شناسه خبر : 34012 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

کابوس یک ویروس

آیا دانشمندان به پایان کابوس کرونا در آینده نزدیک امیدوارند؟

جهان در تسخیر کروناست. مردم در ملال خانه‌نشینی گرفتار شده‌اند، هزاران نفر روی تخت‌های بیمارستانی با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند، پرسنل درمانی و پزشکان از جنگ نفس‌گیر با بیماری که درست آن را نمی‌شناسند و راه غلبه بر آن را نمی‌دانند به تنگ آمده‌اند، روح و روان جامعه زخمی و آسیب دیده است و بدتر از همه، اقتصاد بحران‌زده جهان دارد به کما می‌رود! تا لحظه نگارش این یادداشت آمار مبتلایان به کووید 19 از یک میلیون و 400 هزار نفر فراتر رفته و دست‌کم 82هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند.

مولود پاکروان/ نویسنده نشریه

جهان در تسخیر کروناست. مردم در ملال خانه‌نشینی گرفتار شده‌اند، هزاران نفر روی تخت‌های بیمارستانی با مرگ دست‌وپنجه نرم می‌کنند، پرسنل درمانی و پزشکان از جنگ نفس‌گیر با بیماری که درست آن را نمی‌شناسند و راه غلبه بر آن را نمی‌دانند به تنگ آمده‌اند، روح و روان جامعه زخمی و آسیب دیده است و بدتر از همه، اقتصاد بحران‌زده جهان دارد به کما می‌رود! تا لحظه نگارش این یادداشت آمار مبتلایان به کووید 19 از یک میلیون و 400 هزار نفر فراتر رفته و دست‌کم 82هزار نفر جان خود را از دست داده‌اند. کرونا البته، افسانه‌های بسیاری ساخته و واقعیت‌های بسیاری را به رخ جهان کشیده است. هرچه هست ویروس خفاشی که در کاسه سوپ چینی‌های ووهان سرو شد، حالا خود را به ریه‌های صدها هزار نفر در سراسر جهان رسانده و سیستم‌های پزشکی و درمانی دنیا و سیاستگذاران و رهبران را مستاصل و سرگردان کرده است.

هر روز یافته نیمه‌تاییدشده‌ای یا امید از مردم می‌گیرد یا آنها را به رسیدن پایان روزهای سخت امیدوار می‌کند. اخباری که گاهی در کمتر از چند ساعت تکذیب می‌شود. نگرانی‌ها پایان ندارد. گاهی هوا را مسبب انتقال بیماری معرفی می‌کنند و مردم به استفاده از ماسک دعوت می‌شوند؛ گاهی هم از هوا سلب مسوولیت می‌کنند و ماسک‌هایی که حالا کمیاب‌ترین کالای بازارهای جهانی هستند، در مبارزه با بیماری بی‌فایده به نظر می‌رسند. حدس و گمانه‌زنی‌ها ادامه دارد. حالا چینی‌ها نگران‌اند که مدفوع مبتلایان نیز عامل انتقال بیماری باشد یا ویروس در بزاق مبتلایان تا 14 روز زنده بماند. از سوی دیگر سازمان‌های بین‌المللی بسیاری از برنامه‌های خود را به تعویق انداخته‌اند؛ واکسیناسیون وبا، حصبه و سرخک در کشورهای توسعه‌نیافته به دلیل ترس از شیوع کرونا به حال تعطیل درآمده و بر نگرانی کارشناسان افزوده است. ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور اپیدمی سرخک نسلی از بچه‌های آفریقایی را از پای در بیاورد. کرونا نه‌فقط دانشمندان، که جهان را دچار سرگیجه کرده است!

در این وانفسا بی‌شک سناریوهای خوش‌بینانه و پیش‌بینی‌های امیدوارکننده می‌تواند کمک بزرگی باشد. وقتی گزارش پژوهش دانشگاه آکسفورد را می‌خوانید دلتان می‌خواهد آن را باور کنید. این مطالعه نوعی از فرضیه «نوک قله یخ» است که پیشنهاد می‌کند عمده موارد ابتلا به کرونا بسیار ملایم هستند و به همین دلیل فرد مبتلا حتی متوجه آن نمی‌شود و مقامات نیز ردی از آن در گزارش‌ها نمی‌بینند.

اگر فرضیه این پژوهش درست باشد بسیاری از ما -و احتمالاً اغلب مردم جهان- در حال حاضر میزبان کووید 19 هستیم و احتمالاً تا حدی ایمنی پیدا کرده‌ایم. اگر درست باشد قرنطینه و تعطیلی کشورها نقش ارزشمند و موثری در قطع زنجیره سرایت بیماری ایفا کرده و به زودی غیرضروری خواهد بود. اگر درست باشد به زودی همه چیز به روال عادی باز خواهد گشت. اما... اگر درست باشد!

اگر یافته‌های محققان آکسفورد صحت داشته باشد در نقطه مقابل یافته‌های گروهی از پژوهشگران کالج سلطنتی لندن قرار می‌گیرد که معتقدند اگر با اپیدمی به روش تهاجمی برخورد نشود 500 هزار نفر از مردم انگلستان و بیش از دو میلیون نفر در آمریکا جان خود را از دست خواهند داد. مدل‌هایی از این دست هستند که دولت‌های اروپایی را واداشته‌اند تا با دستورالعمل‌های سخت‌گیرانه مثل برخی از همتایان آسیایی خود، همه چیز را تعطیل کنند و اقتصادشان را در حال اغما رها کنند.

اما چرا دانشمندان تا این اندازه دچار سردرگمی هستند؟ این چشم‌انداز مبهم متناقض تا حد زیادی ناشی از آن است که داده‌های در دسترس محققان و دانشمندان چندان متقن و معتبر نیست. به جز ماهیت خاص ویروس کرونا که مانند اجداد خود به سختی قابل شناسایی و کنترل است، داده‌های اپیدمیولوژیک بیماری نیز قابل اعتماد نیستند. تست کرونا در اغلب کشورها پراکنده و بعضاً آشفته و نامنظم صورت گرفته و تقریباً همه اتفاق نظر دارند که به تعداد زیادی از موارد هرگز توجه رسمی نشده است. تنها آمار موجود قابل اعتماد (آن هم اگر دستکاری نشده باشد!) آمار مرگ و میر است به همین دلیل اپیدمیولوژیست‌هایی مانند آدام کوچارسکی متناسب با میزان مرگ و میر، سناریوهای مختلفی را پیشنهاد داده‌اند. اما فقط بر مبنای این آمار نمی‌توان آینده پاندمیک را پیش‌بینی کرد.  این نااطمینانی دلهره‌آور است. بیماری ویروس کرونا را پاندمی قرن نامیدند اما یان ایوانیدیس، دانشمند و اپیدمیولوژیست سرشناس یونانی-آمریکایی آن را شکست مفتضحانه شواهد و مستندات که در هر قرن یک بار رخ می‌دهد می‌نامد! او معتقد است بسیاری از موارد ابتلا از قلم افتاده‌اند و هنوز هم نمی‌توانیم تعداد آنها را حدس بزنیم. بنابراین به درستی نمی‌دانیم کووید 19 تا چه اندازه مرگبار است.

بد نیست بدانید نرخ مرگ و میر آنفلوآنزای خوکی سال 2009 هنوز محل بحث و اختلاف نظر است. پروفسور ایوانیدیس دلیل این وضعیت را به سادگی توضیح می‌دهد: هنوز بسیار کمتر از آنچه فکر می‌کنیم می‌دانیم. به همین دلیل اغلب اقداماتی که صورت می‌گیرد هیچ پشتوانه علمی قابل اطمینان و دقیقی ندارد.1

پایان پر‌ابهام پاندمی

زندگی در بسیاری از کشورهای جهان به سرعت و به‌شدت دگرگون شده است. از دیدار کسانی که دوستشان داریم محروم مانده‌ایم. از حضور در مکان‌های عمومی که حالمان را خوب می‌کنند می‌پرهیزیم. برخی از نظر مالی تحت فشار قرار گرفته‌ایم و برخی حتی کارمان را از دست داده‌ایم. کووید 19 به تمامی جنبه‌های زندگی ما رخنه کرده است. از یک‌سو درگیر خستگی خانه‌نشینی و ملال قرنطینه‌ایم و از سوی دیگر هنوز امیدوار که این روزهای سخت تمام شود. اما دانشمندان می‌گویند این جنگ نفس‌گیر ماه‌ها بلکه برای یک سال و بیشتر ادامه خواهد داشت.

کارشناسان حوزه سلامت می‌گویند فاصله‌گذاری اجتماعی بهترین راه برای پیشگیری از یک بحران واقعاً هولناک است. در غیر این صورت صدها هزار نفر و شاید بیشتر، جان خود را از دست خواهند داد چراکه با بالاگرفتن آمار ابتلا، سیستم‌های بهداشتی و درمانی زیر بار فشار کمر خم می‌کنند و تعداد بیمارانی که به تخت‌های بیمارستانی و خدمات اورژانسی نیازمندند از شمار امکانات موجود فراتر می‌رود. یکی از پزشکان مرکز کنترل بیماری‌های واگیردار و عضو کمیته گروه اقدام ویروس کرونا در کاخ سفید می‌گوید: برخی افراد ممکن است به دستورالعمل‌ها نگاه کنند و با خود بگویند این دیگر زیاده‌روی است! البته شاید حق با آنها باشد. می‌خواهم تاکید کنم وقتی با همه‌گیری یک بیماری روبه‌رو هستیم همیشه از آنچه فکرش را می‌کنیم عقب‌تریم اگر دچار این اشتباه شویم که شرایط امروز نشان‌دهنده موقعیت واقعی ماست.

پس چقدر طول می‌کشد که دیگر از «ویروس» عقب نباشیم و در جنگ با آن پیروز شویم؟ اگر نگاهی به یافته‌ها و گفته‌های دانشمندان علوم پزشکی بیندازید در‌می‌یابید که پاسخ این سوال چندان هم دلگرم‌کننده نیست. حقیقت تلخ آن است که ویروس تا زمانی که واکسن و درمان قطعی برای توقف آن یافت نشود همچنان به سرایت و آلوده‌کردن مردم ادامه خواهد داد!

آدام کوچارسکی، اپیدمیولوژیست سرشناس مدرسه بهداشت و پزشکی لندن و نویسنده کتاب «قواعد شیوع» می‌نویسد: این تفکر که اگر مدارس و رستوران‌ها چندهفته‌ای تعطیل باشند، مشکل حل خواهد شد و می‌توانیم به زندگی عادی خود برگردیم کاملاً اشتباه است؛ چنین اتفاقی هرگز رخ نخواهد داد. نگرانی اصلی ما این است که تا چه مدت گرفتار ویروس کرونا خواهیم بود؟ از نظر این متخصص برجسته، کرونا به‌طور بالقوه تا یک و حتی دو سال در محیط گردش خواهد کرد. بنابراین مقیاس زمانی ما باید بسیار فراتر از روز، هفته و شاید ماه باشد. او می‌گوید هیچ حق انتخاب مناسبی وجود ندارد. به هر سناریویی که فکر کنید یک جای کار به شدت می‌لنگد. به نظر می‌رسد در حال حاضر تنها راه کاهش پایدار انتقال بیماری، اقدامات به شدت ناپایدار است!2

بی‌شک همه به دنبال آن هستند که منحنی شیوع بیماری را مسطح کنند تا مردم به زندگی عادی روزمره‌شان بازگردند و اقتصاد احیا شود اما به نظر می‌رسد ماجرای کرونا طولانی‌تر از این حرف‌هاست. چرا؟

ویروس را بکش یا دور بایست!

