شناسه خبر : 45298 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آینده معکوس

کار دیجیتال چگونه اکوسیستم اقتصاد و هرم بیکاری را تغییر می‌دهد؟

 

آسیه اسدپور / نویسنده نشریه 

آیا تابه‌حال روی ساق یک ذوزنقه ایستاده‌اید؟‌ قطعاً کار سختی است. ولی مگر مجبوریم؟ شاید حالا نه؛ اما به زودی مجبور می‌شویم روی انحرافی‌ترین ساق ذوزنقه‌ای اقتصاد بایستیم؛ جایی که می‌گویند همانند مثلث برموداست. محیطی مملو از کارگرانِ آواره که نیاز دارند دانش همزیستی با «اقتصاد گیگ» را سرمایه خود کنند و در حقوق گرفتن از روبات‌هایی که اولین نسلِ صاحبِ شغل‌های تازه اختراع‌شده‌اند، منعطف باشند. چیزی شبیه تکرار اعتراف وودی ‌آلن به یک کشیش روبات یا آواز خواندن فرانک سیناترا برای روبات‌ها که به ادعای دانشگاه آکسفورد حالا دیگر می‌تواند واقعی‌ترین واقعیتِ ممکن باشد؛ چون ما در دورانی زندگی می‌کنیم که نشانگر اوج پیشرفت تکنولوژی است و حتی، ما را قادر به سرک کشیدن در سیاره‌های همسایه کرده است. از این‌حیث، اگر برای اجدادمان تصور چیزهایی که ما اینک تجربه می‌کنیم، ناممکن بود ولی می‌دانیم که در آینده چگونه گرفتار گسل داشته‌ها و نداشته‌های حاصل از فناوری خواهیم شد و چه چیزهایی را در هرم و اقتصاد کار از دست می‌دهیم.

بیکارهای گمشده

77مطالعه موسسه جهانی مک‌کینزی بر روی 800 شغل در پنجاه کشور جهان حاکی از آن است که بیش از 244 میلیون روبات تا هفت سال دیگر، بیش از 800 میلیون شغل و 30 درصد از نیروی کار فعلی جهان را می‌بلعند و جایگزین 300 میلیون شغل تمام‌وقت می‌شوند. این ماشین‌ها، بسته به سناریوهای مختلف پذیرش اتوماسیون، بین 400 تا 800 میلیون شغل در جهان را هم جابه‌جا می‌کنند و باعث می‌شوند کارگران تحصیل‌کرده یقه‌سفید که بیش از 80 هزار دلار در سال درآمد دارند، بیشترین آسیب را ببینند. فراتر از آن، طبق بررسی‌های استوارت راسل، متفکر پیشگام هوش مصنوعی، با رسیدن اندازه و رقم بازار روبات‌های هوش مصنوعی به 80 میلیارد دلار در سال 2030، سهم روبات‌ها که اینک از تولید 12 درصد است طی هفت سال آینده به طرز غیرقابل باوری باعث می‌شود، پنج تا 12 کارگر تولیدی در دنیا کارشان را به صورت کامل از دست بدهند و در کنار آن، تا اواسط 2030، بیش از 30 درصد مردان جهان خانه‌نشین شوند؛ 65 درصد خرده‌فروشی‌های دنیا تا سال 2031 به‌طور کامل از نیروی انسانی بی‌نیاز شوند.