌فعالی و عدم تمرکز (ADHD)، بالا می‌رود. در صورت ابتلا و درگیری به این اختلالات روانشناختی نیاز به درمان و جلسات کاردرمانی متعدد است که خود هزینه‌بر است و در نتیجه به افزایش نگرانی، ترس و اضطراب در فرد و خانواده دامن می‌زند. در مورد ADHD لازم به ذکر است که محیطی آرام، دور از تنش، هماهنگی والدین و نظم و انضباط خاصی باید برای کودک فراهم شود. ضمن اینکه، بعضی از روش‌های جدید و تکنولوژی‌های امروزه در کنترل اضطراب و این دسته از اختلالات موثرند؛ چنین شرایط بد اقتصادی که والدین به ناچار و ناگزیر از عدم بهره‌گیری از امکانات درمانی هستند بر رفتار ترس، اضطراب و نگرانی آنها می‌افزاید. چنین افرادی در صورت ابتلا به بیماری، متحمل پرداخت هزینه درمان و دارو خواهند بود که به ناچار از آن غفلت می‌کنند.در شرایط بد اقتصادی با حس عدم کفایت، کاهش توان پاسخگویی به نیازهای خانواده، اشتغال و ساعات کاری بیشتر و اوقات دور از خانواده، نپرداختن به مسائل مهم‌تر تغذیه و بهداشت خواب، عدم توجه به روابط کیفی در خانواده و تنها با پرداختن به جبران ضعف مالی، گویی زندگی از کنترل خارج می‌شود. حتی به‌طور غیرمستقیم شرایط خاص اقتصادی، فرد را غافل از تحرک فیزیکی می‌کند و همین کم‌تحرکی، رخوت و رفتارهایی کسالت‌بار به دنبال دارد. بنابراین، نوعی درماندگی آموخته‌شده، خشم و حتی رفتارهای ضداجتماعی، جرم و جنایت و طلاق عارض شده، میزان بروز افسردگی و اضطراب بالاتر رفته و گاه، رفتارهای خرافی هم شکل می‌گیرد! فردی که مدام نگران آینده است و دچار ترس از اینکه قادر به محافظت و مراقبت از خود و خانواده خود نیست، امید به آینده را از دست داده و به این ترتیب امکان بروز ژن‌های معیوب در زمینه بیماری‌های عصبی-روانی بالا می‌رود. چنین افرادی در شرایط بحرانی حتی ممکن است به رفتارهای پرخطر به جهت فرار یا آرامش گذرا و لحظه‌ای دست بزنند، از مصرف سیگار تا مواد روان‌گردان. شرایط بد اقتصادی با مشکلات تغذیه‌ای که به دنبال دارد، مانند کاهش مصرف ویتامین‌ها، پروتئین کافی، نقص آهن دریافتی، منابع روی، امگا 3 و ب12 به‌طور غیرمستقیم بر یادگیری، تمرکز و رفتار اثر می‌گذارد. از طرف دیگر، فردی که در بحران اقتصادی است، قادر به تهیه مسکن مناسب از نظر بهداشتی در مکان‌های امن نبوده و چه‌بسا در مکان‌هایی نزدیک کارخانه‌ها و فضاهای آلوده به سموم مانند سرب سکونت گزیند و موجب بروز اختلالات رفتاری و یادگیری و کاهش بهره هوشی شود.در حالی که به وضوح، جوامع با سطح اقتصادی بالاتر شادتر هستند، بررسی‌ها نشان داده است که با افزایش سطح درآمد، میزان شادی و حال خوب بالاتر نرفته و این رابطه خطی نیست! شاید در مقابل بتوان انتظار داشت که سطوح پایین‌تر اقتصادی هم قاعدتاً رابطه خطی با حال بد یا ناخوش نداشته باشد. آیا هرچه فقیرتر، بدحال‌تر؟! در هر حال، اقتصاد پویا و باثبات و از آن مهم‌تر عدالت اقتصادی و همچنین نبود شکاف عمیق بین سطوح درآمدی و دودستگی فقیر و غنی در جامعه، مهم و تاثیرگذار است. به عبارتی، نابرابری و عدم توازن در سطوح اقتصادی جامعه موجب حس بیگانگی، رفتارهای خشونت‌بار و احساس تحقیر در اقشار فقیر جامعه می‌شود.و اینجاست که نقش سیاستگذاران و دولت‌ها در تامین و تعیین کف درآمدی و اقدامات حمایتی، با توجه به درنظرگیری ریسک تاثیر شرایط بد اقتصادی بر رفتارها و روابط بین فردی و اجتماعی، از طرفی، و تمرکز بر عوامل دیگر موثر در رشد، امنیت، آرامش و فراهم کردن اسباب شادی در جامعه، از طرفی دیگر، دوچندان می‌شود. وظیفه دولت در شرایط بد اقتصادی، پوشش قوی بیمه درمانی و تامین حداقل مفید برنامه غذایی برای قشر آسیب‌دیده در جهت جلوگیری از عوارض پیش‌رو است. ضمن توجه به این نکته که هر فرد و خانواده‌ای با در نظر داشتن اثرات درازمدت شرایط بد اقتصادی، می‌تواند راه‌های جانشین و اقدامات موثری برای حفظ قدرت سازگاری، صبر، امید و انگیزه و نوآوری اتخاذ کرده و به نوعی در خود و خانواده خود تزریق کند!در مورد بیماری‌ها یا اختلالات روانی، از آنجا که هر یک از عوامل زیستی، تاثیر ژن، هورمون‌ها، سیستم ایمنی، سیستم عصبی، روانشناختی و عوامل محیطی و اجتماعی نقش دارند، بنابراین صرفاً فقر یا عوامل اقتصادی باعث یا مانع بروز بیماری یا اختلالات روانی نیست! آگاهی، پیشگیری، مراقبت و برنامه‌ریزی در سطح فردی و اجتماعی، درمان و توانبخشی و بهره‌گیری از علم روز و واکاوی نتایج بررسی‌ها و تحقیقات در سطح بین‌المللی، لازمه پیشرفت هر جمعی است.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها