شناسه خبر : 33714 لینک کوتاه

تحفه حزب توده

چه کسانی سم مارکسیسم را به اقتصاد ایران تزریق کردند؟

چند دل‌نوشته در باب وضع بد اقتصادی مردم و مقایسه روند پیشرفت و نوسازی ایران با دیگر کشورها، ترجمه جزوه‌ای دانشگاهی از یک اقتصاددان نه‌چندان مطرح فرانسوی و درنهایت انتشار یکی دو تحقیق و پژوهش آماری در باب میزان تولید و حد و مرز قیمت‌ها، همه آن چیزی است که از زمان آدام اسمیت و شکل‌گیری علم اقتصاد تا سال 1321 در سابقه علم اقتصاد ایران به یادگار مانده است.

پرویز گیلانی

چند دل‌نوشته در باب وضع بد اقتصادی مردم و مقایسه روند پیشرفت و نوسازی ایران با دیگر کشورها، ترجمه جزوه‌ای دانشگاهی از یک اقتصاددان نه‌چندان مطرح فرانسوی و درنهایت انتشار یکی دو تحقیق و پژوهش آماری در باب میزان تولید و حد و مرز قیمت‌ها، همه آن چیزی است که از زمان آدام اسمیت و شکل‌گیری علم اقتصاد تا سال 1321 در سابقه علم اقتصاد ایران به یادگار مانده است.

سال 1321 هم از این جهت در تاریخ علم اقتصاد ایران نقطه عطف به شمار می‌رود که روشنفکری مارکسیست با نام عبدالحسین نوشین که نقش مهمی در شکل‌گیری حزب توده و تدوین مانیفست سیاسی و اقتصادی آن داشت، دو جزوه با عنوان «مزد، بها، سود» و «اصول علم اقتصاد» را با الهام از آموزه‌های کارل مارکس ترجمه و تلخیص کرد.

هرچند در تحقیق‌ها و پژوهش‌هایی که پیرامون ورود علم اقتصاد به ایران تهیه شده نامی از عبدالحسین نوشین و دو جزوه مارکسیستی‌اش برده نشده اما به نظر می‌رسد او همان‌گونه که نقشی بسیار اثرگذار بر ادبیات نمایشی در ایران داشته، در مارکسیستی کردن پایه‌های علم اقتصاد در ایران نیز بسیار اثرگذار بوده است. در این نوشته ابتدا به پیشینه ورود علم اقتصاد به ایران اشاره می‌کنیم و پس از آن می‌گوییم چگونه عبدالحسین نوشین که روشنفکر و مترجمی مارکسیست بود بر علم اقتصاد در ایران اثر گذاشت.

