شناسه خبر : 11778 لینک کوتاه

سیاست ایالات متحده در مورد مودی، نیازمند تغییر است

ویزای خونین آقای نخست‌وزیر

رویکرد باراک اوباما در مقابل آسیا تاکنون به‌طور ویژه‌ و قابل توجه‌ای مورد تمجید قرار گرفته است. با این حال منتقدان نقد‌های ویژه‌ای هم به او دارند. بسیاری می‌گویند بهتر است تا رئیس‌‌جمهوری سیاستش در آسیا را با انرژی و اهمیت بیشتری پیگیری کند.

فرید زکریا / تحلیلگر هندی‌تبار روزنامه واشنگتن پست/ترجمه: نسرین رضایی

رویکرد باراک اوباما در مقابل آسیا تاکنون به‌طور ویژه‌ و قابل توجه‌ای مورد تمجید قرار گرفته است. با این حال منتقدان نقد‌های ویژه‌ای هم به او دارند. بسیاری می‌گویند بهتر است تا رئیس‌‌جمهوری سیاستش در آسیا را با انرژی و اهمیت بیشتری پیگیری کند. در حقیقت دولت ایالات متحده این فرصت را در اختیار دارد که زمانی که دولت جدید در دهلی‌نو شکل می‌گیرد، جای خالی یکی از بزرگ‌ترین قطعات گمشده سیاست را پر کند -‌ رابطه استراتژیک با دومین کشور پرجمعیت قاره یعنی هند- اما هر دو کشور باید تغییرات عمده‌ای را در رفتارهای سیاسی خود ایجاد کنند.
مانع اصلی برای ایالات متحده که اکنون باید لحاظ شود این است که «ناندرا مودی» مردی که قرار است نخست‌وزیر بعدی هند شود، پیش از این توسط دولت جرج دبلیو بوش در لیست سیاه قرار گرفته بود و نتوانسته بود تا ویزای ورود به ایالات متحده را به دست آورد. مودی از سوی مقامات ایالات متحده به مدت یک دهه کنار گذاشته شد. حالا این طرد سیاسی باید متوقف شود. حالا شاید زمان آن فرا رسیده که اعتراف کرد این روش جدا کردن مودی از دیگران، انتخابی، خودسرانه و بیش از حد افراطی بوده است.
مودی یک سیاستمدار ملی‌گرای هندو (تا زمانی که نخست‌وزیر شود) رئیس دولت در ایالت گجرات هند است. مودی این مقام را در سال 2002 زمانی که شورش شدیدی بین هندوها و مسلمانان درگرفت، به دست آورد. گفته شده که در آن زمان او مبارزات گروه‌های خودسر علیه مسلمانان و هم‌دستی پلیس با این خشونت را تشویق کرد و هیچ کاری برای متوقف کردن آن انجام نداد. در آن دوره بیش از هزار نفر که اکثراً مسلمان بودند، کشته شدند. تعقیب قانونی و محاکمه متهمان این کشتارها آن‌گونه که باید و شاید صورت نگرفت.
جریانی که یک نقطه سیاه پررنگ در تاریخ هند است و مودی از آن روسیاه بیرون می‌آمد. اما نقش اصلی او در این جریان نامشخص و مبهم باقی‌مانده است. اگرچه سه گروه تحقیق در هند مودی را از مجرمیت خاص در این کشتار و درگیری‌ها مبرا دانسته‌اند اما تحقیقاتی که از سوی گروه‌های حقوق بشری صورت گرفت، حاکی از چیز دیگری بود.
با این حال بحث مودی و کشتار مسلمانان یک چالش مهم برای دموکراسی هندی است - چالشی که بسیاری از گروه‌های پیگیر حامی حقوق بشر در جامعه مدنی همچنان آن را دنبال می‌کنند- اما سوال مقامات آمریکایی این است که: آیا رفتار مودی نگرانی‌هایی در رابطه با نقض منافع ملی در ایالات متحده ایجاد خواهد کرد؟ او تنها فردی است که بر اساس «نقض شدید آزادی مذهبی» درخواست ویزایش رد شد و حالا حضور پررنگش در عرصه سیاست باعث می‌شود تصمیم پیشینی که پیشتر در رابطه با او اتخاذ شده، تصمیمی کاملاً خودسرانه به نظر برسد.
به‌عنوان مثال وضعیت نوری‌المالکی نخست‌وزیر عراق را در نظر بگیرید. او رئیس دولتی است که از دید مقامات ایالات متحده و غربی شدیداً فرقه‌گرا و متعصب جلوه می‌کرد و متهم به برخورد‌های تند و از پیش طراحی‌شده در مقابل سنی‌ها در کشورش بود اما در نهایت چه اتفاقی افتاد؟ نوری‌المالکی هرگز طرد نشد. او نه‌تنها طرد نشد بلکه در واشنگتن در بسیاری از مواقع به‌عنوان یک مهمان محترم مورد استقبال دو تن از مقامات کاخ سفید قرار گرفت.
گرو‌ه بررسی و تحقیق ویژه‌ای که مودی را از دیگران جدا کرده است گزارشی از کمیسیون ایالات متحده درباره آزادی بین‌المللی مذهبی (USCIRF) را مطالعه کرد. این گروه کشورهایی را فهرست‌بندی می‌کند که به دلیل تحت ظلم بودنِ هدفمند، مستمر و اسفبار اقلیت‌های مذهبی‌شان مورد «توجه خاص» هستند. عربستان سعودی که رهبرانش از سوی ایالات متحده مورد احترام فوق‌العاده‌ای هستند در صدر این لیست قرار دارد. گزارش کمیسیون نشان می‌دهد در پاکستان به دلیل خشونت و ستیزه‌جویی مداوم علیه اقلیت‌های مذهبی و قومی که، همیشه میزان این خشونت بالاست، باید به لیست آن کشورها اضافه شود. همچنین این گزارش می‌افزاید که عراق هم باید در این گروه باشد. با این حال یک مقام دولتی از هیچ یک از این کشورها یا سایر کشورها در هر کجا به دلیل نقض آزادی مذهبی هرگز در لیست سیاه قرار نگرفته یا درخواست ویزایشان رد نشده است.
باید اعتراف کرد که همان‌گونه که اغلب موارد شاهدش هستیم، سیاست خارجی ایالات متحده بیشتر به دلیل عدم انسجام مقصر است. زمانی که گزارش کمیسیون در سال 1998 درباره آزادی بین‌المللی مذهبی به وجود آمد، USCIRF تمایل داشت ثابت کند که قصد ندارد منحصراً بر خشونت علیه مسیحیان بپردازد. شورش‌های گجرات کمی بعد از آن اتفاق افتاد و قساوت آنها و همدستی ظاهری مسوولان دولتی توجه جهانی را به خود جلب کرد. در همان زمان لیست سیاه و ممنوعیت ارتباط با مودی مورد بررسی قرار گرفت و مورد تایید واقع شد. در آن زمان هیچ فردی در رده‌های بالای دولت بوش اهمیتی به موضوع نداد زیرا مودی یک مقام محلی بود و هرگز گمان نمی‌رفت که به یک مقام ملی ارتقا پیدا کند.
اما حالا با نادیده گرفتن چنین اشتباهی از سوی مقامات ایالات متحده اگر واشنگتن بتواند سیاست خود را در برابر این مساله تغییر دهد، مودی مجبور می‌شود بر خشم خود نسبت به آمریکا غلبه کند و مهم‌تر از همه اینکه او مجبور می‌شود موضع کشورش را درباره مجموعه بزرگ‌تری از مسائل تغییر دهد. به مدت چندین سال سیاست خارجی هندی‌ها خارج از کنترل و بی‌هدف بوده است. به‌طوری که این کشور تقریباً به‌عنوان یک بازیکن جدی در منطقه و جهان نقشی نداشته است.
این امر تا حدی به این دلیل است که دولت قبلی هند توان خود را از دست داد، هیچ برنامه‌ای نداشت و در مواضع روبه جلو، محلی و خارجی سردرگم بود. علاوه بر این، دلیل دیگر اینکه نخبگان حاکم دهلی‌نو درباره نوع سیاست خارجی که باید به پیش ببرند مردد باقی ماندند. آنها بین انگیزه‌های ضد‌استعماری، جهان سومی و قدیمی‌شان و نیازهای بدیهی یک آسیای جدید که در آن چین به‌عنوان قدرت برتر در حال ظهور است، سردرگم بودند. نتیجه این شد که هند از رابطه مستحکم با ایالات متحده که می‌تواند از لحاظ اقتصادی، نظامی و سیاسی به او کمک کند دور مانده است.
اگر ایالات متحده و هند- قدیمی‌ترین و بزرگ‌ترین دموکراسی- بتوانند یک مشارکت و همکاری درست ایجاد کنند این امر می‌تواند برای ثبات آسیایی، موفقیت جهانی و به‌ویژه برای دموکراسی و حقوق بشر در سراسر جهان مفید باشد.


دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها