شناسه خبر : 8265 لینک کوتاه

بازار تا چه حد تحت تاثیر ثبت‌نام کاندیداهای ریاست‌جمهوری بود؟

نگاه «استانبول» به «فاطمی»

خیلی‌ها اعتقاد دارند که ایرانی‌ها، آدم‌هایی تحت تاثیر فضای روانی موجود و به اصطلاح «جوگیر» هستند.

مسعود یوسفی
خیلی‌ها اعتقاد دارند که ایرانی‌ها، آدم‌هایی تحت تاثیر فضای روانی موجود و به اصطلاح «جوگیر» هستند. به عبارتی، با یک اتفاق ممکن است روند تعامل و تقابل بین مردم ایران به هم بخورد و فضای موجود در رویدادها و جریان‌های سیاسی، تاثیر روشنی در زندگی ایرانی‌ها بگذارد. مثال روشن تاثیر گرفتن مردم از فضای روانی، بازار است. جایی که سرمایه‌های خرد و کلان وارد آن می‌شود و تحت تاثیر فضای موجود، به صاحبان آن با سود و زیان بر‌می‌گردد.
در واقع این فضای روانی بازار است که حرف اول را در به دست آمدن سود یا زیان می‌زند. اگر خوب باشد؛ سرمایه‌گذار استقبال می‌کند؛ وارد می‌شود و چشم به آینده دارد، بلکه یک ریال سرمایه‌اش به 10 ریال تبدیل شود. اما اگر فضای روانی، آینده‌ای نامطمئن را نشان دهد، خبرهای ناگواری در راه باشد یا تحولی در نوع نگاه به آینده دیده نشود، آن وقت است که شرایط به بازار رسوخ می‌کند و «جوزدگی» از در و دیوار بالا می‌رود. تا جایی که حتی ممکن است، یک فعال بازار که سرمایه‌اش را کف دستش گرفته و در بازار این طرف و آن طرف می‌رود؛ به «خاک سیاه» بنشیند.
در اقتصادی که به جای حرکت بر روی برنامه بلند‌مدت و اسناد بالادستی، نگرش و تفکر اقتصادی دولت‌ها و سیاست‌های کوتاه‌مدت چهار و هشت‌ساله را در اولویت قرار داده است؛ نوسان در تصمیم‌گیری و مدیریت حرف اول را می‌زند. قبل از روی کار آمدن یک دولت، بازار به دقت دیدگاه‌ها و نظرات مختلف کاندیداها را رصد می‌کند. از میان کاندیداها به حضور چهره‌های مختلف واکنش نشان می‌دهد و به نوسان می‌افتد. وقتی که انتخابات برگزار می‌شود؛ تحت تاثیر «فضای روانی» دست نگه می‌دارد تا تکلیف برنده مشخص شود. در این مدت، نااطمینانی از آینده در بازار موج می‌زند. اگر تا پیش از این تحت تاثیر این فضای روانی، از شدت نوسان در بازار کاسته شده است؛ در مدت زمان انتخابات، هیجان است که حرف اول را می‌زند. دست آخر وقتی یکی از کاندیداها به عنوان برنده اعلام می‌شود، بازار، رفتار طبیعی خود را از سر می‌گیرد و بسته به عواملی مانند کارنامه و عملکرد، برنامه و راهبرد و حتی تیم اقتصادی، واکنش خاص خود را نشان می‌دهد.
شاید رویدادهای سال گذشته و فضای پر‌التهاب بازارهای مختلف غیر‌رسمی ‌ارز، سکه یا طلا را به خاطر بیاورید. در فاصله ماه‌های خرداد تا مهر 91، بانک مرکزی بارها سیاست‌های ارزی خود را طی بخشنامه‌های مختلف تغییر داد.
به گونه‌ای که نوعی فضای کم‌ثبات در سیاست‌های ارزی به وجود آمد. در واقع، بانک مرکزی روندی را طی سال گذشته در پیش گرفت که با توجه به سیاست‌های لحظه‌ای بود. اتفاقات خاصی رخ می‌داد و سیاستگذار پولی، به این اتفاق، واکنش نشان می‌داد. آن هم به صورت لحظه‌ای و روزانه و نه بلندمدت. سال گذشته بازارهای مختلف با نوسان‌های بزرگ مواجه شد چون «امروز» با «فردا» تفاوت داشت و اطمینان به سیاست‌ها کم‌رنگ بود. از سوی دیگر، هر نوع اظهارنظر از سوی هر مقام دولتی، بازار را به هم می‌ریخت و شرایطی را به وجود می‌آورد که انتظار برای ثبات قیمتی را ناممکن می‌ساخت.
با نزدیک شدن به ماه پایانی سال گذشته، کمی ورق برگشت و شرایطی به وجود آمد که نرخ‌ها در بازار غیر‌رسمی به ثبات نسبی رسید و نوسان کمتر شد. بورس با افزایش قیمت دلار و سود‌آوری در بخش صادرات شرکت‌ها، پس از مدت‌ها سود‌ده شد و رکوردهای عجیب زد و نوسان قیمت در محدوده‌ای خاص متوقف شد. سرمایه‌گذاران در بازارهای غیر‌رسمی و رسمی (بورس)، از اواخر سال 1391 چشم به تغییرات بازار در ابتدای سال 1392 داشتند. سال 1392 برای آنها، سال «انتخابات» بود و تزریق تفکر جدید به بدنه اقتصاد. به همین دلیل هم بود که طی دو ماه گذشته، کمترین نوسان‌های قیمتی در بازار ارز و سکه رخ داد. قیمت‌ها در یک سطح مشخص، بالا و پایین می‌شد و انگار تمام فعالانی که در بازار رفت و آمد می‌کردند منتظر تزریق تحولی جدید بودند.
شنبه، 14 اردیبهشت‌ماه، زمانی بود که سکوت در بازارهای غیر‌رسمی حاکم بود. خیلی‌ها، این سکوت را به «آرامش قبل از توفان» مانند می‌کردند که زودگذر است. قیمت‌ها تحت تاثیر همان «انتظار برای ورود چهره‌های جدید به عرصه رقابت‌های انتخاباتی»، با نوسان‌های نرم پیش رفت. یکشنبه، شانزدهم اردیبهشت‌ماه، این اتفاق تکرار شد و باز هم رویداد قابل ملاحظه‌ای در بازار دیده نشد. به ویژه اینکه بازارهای جهانی هم در این روز تعطیل بود. از روز دوشنبه 17 اردیبهشت‌ماه که نخستین متقاضیان حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، به ساختمان وزارت کشور رفتند؛ سیگنال‌های مثبت و منفی به بازار رسید. این همان نقطه بازار است که با رفتار «هیجانی» آغاز می‌شود و دلیل خاصی ندارد. یک فعال بازار غیر‌رسمی (که به واسطه کاهش ارزش ریال، تورم بالا و نرخ سود پایین این روزها زیاد از این فعالان یافت می‌شود) به خوبی می‌داند که اساس بازار بر اعتدال و آرامش است. در سایه آرامش است که می‌توان برنامه‌ریزی کرد و نگاه به آینده داشت. بنابراین فعال بازاری با ثبت‌نام هر چهره جدیدی نسبت به اتفاقات رخ‌داده واکنش نشان می‌دهد و تنور بازار را گرم می‌کند. در تمام شش روزی که ثبت‌نام کاندیداهای انتخابات در وزارت کشور انجام شد؛ بازار رفتار «هیجانی» خود را بروز داد تا نشان دهد «فضای روانی» هر چند در مدت زمان کوتاه، تا چه حد می‌تواند بر معادله‌های موجود اقتصاد ایران تاثیر داشته باشد. آنهایی که این روزها در بازار به سر می‌برند و ترجیح می‌دهند سرمایه خود را در جایی بگذارند که «امن» باشد و سودی بالاتر از «نرخ تورم» موجود به دست بیاورند؛ خوب می‌دانند که با پول خود چه کار باید بکنند. سال گذشته، رئیس کل بانک مرکزی گفته بود «بیش از 18 میلیارد دلار، ارز دست مردم است که باید در خدمت اقتصاد قرار گیرد و نه سفته‌بازی». از این رو برنامه بانک‌ها جذب منابع ارزی با سود سه تا شش‌درصدی بود که چنگی به دل نمی‌زد و برخی از بدبینان به نظام بانکی هم می‌گفتند امکان بازپس‌گیری اصل ارز سپرده‌گذاری‌شده از این راه ضعیف است و از این رو ترجیح دادند ارز خود را در گاوصندوق‌ها نگه دارند و چشم به نمودار قیمت بدوزند که چه زمانی صعود می‌کند و در چه شرایطی نزولی است. حال آنکه ارز در دست مردم، آن هم در شرایط تحریم و محدودیت نقل و انتقال ارز به کشور، می‌توانست در اختیار بخش‌های تولیدی قرار گیرد یا در پروژه‌هایی که به شدت نیاز به منابع ارزی دارد سرمایه‌گذاری شود. آنها که بیشتر از دو سال است ارز در اختیار خود را در گاوصندوق‌ها نگه داشته‌اند؛ حالا تن به رفتارهای هیجانی بازاری می‌دهند که گرچه هیچ چیز آن تضمین‌شده نیست؛ اما می‌شود با ورود تفکر و چهره‌ای جدید، از آن به سلامت عبور کرد.
از امروز تا روز اعلام نتایج انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری، چندین مقطع سفت و سخت برای بازارهای غیررسمی ایران پیش‌بینی می‌شود. عبور از هر یک از این مقاطع، با مشکلاتی روبه‌رو خواهد بود. اما حتی اگر کاندیدای مطلوب بازار هم رای نیاورد و اتفاقات دیگری بیفتد، رفتار هیجانی در بازار بالاخره فروکش خواهد کرد. موضوع مهم، فرار از این «فضای روانی» و «جوگیری ذاتی ایرانی‌ها»ست که به بازار رسوخ کرده است. آیا دولت بعدی می‌تواند طلسم سال‌ها برنامه مقطعی را بشکند و اسناد بالادستی کشور را به گونه‌ای اجرا کند که در زیربخش‌های اقتصادی مانند بازارهای غیر‌رسمی و حتی بورس، سیاستگذاری درست حاکم باشد، نه فضای روانی که با هر اتفاقی، موج کوتاه و بلند ایجاد می‌کند؟

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها