شناسه خبر : 46762 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چالش تعطیلات

آیا دوروزه کردن تعطیلات به نتیجه می‌رسد؟

 

عاطفه چوپان / نویسنده نشریه

17تصمیم‌گیران کشور بیش از هفت سال است که بر سر تعطیلات آخر هفته در حال بحث و جدل‌اند اما تازه به سر خط رسیده‌اند. ظاهراً قرار بر این است که ساعت کار کارکنان در هفته از ۴۴ ساعت به ۴۰ ساعت کاهش و تعطیلات پایان هفته به دو روز افزایش پیدا کند. سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس هم اخیراً خبر داده که روزهای کاری از شنبه تا چهارشنبه خواهد بود که این موضوع باعث اعتراض اتاق‌های بازرگانی شده است. ظاهراً دولت به تعطیلی روزهای پنجشنبه تمایل بیشتری دارد و به همین دلیل کمیسیون اجتماعی مجلس نیز نظر دولت را پذیرفته است. با این حال تجار عضو اتاق بازرگانی معترض‌اند که تعطیلی روزهای پنج‌شنبه به زیان آنهاست و یک روز از فرصت ارتباط آنها با بازارهای جهانی کم می‌کند.

از طرفی گویا نظر قاطبه جامعه نیز همین باشد. به دنبال اختلاف‌نظرهایی که در رابطه با تعیین روز دوم برای تعطیلات آخر هفته میان نمایندگان و فعالان بخش خصوصی به وجود آمده است، «دنیای اقتصاد» چندی پیش در یک نظرسنجی از مخاطبان خود پرسید که کدام روز را برای دومین روز تعطیل در آخر هفته انتخاب می‌کنند. نتایج این نظرسنجی که بیش از پنج هزار نفر در آن شرکت کردند، نشان می‌دهد بیش از ۹۱ درصد از شرکت‌کنندگان با تعطیل شدن شنبه موافق هستند و تنها ۹ درصد تعطیلی پنجشنبه را انتخاب می‌کنند.

مسئله این است که اغلب کشورهای جهان روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل هستند و اگر در ایران پنجشنبه تعطیل شود، با احتساب تعطیلی روزهای جمعه، شمار روزهایی که تجار ایرانی از بازارهای جهانی دور می‌مانند به چهار روز می‌رسد که این برای تجار خبر خوبی نیست. اما اگر روزهای شنبه تعطیل شود و روزهای پنجشنبه مثل گذشته تعطیل رسمی نباشد، تجار ایرانی یک روز بیشتر می‌توانند با بازارهای جهانی در ارتباط باشند.

اخیراً نیز اتاق بازرگانی، صنایع و معادن با انتشار بیانیه‌ای اعلام کرد؛ تصمیمی گرفته شده که نشانه عدم باور قلبی و ذهنی به بخش خصوصی است. البته این اولین‌بار نیست که اتاق بازرگانی در این مورد نظر خود را اعلام می‌کند. ماجرا از زمان ریاست جلال‌پور بر اتاق بازرگانی در جریان بود و حتی او چندین دیدار نیز با مراجع تقلید مقیم قم برگزار و موضوع را مطرح کرده بود.

به اعتقاد تجار فعال در بخش خصوصی، تصمیم اخیر کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در صورت تایید نهایی و تبدیل به قانون جاری کشور، قطع ارتباط اقتصاد کشور با بازارهای بین‌المللی را به چهار روز در هفته افزایش می‌دهد و روشن است که در شرایط تحریم و محدودیت‌های خارجی و تنگناهای داخلی، ضمن تحمیل زیان مضاعفی بر اقتصاد کشور خصوصاً در شرایط دشوار کنونی، نقض اکید منویات مقام معظم رهبری در دستیابی به اهداف شعار سال خواهد بود. نمایندگان بخش خصوصی ابراز امیدواری کرده‌اند که نظر نهایی سیاست‌گذاران و قانون‌گذاران در مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام، عدم تایید این تصمیم و استماع نظرات کارشناسی فعالان اقتصادی و بخش خصوصی با هدف بیشینه‌سازی منافع ملی و به کار بستن آن باشد. سوال اصلی ما در این گزارش این است که آیا دوروزه کردن تعطیلات بعد از حدود یک دهه کش‌وقوس به سرانجام خواهد رسید یا نه و در این زمینه از نظرات کارشناسی محسن جلال‌پور که می‌توان گفت موضوع تعطیلات آخر هفته از زمان ریاست او بر اتاق جدی شد استفاده کردیم.