‌ تا سال 2037، جهانی که به 375 میلیون نفر نیاز دارد تا به‌طور کامل دسته‌های شغلی را تغییر دهد، شاهد خودکار شدن تمامی مشاغل انسانی شود و این سطح از بیکاری در کشورهای صنعتی ثروتمند تبعات بدتری بیابد. برای نمونه و به گفته جیمز مانیکا، رئیس مشترک موسسه جهانی مک‌کینزی، با آنکه دیجیتالی‌سازی می‌تواند تنها طی دو سال، به تولید ناخالص داخلی سالانه کشورهای دارا /داراتر، 2 /2 تریلیون دلار اضافه کند، اما در مقابل 73 میلیون شغل را فقط در ایالات‌متحده و آلمان حذف می‌کند که به معنای نابسامانی اقتصادی در این دو کشور ثروتمند است و دلایل منطقی قابل استنادی هم برای آن دارد. طبیعتاً چون فناوری‌های دیجیتال و افزایش تعداد روبات‌ها در این کشورها، بسیاری از وظایفی را که انسان‌ها برای انجام آن پول می‌گیرند، خودکار می‌کند؛ ماهیت روزمره کار را در اکثر مشاغل تغییر می‌دهد؛ نرخ جابه‌جایی شغلی (400 تا 800 میلیون شغل) را سرعت می‌بخشد و با وجود انتقال 20 میلیون کارگر به مشاغل و صنایع جدید، باعث می‌شود همچنان بیش از 50 میلیون کارگرِ نیازمند شغل آواره بمانند. اتفاقی که همزمان با فروپاشی زنجیره‌های ارزش در بازارهای جدیدِ در حال تکثیر، قطعاً استخرهای سود در دیگر کشورها را به شدت دچار تکانه‌های نوسانی خواهد کرد؛ کارگران مسن یا کارگران مناطق جغرافیایی کم‌سواد را به صورت کامل از چرخه اشتغال جهانی حذف می‌کند و چون خرید یک بازوی روباتیک 35 هزاردلاری ارزان‌تر از استخدام کارگری است که ساعتی 15 دلار به دست می‌آورد، در بخش‌های زیادی کارگران را دچار آسیب‌های جدی می‌کند؛ مثلاً در صنایع غذایی، تا اواسط سال آینده، 80 هزار شغل در زمینه فست‌فودها را از چرخه این صنعت ناپدید می‌کند یا به خاطر رشد شرکت‌هایی چون «سی‌وی‌اس فارمسی»، «والمارت» و «مک دونالدز»، 2 /5 میلیون شغل خرده‌فروشی با سهم 9 /3 تریلیون‌دلاری از تولید ناخالص داخلی سالیانه را در ایالات‌متحده، به نابودی می‌کشاند. کمااینکه، طبق جدیدترین آمار Statista، با جایگزینی خودروها و کامیون‌های خودران، 8 /9 میلیون شغل را کاملاً حذف کرده و باعث می‌شود، مشاغلی که معمولاً در خطرِ کمِ جایگزینی با اتوماسیون هستند، با ترکیبی از رشد هرم بیکاری، نیاز فوری به بازآموزی مهارتی کارگران و توسل به سیاست‌هایی سلسله‌مراتبی که دولت‌ها و کارفرماها، به عنوان آخرین راه‌حل به آنها عمل می‌کنند، در مسیر رشد واقعاً مستاصل بمانند. اتفاق ناخوشایندی که سانتیاگو زابالا، پروفسور پژوهشی مرکز تحقیقات و مطالعات ابررایانه‌ای ICRE آن را «توسعه با سقوط» و غیرقابل‌انکارترین واقعیتِ «آینده کار جهان» می‌داند که چه‌بسا می‌تواند ابعاد مثبتی هم داشته باشد؛ ابعادی که با چگونگی تکامل کار، کارگران و محل کار در ابرروندهای رایج گفتمانی، نشان می‌دهد چرا پیش‌بینی آینده کار اینقدر سخت است؟ و چرا ما می‌توانیم نابودی بسیاری از شغل‌ها در آینده و خطرات بزرگ‌شان را نادیده بگیریم!