پیشینه علم اقتصاد در ایران

دور از نظر نیست اگر محمدعلی فروغی را نخستین کسی بدانیم که ایرانیان را با متون دانشگاهی اقتصاد آشنا کرد و البته ما این تجربه را در سیاست و حقوق اساسی نیز مدیون او هستیم. در سال 1284 خورشیدی و در بحبوحه مشروطیت، فروغی جوان که همزمان در «تربیت»، روزنامه پدرش، مشغول به نوشتن بود، «اصول علم ثروت ملل» نوشته اقتصاددانی فرانسوی به نام پل بورگار را برای تدریس در مدرسه علوم سیاسی میرزانصرالله‌خان مشیرالدوله ترجمه کرد. کتاب، علاوه بر مقدمه محمدحسین فروغی و دیباچه محمدعلی فروغی، پنج فصل داشت: تولید ثروت، توزیع ثروت، دوران ثروت، مصرف ثروت و استفاده قوانین مالیاتی از علم ثروت. دوازده سال بعد و در برلین، محمدعلی جمالزاده که رمان‌نویسی مطرح بود در کتابی تحت عنوان «گنج شایگان» اوضاع تجارت، گمرک، صنعت، مالیه، مسکوکات و به‌طور عام اقتصاد زمانه خود را بررسی کرد. این اثر به عنوان مرجعی آکادمیک مورد استفاده قرار نگرفت و همچون کتاب چارلز عیسوی، با عنوان «تاریخ اقتصادی ایران در عصر قاجار» منبعی پژوهشی به حساب آمد. سال‌ها پس از آنکه فروغی «اصول ثروت ملل» را ترجمه کرد، آموزش دروس اقتصادی در مدرسه علوم سیاسی آغاز شد. در اساسنامه جدید مدرسه که در سال 1306 شمسی تصویب و به امضای تدین، وزیر معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه وقت رسید، آمده بود: «مقید گردیده تحصیلات مدرسه سه‌ساله بوده و به دو شاخه علوم قضایی و علوم اداری تقسیم می‌شود. دانشجویان در دو سال نخست موظف‌اند درس‌های اقتصادی خاصی بگذرانند: در سال اول، علم ثروت (دو ساعت در هفته) و در سال دوم، علم ثروت، علم مالیه، حقوق تجارتی (هر کدام به میزان دو ساعت در هفته)». شش سال بعد مدرسه عالی تجارت نیز از وزارت بازرگانی به مدرسه حقوق و علوم سیاسی پیوست و «دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی» به ریاست علی‌اکبر دهخدا گشایش یافت. از استادان دروس اقتصادی این دوران (که اغلب دانشجویانی بودند که تازه از تحصیل در خارج فراغت یافته بودند) می‌توان به دکتر زنگنه (بانکداری و پول اقتصاد اجتماعی)، دکتر کریم سنجابی (حقوق اداری، سیاست اقتصادی ایران)، دکتر قاسم قاسم‌زاده (حقوق اساسی، علم اقتصاد و تاریخ عقاید اقتصادی)، دکتر سید‌ولی‌الله خان نصر (جغرافیای اقتصادی) و  دکتر تقی نصر (تاریخ حقوق ایران و اقتصاد) اشاره کرد. با تاسیس دانشگاه تهران و سپس انتقال بخش منقول از دانشکده معقول و منقول در 1318، دانشکده حقوق دانشگاه تهران به شکل نوین در اسفند 1319 گشایش یافت.

جریان روشنفکری در دهه 20 

جریان روشنفکری در ایران هنوز به درستی شکل نگرفته بود که حزب توده با قدرت بسیج‌کنندگی و توان تبلیغاتی بسیار زیاد در اوایل دهه 1320 شکل گرفت. به این ترتیب از دوره پهلوی اول جریان روشنگری در ایران ماهیتی سوسیالیستی پیدا کرد. شاید دلیلش این بود که رضاشاه، وابستگی‌هایی به انگلستان و بعدها به آلمان داشت. به این ترتیب در این دوره شاهد پیدایش رگه‌های ناسیونالیستی و بعد تفکرات سوسیالیستی در میان روشنفکران بودیم. بعدها پهلوی دوم نیز به انگلیس و سپس به آمریکا گرایش پیدا کرد. به نوعی حاکمیت سیاسی ایران در بلوک‌بندی دوقطبی پس از جنگ جهانی دوم، به طرفداری از بلوک غرب معروف شد. بنابراین به‌طور طبیعی در دوگانگی جهان آن روز، جناح معترض و عصیانگر و انقلابی در کشورهایی که طرفدار بلوک غرب بودند عمدتاً طرفدار جناح شرق می‌شدند. به همین جهت حزب توده پس از غیرقانونی اعلام شدن فعالیت از سوی حاکمیت در لایه‌های روشنفکری جامعه حضوری ملموس‌تر پیدا کرد و با انتشار کتاب‌ها و جزوه‌های سوسیالیستی به زیر پوست جامعه راه یافت. این باعث شد افراد فاقد تخصص، در مباحث اقتصادی به گرایش‌های سوسیالیستی مثبت نگاه کنند. به این ترتیب، اپوزیسیونی که با شعارهای کمونیستی پدیدار شد و روشنفکران را جذب کرد، در قوی‌تر شدن این جریان نقش عمده داشت. ایدئولوژی این جریان به‌خصوص بعد از اشاعه نظرات استالین در مدل روسی مارکسیسم که برنامه‌ریزی متمرکز، تقبیح مالکیت خصوصی و نفی کارکرد بازار، اساس آن بود همچون ویروسی مرگبار در سراسر کشور فراگیر شد. در این میان حزب توده که مبلغ مارکسیسم، لنینیسم و استالینیسم در ایران بود مثل همه اقمار شوروی که در کشورهای مختلف برای بسط عقاید خود تبلیغ می‌کردند؛ در بستر فقر و فلاکتی که وجود داشت موفق به جلب نظر خیلی از تحصیل‌کردگان ایرانی شد و آنها را در وادی اندیشه‌های سیاسی و اقتصادی، همسو با بلوک شرق کرد.