پیشینه نقشه

نخستین‌بار در سال ۱۳۹۶، معاون رئیس‌جمهور و رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در دولت یازدهم، بر اهمیت یک روز تعطیلی بیشتر، در زمینه گردشگری و صنعت اقامت از جمله بوم‌گردی و تاثیرات مثبت آن سخن گفت و تصریح کرد که مردم حداقل طی این دو روز تعطیلات می‌توانند به سفرهایی با طول مسیر ۶۰ کیلومتر بروند. این سخنان زمانی مطرح شد که سامان‌دهی تعطیلات دوروزه آخر هفته به یک مطالبه عمومی بدل شده بود و فعالان بخش خصوصی و گردشگری امیدوار بودند در دولت دوم حسن روحانی زمینه برای دوروزه شدن تعطیلات آخر هفته مهیا شود. اما این طرح در آن دولت به سرانجام نرسید و حالا، اصلاح ماده ۸۷ قانون مدیریت خدمات کشوری که در صورت تصویب قرار است ساعات کاری کارمندان را از ۴۴ ساعت به ۴۰ ساعت کاهش دهد و تعطیلات آخر هفته را به دو روز برساند به تصویب رسیده است. گرچه خبرها حاکی از آن است که بهارستان‌نشینان بر سر دوروزه شدن تعطیلات به اجماع رسیده‌اند اما چانه‌زنی برای دومین روز تعطیل -شنبه یا پنجشنبه- همچنان ادامه دارد. مدافعان تعطیلی شنبه‌ها می‌گویند فاصله زمانی بین تعطیلات ما و کشورهای دیگر بسیاری از امور به ویژه مبادلات اقتصادی را با مشکلات متعدد روبه‌رو کرده و در مقابل طرفداران تعطیلی پنجشنبه‌ها معتقدند روز مقدس یهودیان را نباید در ایران تعطیل اعلام کرد.

ارزیابی طرح

بی‌شک تاثیر تعطیلات یک‌روزه می‌تواند بسته به عوامل مختلفی مانند هنجارهای فرهنگی، انتظارات کاری و ساختارهای اجتماعی متفاوت باشد. تجربه جهان اما نشان می‌دهد کشورهایی که تعطیلات آخر هفته کوتاه‌تری دارند، ممکن است با چالش‌هایی در تعادل کار و زندگی، رفاه، بهره‌وری و کیفیت کلی زندگی شهروندان خود مواجه شوند. عدم تعادل میان کار و زندگی، کاهش اوقات فراغت و زمان شخصی، افزایش خطر فرسودگی شغلی، تاثیر منفی بر بهره‌وری، محدود شدن ارتباطات اجتماعی و خانوادگی و پیامدهای نامطلوب بر سلامت روانی افراد تنها برخی از عوارض تعطیلات یک‌روزه هستند. از سوی دیگر استدلال بخش بزرگی از کارشناسان کشور و نیز تجربه زیسته جهان حاکی از آن است که دوروزه شدن تعطیلات پایان هفته ضرورتی است که به شیوه‌های مختلف بر اقتصاد، سلامت و بهبود سبک زندگی و حتی محیط زیست تاثیر خواهد گذاشت.

مطالعات بسیاری بر پیامدهای مطلوب کاهش ساعات کار و مدیریت تعطیلات، در قالب تعطیلاتِ همگون‌شده در طول سال، تاکید دارند. به‌طور کلی، آخر هفته‌های دوروزه نقش مهمی در ارتقای تعادل میان کار و زندگی، بهبود رفاه، کاهش استرس و تقویت بهره‌وری ایفا می‌کند. دو روز استراحت به افراد اجازه می‌دهد تا دوباره شارژ شوند و در فعالیت‌هایی شرکت کنند که خارج از مسئولیت‌های حرفه‌ای، شادی و رضایت را برایشان به ارمغان می‌آورد. برقراری تعادل بین کار و زندگی یکی از مهم‌ترین مزایای تعطیلات دوروزه است. آخر هفته دوروزه به افراد فرصت بیشتری برای استراحت، دنبال کردن سرگرمی‌ها، گذراندن وقت با خانواده و دوستان و شرکت در فعالیت‌هایی می‌دهد که به رفاه آنها کمک می‌کند. این تعادل میان کار و زندگی شخصی برای حفظ سلامت جسمی و روانی ضروری است. پژوهش‌ها همچنین نشان داده کارمندانی که اوقات مرخصی منظمی دارند -مانند تعطیلات دوروزه آخر هفته- زمانی که به سر کار بازمی‌گردند، بهره‌وری بیشتری دارند. استراحت و فعالیت‌های اوقات فراغت در آخر هفته به افراد امکان می‌دهد تا دوباره تجدید قوا کنند که به نوبه خود باعث بهبود تمرکز، خلاقیت و کارایی در هنگام بازگشت به کار می‌شود. دور شدن از کار برای چند روز می‌تواند به کارمندان اجازه دهد تا دیدگاه تازه‌ای به دست آورند و با خلاقیتی تازه به حل مسئله بپردازند. استراحت و درگیر شدن در فعالیت‌های غیرمرتبط با کار می‌تواند ذهن را تحریک کرده و تفکر نوآورانه را ارتقا دهد. بهبود رفاه ذهنی نیز بر این بهره‌وری و خلاقیت بی‌تاثیر نیست. یک استراحت دوروزه به افراد اجازه می‌دهد در فعالیت‌هایی شرکت کنند که بهزیستی روانی آنها را ارتقا می‌دهد. می‌توانند زمانی را به سرگرمی، ورزش، مراقبت از خود یا به سادگی «استراحت» اختصاص دهند. این فعالیت‌ها برای کاهش استرس، بهبود خلق‌وخو و افزایش سلامت روانی کلی حیاتی هستند.

کاهش استرس و فرسودگی شغلی نیز رهاورد مهم دیگر تعطیلات است؛ آخر هفته‌های طولانی‌تر فرصتی برای افراد فراهم می‌کند تا از استرس‌ها و مسئولیت‌های مرتبط با کار جدا شوند. این وقفه می‌تواند به کاهش خطر «فرسودگی شغلی» کمک کند؛ پدیده‌ای که مشکلی رایج در محیط‌های کاری پرسرعت و سخت امروزی است. اوقات فراغت منظم به افراد اجازه می‌دهد با احساس شادابی و انگیزه بیشتری به سر کار خود بازگردند.

تعطیلات آخر هفته دوروزه می‌تواند از چند جهت بر رفاه خانواده تاثیر مثبت داشته باشد. با تعطیلات آخر هفته دوروزه، افراد زمان بیشتری برای گذراندن با خانواده و عزیزان خود دارند. این زمان اضافی پیوندهای خانوادگی را تقویت، امکان تجربیات مشترک را فراهم و یکپارچگی سالم کار و زندگی را ترویج می‌کند. علاوه بر این، افراد می‌توانند از تعطیلات آخر هفته برای معاشرت، ارتباط با دوستان و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی استفاده کنند که برای ایجاد و حفظ ارتباطات اجتماعی حیاتی است.

افزایش فرصت‌های فراغت و توسعه شخصی هم می‌تواند سبک زندگی متفاوت و بهبودیافته‌ای برای افراد رقم بزند. آخر هفته‌های طولانی‌تر به افراد فرصت می‌دهد علایق شخصی خود را کشف کنند، مهارت‌های جدید بیاموزند و در فعالیت‌های تفریحی شرکت کنند. چه دنبال کردن یک سرگرمی، چه شرکت در کلاس‌های آموزشی یا مسافرت و داشتن دو روز متوالی مرخصی، انعطاف‌پذیری و آزادی بیشتری را برای سرمایه‌گذاری در رشد و غنی‌سازی شخصی فراهم می‌کند.

از سوی دیگر، ساعت کاری طولانی و تعطیلات کوتاه اغلب به عنوان مهم‌ترین مانع ارتباطی میان والدین و فرزندان و نیز زوج‌ها برشمرده می‌شود. تعطیلات بیشتر به معنای افزایش زمان باکیفیت است زیرا خانواده‌ها وقت بیشتری برای گذراندن با هم دارند. این یعنی امکان تعاملات معنادار، پیوند و تجربیات مشترک برای اعضای خانواده فراهم می‌شود. خانواده‌ها می‌توانند در فعالیت‌هایی مانند گردش، سرگرمی، غذا خوردن و گفت‌وگو شرکت کنند، روابط خود را تقویت و خاطرات ماندگاری ایجاد کنند. به علاوه، آخر هفته‌ها به والدین فرصت بیشتری برای ارتباط با فرزندانشان می‌دهد. آنها می‌توانند در فعالیت‌هایی شرکت کنند که پیوندشان با بچه‌ها را تقویت می‌کند. کارهایی نظیر بازی کردن، کمک به انجام تکالیف مدرسه، ورزش یا سرگرمی‌های مشترک، یا صرفاً گفت‌وگو کردن؛ همه کارهایی که امکان آن در طول یک هفته دشوار کار به ندرت میسر می‌شود. این پیوند تقویت‌شده والدین و فرزند، محیط مثبتی را برای رشد عاطفی، عزت نفس و رفاه کلی کودکان ایجاد می‌کند.