زندگی روباتی

بر مبنای مجموعه کتاب‌های «مطالعات پالگریو در تجارت دیجیتال و فناوری‌های توانمند» -که با اجازه پی‌یرآنجلو روزاتی، دانشیار تجارت دیجیتال و جامعه در دانشگاه گالوی ایرلند و سردبیر مجموعه «‌PSDBET‌» نسخه‌های اصلی هشت‌جلدی آن در اختیار نویسنده این مقاله قرار گرفته است- نگرانی درباره آینده کار موضوع جدیدی نیست که تلاقی قدرتِ فناوری هوش مصنوعی و جهانی‌سازی آن را به سطح بحران بکشاند؛ بر همین مبنا، بیکاری هم دغدغه تازه‌ای نبوده، نیست و نخواهد بود چرا که آخرین تکرار از یک پدیده مستمر در حال تغییر است و اینک با توجه به برجستگی فناوری و روبات‌ها در گفتمان‌های اقتصادی، تئوریسین و دانشمندان را به‌طور شک‌برانگیزی به این نتیجه رسانده که ما هیچ درک روشنی در مورد آینده آن نداریم. در صورتی که این اصلاً برداشت درستی نیست؛ چون همان‌گونه که تئو لین، استاد کامل تجارت دیجیتال مدرسه (‌DCU) ایرلند در فصل چهارم کتاب ‌«آینده کار» مطالعات پالگریو، باور دارد، فناوری‌هایی مانند اتوماسیون، دیجیتالی‌سازی، پلت‌فرم‌سازی و هوش مصنوعی، صرفاً حذف مشاغل را به همراه ندارند؛ آنها اشکال جدیدی از کار مانند «گیگ‌ورک» و «اقتصاد گیگ» و ترتیبات کاری انعطاف‌پذیری چون کار ترکیبی، کار از راه دور و کار مشترک را ایجاد می‌کنند و با تعریف جدیدی از مدیریت الگوریتمی ما را به انواع جدیدی از مهارت‌های آموزشی، نظارت، بهینه‌سازی و شغل‌هایی می‌رسانند که تا امروزه وجود نداشته‌اند اما برای بقای بچه‌ها و نوه‌های ما نیاز است تا خلق شوند. به واقع، نیاز است به وجود آیند تا داستان‌های شومی را که درباره روبات‌های بلعنده مشاغل آینده، خوانده یا شنیده‌ایم اصلاح کنند. شغل‌هایی مانند: «افسران ارشد بهره‌وری» که چون نظامیان در پست‌هایی که دارند با داده‌ها به نحوی کار می‌کنند که گویی شرکت یا دپارتمان آنها در هوا مورد هدف دشمن قرار گرفته است و باید به هر نحو ممکن سالم بماند؛ «مدیران ناوگان‌های پهپادی» که باید استانداردهایی را برای توسعه و نگهداری هواپیماهای بدون سرنشین سازمانی تنظیم و اجرا کنند؛ یا «کنترل‌گران ترافیک هوایی صنایع خصوصی» که با مدیریت پهپادها و هواپیماهای بدون سرنشین در مرزهای ایالتی یا بین‌المللی، امکان مذاکره تجاری و همکاری بین صنایع و دولت‌ها را فراهم می‌کنند؛ «مکانیک‌های ماشین‌های خودرانِ خودمختار» که علاوه بر تعمیر نرم‌افزاری، ترویج‌دهندگان فرهنگ فناوری هم هستند؛ یا «متخصصان حمل‌ونقل خودمختار؛ برنامه‌ریزهای شهری ترافیکی شهرهای شناور»؛ «مترجمان پزشکی خصوصی؛ متخصصان سفارشی‌سازی دارو، درمان، ویرایشگران ژن‌ها و مدافعان فردی»؛ «متخصصان ادغام انسان با فناوری؛ مربی‌های زندگی داده‌ای»؛ «مربیان فقر زمانی؛ تطابق‌دهندگان نیازهای فردی، اجتماعی و شادی معنوی»؛ و حتی «مربیان پایان عمر» که به خاطر تنهایی انسانی در عصر روبات‌ها تا 10 سال آینده، کمک می‌کنند تا ما بر کیفیت روزهای پیری و پایان عمر خود بیفزاییم، مشکلات جسمی‌مان را حل کنیم و راحت‌تر و بدون زمین‌گیر شدن بمیریم. مربیانی که در حقیقت به ما کمک می‌کنند تا از اولین قدم‌ها در زندگی ادغامی با روبات‌ها و ماشین‌های خودمختار، به نحوه برداشتن آخرین قدم‌هایمان فکر کنیم و آن‌گونه که گزارش جدید نهاد بروکینگز «روبات‌ها چگونه بر ما و آینده انسانی تاثیر می‌گذارند؟» تاکید دارد، برای رقابتی ماندن، انرژی خود را بر جنبه استراتژیک و حساس شغل‌های آینده متمرکز کرده و از حالا ببینیم قرار است در کنار روبات‌ها چه کار خلاقانه و متفکرانه‌ای انجام دهیم که متفاوت بمانیم یا اصلاً چه کاری را فقط ما می‌توانیم انجام دهیم؟!