عبدالحسین نوشین چه کرد؟

عبدالحسین نوشین نقشی اساسی در شکل‌گیری حزب توده و تدوین مانیفست سیاسی و اقتصادی آن داشت. او آنقدر در نگارش و ترجمه کتاب و مهم‌تر از آن، در عرصه سیاست، آوازه داشت که خیلی از جوانان تحصیل‌کرده را شیفته خود کرد. فرار از زندان و سال‌ها زندگی مخفیانه از او چهره‌ای قابل احترام در جامعه ساخت. او از نخستین افرادی بود که دستاوردهای تئاتر غرب را با خود به ایران آورد و نسلی را آموزش داد که بازماندگان آنها نسل‌های بعد تئاتر ایران را تربیت کردند. طرفه آنکه عبدالحسین نوشین نقشی اساسی در مارکسیستی کردن پایه‌های اقتصاد ایران هم داشت. اما چگونه؟

محمود عسگری‌زاده که یکی از اعضای کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق ایران بود در ابتدای شکل‌گیری این جریان در دهه 40 ماموریت پیدا کرد؛ جزوه‌ای برای آموزش اقتصاد به اعضای مجاهدین خلق تهیه و تدوین کند. جزوه او با عنوان «اقتصاد به زبان ساده» کاملاً تحت تاثیر کتاب اصول علم اقتصاد عبدالحسین نوشین بود. اقتصاد به زبان ساده از نظر محتوا بسیار پوپولیستی‌تر و سطح پایین‌تر از اصول علم اقتصاد نوشین بود اما در مدت‌زمان اندکی پس از انتشار، تبدیل به کتاب مرجع اقتصادی برای مخالفان سلطنت پهلوی شد.

در برخی منابع عنوان شده است که «اصول علم اقتصاد» ترجمه و اقتباسی از کتاب «مزد، بها، سود» اثر کارل مارکس است اما برخی منابع، از ترجمه و تلخیص همزمان دو کتاب اقتصادی توسط عبدالحسین نوشین سخن گفته‌اند. یکی «اصول علم اقتصاد» که ظاهراً برداشتی از کتاب «اکونومی پولتیک» بوده و دیگری «مزد، بها، سود» که گفته می‌شود برگرفته از کتابی به همین نام نوشته مارکس بوده است. برخی هم معتقدند منبع هر دو جزوه‌ای که نوشین ترجمه کرده، حزب کمونیست فرانسه بوده است. درباره تاریخ انتشار دو کتاب اطلاع دقیقی در دست نیست، اما گفته می‌شود عبدالحسین نوشین در سال 1321 به سفارش حزب توده دو جزوه اقتصادی ترجمه و تلخیص کرده که بعدها هر دو را به صورت کتاب منتشر کرده است. انتشار دو جزوه اقتصادی با دوره‌ای که ترجمه و انتشار کتاب «مانیفست حزب کمونیست» اثر معروف مارکس و هگل هم به پایان رسیده بود، مصادف بوده و در حقیقت، نوشین با ترجمه این آثار، به نوعی مانیفست اقتصادی و سیاسی حزب توده را تدوین کرده است. به این ترتیب مانفیست اقتصادی حزب توده برای سال‌های طولانی مرجع اصلی علم اقتصاد در ایران بوده و به عنوان کتاب دانشگاهی در دانشکده حقوق دانشگاه تهران و بعدها در مدرسه عالی بازرگانی تدریس شده است. مانیفست اقتصادی حزب توده با کیفیتی که در ادامه خواهد آمد توسط محمود عسگری‌زاده در نگارش جزوه اقتصاد به زبان ساده که به نوعی مانیفست اقتصادی سازمان مجاهدین خلق بود، مورد استفاده قرار گرفته است.