فرصت و توان برنامه‌ریزی برای سفر را هم به این فهرست بیفزایید. اغلب خانواده‌ها، از ترافیک‌های سنگین ناشی از موج مسافرت‌ها در تعطیلات چندروزه سال خاطرات تلخی دارند. کارشناسان معتقدند با دوروزه شدن تعطیلات پایان هفته نمودار توزیع سفر در طول محور زمان یکنواخت خواهد شد. اتفاقی که با کاهش دامنه موج‌های مسافرتی، مخاطرات کمتر و آسایش بیشتری را برای خانواده به ارمغان می‌آورد. و در نهایت، این تعطیلات می‌تواند فرصتی برای استراحت زنانی باشد که عمده مسئولیت‌های خانه را بر دوش می‌کشند! با تعطیلات آخر هفته دوروزه، خانواده‌ها زمان بیشتری برای تقسیم مسئولیت‌های خانه بین اعضای خانواده دارند. تقسیم مسئولیت‌ها نه‌تنها بار والدین را سبک می‌کند، بلکه سبب تقویت حس کار گروهی، مسئولیت‌پذیری و استقلال در کودکان می‌شود.

تنفسی برای محیط زیست

تاثیر تعطیلات دوروزه بر اقتصاد و سبک زندگی شناخته‌شده‌تر است اما کمتر کسی به تاثیر آن بر محیط زیست و مصرف انرژی فکر می‌کند. تعطیلات دوروزه می‌تواند فرصتی بالقوه باشد تا محیط زیست و منابع مختلف انرژی هم مدتی نفس راحت بکشند. کاهش رفت‌وآمد، رهاورد مهم تعطیلات است. در این دو روز کارمندان می‌توانند از دو روز متوالی بدون گیر کردن در ترافیک اعصاب‌خردکن روزهای کاری لذت ببرند. تعطیلات می‌تواند سبب کاهش تراکم ترافیک و انتشار گازهای گلخانه‌ای ناشی از وسایل نقلیه شود. علاوه بر این بسیاری از ادارات، ساختمان‌های تجاری و تاسیسات صنعتی در روزهای آخر هفته تعطیل هستند یا با کاهش ظرفیت کار می‌کنند. این کاهش اشتغال و فعالیت می‌تواند به صرفه‌جویی در انرژی و انتشار آلاینده‌ها منجر شود زیرا روشنایی، گرمایش، سرمایش و سایر سیستم‌های مصرف‌کننده انرژی یا خاموش می‌شوند یا در سطح پایین‌تری کار می‌کنند. با زمان بیشتری که در آخر هفته در دسترس است، افراد و خانواده‌ها می‌توانند در شیوه‌های صرفه‌جویی در انرژی شرکت کنند. به عنوان مثال، می‌توانند از این فرصت برای تنظیم ترموستات، جدا کردن دستگاه‌های الکترونیکی و روشنایی کم‌مصرف استفاده کنند. این اقدامات به کاهش مصرف انرژی و کمک به یک سبک زندگی پایدارتر منجر می‌شود. آخر هفته‌ها البته ممکن است بر مصرف منابع، فراتر از انرژی تاثیر بگذارند. فعالیت‌هایی مانند خرید، صرف غذا در بیرون از خانه، و فعالیت‌های تفریحی ممکن است موجب افزایش مصرف آب، تولید زباله و اتکا به منابع طبیعی شود. ترویج عادات مصرف پایدار و مدیریت مسئولانه پسماند راهکار کاهش این پیامدهای منفی است.

18

پنجشنبه بهتر است یا شنبه؟

صرف نظر از مزایای تعطیلات دوروزه که به نظر می‌رسد دیگر از دید سیاستمدار پنهان نیست، اختلاف نظر در بهارستان اما به ظاهر حول محور مسائل اعتقادی می‌چرخد. برخی عقیده دارند که مقتضیات فرهنگی و دینی ایرانیان خواهان تعطیلی پنجشنبه در کنار جمعه است. در سوی دیگر سیاست‌گذارانی هستند که تعطیلی پنجشنبه و جمعه در ایران و تعطیلی شنبه و یکشنبه در بسیاری از طرف‌های مبادله با ایران را عملاً به معنای قطع ارتباط تجاری در بیش از نیمی از هفته می‌دانند.

