شناسه خبر : 22955 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پس از شارلوتزویل

دونالد ترامپ هیچ درکی از رئیس‌جمهور بودن ندارد

مدافعان رئیس‌جمهور ترامپ دو استدلال به نفع وی ارائه می‌دهند مبنی بر اینکه او فردی اهل کسب‌وکار است که کم‌کاری‌های دولت را کنترل خواهد کرد و اینکه او کمک خواهد کرد آمریکا با از بین بردن تابوهای سیاسی نخبگان متمایل به چپ در نظام موجود، بار دیگر قد برافرازد.

پس از شارلوتزویل

مدافعان رئیس‌جمهور ترامپ دو استدلال به نفع وی ارائه می‌دهند مبنی بر اینکه او فردی اهل کسب‌وکار است که کم‌کاری‌های دولت را کنترل خواهد کرد و اینکه او کمک خواهد کرد آمریکا با از بین بردن تابوهای سیاسی نخبگان متمایل به چپ در نظام موجود، بار دیگر قد برافرازد. این استدلال‌ها از آغاز جاه‌طلبانه به نظر می‌رسیدند. پس از کنفرانس مطبوعاتی آقای ترامپ در 15 آگوست در نیویورک این استدلال‌ها از هم پاشیدند.

این اظهارات ازپیش‌نوشته‌نشده سومین تلاش او برای پرداختن به درگیری‌های خشونت‌آمیز طی تعطیلات آخر هفته در شارلوتزویل در ایالت ویرجینیا بود. رئیس‌جمهور در این اظهارات از سخنان (ازپیش‌نوشته‌شده) روز دوشنبه خود در محکومیت گروه‌های طرفدار برتری سفیدپوستان عقب‌نشینی کرد که در اعتراض علیه برداشتن مجسمه رابرت ای.لی (ژنرالی از نیروهای ائتلافی در جنگ داخلی آمریکا) راهپیمایی کردند و با مخالفان این راهپیمایی از جمله افرادی از جناح چپ درگیر شدند. وقتی در نیویورک رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید با آزردگی تماشاگر این ماجرا شد، آقای ترامپ افسار را رها و بار دیگر تاکید کرد که «هر دو طرف» باید سرزنش شوند. او هیچ شکی در این باره نداشت که کدام‌یک از دو طرف به او نزدیک‌ترند.

آقای ترامپ سفیدپوست برترپندار نیست. او بار دیگر از نئونازیسم انتقاد کرد و علیه قتل هثر هِیِر سخن گفت. حتی با وجود این، واکنش متغیر او پیامی وحشتناک به آمریکایی‌ها داد. رئیس‌جمهور جمهوریخواه که با ناجی جمهوری بودن فاصله زیادی دارد، به لحاظ سیاسی بی‌کفایت و به لحاظ اخلاقی پوچ است و به لحاظ خلق‌وخو برای این سمت مناسب نیست.

خودتخریبی

از بی‌کفایتی آغاز می‌کنیم. در انتخابات ریاست جمهوری سال قبل آقای ترامپ تا حد ویران‌کننده‌ای علیه طبقه سیاسی فعالیت کرد. اما این هفته ساده‌ترین آزمون‌های سیاسی را خراب کرد: یافتن راهی برای انتقاد از نازی‌ها. او با سخنان دوپهلوی روز شنبه در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود، آنچه را که روز دوشنبه لازم بود گفت و سپس تمام کار خوب خود را در روز سه‌شنبه خراب کرد و برای اولین بار سبب اتحاد فاکس‌نیوز و مادرجونز (Mother Jones) در انتقاداتشان شد. با آغاز استعفای رهبران کسب‌وکار از گروه مشاوران او، کاخ سفید آن گروه را منحل کرد. اما آقای ترامپ توانست تایید دیوید دوک، نابغه پیشین از کوکلوس کلان (Ku Klux Klan) را به دست آورد.

جناح راست افراطی مخالفت‌های بیشتری در سراسر آمریکا به راه خواهد انداخت. آقای ترامپ کار کنترل راهپیمایی‌ها و برقراری آرامش را پیچیده کرده است. این آسیب به سایر برنامه‌های او نیز سرایت می‌کند. آخرین کنفرانس مطبوعاتی او قرار بود درباره طرح‌های وی برای بهبود زیرساخت‌های آمریکا باشد که نیازمند حمایت دموکرات‌هاست. او بی‌دلیل جلوی تلاش‌های آنها را گرفت، درست همان‌طور که در گذشته نیز چنین کرد. «هفته زیرساخت» در ماه ژوئن تحت‌الشعاع بررسی موضوع مداخله روسیه در انتخابات قرار گرفت؛ تفحصی که آقای ترامپ با آزردن رئیس اف‌بی‌آی سبب انجام آن شد. به همین ترتیب ترامپ نتوانست اوباماکر را لغو کند زیرا دانش و کاریزمای لازم برای پیروزی در برابر جمهوریخواهان شورشی را نداشت. او با تحقیر رهبر جمهوریخواهان سنا که به کمک‌هایش برای تصویب قوانین نیاز دارد، واکنش نشان داد. ترامپ برای بدتر کردن اوضاع هر کاری می‌توانست، انجام داد.

سیاست ناشیانه آقای ترامپ ناشی از شکست اخلاقی است. بعضی از افراد مخالف نژادپرستی واقعاً خشونت‌طلب بودند و آقای ترامپ می‌توانست در قسمت دیگری از اظهاراتش سخنان درشتی به آنان بگوید. اما برابر دانستن اعتراضات نژادپرستانه و ضدنژادپرستانه نشان‌دهنده درک پایین وی است. تصاویر ویدئویی نشان می‌دهد تظاهرات‌کنندگان با حمل بنرهای فاشیستی، تکان دادن مشعل، نیزه و سپر، فریاد می‌زدند «یهودیان جای ما را نخواهند گرفت». تصاویر ویدئویی از تظاهرات مخالفان نژادپرستی بیشتر نشان می‌دهد شهروندان صدای مخالفان خود را با فریاد خفه می‌کردند. و آنها حق داشتند این کار را کنند: سفیدبرترپندارها و نئونازی‌ها خواهان جامعه‌ای بر مبنای نژاد هستند؛ موضوعی که آمریکا برای جلوگیری از آن با تمام جهان جنگیده است. دفاع خالصانه آقای ترامپ از کسانی که برای دفاع از مجسمه ژنرال جنگ داخلی آمریکا تظاهرات کردند، نشان می‌دهد تا چه حد نوستالژی تلخ برتری و خشم نژاد سفید، بخشی از جهان‌بینی اوست.

در عمق تمام اینها خلق‌وخوی آقای ترامپ قرار دارد. وظیفه رئیس‌جمهور در دوران‌های سخت متحد کردن ملت است. آقای ترامپ در کنفرانس خبری روز دوشنبه تلاش کرد اما نتوانست این تلاش را حتی برای 24 ساعت حفظ کند زیرا نمی‌تواند از سطح خود فراتر رود. رئیس‌جمهور باید از سایرین فراتر رود و در جهت منافع ملی عمل کند. آقای ترامپ نمی‌تواند فراتر از نقطه آخر را ببیند. آقای ترامپ به‌جای آنکه درک کند کار او اعتبار بخشیدن به منصبی است که به او رسیده، تنها به خودش زحمت افتخار کردن به خود و دستاوردهای ظاهری خود را می‌دهد.

روسای جمهور به اشکال گوناگون روی کار آمدند و هنوز هم رد پایشان در این منصب پیداست. رونالد ریگان درک اخلاقی و دانش ذاتی برای ارائه تاکتیک‌های سیاسی داشت. لیندون بی جانسون مردی سرسخت بود اما مهارت انجام دادن کارهای خوب را داشت. آقای ترامپ نه مهارت دارد نه دانش و این هفته نشان داد فاقد شخصیت لازم برای تغییر نیز هست.

این لحظه‌ای خطرناک است. آمریکا دچار دودستگی شده است. پس از تهدید جنگ هسته‌ای با کره شمالی، غرق شدن در اندیشه ونزوئلا و دوپهلو سخن گفتن درباره شارلوتزویل، آقای ترامپ از حمایت چهارپنجم رای‌دهندگان جمهوریخواه برخوردار است. چنین محبوبیتی اتحاد کشور را سخت‌تر می‌کند.

این امر این پرسش را مطرح می‌کند که جمهوریخواهان در زندگی عمومی با آقای ترامپ چگونه باید رفتار کنند. افراد دولت با انتخابی سخت روبه‌رو هستند. بعضی افراد برای استعفا تحریک می‌شوند. اما مشاوران او به‌ویژه سه ژنرالی که در سه منصب عالی یعنی پنتاگون، شورای امنیت ملی و رئیس ستاد کارکنان کاخ سفید هستند، بهتر از هر کس دیگری غریزه‌های فرمانده کل خود را کنترل می‌کنند.

گودال بیضی‌شکل

جمهوریخواهان کنگره آسان‌تر می‌توانند دست به انتخاب بزنند. بسیاری از آنها با اکراه از آقای ترامپ حمایت کردند زیرا فکر می‌کردند او از برنامه کاری‌شان حمایت می‌کند. این بده‌بستان به نتیجه نرسید. آقای ترامپ جمهوریخواه نیست اما تنها بازیگر نمایشنامه خود است. آنها با گره‌زدن سرنوشت خود به او، به کشور و به حزب خود آسیب می‌زنند. تلاش‌های بدون ظرافت او در رک صحبت کردن تنها زندگی مردم کشور را مسموم می‌کند. رونق بازار سهام و نرخ پایین بیکاری بیشتر مدیون اقتصاد جهانی، شرکت‌های فناوری و ضعف دلار است تا تلاش‌های او. هر دستاوردی برای اصلاحات اقتصادی به قیمتی غیرقابل پذیرش به دست می‌آید.

جمهوریخواهان اگر بخواهند، می‌توانند آقای ترامپ را کنترل کنند. آنها به‌جای میدان دادن به عصبانیت‌های شدید او، باید آنها را محکوم کنند به این امید که نتیجه آن خوب می‌شود. بهترین فرد از میان آنها این هفته چنین کرد. سایرین نیز باید راه او را در پیش‌گیرند.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...