اقتصاد به زبان ساده چگونه نوشته شد؟

عبدالله محسن-برادر سعید محسن- و عبدالله زرین‌کفش، که در تبریز زیر نظر محمود عسگری‌زاده آموزش دیده بودند، اشاره کرده‌اند که او جزوه «اقتصاد به زبان ساده» را تحت‌ تاثیر «اصول علم اقتصاد» ترجمه «عبدالحسین نوشین» و «جامعه‌شناسی» تالیف «احمد  قاسمی‌تهرانی» نوشته است. برای آنکه بدانیم اقتصاد به زبان ساده چگونه نوشته و به عنوان مانیفست اقتصادی تشکیلاتی مطرح شد که بعدها تحت عنوان سازمان مجاهدین خلق شناخته شد، باید به کتاب‌ها و جزوه‌های دیگر اعضای اصلی سازمان در سال‌های ابتدایی شکل‌گیری نیز مراجعه کنیم.

یکی از مهم‌ترین رساله‌های هسته اصلی مجاهدین در میانه‌های دهه 40، جزوه «متدولوژی» یا «شناخت» بود که پس از مطالعات گروهی، توسط حسین روحانی نوشته شد. این جزوه آمیزه‌ای از آموزه‌های مارکسیسم و اعتقادات اسلامی بود. دومین متن اثرگذار تئوریک سازمان که گرایش‌های مارکسیستی در آن مشاهده می‌شد، «راه انبیا، راه بشر» بود که محمد حنیف‌نژاد آن را بر پایه تئوری‌های مهندس بازرگان نوشت. سومین اثر تدوین‌شده در سازمان، کتاب «تکامل» بود که علی میهن‌دوست آن را گردآوری کرد. این کتاب نیز از جمله آثاری بود که بینش مارکسیستی در تدوین آن موثر بود. محمد حنیف‌نژاد در سال 1349 سه کتاب یادشده را در یک جزوه خلاصه کرد. اما بعد از این متون، کتاب اقتصاد به زبان ساده محمود عسگری‌زاده مهم‌ترین جزوه‌ای بود که مانیفست اقتصادی سازمان را مشخص می‌کرد. جزوه «اصلاحات ارضی در ایران» نیز توسط جمعی از اعضای تشکیلات به سرپرستی «رسول مشکین‌فام»، در همین راستا تهیه شد.

سهراب بهداد که اقتصادشناسی را زمینه‌ای نسبتاً نو در آموزش دانشگاهی و بررسی‌های علوم اجتماعی در ایران دهه 40 می‌داند، اشاره می‌کند که رشته اقتصاد تا سال‌های 1340 هنوز در دانشگاه‌های ایران تاسیس نشده بود. «تا آن زمان دانشجویان «اقتصادشناسی» را در چارچوب برنامه‌ای می‌آموختند که به سیاق برنامه درسی دانشگاه‌های فرانسوی در سال‌های نخست این قرن تنظیم شده بود.» ازقضا عبدالحسین نوشین نیز تحصیل‌کرده دانشگاه سوربن فرانسه بود و با ادبیات این کشور آشنایی داشت و دو جزوه اصول علم اقتصاد و «مزد، بها، سود» را از منابع فرانسوی به فارسی برگردانده بود.

به هر حال حتی اگر فکر کنیم اقتصاد به زبان ساده محمود عسگری‌زاده برداشتی آزاد از اصول علم اقتصاد عبدالحسین نوشین نبوده، مقایسه محتوای دو کتاب، این گزاره را تا حدودی اثبات می‌کند که عسگری‌زاده، تحت تاثیر نوشین، جزوه‌اش را به تحریر درآورده است.

به‌طور مثال اگر تبیین مقوله «ارزش» را در کتاب اقتصاد به زبان ساده با تعریف آن در کتاب اصول علم اقتصاد مقایسه کنیم، متوجه می‌شویم که کتاب عبدالحسین نوشین مرجع اصلی محمود عسگری‌زاده بوده است. البته کتاب نوشین کمتر از اقتصاد به زبان ساده به مباحث ایدئولوژیک پرداخته و در عوض بیشتر بر توضیح دقیق نظریه ارزش و مباحث دیگر بر اساس دیدگاه‌های کارل مارکس متمرکز است. ضمن اینکه عبدالحسین نوشین با وجود تضادی که با سرمایه‌داری داشته، تنها به تبیین مفاهیم بسنده کرده و دیدگاه‌های شخصی خود را تا حدودی محفوظ داشته و سعی کرده کتابی تئوریک و نظری ترجمه و تلخیص کند. زبان مورد استفاده کتاب نوشین نیز به سادگی ادبیات عسگری‌زاده نیست و از ریاضیات بیشتری بهره می‌گیرد که می‌توان گفت برای خواننده عام نوشته نشده و دانشگاهیان زیادی مثل محمود عسگری‌زاده را در مدرسه عالی بازرگانی تحت تاثیر قرار داده است. دسترسی به جزوه اولیه «اقتصاد به زبان ساده» امکان‌پذیر نیست اما آنچه به جا مانده، کتابی است به همین نام که در سال 1357 توسط مجاهدین خلق در تیراژ پنج هزار نسخه منتشر شده است. در مقدمه این کتاب نوشته شده «رساله حاضر در سال 47 تهیه شد و سپس در سال 50 تکمیل گردید». هرچند در این مقدمه نیز به زمان دقیق چاپ اول کتاب اشاره نشده اما در شناسنامه کتاب منتشرشده در سال 1357، عنوان چاپ دوم قید شده است.

در مقدمه چاپ دوم کتاب، ادعاهایی درباره اثرگذاری قابل توجه کتاب پس از انتشار چاپ اول مطرح شده و نکته قابل توجه این است که پیش از مقدمه، نام محمود عسگری‌زاده عنوان شده به گونه‌ای که خواننده احساس می‌کند مقدمه چاپ دوم در آذرماه 1351 به قلم او نوشته شده اما واضح است که فرد دیگری آن را نوشته؛ به این دلیل که نویسنده اصلی کتاب در خرداد سال 1351 به جوخه اعدام سپرده شد.

مجاهدین خلق و سوسیالیست‌های مسلمان

مجاهدین خلق در دهه 50 نقش بسیار موثری در رواج اندیشه‌های سوسیالیستی در جامعه متدین داشتند. سهراب بهداد در مقاله‌ای با عنوان گذار از سوسیالیسم به اقتصاد اسلامی تحلیل‌های مجاهدین از روابط اقتصادی را مارکسیستی می‌داند. به عقیده او اقتصاد به زبان ساده تحلیلی است صریح و ساده از نظرات مارکس درباره «قانون ارزش کار»، «ارزش اضافی» و «استثمار» که توسط مجاهدین خلق به جامعه دیندار نفوذ کرد.

البته تکیه‌بر نظریات مارکسیستی به عنوان محور و مبنای تحلیل‌های اقتصادی، تنها مختص گروه‌هایی نظیر مجاهدین و چریک‌های فدایی خلق نبود چراکه بسیاری از روشنفکران و کنشگران سیاسی و اقتصادی در دهه 50، بدون وابستگی سازمانی، چنین دیدگاه‌هایی داشتند. شاید از میان مشهورترین آنها، بتوان به علی شریعتی اشاره کرد. روشنفکر پرنفوذی که به نظر سهراب بهداد، بسیاری از آنچه تحت عنوان اقتصاد اسلامی طی دوران انقلاب مطرح می‌شد، در واقع برگرفته از دیدگاه‌های او بود. به عقیده سهراب بهداد «بخش مهمی از نظراتی که در دوران انقلاب به‌عنوان اقتصاد اسلامی مطرح شد از دیدگاه نظری و ایدئولوژیک علی شریعتی نشات گرفت. سازمان مجاهدین خلق ایران نیز که از پیروان شریعتی و مبلغ بسیاری از نظرات او بود، در عطف توجه به مسائل اقتصادی از دیدگاهی «اسلامی» نقشی اساسی داشت».