پربحث‌ترین اظهارنظر در این زمینه دیدگاهی است که تعطیلی شنبه را همراهی با یهودیان می‌داند و مجلسی‌ها با پافشاری بر تعطیلی پنجشنبه در نهایت تصمیم‌گیری را به دولت واگذار کرده‌اند. سخنگوی دولت هم در آخرین اظهارنظر گفته: «نگاه دولت این است که درباره تصمیم‌گیری در مورد افزایش تعطیلی‌های آخر هفته، دیدگاه منعطف‌تری داشته باشیم و متناسب با اقتضائات زمانی، فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی بتوانیم دست بازتری در انتخاب روز داشته باشیم.»

اختلاف در روزهای تعطیل پایان هفته دست‌کم با چند چالش بالقوه همراه است. برای مثال می‌تواند در هماهنگی فعالیت‌ها و روابط تجاری میان ایران و کشورهایی که در روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل هستند خلل ایجاد کند؛ ممکن است باعث تضاد زمان‌بندی، تاخیر در پاسخ‌ها و کندتر شدن فرآیندهای تصمیم‌گیری شود که در نهایت بر کارایی و بهره‌وری معاملات تجاری بین‌المللی تاثیر منفی خواهد داشت. موسسات مالی و بازارهای جهانی در بسیاری از کشورها از دوشنبه تا جمعه فعالیت می‌کنند، از این‌رو تفاوت روزهای آخر هفته می‌تواند خدمات بانکی، عملیات بازار سهام و سایر معاملات مالی را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است به هماهنگی و تعدیل‌های بیشتری نیاز باشد تا عملیات مالی و تراکنش‌های بین‌المللی تضمین شوند. جریان تجارت و سرمایه‌گذاری بین کشورها هم می‌تواند از این تفاوت آسیب چشمگیری ببیند. ممکن است نیاز به برنامه‌ریزی و تنظیمات بیشتری باشد تا اطمینان حاصل شود که ارسال محموله‌ها، موعد تحویل و تدارکات با روزهای کاری هر دو کشور مطابقت دارند. این تنظیمات برای حفظ زنجیره تامین کارآمد و به حداقل رساندن تاخیرها اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.

تفاوت در روزهای آخر هفته همچنین ممکن است به شکاف‌های ارتباطی میان مشاغل، سازمان‌ها و افراد کشورهای مختلف منجر شود. عدم تطابق روزهای کاری به احتمال زیاد با تاخیر در پاسخ به ایمیل‌ها، تماس‌های تلفنی و سایر اشکال ارتباطی همراه است که به‌طور بالقوه بر سرعت همکاری و تصمیم‌گیری تاثیر می‌گذارد. سفر و گردشگری بین‌المللی هم دو حوزه‌ای هستند که از این تفاوت تاثیر می‌پذیرند. گردشگران، چه به مقصد ایران و چه مقصد خارج از کشور، ممکن است در هماهنگی برنامه‌های سفر، رزرو اقامتگاه و دسترسی به خدمات در مقاصدی با روزهای آخر هفته متفاوت، با چالش‌هایی مواجه شوند. ممکن است نیاز به برنامه‌ریزی و تنظیمات بیشتر برای هماهنگ کردن برنامه‌ها و به حداکثر رساندن تجربه سفر داشته باشد. جذب بازدیدکنندگان از کشورهای دارای روزهای آخر هفته متفاوت با دردسرهایی همراه است. مسافران ممکن است مقصدهایی را ترجیح دهند که آخر هفته آنها با تعطیلات آخر هفته کشورشان مطابقت داشته باشد و برنامه‌ریزی و به حداکثر رساندن زمان استراحت برای آنها راحت‌تر باشد. همکاری‌های فرامرزی مانند پروژه‌های مشترک، طرح‌های تحقیقاتی و سایر مشارکت‌ها هم از تفاوت در روزهای تعطیل تاثیر می‌پذیرند. برنامه‌ریزی جلسات، کنفرانس‌ها و فعالیت‌های مشترک پیچیده‌تر می‌شود و نیاز به تلاش بیشتری برای یافتن زمان‌های مناسب دو طرف دارد که مناسب روزهای مختلف آخر هفته باشد. در نهایت، تفاوت روزهای آخر هفته می‌تواند چالش‌هایی را در روابط دیپلماتیک و همکاری‌های بین‌المللی ایجاد کند. تنظیم ماموریت‌های دیپلماتیک، و برنامه سفارت‌ها و کنسولگری‌ها هم احتمالاً با دشواری‌هایی مواجه خواهد بود.

هزار و یک دلیل دیگر

جلال‌پور در توصیف دلیل اهمیت تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه مسئله را با یک داستان شفاف‌تر می‌کند: این داستان معروفی است که به یکی گفتند چرا در جنگ شلیک نکردی، گفت به هزار و یک دلیل، گفتند دلایلت چیست، گفت دلیل اول اینکه تیر نداشتم و گفتند همین کافی است. داستان در مورد تعطیلات آخر هفته هم همین است. هزارویک دلیل وجود دارد که چرا نباید پنجشنبه تعطیل باشد، اما دلیل اول این است که اگر پنجشنبه را تعطیل کنیم با توجه به اینکه جمعه هم تعطیل است و از طرفی شنبه و یکشنبه هم کشورهای دنیا تعطیل هستند، در نتیجه به این صورت عملاً چهار روز از هفته ارتباط ایران با دنیا قطع می‌شود. از طرفی موافقان تعطیلی پنجشنبه‌ها که غالباً هم مجلسی‌ها هستند، اظهارنظرات متعددی در این زمینه کرده‌اند که البته این اظهارنظرات با جنجال‌های زیادی همراه بوده و در مقابل بخش خصوصی و تجار برای همه آنها پاسخ شفاف داشته‌اند.

اخیراً معاون پارلمانی رئیس‌جمهور نیز در این زمینه گفته: «به دلیل اختلافات زمانی شب و روز همه کشورهای جهان در یک ساعت مشخص سر کار نمی‌روند و این موضوع خللی به کسب‌وکارهای جهانی وارد نمی‌کند! هم‌اکنون عصر ارتباطات است و برای ارتباط با بازار دیگر کشورها حتماً نیاز نیست مردم به ادارات و سازمان‌ها مراجعه کنند. بلکه در هر جایی و در هر زمانی می‌توان با دیگر کشورها ارتباط برقرار کرد. نکته بعدی این است که اجباری بر تعطیلی همه ادارات و سازمان‌ها در پنجشنبه نیست. بلکه ادارات و سازمان‌های خصوصی که فکر می‌کنند نیاز است می‌توانند در روزهای تعطیل نیز سرکار بروند. هم‌اکنون نیز در وزارت خارجه ایران بعضی از کارمندان در روزهای جمعه سرکار می‌آیند.»

اما تجار و بازرگانانی که در صحنه هستند و مستقیماً از این موضوع متاثر می‌شوند نگاه این‌چنینی به این مسئله نداشته و معتقدند که برخی متوجه نیستند که بحث ارتباطات در این زمینه نیازمند حضور در محل کار است. بخش خصوصی می‌گوید ما در حال حاضر هم برای انجام امور تجاری ضروری گاهی مجبوریم نیروی خود را جمعه‌ها با پرداخت حقوق بیشتری به سر کار بکشانیم و این کار برای دو روز بسیار پرهزینه و مشکل خواهد شد. از طرف دیگر اما طرف خارجی به بهای گزاف هم شنبه و هم یکشنبه سر کار نمی‌آید و تعطیلات خود را برای انجام امور مراوداتی با کشوری که تعطیلاتش با اکثر نقاط دنیا تفاوت دارد خراب نمی‌کند.

در این زمینه جلال‌پور از تجربه عینی خود می‌گوید: «در مقطعی که بار زیادی به اروپا و آلمان می‌فرستادیم معمولاً بارهای ما پنجشنبه و جمعه از انبار خارج می‌شد و باید شنبه و یکشنبه پذیرش می‌شد و برای انجام این پروسه گاهی حاضر بودیم حتی چهار برابر حقوق روز کارمند شرکتی را که کار ما را انجام می‌داد پرداخت کنیم تا کار ما را انجام دهد، اما کارمند طرف خارجی می‌گفت اگر همه شرکت را به من بدهید هم من باید تعطیلاتم را استراحت کنم. در این شرایط چطور ارتباطات الکترونیکی کمک می‌کند؟ محال به نظر می‌رسد در شرایطی که فردی حاضر نیست برای انجام کار به شرکت بیاید، از خانه این کار را در روز تعطیل انجام دهد. معمولاً این دست اظهارنظرات را از کسانی می‌شنویم که کار تجاری نکرده‌اند و در جریان نیستند.»