آنهایی که هرگز نمی‌میرند!

اما ما واقعاً در آینده چه کاری را می‌توانیم بدون مشارکت روبات‌ها انجام دهیم و در کدام شغل‌ها سرمایه‌گذاری کنیم و جان‌سخت باقی بمانیم؟ پرابلین باجپای، تحلیلگر اقتصاد مالی کلان کالج سلطنتی تیمفو و بنیانگذار موسسه تحقیقات مالی «‌FinFix‌» معتقد است، با وجود این چرخه به اصطلاح تخریب‌گر فناوری، صنایع خاصی وجود دارند که بعید است از بین بروند زیرا از سبک زندگی ما حمایت و پشتیبانی می‌کنند. برای نمونه، غذا یکی از امن‌ترین صنایع برای سرمایه‌گذاری طی 50 سال آینده است. این صنعت بخش‌های مختلفی چون کشاورزی، دامداری، فرآوری، نگهداری، آماده‌سازی و بسته‌بندی را پوشش می‌دهد. بازار آن نه‌تنها از نظر محصولات، بلکه از حیث اندازه، بازیگران اصلی، ظهور منابع جدید پروتئین و انرژی‌های پایدار هم متنوع است و برای انسان‌ها تا همیشه باقی می‌ماند مگر آنکه ما آدم‌ها تصمیم بگیریم دیگر غذا نخوریم یا قرصی بسازیم که تمامی نیازهای بدنمان را در طول شبانه‌روز بدون نیاز به غذا تامین کند. علاوه بر آن، داروسازی هم که اکنون رشد قابل توجهی را تجربه کرده، یکی دیگر از صنایع ماندگار پنج دهه آتی است. این صنعت که ارزش آن در سال 2022 به 7 /1 تریلیون دلار رسید، با کمک 10 شرکت برتر خود می‌تواند در عین برخورداری از بالاترین سطح فناوری-نوآوری‌ها در آزمایش‌های «بیوژنریک»، در اقتصاد گیگ هم دوام بیاورد. شرکت‌های «گلاکسواسمیت‌کلاین» با فروش 15 /36 میلیون دلار در سال گذشته، «آسترازنکا» با درآمد سالیانه بیش از 40 میلیارد دلار، «سانوفی» با فروش جهانی یک‌ساله 43 میلیارد یورو، «بریستول-مایرز اسکوئیب» میراث‌دار نوآوری در انکولوژی، هماتولوژی و ایمونولوژی،‌«هوفمان-لاروش‌آگ»، با فروش 6 /45 میلیارد دلار در سال 2022، «نوارتیس» با درآمد 4644 میلیون دلار در فروش داروهای قلبی طی سال گذشته، «مرک‌اندکو»، «جانسون‌اندجانسون»، «اب‌وی» و «فایزر» با درآمد سالانه 2 /81 میلیارد دلار، جزو شرکت‌هایی هستند که سرمایه‌گذاری در آنها حداقل تا سال 2071، صنعت دارو را از خطر حذف شدن دور نگه می‌دارد. مضاف بر آنها، صنعت آموزش که انتظار می‌رود درآمد آن با نرخ رشد مرکب سالانه 4 /10 درصد تا سال 2030 از حدود 06 /210 میلیارد دلار فراتر برود از دیگر صنایعی است که با سریع‌ترین رشد طی دهه‌های پیش‌رو همچنان باعث ایجاد اشتغال و درآمد در مقیاس‌های بزرگ می‌شود. صنایع «گناه» مانند الکل، سیگار، تنباکو، ماری‌جوانا، قمار، سازندگان سلاح و حتی شکلات که به دلیل تاثیرات اجتماعی، سلامتی و هزینه‌های نامطلوب، صنایع «گناه» نامیده می‌شوند اما به شدت سودآور هستند هم به دلیل توزیع بالای ثروت می‌توانند تا 50 سال بعد بقای خود را بیمه کنند. از سوی دیگر، خدمات حرفه‌ای و سرگرمی-رسانه، نیز دو صنعت بسیار منعطف هستند که هرگز از بین نخواهند رفت؛ چرا که شرکت «پرایس واتر هاوس کوپرز؛ (PWC‌) در هفته گذشته برآورد کرد با رشد تجارت الکترونیک و زمان صرف‌شده روی پلت‌فرم‌های دیجیتال، درآمد جهانی سرگرمی و رسانه (E&M) فقط در تبلیغات از 7 /763 میلیارد دلار سال گذشته به 6 /952 میلیارد دلار در سال 2027 افزایش می‌یابد و در این مسیر تا پنج سال دیگر این صنعت به درآمد سالانه یک تریلیون دلار آمریکا می‌رسد. همچنین این شرکت پیش‌بینی کرد که اندونزی، هند و چین در رقابت با برزیل، مکزیک و اسپانیا، بزرگ‌ترین کانون‌های رشد تبلیغاتی این صنعت در عصر تکامل هوش مصنوعی بمانند و اجازه ندهند در هیاهوی تاثیر هوش مصنوعی بر اشتغال، رسانه و سرگرمی همانند بسیاری از مشاغل در دسترس کنونی ناپدید شوند. کمااینکه ویرایش چهارم گزارش آینده مشاغل در سال جاری نشان می‌دهد، بیش از 75 درصدِ 803 شرکتِ 27 خوشه صنعتی در 45 اقتصاد برتر دنیا با 3 /11 میلیون کارگر از ابتدای 2023، به شدت به دنبال استفاده از فناوری، داده‌های بزرگ، محاسبات ابری و هوش مصنوعی برای سال‌های آینده هستند. 86 درصدِ کارفرمایان پیش‌بینی کرده‌اند که 83 میلیون شغل به خاطر روبات‌ها با اختلال 44درصدی در مهارت‌های کارگری ناپدید می‌شود و در مقابل، مشاغل نوظهور در صنعت آموزش و کشاورزی 40 درصد رشد کرده و هفت میلیون شغل مازاد را به وجود می‌آورند؛ اتفاقی که می‌تواند گواه خوبی برای آینده شغل‌های تطبیقی هوشمند یا حذف بسیاری از مشاغل سنتی باشد؛ هرچند متخصصان مناظره اقتصاد و توسعه جهانی بروکینگز و «‌LaMP»‌، آن را به عنوان یک اتفاق خوشایند قبول ندارند و هشدار تکرار جنبش «لادیسم / لادایت» را می‌دهند. جنبشی که در پی ایجاد شغل‌های جدید در صنعت نساجی با عرضه و معرفی دستگاه‌های بافندگی خودکار رخ داد، دلیل اصلی‌اش ترس از دست دادن شغل کارگران ماهر و افزایش تعداد کارگران ارزان-غیرمتخصص بود و عملاً نئولادیسم و مخالفت با توسعه مبتنی بر اتوماسیون و فناوری به‌طور عام یا خاص را پایه نهاد.

مردمان قبل از روبات‌ها

سایمون جانسون، اقتصاددان و استاد کارآفرینی موسسه تکنولوژی ماساچوست و دارون عجم اوغلو، اقتصاددان نهادگرای دانشگاه ام‌آی‌تی که با همکاری یکدیگر کتاب 560صفحه‌ای «قدرت و پیشرفت: مبارزه هزارساله ما بر سر فناوری و رفاه» را نوشته‌اند، در مناظره اقتصاد و توسعه جهانی بروکینگز و سازمان مشارکت‌های پویای نیروی کار (‌LaMP)، اعلام کردند ما اگرچه در عصر فناوری و ماشین‌های خودرانی زندگی می‌کنیم که نوید تغییر در ابعاد مختلف زندگی‌مان را می‌دهند اما در عمل به طبقه‌ای از نخبگان (دولتی، حکومتی و نظامی) برای غنی‌سازی و تحکیم بیشتر قدرت خود فرصتی پویا داده‌ایم تا راویان سیر رشد فناوری شوند. این راویان به‌قدرت‌رسیده اینک توانایی آن را دارند که ما را سرکیسه کنند، شغل‌هایمان را بدزدند و کارگران فقیر را ندارتر از قبل کنند؛ غافل از اینکه زیر سلطه قشر قدرتمند نبودن و آزادی اقتصادی مانند آزادی سیاسی، سازه‌ای بادوام با راهرویی باریک است. شاکله‌ای که فقط با ایجاد یا تعدیل قوانین و مبارزه با نابرابری‌ها به دست می‌آید. از این‌رو، پیشرفت ناشی از توسعه و نفوذ به‌کارگیری انواع و اقسام ماشین‌ها در بخش‌های مختلف صنایع به تنهایی نمی‌تواند عامل و ضامن رشد عادلانه دستمزدها، رفاه شغلی و توزیع عادلانه درآمد جهانی یا ضامن رشد اقتصادی باشد؛ چه‌بسا، برخلاف روایت بدیهی فرض‌شده فعلی، می‌تواند عامل نابرابری شود. دلیلی که توضیح می‌دهد چرا جمعیتِ در سن کار کشورهای کم‌درآمد تا 27 سال دیگر 4 /1 میلیارد افزایش می‌یابد، از این تعداد 40 درصد (560 میلیون) نمی‌توانند در کشور خود شغلی با دستمزد کافی برای بقای زیستی پیدا کنند؛ یا چرا در این بازه زمانی کسب‌وکارها در کشورهای پردرآمد به حداقل 400 میلیون کارگر جدید برای حفظ نسبیت تعداد کارگر به افراد سالمند در میان 37 عضو OECD نیاز پیدا خواهند کرد. روند رو‌به افولی که با وجود آن، شرکت‌هایی چون بَنک آو آمریکا و «‌PwC» همچنان مدعی‌اند، فناوری تا سال 2026 بر 70 درصدِ اقتصاد جهانی تاثیر می‌گذارد و طبق مطالعات «‌Accenture» انتظار می‌رود تا سال 2035 بیش از 78 /3 تریلیون دلار عاید بخش تولید و جامعه کارگری شود و حتی افزایش بهره‌وری 20درصدی، کاهش هزینه‌های تعمیر و نگهداری 30درصدی و کاهش زمان توقف برنامه‌ریزی‌نشده 50درصدی در زنجیره تامین و تولید برآیند کاربرد فناوری و اتوماسیون باشد. پیشرفتی که لانت پریچت، تحلیلگر پویایی و توسعه نیروی کار ثابت /مهاجر آن را پیشرفت تلقی نمی‌کند. پریچت، در مقاله «مردمان قبل از روبات‌ها»، این روند رشد و موج تکامل تکنولوژیک را یک چالش بزرگ برای اقتصاد کار می‌داند. او معتقد است، دموکراسی‌های لیبرال صرفاً با تکیه بر تئوری‌ها نمی‌توانند از شتاب فاجعه‌بار نابرابری همراه‌شده با فناوری جان سالم به در ببرند. به باور پریچت، امکان ندارد با اخراج کارگرهای صنایع و شرکت‌های فعال، آیفون، سرویس طلای تیفانی و لامبورگینی اسپورت خرید، در رستوران‌های سه‌ستاره میشلن شام خورد، با یک گیلاس از آرمانیاک 17ساله به‌وسیله روباتی در پوست سیلیکونی پذیرایی شد، یک ساعت «پاتک فیلیپ کالاتراوا» 75699دلاری ساخته‌شده از طلای سفید را هدیه داد و بعد در «مانت‌لاجول» یکی از فقیرترین حاشیه‌های پاریس، از مقابله با نابرابری درآمد ناشی از حضور اتوماسیون و روبات‌ها حرف زد در حالی که حتی معنای آن را در تئوری به صورت دقیق نمی‌دانیم و حتی روح ما هم خبر ندارد که «زندگی چهارم» در «انقلاب بعدیِ» هرم کارگری، چقدر برای کارگران، مدیران و متخصصانی که شغل‌هایشان در بحبوحه زندگی روباتی گم شده است، ترسناک خواهد بود و چگونه AI باعث می‌شود تا دموکراسی در تاریکی بمیرد؟! اختلالی بزرگ در درک عواقب و ثمرات غلبه روبات بر مشاغل انسانی که به استدلال استفان والت، در کتاب «خاستگاه اتحادها»، توازن اقتصادی را نیز تغییر خواهد داد؛ رخدادهای پس از آن، با احتمالی بالا، به تاثیرگذاری بر روی متغیرها و شاخصه‌های مهم اقتصادی منجر می‌شوند؛ هنجارهای مدنی کارگری توأمان با عبور اتوماسیون از «شکاف کارگری» را از بین می‌برند و به تعبیر ریچارد بالدوین در کتاب «انقلاب گلوباتیک: جهانی‌شدن، روباتیک و آینده کار»، خطر جایگزینی انسان با ماشین‌ها را به «اضطراب جانشینی اتوماسیونی» در «آرزوی توسعه» می‌کشاند. تعبیری که گنگ اما واضح است و البته می‌توان توضیحش داد.

اضطراب آرزو

تحلیل 10 کتاب شاخص در زمینه هوش مصنوعی، روبات‌ها و آینده کار1، برای توضیح تعبیر بالدوین، نشانگر این نگرانی و ایده است که گرچه تفکر انتقادی، مهارت‌های تحلیلی و سواد فناوری، می‌تواند رابطه میان انسان و ماشین را تقویت کند؛ اما چون خطر جایگزینی نه فقط در میان کارگران که بین متخصصان تحصیل‌کرده نیز وجود دارد، اضطراب ناشی از بلع مشاغل، ایده توسعه را بی‌شک تضعیف می‌کند؛ و این در حالی است که قبل از این ترس سوگیرانه، ما از گذشته با اتوماسیون و دستگاه‌های هوشمند به یک ادغام و گفتمان صلح‌آمیز رسیده‌ایم. مثلاً ما از انقلاب کشاورزی دوران نوسنگی، انقلاب صنعتی قرن نوزدهم، تا گسترش اقتصادی غربی پس از جنگ در قرن بیستم، نسبت به پیشرفت‌های بی‌سابقه در فناوری و حرکت بی‌وقفه به سمت جهانی بهتر، خوش‌بین بودیم. وقتی دستگاه‌های باجه خودکارATM ‌، معرفی شدند، با این موضوع کنار آمدیم که عابربانک، کارمندان بانک را حذف نمی‌کند اما وظایف آنها را تغییر می‌دهد. حتی به روزهایی رسیدیم که دیگر هیچ‌کسی نمی‌خواهد بدون برق، توالت‌های سیفون‌دار یا گرمایش مرکزی زندگی کند یا در مولدترین اقتصادهای جهان از حیث سرمایه و انرژی، لذت تجربه کردن مسخره‌ترین کارها مانند خوردن هندوانه با لیموترش یا گرفتن حس منفی / مثبت (وایب) از آهنگ‌های گروه‌های مختلف را به لطف چالش‌های تیک‌تاکی و ریلزهای اینستاگرامی از دست بدهید و این یعنی ما در متناقض‌ترین دوره پذیرش فناوری دست‌وپا می‌زنیم. در دوره‌ای که هم رهایی از فقر دیجیتالی و دستیابی به توانمندی انکارناشدنی هوش مصنوعی، روبات‌ها و الگوهای زبانی تکینگی را می‌خواهیم و هم نگران باختن جهان انسانی به ماشین‌ها و تبدیل شدن به ابزار آنها هستیم. دوره‌ای که در اصطلاح عامیانه با دست پیش می‌کشیم و با پا پس می‌زنیم؛ در صورتی که هیچ‌وقت نمی‌شود همه چیز را با هم داشت و تاریخ نیز ثابت کرده است که ما آدم‌ها قابلیت حل مجهول‌ترین معادلات یا توانایی همزیستی و کنار آمدن با آنها را داریم. اما چگونه می‌شود با هوش مصنوعی و روبات‌ها بالاترین سطح رفاه و درآمد را داشت و در عین حال، دنیای انسانی را به ماشین‌ها واگذار نکرد؟ آلبرتو روسی، استاد و مدیر ابتکار هوش مصنوعی، تجزیه و تحلیل و آینده کار دانشگاه جرج تاون، معتقد است، اگر باور کنیم که هوش مصنوعی و روبات‌ها، جایگزین استعدادهای انسانی نمی‌شوند، بلکه این استعدادها را تقویت می‌کنند و در بدترین حالت، از ما «کارگران دانش» می‌سازند، در پذیرش هوش مصنوعی و ذخیره توانمندی‌های انباشت‌شده در پَسِ آن، اینقدر با دلهره و سوگیرانه، برخورد نمی‌کنیم. روسی، که پژوهشگر و روان‌شناس رفتاری اقتصاد، مقررات هوش مصنوعی و فناوری‌های نوظهور بروکینگز است، استدلال می‌کند که افزایش مداوم هوش مصنوعی نوع کار ما و نحوه انجام آن را تغییر می‌دهد، اما به جای جایگزینی قابلیت‌های انسانی، آن را تقویت کرده و توسعه می‌بخشد؛ به گونه‌ای که ما همیشه به مهارت‌های کارمندان انسانی خلاق و باهوش دیجیتالی و قابلیت‌های کلیدی انسان‌محور چون کنجکاوی، خلاقیت، تفکر انتقادی، شفقت و همکاری وابسته می‌مانیم و ماشین‌ها و روبات‌ها را به شیوه‌ای سخت‌گیرانه اما هوشمندتر کنترل و نظارت خواهیم کرد. او با تاکید بر اینکه، «تکنولوژی به تنهایی چیزها را تغییر نمی‌دهد بلکه این ما هستیم که آن را عوض می‌کنند»، می‌گوید، توانایی تعریف فرضیات و مشکلات، کنجکاوی برای کاوش در داده‌ها و همسویی با قدرت هوش مصنوعی برای یافتن پاسخ‌ها، آینده کاری نسلی از رهبران کسب‌وکار را که کنجکاو هستند، سوگیری شناختی کمی دارند یا اصلاً تعصب ندارند و می‌دانند که کدام طراحی سازمانی، فرآیندها و منابع برای آزاد کردن قدرت داده‌ها و یادگیری ماشینی مورد نیاز است، تعیین خواهد کرد و البته در این میان تلفات قابل جبرانی چون حدف برخی از مشاغل نیز وجود خواهد داشت. در واقع، هوش مصنوعی در عین حال که شبکه‌ای از فارغ‌التحصیلان ماهر و آشنا با تغییرات سریع تکنولوژیک و الگوهای اجتماعی و عملیاتی انقلاب صنعتی چهارم را می‌سازد و چون اجتناب از شکست حداقل به اندازه پیشرفت مجدد مهم است، با حذف مجموعه‌ای از مشاغل، فرصت‌های کاری و مهارتی جدیدی را در راستای توسعه اتوماسیون به وجود می‌آورد. کمااینکه، گزارش‌های گارتنر نشان می‌دهد در حالی که هوش مصنوعی میلیون‌ها شغل را حذف می‌کند، اما در سال 2025 بیش از دو میلیون شغل جدید ایجاد خواهد کرد.