در شرایطی که جامعه ایران به سمت انقلابی عظیم حرکت می‌کرد و علاقه به زیر و زبر کردن همه ساختارهای موجود در میان روشنفکران اوج گرفته بود، در حوزه اقتصاد، نیاز به جانشینی برای ساختارهای موجود احساس می‌شد.

 از سوی دیگر، از آنجا که نفوذ استعماری غرب یکی از عوامل اصلی استقرار و قوام نظام شاهنشاهی شناخته می‌شد، رویکرد سوسیالیستی برای مبارزه با این نظام ابزار مناسبی به حساب می‌آمد و زمینه استقبال از رویکردهای ضدسرمایه‌داری را در جریان انقلاب ایران فراهم می‌کرد. به این ترتیب، آثار و گفتارهای روشنفکرانی چون علی شریعتی در این دوره به یکی از منابع اصلی تئوریزه کردن اقتصاد دولتی در ایران مبدل شد. علاوه‌بر شریعتی که گرایش‌های سوسیالیستی‌اش را با اندیشه‌های اسلامی آمیخته بود، دیدگاه‌های افرادی نظیر سیدمحمود طالقانی، حبیب‌الله پیمان و ابوالحسن بنی‌‌صدر نیز رنگ و بویی از افکار چپ سوسیالیستی داشت. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که علم اقتصاد مارکسیستی در ایران توسط روشنفکران نزدیک به حزب توده و به وسیله افرادی نظیر عبدالحسین نوشین، خلیل ملکی، جلال آل‌احمد و... به جامعه ایران تزریق شد، توسط مجاهدین خلق و به وسیله افرادی نظیر محمود عسگری‌زاده، تقی شهرام، محمد حنیف‌نژاد و... بسط و توسعه پیدا کرد و توسط افرادی نظیر علی شریعتی، سیدمحمود طالقانی، حبیب‌الله پیمان و... به جوانان انقلابی انتقال پیدا کرد و در نهایت از همان ابتدای انقلاب به عنوان رویکرد غالب، به سیاستگذاری کشور راه یافت. در سال 1387 یکی از روزنامه‌نگاران اقتصادی از 70 سیاستمدار و مدیر اقتصادی که سابقه حضور در دولت و مجلس و نهادهای حاکمیتی را داشتند پرسید: «مهم‌ترین کتاب اقتصادی که در جوانی مطالعه کردید چه نام داشت؟» 46 نفر از افرادی که با آنها مصاحبه شد گفتند؛ مهم‌ترین کتاب اقتصادی که در دهه 50 مطالعه کرده‌اند، کتاب اقتصاد به زبان ساده نوشته محمود عسگری‌زاده بوده است. 24 نفر از افراد باقی‌مانده نیز کتاب‌های اقتصاد اسلامی را مطالعه کرده بودند که به‌طور غیر مستقیم تحت تاثیر اندیشه‌های روشنفکران چپگرا بوده است. این افراد که در دهه‌های 40 و 50 فعالیت سیاسی داشتند پس از انقلاب سکاندار پست‌های مهم اقتصادی شدند. خیلی از آنها در سیاستگذاری اقتصادی پس از انقلاب هم نقش اساسی داشته و دارند. بنابراین هنوز که هنوز است، نفوذ کلام روشنفکران چپگرا و تاثیر عمیقی که بر ذهن و روان مردم و سیاستمداران کشور داشتند نقشی غیرقابل انکار در جاماندگی ایران از توسعه و پیشرفت دارد. این نقش آنقدر عمیق و اثرگذار بوده که پس از سال‌ها، سیاستگذاری در ایران جز آنچه تضاد منافع یا منافع سیاسی می‌خوانندش، در تله افکار سیاستمدارانش گرفتار شده و راه رهایی ندارد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها