شناسه خبر : 45451 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

اسرار مالی سیاستمداران

آیا مقامات دولتی در اظهار درآمدهای خود صادق هستند؟

 

حامد وحیدی / نویسنده نشریه 

76با توجه به تاثیرات بدی که فساد بر حاکمیت، اقتصاد و جامعه می‌گذارد، ادبیات اقتصادی به دنبال راه‌هایی برای اندازه‌گیری آن بوده است. در حالی که مطالعات قبلی معمولاً بر اندازه‌گیری سطح متوسط فساد در جامعه متمرکز شده‌اند، تحقیقات کمی در مورد مقامات دولتی که به نظر می‌رسد درآمدهای غیررسمی دارند، انجام شده است. زیاد شنیده‌ایم که برخی سیاستمداران ادعا کرده‌اند که درآمد کمی دارند و حقوق آنها در حد متوسط جامعه و حتی کمتر است. کسی انتظار ندارد که حقوق سالانه سیاستمداران در حد درآمدهای ایلان ماسک یا جف بزوس باشد ولی می‌دانیم که بسیاری از آنها از لحاظ دستمزد سالانه بالاتر از متوسط مردم‌شان دریافت می‌کنند. شاید حقوق رسمی که سیاستمداران دریافت می‌کنند کم باشد ولی ممکن است درآمدهای دیگری داشته باشند که سطح زندگی آنها را با آنچه نشان می‌دهند، متفاوت نشان می‌دهد. از این‌رو بررسی میزان فراگیر بودن و سطح درآمدهای غیررسمی برای ارزیابی کیفیت بوروکراتیک و میزان فساد دولتی ضروری است. بدیهی است که اگر درآمد غیررسمی تعداد زیادی از سیاستمداران بالا و درآمد رسمی آنها پایین باشد، می‌تواند نشان‌دهنده نوعی فساد در دولت باشد. در پژوهش کازلی و مورلی (2004) دلیل آن را امکان استفاده افراد غیرصادق از مزیت نسبی در کار در دولت دانسته‌اند. در این پژوهش گفته می‌شود که این دسته از افراد بدشان نمی‌آید که در یک شغل دولتی کم‌درآمد کار کنند، زیرا انتظار دریافت رشوه دارند. علاوه بر این، آنها ممکن است دستمزد قانونی بخش دولتی را به اندازه‌ای پایین بیاورند که افراد شایسته و صادق را بیرون کنند. افراد صادق از پذیرفتن پرداخت‌های غیررسمی خودداری می‌کنند، همچنین حاضر نیستند حقوق دولتی را که کمتر از دستمزد انتظاری‌شان است، بپذیرند. افراد نادرست هیچ یک از این دو مشکل را نخواهند داشت. به عبارت دیگر، ترکیب حقوق رسمی پایین و درآمد غیررسمی بالا می‌تواند تعادلی پایدار اما از نظر اجتماعی نامطلوب باشد. در همین راستا، گروهی از محققان چینی به بررسی این موضوع و تخمین اندازه درآمد غیررسمی احتمالی یک مقام دولتی با استفاده از اطلاعات سوابق اداری جامع در مورد صندوق تامین مسکن و خرید خانه افراد بین سال‌های 2006 تا 2013 در یک شهر بزرگ چین، می‌پردازند. یونگ هنگ دنگ، شانگ جین وی و جینگ وو در مقاله‌شان که با نام «درآمدهای غیررسمی مقامات رسمی» در ژورنال NBER به چاپ رساندند، به سه نتیجه کلی رسیدند. یک، متوسط درآمد غیررسمی یک مقام رسمی 83 درصد درآمد رسمی اوست؛ این درصد با افزایش مقام و جایگاهش به شدت افزایش می‌یابد. دو، حدود 13 درصد از مقامات، دارای درآمد غیررسمی هستند و این نسبت با رتبه افزایش می‌یابد. سوم، مقامات دولتی دستمزد کمی دریافت نمی‌کنند و درآمدهای غیررسمی آنها برای جبران حقوق کم‌شان نیست. به علاوه، شواهد نشان می‌دهد که درآمدهای غیررسمی مقامات دولتی از زمان شروع کمپین اخیر ضدفساد کاهش یافته است. در ادامه خلاصه‌ای از این مقاله ارائه می‌شود.

مقاله چه می‌گوید؟

 درک درست نسبت به درآمدهای غیررسمی مقامات دولتی برای طراحی یک استراتژی برای از بین بردن فساد مهم است. در اصل، دو نوع تعادل با وجود فساد در جامعه ممکن است: یکی که در آن تعداد کمی از مقامات بسیار فاسد با یک بوروکراسی تمیز وجود دارد، در مقابل حالتی که در آن فساد در سراسر بوروکراسی گسترده است. این دو سناریو نیاز به راهبردهای مختلف برای مبارزه با فساد دارد. اگر فساد در سطوح بالا متمرکز باشد اما در بخش‌های مختلف جامعه گسترده نباشد، مردم بیشتر نگران کیفیت سیاستگذاری خواهند بود و کمتر در مورد تشریفات اداری یا به‌طور کلی هزینه انجام تجارت نگرانی دارند. از نظر راهبردهای مبارزه با فساد نیز با حذف سران فاسد از طریق انتخابات یا استیضاح که نقش اصلی سیاستگذاری را دارند، ممکن است به هدف مورد نظر برسیم (همان‌طور که در برزیل در سال 2016 یا کره جنوبی در مارس 2017 رخ داد). در مقابل، اگر کسب درآمدهای غیررسمی پدیده‌ای رایج باشد که در کل بوروکراسی نفوذ کرده، هزینه انجام تجارت برای اکثر شرکت‌ها بالا می‌رود. در چنین شرایطی سرمایه‌گذارها نیز دلسرد می‌شوند و رشد اقتصادی با کاهش سرمایه‌گذاری لطمه می‌بیند؛ حتی اگر مقامات ارشد دولتی از نظر سیاستگذاری صلاحیت داشته باشند. استراتژی مناسب برای مبارزه با فساد در این مورد باید بر روی جلوگیری از ایجاد فرصت‌های عمومی رانت‌جویی در دسترس، از بین بردن انگیزه گرفتن رشوه و کسب درآمدهای غیررسمی، نظارت و کشف تخلفات و اعمال جریمه‌های سنگین برای رشوه‌خواران و رانت‌جویان، تمرکز کرد.

به‌طور کلی فراگیر بودن و سطح درآمدهای غیررسمی به راحتی قابل تخمین زدن نیست. با توجه به این موضوع، معیارهای درآمدهای غیررسمی غیرمستقیم خواهند بود و فقط از سایر موارد قابل مشاهده و قابل استنباط هستند. در این مقاله، یک روش تجربی برای تخمین هم شیوع فساد و هم اندازه نسبی درآمدهای غیررسمی و قانونی مقامات دولتی پیشنهاد می‌شود. نویسندگان این مقاله، این کار را با ترکیب داده‌های مربوط به خرید اقلام گرانبها و خرید دارایی‌هایی مانند خانه یا ماشین به‌وسیله خانواده‌های یک شهر بزرگ چین که وضعیت مالی قابل توجهی دارند، با درآمدهای قانونی تاییدشده از سوی مقامات و سایر افراد انجام می‌دهند. در این مقاله، با فرض یک رابطه پایدار بین خرید دارایی‌های گرانبها (مسکن و خودرو) و درآمد مادام‌العمر خانوار، درآمد غیررسمی از شکاف بین ارزش خرید این دارایی‌ها و درآمد مادام‌العمر تخمین زده می‌شود.

نویسندگان این مقاله این چهارچوب را برای چین اعمال می‌کنند؛ جایی که درآمد غیررسمی به‌طور استعاری به عنوان «درآمد خاکستری» شناخته می‌شود. آنها اسرار خرید دارایی از سوی مقامات دولتی را کشف و بررسی می‌کنند. در مقابل بسیاری از مطالعات در این زمینه که از درآمدهای خودگزارش‌شده که احتمالاً حاشیه‌ساز هستند و امکان سوگیری دارند، استفاده می‌شود، این مقاله از سوابق مشارکت افراد در صندوق تامین مالی مسکن (HPF) در چین استفاده می‌کند که تاریخچه مفصلی از درآمد قانونی هر فرد در نمونه ارائه می‌دهند. علاوه بر این، اگرچه تصمیم خرید خانه در سطح خانوار گرفته می‌شود، اما درآمدهای زن و شوهر اغلب قابل تطبیق نیست. در مجموعه داده‌های این مقاله، اطلاعاتی در مورد سابقه درآمد زن و شوهر، وضعیت اشتغال و ماهیت کارفرمایان (مانند سازمان دولتی یا غیر) وجود دارد که اطلاعات مناسبی مربوط به ارزش مسکن، درآمدهای رسمی و انواع کارفرمایان برخوردار است.