78

بازماندگان تکنولوژی

کارشناسان گارتنر در کنفرانس «‌Reimagine HR» که سه روز پیش برگزار شد و اختلال شدید نوآوری، تغییر الگو‌های اتوماسیون، بیکاری تکنولوژیک و چرایی گسترش مرزهای رهبری فناورانه را بررسی کردند، همان‌گونه که آلبرتو روسی، تبیین کرده بود، به این نتیجه رسیدند که چشم‌انداز مشاغل هوش مصنوعی روشن است و مهندسان یادگیری ماشینی و دانشمندان داده که در چند سال گذشته در صدرِ فهرست بهترین مشاغل Indeed جای داشته‌اند همچنان می‌توانند به فرآیند رشد شغلی خود تا سال 2042 امیدوار باشند و شرکت‌ها بر استخدام دانشمندان تحقیقات کامپیوتری و اطلاعاتی بیشتر سرمایه‌گذاری کنند. طبق پژوهش‌های این کارشناسان، «مهندسان هوش مصنوعی» با میانگین حقوق 120017 دلار، «مهندسان یادگیری ماشین و پایتون» با میانگین حقوق 125087 دلار، «مهندسان داده» که تقریباً در هر صنعتی جایگاه دارند با میانگین حقوق 115592 دلار، «مهندسان روباتیک با گرایش کاربردهای دفاعی، پزشکی و خودروسازی» با میانگین حقوق 101062 دلار، «مهندسان نرم‌افزار؛ متفکران تحلیلی» با میانگین حقوق 107169 دلار و «دانشمندان داده، مدل‌سازان و نظریه‌پردازان» که مسیر شغل، توسعه و رشد صنعتی کشورها را تغییر می‌دهند با میانگین حقوق 126575 دلار -این میانگین حقوق‌ها برای سال 2023 در نظر گرفته شده است- حداقل تا سه دهه آینده، جزو پرتقاضاترین مشاغل هوش مصنوعی باقی خواهند ماند و نرخ رشد در آنها بر مبنای اطلاعات «BLS»، در بازه زمانی 2031-2023، سرعتی باورنکردنی خواهد داشت. در کنار آن، «مهندسان سرعت» که در ایجاد، آزمایش و تکرار طرح‌ها در صنایع و شرکت‌ها، صاحب رکورد هستند، «رهبران محصول هوش مصنوعی» که در میان کاربران AI سهم 21درصدی دارند و وظایف روزانه آنها شامل تعریف الزامات محصول هوش مصنوعی، انجام تحقیقات بازار، نظارت بر عملکرد، مدیریت هزینه‌ها و تصمیم‌گیری استراتژیک برای اطمینان از موفقیت پروژه‌های کاملاً فناورمحور و روباتیک است، «طراحان تعاملات انسان و روبات» که متخصص طراحی کاربرمحور، روان‌شناسی شناختی و طراحی تعامل جذاب با سیستم‌های هوش مصنوعی هستند و به صورت روزانه وایفرم‌های متعددی را می‌سازند، «مدیران ماشین» که به خود ماشین‌ها و روبات‌ها یاد می‌دهند چگونه باید کار کنند،‌ ‌«ناظران محتوا» که حتی می‌توانند به‌طور دقیق علائم جاده، عابران پیاده و سایر اشیا را شناسایی و علامت‌گذاری کنند تا درک خودروهای خودران و توانایی تصمیم‌گیری آنها را بهبود ببخشند، «اخلاق‌شناس هوش مصنوعی» که طبق گفته «‌Google’s ‌Bard»، در هیات‌های شغلی مانند «‌Glassdoor» اکنون 250 هزار دلار حقوق دریافت می‌کنند و قدرت استدلال و تفکر انتقادی بسیار بالایی دارند و «حسابرسان هوش مصنوعی»، به عنوان حرفه‌های نسبتاً جدید که تا سال 2027 بیش از 40 درصد رشد برایشان پیش‌بینی شده است، به‌طور بالقوه تولید ناخالص داخلی جهانی را تا هفت درصد افزایش می‌دهند. مضاف بر این، طبق داده‌های اداره آمار کار آمریکا (BLS) و راهنمای چشم‌انداز شغلی 2031 ایالات‌متحده، 23 شغل نیز در کنار مشاغل نامبرده، نرخ رشد 29 تا 46درصدی تا هشت سال آینده خواهند داشت و میانگین حقوق سالانه آنها از 47 تا 124 هزار دلار متغیر است. توسعه‌دهندگان وب، تحلیلگران امنیت اطلاعات، اپراتورهای DRAKE، آماردانان،‌ اکچوئرها، تحلیلگران تحقیق در عملیات، تکنسین‌های خدمات توربین بادی، نصاب‌های فُتوولتائیک خورشیدی، پزشکان، پرستاران، مدیران خدمات پزشکی و بهداشتی، دستیاران پزشک، دستیاران فیزیوتراپی، دستیاران سلامت در منزل،‌ آسیب‌شناسان گفتار و زبان، متخصصان اختلال رفتاری، سوءمصرف مواد و مشاوران سلامت روان،‌ درمانگرهای تنفسی، مشاوران ژنتیک، فلبوتومیست‌ها، اپیدمیولوژیست‌ها، ورزشکاران، داوران، آشپزهای رستورانی و مراقبان حیوانات، از جمله مشاغلی هستند که تا سال 2031 حقوق و امنیت شغلی تضمین‌شده‌ای دارند. و البته در مقابل آنها، رانندگان تاکسی و کامیون، اپراتورهای چاپخانه‌ها، کارگران نساجی، کارگران اداره پست، کارگران فست‌فودها، صندوق‌داران، متصدیان پذیرش، حسابداران، کارمندان آژانس‌های مسافرتی، اپراتورهای تابلوهای برق، مونتاژکاران، کارگران صنعت بسته‌بندی، نمایندگان خدمات مشتری، فروشندگان، کارگران انبار، نگهبانان، خرده‌فروشان، مصححان و مترجمان، پرسنل امنیتی و نظامی، دستیاران جراحی، وکلا، طراحان گرافیک، معلمان، مدیران روابط عمومی، برنامه‌ریزان رویداد، مدیران بازاریابی، شغل خود را به‌خصوص در کشورهای توسعه‌یافته تا سال 2050 از دست خواهند داد و شغل‌های تازه خلق‌شده جایگزین آنها می‌شوند.

جهانِ پولدارهای فضایی

دکتر الیزابت جی آلتمن که یکی از 100 زن برتر بانفوذ بوستون در نوآوری تجاری، کسب‌وکارهای هوشمند و اکوسیستم‌های پلت‌فرمی است و در کتاب «اکوسیستم‌های نیروی کار: دستیابی به اهداف استراتژیک با افراد، شرکا و فناوری‌ها»، به معرفی جدیدترین ایده‌های تجاری هوشمند پرداخته، معتقد است، فناوری، اختراعات و شغل‌های جدید آینده، سودآورترین بسترهای تجاری را تا 50 سال آینده به وجود خواهند آورد و با آنکه در حال حاضر درآمد 10 فرد ثروتمند جهان متکی به اینترنت، نوآوری و تحقیق روی راه‌حل‌های آینده کار و ایده‌های تجاری-سرمایه‌ای، است، تولد مشاغل و صنایع جدید، عامل ظهور ثروتمندان جدیدتر خواهد شد. به استدلال او، تولید سلاح‌های غیرفعال‌سازی روبات‌های جاسوس و سارق، تولید لوازم جانبی ضدپهپادی، تولید و توزیع اشیای پرنده مخفی، ساخت تسلیحات صوتی و تولید ردیاب‌های ماهواره‌های جوی - نظامی، از جذاب‌ترین حیطه‌های شغلی درآمدزا تا سال 2073 هستند. در حوزه کشاورزی، فرآورده‌های غذایی و انرژی نیز، کشاورزی عمودی و تولید میکروگرین‌ها، تولید فرآورده‌های غذایی ارگانیک، تولید گوشت‌های آزمایشگاهی، بازیافت محصولات زمینی، دریایی و فضایی، میکروکپسولاسیون گرانش صفر، تولید هوا و غذا در فضا، خدمات نانوتکنولوژی و تولید سوخت‌های زیستی تجدیدپذیر و انرژی‌های حاصل از رعدوبرق می‌توانند در زمره جدیدترین مشاغل عصر هوش مصنوعی مورد توجه قرار بگیرند. واردات و صادرات محصولات فضایی، استخراج از معادن سیارک‌های کیهان، منسوجات الکترونیکی، تولید لباس‌ها و روپوش‌های فضانوردی، ساخت و فروش ساختمان و پایگاه‌های فضایی، تولید، فروش و اجاره جت‌پک‌ها و لوازم جانبی پرواز، تولید، فروش و اجاره سفینه‌های فضایی، آژانس‌های تجاری پرواز به فضا، تولید خودروهای پرنده و قطارهای فوق سریع هایپرلوپ، حمل‌ونقل بین‌سیاره‌ای، نقشه‌برداری و ناوبری فضا، تحلیل داده‌های بزرگ پتابایتی، عرضه روبات-سگ‌های نگهبان و فروش اجزای بدن انسانی آزمایشگاهی هم در بخش تجاری و حمل‌ونقل، قابلیت سرمایه‌گذاری‌های کلان را دارند و پیش‌بینی می‌شود ثروتمندان جهان از این بخش‌ها، بیشترین سود تجاری-بازرگانی را کسب کنند. در حوزه ورزش، گردشگری و زیبایی نیز، گردشگردی فضایی، ساخت هتل‌های شناور، پاکسازی باغ‌های سیاره‌ای، هایپرِ ابرتلسکوپ‌ها، صنعت ورزش‌های افراطی، تولید کفش‌های شتاب‌دهنده، هاوربایک‌ها و اسکوترهای شناور، تولید عینک‌های هوشمند و تولید روبات‌ها و گجت‌های پاکساز و محافظ پوست، بسترهایی ناب و پولساز برای صاحبان شغل‌هایی هستند که با جانشینی فناوری یا گم شده‌اند یا گرفتار کارگرانی آواره هستند و البته برای توزیع نظام درآمدی عادلانه هیچ راهکاری ندارند. 

پی‌نوشت‌:

1- «ابرهوش: مسیرها، خطرات و استراتژی‌ها» نوشته نیک بوستروم، «انسان بودن در عصر هوش مصنوعی»، نوشته مکس تگمارک، «تله تکینگی» اثر فدریکو پیستونو، «اختراع نهایی ما: هوش مصنوعی و پایان عصر بشر» نوشته جیمز بارات، «عصر ماشین‌ها: زمانی که رایانه‌ها از هوش انسانی فراتر می‌روند» نوشته ری کورزویل، «الگوریتم‌های سرکوب: چگونه موتورهای جست‌وجو نژادپرستی را تقویت می‌کنند» اثر صفیا اوموجا نوبل، «سلاح‌های تخریب ریاضی: چگونه داده‌های بزرگ نابرابری را افزایش می‌دهد و دموکراسی را تهدید می‌کند» نوشته کتی اونیل، «ابرقدرت‌های هوش مصنوعی: چین، سیلیکون ولی و نظم نوین جهانی» نوشته کای فو لی، «ابزار و سلاح: وعده و خطر عصر دیجیتال» نوشته برد اسمیت و کارول آن براون و «تاریخ هوش مصنوعی: آینده هوش مصنوعی» ویرایش‌شده به‌وسیله برنارد مار.

دراین پرونده بخوانید ...