اما عدم همراهی با یهودیان در حالی همچنان به عنوان مهم‌ترین توجیه برای تعطیلی پنجشنبه عنوان می‌شود که حتی برخی از کشورهای عربی هم جمعه‌ها را غیرتعطیل و به جای آن شنبه و یکشنبه را تعطیل اعلام کرد‌ه‌اند. جای بحثی نیست که جمعه برای ما روز مقدسی است و سنت نماز جمعه را داریم و باید آن را تعطیل نگه داریم و در این مورد اجماعی نسبی بین دولت، مردم و بخش خصوصی وجود دارد اما به نظر می‌رسد مردم و بخش خصوصی معتقدند که باید در تعطیلی شنبه به دنیا اقتدا کنیم و یکدست شویم. در حال حاضر یک میلیارد آدم مسلمان در دنیا شنبه‌ها تعطیل هستند و ما آنها را نمی‌بینیم و فقط چند میلیون یهودی را می‌بینیم و چنین توجیهی به نظر بلندنظرانه نمی‌آید. آن هم در شرایطی که ایران در وضعیتی بحرانی از حیث اقتصاد و روابط تجاری خارجی به سر می‌برد، فشار تحریم‌ها روزبه‌روز بیشتر می‌شود و ایران با وجود فرصت‌های فراوانی که در منطقه و سطح دنیا وجود دارد روزبه‌روز در حال منزوی‌تر شدن است.

یکی دیگر از ابعاد تعطیلات اما موضوع تعطیلات بین هفته در ایران است. بارها گفته شده که ایرانی‌ها از دنیا تعطیلات بیشتری دارند و در گذشته با اقتدا به همین موضوع تعطیلات دوروزه برای آخر هفته منطقی انگاشته نمی‌شد. پدرام سلطانی، نایب‌رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران در این زمینه گفته: «ایران با ۲۷ روز تعطیلات رسمی سومین کشور دنیا و نخستین کشور مسلمان از این حیث است.» از این گفته می‌توان دو برداشت جداگانه داشت. برداشت اول، انتقاد از تعداد زیاد تعطیلات در ایران است، در حالی که تعداد کل تعطیلات در ایران به نسبت سایر کشورها زیاد نیست. تعداد روزهای تعطیل مناسبتی در ایران ۲۷ روز است که با احتساب روزهای جمعه تعداد کل روزهای تعطیل در ایران به ۷۹ روز می‌رسد. اگر طبق قانون کار تعداد روزهای کاری را ۵ /۵ روز حساب کنیم، در این صورت تعداد روزهای تعطیل در ایران از ۱۰۵ روز بیشتر نمی‌شود که تقریباً برابر با تعداد تعطیلات دوروزه آخر هفته در قریب به‌اتفاق کشورهای جهان است. به همین دلیل با اطمینان می‌توان گفت روزهای تعطیل در ایران کمتر از اغلب کشورهای جهان است. برداشت دوم، اما انتقاد از زیاد بودن تعطیلات مناسبتی است که قابل مقایسه با تعطیلات آخر هفته نیست. تعطیلات مناسبتی میان هفته بر روال عادی زندگی و کار تاثیر می‌گذارند و برنامه‌ریزی برای کار و تعطیلات را پیچیده می‌کنند؛ به‌خصوص در کشوری مانند ایران که هم تعداد تعطیلات مناسبتی زیاد است، هم پراکندگی آنها در تقویم (به دلیل گردش تاریخ قمری) نامنظم و پیچیده است و هم تعداد تعطیلات غیرمترقبه مانند تعطیلی آلودگی هوا، یا تعطیلی صنایع به خاطر کمبود برق یا گاز و... کار برنامه‌ریزی را پیچیده‌تر می‌کند. بنابراین انتقال تعطیلات به آخر هفته یکی دیگر از مزایای انتقال تعطیلات به‌شمار می‌رود.

19

بخش خصوصی کجای ماجراست؟

اما در نهایت این سوال ریشه‌ای‌تر مطرح می‌شود که چرا همواره بخش خصوصی در اتخاذ تصمیمات مهم و سرنوشت‌سازی مانند تعطیلات آخر هفته که بیش از هر چیزی خود این بخش را تحت تاثیر قرار می‌دهد مداخله داده نمی‌شود و از نظرات او استفاده نمی‌شود. جلال‌پور این موضوع را از چند منظر مهم بررسی می‌کند و معتقد است آنچه طی پنج دهه اخیر بر سر بخش خصوصی آمده قرار نیست به این زودی‌ها حل شود.

«اینکه به بخش خصوصی ما اهمیت داده نمی‌شود مسئله تازه‌ای نیست و بارها در مورد آن صحبت شده اما به‌طور کلی می‌توان از چهار زاویه به این موضوع نگاه کرد. اول اینکه آیا بخش خصوصی ما یک بخش خصوصی واقعی و خالص است؟ وقتی دقیق نگاه می‌کنیم می‌بینیم این‌طور نیست و بخش خصوصی ما در پنج دهه گذشته که دولت رانتی و اقتصاد دولتی را تجربه کرده، نیازمند رانت شده و امروز برای رانت و انواع و اقسام یارانه‌ها دست بگیر دارد. کمک‌هایی که طی دهه‌های گذشته از سمت دولت به بخش خصوصی شده این بخش را غیررقابتی کرده و البته که بخش خصوصی تقصیری هم ندارد، چون فضای کشور فضای رانت و استفاده از ظرفیت خدادادی بوده و تمام کشور هم به این وضعیت عادت کرده است. در چنین شرایطی اگر قرار باشد کار خصوصی کنی و اتکایت به زانوهای خودت باشد آن هم در کشوری که میلیاردها تومان رانت توزیع می‌شود عقب می‌مانی. در این کشور اگر کسی دنبال هزاران ریال منتج از فکر و بهره‌وری باشد جانی برای رقابت برایش باقی نمی‌ماند. بنابراین کلاً بخش خصوصی وابسته به این رانت‌هاست و به جای تلاش برای تحقق آزادی و رقابت، به دنبال حمایت و هدف گرفتن ظرفیت‌هایی است که دولت و سیاست‌گذار برای او ایجاد می‌کند.

بنابراین در وهله اول بخش خصوصی ما بخش خصوصی واقعی نیست. مسئله دوم این است که دولت‌ها و حاکمیت نیازی به بخش خصوصی نداشته و همیشه دست در منابع کشور داشته و خزانه‌اش از پول نفت و گاز و انرژی پر بوده و کشوری با ظرفیت‌های فراوان، منابع بی‌شمار و خاک و امکانات در اختیار داشته است، بنابراین وقتی همیشه دست بده به بخش خصوصی داشته به جای اینکه دولتی به دنبال تولید و توسعه و تجارت باشد، دنبال توزیع بوده و نیازی به بخش خصوصی نداشته که از او استمزاج یا سوالی کند یا بخواهد اثری بگیرد. بنابراین بی‌نیازی دولت به دلیل منابعی که دارد و نوع حکمرانی که وجود داشته باعث شده نیازمند بخش خصوصی نباشد.

مسئله سوم اینکه بخش خصوصی ما به دلایلی که پیشتر به آن اشاره شد رشد کافی نداشته و نتوانسته تشکل‌گرا شود و نهادی برای خود ایجاد کند که نیازهای علمی، کارشناسی و مشاوره‌ای داده تا در فضای سالم رقابتی قرار بگیرد و چون خالص نبوده نتوانسته چنین ظرفیت‌هایی در خود ایجاد کند.

مسئله چهارم اینکه در تمام این سال‌ها بخش خصوصی واقعی روزبه‌روز ضعیف‌تر شده و امروز حتی از عهده مدیریت بخش خود برنمی‌آید و اگر دقت کنیم می‌بینیم که در این سال‌ها نه‌تنها بخش دولتی اقتصاد توسعه پیدا کرده و بخش خصوصی ضعیف‌تر شده که روزبه‌روز همان شرکت‌های بخش خصوصی هم یا به دولت‌ها واگذار شدند یا خصولتی یا تعطیل شدند و اصولاً ظرفیت و توان و اندازه لازم از کیک اقتصاد را ندارد که دنبال این جریانات هم باشد. بارها گفته‌ام اگر بخواهیم فضای کشور را چه از لحاظ آزادی‌های مدنی و چه از لحاظ فضای دموکراسی مورد نیاز مردم تغییر دهیم حتماً اول باید بخش خصوصی واقعی را تقویت کنیم و بخش خصوصی داشته باشیم که بتواند در تصمیمات سیاست‌گذاری حضور داشته باشد اما عملاً این اتفاق در کشور نیفتاده و به دلایلی که مرور شد، هم حاکمیت خود را از مشاوره گرفتن از بخش خصوصی بی‌نیاز می‌بیند و هم بخش خصوصی آنقدر قوی نیست که بتواند نیازهای موجود را برطرف کند.» 

دراین پرونده بخوانید ...