اینکه برای دورانی طولانی گرفتار ویروس خواهیم ماند یک دلیل ساده و روشن دارد: دانشمندان می‌گویند تنها چیزی که در حال حاضر برای مبارزه با پاندمیک کرونا موثر به نظر می‌رسد سیاست‌های سخت‌گیرانه فاصله‌گذاری اجتماعی است. اگر اندکی از این سخت‌گیری کوتاه بیایید و به مردم اجازه دهید دوباره در گروه‌ها تجمع پیدا کنند -آن هم در حالی که ویروس هنوز در محیط است- شیوع دیگری رقم خواهد خورد. آنها معتقدند در چند هفته آینده هرگز امکان ندارد که ویروس از میان برود.

اسپوتنیک در گزارشی از تحقیقات دانشمندان انستیتوی فدرال آلمان می‌نویسد: دانشمندان آلمانی فعال در این موسسه معتقدند که بیماری همه‌گیر ویروس کرونا حداقل به مدت دو سال در جهان دوام خواهد داشت و این به دلیل موجی‌بودن شیوع این بیماری است. رئیس انستیتوی رابرت کخ آلمان نیز می‌گوید: این بیماری همه‌گیر به صورت موجی شیوع پیدا می‌کند. این را دقیقاً می‌دانیم. اما سرعت امواج شیوع چقدر است؟ و چه زمانی این بیماری همه‌گیر 60 تا 70 درصد از جمعیت جهان را مبتلا خواهد کرد؟ این فرآیند می‌تواند سال‌ها طول بکشد. ما معتقدیم این مدت دو سال خواهد بود. هرچه واکسن زودتر ساخته شود، بیماری زودتر محدود خواهد شد.

در واقع ما به چیزی نیاز داریم که ویروس را از بین ببرد و به تهدید آن پایان دهد. این «چیز» یا یک واکسن است (که تولید آن در مراحل آزمایشگاهی است و در کمتر از یک سال به نتیجه نخواهد رسید)، یا ایمنی گله‌ای (Herd Immunity). ایمنی گله‌ای زمانی ایجاد می‌شود که همه مردم در معرض ویروس قرار بگیرند و در برابر آن ایمنی پیدا کنند و بدین ترتیب شیوع روند کندتری به خود بگیرد.

برای ایمنی گله‌ای تضمینی وجود ندارد. هنوز مشخص نیست افراد پس از گذشت چند ماه یا چند سال ایمنی خود را از دست خواهند داد و به ویروس آلوده خواهند شد یا خیر. به‌علاوه ایمنی گله‌ای به قیمت آلوده‌شدن میلیون‌ها انسان و احتمالاً مرگ هزاران نفر تمام می‌شود.

وکس (VOX) می‌نویسد، گزارش معتبر جدیدی که از سوی تیم تحقیقاتی کالج سلطنتی لندن منتشر شده بر ضرورت فاصله‌گذاری اجتماعی در اماکن (آن هم به مدت طولانی) تاکید جدی دارد. در این گزارش دو سناریو برای مقابله با شیوع کرونا پیشنهاد شده است. یکی «سناریوی فرونشانی» (Mitigation) است که بر آهسته کردن و نه الزاماً توقف اپیدمی متمرکز است؛ و دیگری «سناریوی سرکوب» (Suppression) است که می‌کوشد رشد اپیدمی را معکوس کند. در تحلیل این تیم، ایزولاسیون موارد ابتلا و قرنطینه‌کردن سالمندان بدون فاصله‌گذاری اجتماعی همچنان می‌تواند به مرگ صدها هزار نفر منجر شود ضمن آنکه نیاز به تخت‌های اورژانس در بیمارستان‌ها را تا هشت برابر افزایش خواهد داد. این تخمین که در مورد انگلستان و آمریکا صورت گرفته بی‌تردید فراتر از ظرفیت بخش درمان هر دو کشور است.

سناریوی سرکوب که نیازمند «فاصله‌گذاری اجتماعی کل جمعیت» است می‌تواند زندگی‌های بیشتری را نجات دهد و از پرشدن تخت‌های بیمارستانی و فشار بیش از حد به نیروهای بخش درمان و پزشکی ممانعت کند. اما این سناریو باید ادامه یابد تا زمانی که «واکسن» موجود و در دسترس شود. پژوهشگران این گزارش هشدار می‌دهند اگر مداخلات متوقف شود شیوع بیماری به سرعت بازخواهد گشت. اشتباه نکنید؛ سناریوی سرکوب هم چندان آسان نیست و هزینه‌های زیادی برای جامعه، اقتصاد و رفاه فردی مردم خواهد داشت. البته منظورمان این نیست که بی‌فایده است. در واقع آنچه کوچارسکی و نویسندگان این مقاله جدید بحث می‌کنند آن است که اگر فاصله‌گذاری اجتماعی را رها کنید و استراتژی بازدارنده قدرتمندی برای جایگزینی آن نداشته باشید ویروس کرونا بار دیگر فرمانروایی مرگبار خود را گسترش خواهد داد.

فاصله‌گذاری اجتماعی اما، از نظر اپیدمیولوژیست‌ها نه آسان است نه در بلندمدت امکان‌پذیر؛ مگر با پذیرش گسترده مردم و رهبران همراه شود. آنها می‌گویند بعید است مردم برای چنین اقدامی آماده باشند و حتی آن را تحمل کنند. حتی اگر این کار ضروری باشد دشوار است بتوانیم برای چندین ماه مردم یک کشور را در خانه حبس کنیم!

برخی از آنان نیز نگرانی دیگری دارند. سیاست فاصله‌گذاری اجتماعی تهاجمی می‌تواند قربانی موفقیت کوتاه‌مدت خود شود! وقتی به دلیل سخت‌گیری‌ها تعداد موارد ابتلا رو به کاهش بگذارد این امکان وجود دارد که فشارهای سیاسی یا اقتصادی سبب برداشته شدن محدودیت‌ها آن هم پیش از موعد شود.

سرگیجه علم

در گیرودار اجرای سیاست‌های فاصله‌گذاری و در میانه تلاش نفس‌گیر دانشمندانی که در آزمایشگاه‌ها به دنبال یافتن سلاحی برای مقابله با کووید 19 هستند، گروه دیگری نیز می‌کوشند دریابند کدام گروه‌ها -و احتمالاً کدام مکان‌ها- بیشتر از سایرین مستعد انتقال ویروس هستند. اگر مشخص شود بچه‌ها در انتقال یا ابتلای بیماری نقشی جدی ایفا نمی‌کنند ممکن است بازگشایی مدارس منطقی به نظر برسد (آن وقت با معلمان چه باید کرد؟). یا شاید ممنوعیت سفر که برخی می‌گویند استراتژی چندان موثری نبوده، ممکن است برداشته شود. مردم شاید هنوز هم مشتاق ادامه دورکاری باشند اما رستوران‌ها می‌توانند با صندلی‌ها و پذیرش محدود بازگشایی شوند. محققان می‌گویند به محض آنکه شرایط بهتر شود می‌توانیم با رویکردهای عقلانی، گام به گام این اقدامات را عملی کنیم و ببینیم چه نتایجی در پی دارد بدون آنکه بر وخامت اوضاع بیفزاید. این اما تمام داستان نیست. کی می‌توانیم مطمئن شویم شرایط بهتر شده است؟ چگونه می‌توان از میزان واقعی شیوع مطمئن شد بدون آنکه میلیون‌ها نفر در کشور تست کرونا بدهند؟ سرگیجه دانشمندان از اینجا آغاز می‌شود!

با وجود این همه سوال بی‌پاسخ، و با توجه به ضرورت تداوم فاصله‌گذاری اجتماعی برای ماه‌های متمادی به نظر می‌رسد مسوولان حوزه سلامت عمومی ناگزیرند تعادلی برقرار کنند: اقدامی که بتواند از موج گسترده مرگ و میر جلوگیری کند و در عین حال به مردم امکان دهد به زندگی عادی خود برگردند و آن را راحت‌تر مدیریت کنند. دانشمندان می‌گویند تنها «دانش» بیشتر درباره ویروس کرونا می‌تواند موثر واقع شود. و برای رسیدن به این دانش زمان لازم است. زمانی که به ما می‌آموزد ترکیب صحیح اقدامات فاصله‌گذاری اجتماعی چیست؟ این زمان اما برای آنها که روی تخت بیمارستان‌اند می‌تواند فاجعه‌بار باشد.

برخی از محققان نیز در این میان مشغول مدل‌سازی برای شیوع بیماری هستند. آنها با مرور تجربه چین و کره جنوبی می‌کوشند دریابند در بلندمدت چه اقداماتی برای کنترل و تخفیف موارد ابتلا به نتیجه رسیده‌اند. برای مثال کره جنوبی در تست کرونا، یافتن موارد ابتلا و ردیابی تماس‌های بیماران بسیار سخت و تهاجمی عمل کرد و توانست موارد ابتلا را کاهش دهد. بر مبنای داده‌های موجود به نظر می‌رسد این روش موفقیت‌آمیز بوده است. آیا همه دولت‌ها برای اتخاذ چنین رویکردی از ظرفیت‌های لازم برخوردارند؟

تجربه چین در قرنطینه ووهان نیز به نظر با موفقیت همراه بود. اما جهان علم و سیاست به این ادعا با دیده تردید می‌نگرد. هنوز هم بسیاری معتقدند چین با پنهان‌کاری و فریب، جهان را به دردسر بزرگی انداخت و البته خودش هم هنوز با این دردسر دست‌به‌گریبان است. کوچارسکی می‌گوید جنگ کرونا در چین هنوز به پایان نرسیده. گرچه برخی سیاست‌های سخت فاصله‌گذاری اجتماعی کاهش پیدا کرده و مدارس بازگشایی شده اما خطر همچنان باقی است. مقامات چین هنوز هم از موارد ابتلای جدید خبر می‌دهند. اپیدمیولوژیست‌ها می‌گویند این یعنی ممکن است به آغاز کرونا بازگردیم، به شرایط دو ماه قبل!

سوی دیگر داستان کووید 19 هم قابل تامل است. حالا تردیدی نیست که میزبان اصلی ویروس یک خفاش بوده است. در حالی که جهان به دنبال تطابق با بحران اقتصادی و آشفتگی بی‌سابقه در نظام بهداشت و درمان عمومی است بسیاری از پژوهشگران معتقدند پاندمی اخیر را باید یک هشدار جدی از سوی طبیعت تلقی کنیم. بدین معنا که حیوانات باید به عنوان شرکای حیات انسانی در نظر گرفته شوند و سلامتی و عادات زیستی آنها باید مورد حفاظت قرار گیرد. اکولوژیست‌ها می‌گویند بیماری‌های همه‌گیر رو به افزایش‌اند و این حاصل تصمیمات اتفاقی نیست. بلکه ناشی از بلاهایی است که ما بر سر طبیعت آورده‌ایم!

این روزها، آنچه در آزمایشگاه‌های بیولوژی جهان می‌گذرد سرشار از عدم قطعیت است.

 این نااطمینانی دانشمندان را وا می‌دارد تا تمامی احتمالات ممکن را بررسی کنند و پوشش دهند. شاید یک سال پس از امروز دریابند که بسیاری از اقدامات پیشگیرانه اصلاً ضرورتی نداشته اما تا زمانی که ناشناخته‌ها درباره این پروتئین میخ‌دار کشنده فراوان است ناگزیرند هر روز بر فهرست بایدها و نبایدهای خود بیفزایند. شاید بدترین یافته‌ها، سرانجام جهان را نجات دهد. اما هنوز هم به آمادگی و هوشیاری و پرهیز از سهل و ساده‌انگاری داستان نیازمندیم. زندگی در چند ماه آینده بی‌شک دشوار و پراسترس خواهد بود. این واقعیتی است که هیچ‌کدام دوستش نداریم اما دانشمندان یقین دارند که پاندمی مرگبار کووید 19 هم به پایان می‌رسد. مشکل اینجاست که زمان پایان آن را نمی‌دانیم! 

پی‌نوشت‌ها:

1- Ioannidis, John P.A. A fiasco in the making? As the coronavirus pandemic takes hold, we are making decisions without reliable data. March 17, 2020

2- https: / /b2n.ir /841867  /Scientists warn we may need to live with social distancing for a year or more

دراین پرونده بخوانید ...