یافته‌های پژوهش

برآورد این مقاله نشان می‌دهد که در دوره نمونه آن بین سال‌های 2006 و 2013، متوسط درآمد غیررسمی یک مقام دولتی معادل 83 درصد درآمد رسمی اوست. این درآمد، با افزایش رتبه او و قدرت انحصاری‌اش افزایش می‌یابد. به عنوان مثال، درآمد غیررسمی مدیرکل یک بخش دولتی ژنگ چو (که معادل سطح شهردار اکثر شهرهای متوسط یا کوچک در سلسله‌مراتب سیاسی چین رتبه‌بندی می‌شود) بیش از 424 درصد درآمد رسمی‌اش است. درآمد غیررسمی از نظر شیوع فساد تخمین زده می‌شود که طبق آن، حدود 13 درصد از مقامات درآمدهای غیررسمی دارند و این نسبت نیز با رتبه مقام مسوول افزایش می‌یابد. به عنوان مثال در حالی که هشت درصد از کارمندان رسمی دولت، درآمدهای غیررسمی دارند، 65 درصد از مقامات ژنگ جو -بالاترین رتبه در نمونه- احتمالاً درآمدهای غیررسمی دارند. داده‌های این مقاله همچنین نشان می‌دهد که مدیران دولتی به‌طور متوسط بهتر از همتایان بخش خصوصی خود دستمزد دریافت می‌کنند. بنابراین، این فرضیه رد می‌شود که درآمدهای غیررسمی جبرانی برای حقوق رسمی پایین در بخش دولتی است. از این‌رو جای تعجب ندارد که افزایش حقوق بخش دولتی به خودی خود تاثیری در جلوگیری از گرفتن درآمدهای غیررسمی از سوی مقامات دولتی نداشته باشد.

از آنجا که تخمین فساد و شیوع آن به‌طور غیرمستقیم انجام می‌شود، در این مقاله تلاش زیادی برای بحث در مورد فرضیه‌های شناسایی و آنچه ممکن است اعتبار را به خطر بیندازد، شده است. برای مثال، اگر مقامات دولتی ریسک‌گریزتر باشند یا جریان‌های درآمدی ریسک کمتری داشته باشند، ممکن است نسبت بیشتری از ثروت خود را به خرید خانه اختصاص دهند. از طرف دیگر، اگر خانوارهای این مقامات، مزیت نسبی در انتخاب املاک و مستغلات داشته باشند یا از مزایای غیرپولی اما قانونی بیشتری برخوردار باشند، ممکن است یک آپارتمان بزرگ‌تر را خریداری کنند. در این مقاله برای بررسی درست بودن نتایج، احتمال اینکه مقامات دولتی درآمد پایدارتری دارند را با سایر خانوارهایی که در واحدهای شبه‌دولتی که امنیت شغلی آنها نیز بالاست مقایسه می‌کنند، نه با همه خانوارهای عادی. برای بررسی وجود مزیت نسبی مقامات دولتی در شناسایی املاک و مستغلات با پتانسیل‌های بهتر، آپارتمان‌های خریداری‌شده از سوی مقامات دولتی با آپارتمان‌های خریداری‌شده به‌وسیله افراد عادی بررسی و مقایسه می‌شود. در این مقاله این احتمال بررسی می‌شود که مقامات ممکن است تخفیف‌هایی در قیمت آپارتمان‌هایی که خریداری می‌کنند یا خطوط اعتباری بالاتر دریافت کنند. در هر صورت، نتیجه‌گیری این بخش از مقاله مربوط به مسائل مادی نیست.

چندین یافته دیگر باعث می‌شود مهر تاییدی به نتیجه‌گیری این مقاله بزند. یک، درآمدهای غیررسمی برآوردشده با روش این مقاله با رتبه مقامات افزایش می‌یابد. دو، نویسندگان این مقاله از اطلاعات مربوط به دفاتر دولتی شهری با مقامات عالی فاسد استفاده می‌کنند که فاسد بودن این ادارات در کمپین مبارزه با فساد پس از سال 2013 فاش شد. گزارش‌های متعدد رسانه‌ای نیز نشان می‌دهد مقامات ارشد فاسد به احتمال زیاد زیردستان فاسد دارند. بنابراین، اگر درآمدهای غیررسمی تخمین‌زده‌شده مربوط به فساد باشد، انتظار داریم برای مقاماتی که در این دفاتر کار می‌کنند، زیاد باشد. این یافته‌ها و گزارش‌ها تایید می‌کند که درآمدهای غیررسمی تخمین‌زده‌شده احتمالاً با فساد مرتبط است. سه، در این مقاله تغییرات درآمدهای غیررسمی با استفاده از مجموعه داده جایگزین در خرید خانه در 99 شهر طی سال‌های 2018-2005 بررسی می‌شود که نتایج آن نشان می‌دهد درآمدهای غیررسمی تخمین‌زده‌شده با روش‌شناسی این مقاله در شهرهایی که رهبران اصلی آنها در گذشته به دلیل فساد در مبارزه با فساد برکنار شده‌اند، به‌طور قابل توجهی بالاتر است. علاوه بر این، درآمدهای غیررسمی مربوط به خانه‌های تازه ‌خریداری‌شده پس از کمپین مبارزه با فساد که در سال 2013 آغاز شد، به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است، به ویژه در مکان‌هایی که مقامات شاهد سرکوب روسای فاسد محلی بوده‌اند. همه این یافته‌ها از ارتباط بین «درآمدهای غیررسمی و فساد اداری» حمایت می‌کند.

پرده پایانی

این مقاله با ترکیب داده‌های خرید خانه و سوابق اداری در مورد دستمزدهای قانونی و سایر ویژگی‌های خانوار، چهارچوبی را برای بررسی و تخمین میزان درآمدهای غیررسمی مقامات دولتی و نسبت مقاماتی که احتمالاً درآمدهای غیررسمی دارند، ارائه می‌کند. با تجزیه و تحلیل در برخی از شهرهای چین بین سال‌های 2006 و 2013، مشخص می‌شود که ارزش‌های واقعی دارایی‌های مقامات اداری و آنچه می‌توانستند با درآمدهای قانونی خود بخرند، فاصله زیادی است. تفاوت در میزان مهارت، سواد، اطلاعات یا حتی ریسک‌پذیر بودن بین خانواده‌های مقامات دولتی و مردم عادی، بعید است باعث این شکاف شده باشد. طبق ادعای این مقاله، چنین شکافی نتیجه درآمد غیررسمی مرتبط با فساد است که مقامات دولتی از آن بهره برده‌اند.

طبق یافته‌های مقاله، درآمد غیررسمی تخمین‌زده‌شده به شدت با رتبه مقامات دولتی ارتباط دارد و با افزایش آن، افزایش می‌یابد. به عنوان مثال، در حالی که تنها 44 درصد از درآمد قانونی مقامات پایین‌رتبه، غیررسمی است، بالاترین مقامات در داده‌ها ممکن است درآمد غیررسمی‌شان بیش از 424 درصد درآمد قانونی آنها باشد. علاوه بر این، تخمین‌های این مقاله می‌گوید که 13 درصد از مقامات دولتی ممکن است درآمدهای غیررسمی داشته باشند و این نسبت نیز تابعی فزاینده از رتبه مقامات است. در سطوح بالای مدیریت‌های اداری، 65 درصد از مقامات ممکن است درآمدهای غیررسمی داشته باشند.

این محققان همچنین بررسی کردند که آیا مدیران دولتی حقوق کمتری نسبت به همتایان خود در بخش خصوصی بر اساس تحصیلات، سن و جنسیت دریافت می‌کنند یا خیر. که در نهایت متوجه می‌شوند این تصور را می‌توان رد کرد. بنابراین نتیجه می‌گیرند که درآمدهای غیررسمی نباید به عنوان جبران حقوق پایین دولت در نظر گرفته شود. علاوه بر این، در شهرهایی با رهبران ارشد که متعاقباً به اتهامات فساد بزرگ دستگیر یا متهم شدند، سطح بالاتری از درآمد غیررسمی در میان مقامات محلی مشاهده می‌شود. این نتیجه نشان می‌دهد که درآمدهای غیررسمی تخمین زده‌شده در واقع با فساد مرتبط است. همچنین یافته‌های این مقاله نشان می‌دهد که میزان درآمدهای غیررسمی پس از مبارزه با فساد به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها