شناسه خبر : 21141 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران از وضعیت صادرات و موانع توسعه صادرات غیرنفتی می‌گوید

جایگاه نامناسب

«وضعیت صادرات غیرنفتی که به نفت وابستگی ندارند در شرایط مناسبی قرار ندارد و اگر صادرات غیرنفتی وابسته به نفت را از سبد صادرات غیرنفتی جدا کنیم سهم ناچیزی در کل صادرات کشور دارد.» اینها جملاتی است که سیدرضی حاجی‌آقامیری عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در گفت‌وگو با تجارت فردا پیرامون شرایط فعلی صادرات غیرنفتی می‌گوید.

«وضعیت صادرات غیرنفتی که به نفت وابستگی ندارند در شرایط مناسبی قرار ندارد و اگر صادرات غیرنفتی وابسته به نفت را از سبد صادرات غیرنفتی جدا کنیم سهم ناچیزی در کل صادرات کشور دارد.» اینها جملاتی است که سیدرضی حاجی‌آقامیری عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در گفت‌وگو با تجارت فردا پیرامون شرایط فعلی صادرات غیرنفتی می‌گوید. او معتقد است: «به‌رغم اینکه با برجام این انتظار وجود داشت که صادرات کالاهای غیرنفتی غیر‌وابسته به نفت به ویژه در بخش کشاورزی و سنتی رشد چشمگیری داشته باشد اما بازهم رشد عمده صادرات غیرنفتی از ناحیه محصولات وابسته به نفت چون میعانات گازی و پتروشیمی بوده‌اند.» این فعال صادراتی کشور تاکید دارد: «دولت در دهه‌های اخیر توجه جدی به سیاست‌های توسعه صادرات غیرنفتی دارد و در برنامه‌های توسعه‌ای این‌گونه نشان می‌دهند که به دنبال کاهش وابستگی به صادرات نفتی و رشد صادرات غیرنفتی هستند اما سیاستگذاری‌ها به گونه‌ای نیست که در جهت تسهیل صادرات غیرنفتی باشد.» میری در بخش دیگر این گفت‌وگو بر اهمیت توسعه صادرات غیرنفتی در بخش خدمات تاکید می‌کند و می‌گوید: «دو قلم مهم صادرات غیرنفتی خدمات فنی و مهندسی و خدمات گردشگری است که قرار است در اولویت توسعه صادرات قرارگیرند و می‌توانند تحول اساسی در بخش صادرات غیرنفتی ایجاد کنند. صادرات کالا جایگاه خود را دارد اما باید وارد دیگر جنبه‌های صادرات غیرنفتی شویم. وقتی پتانسیل بالایی در این بخش‌ها داریم نباید غفلت کنیم.» در ادامه شرح این گفت‌وگو را می‌خوانید.
در شرایط فعلی وضعیت صادرات غیرنفتی چگونه است و آیا با اجرای برجام تغییری در ترکیب کالاهای صادراتی رخ داده است؟
به‌رغم اینکه با برجام این انتظار وجود داشت که صادرات کالاهای غیرنفتی غیر‌وابسته به نفت به ویژه در بخش کشاورزی و سنتی رشد چشمگیری داشته باشد اما بازهم رشد عمده صادرات غیرنفتی از ناحیه محصولات وابسته به نفت چون میعانات گازی و پتروشیمی بوده‌اند. البته بخشی از این امر نیز به سیاست‌های نامتناقض دولت برمی‌گردد. درست است که فضای بین‌المللی پس از برجام تا حدودی باز شد اما اعمال عوارض‌های سنگین باعث شد به‌جای رشد صادرات غیرنفتی، با کاهش شدید در برخی زنجیره‌های صادراتی مواجه شویم. معتقدم با اجرای برجام اتفاق خاصی در ترکیب کالاهای صادرات غیرنفتی رخ نداده است چرا که سیاست‌های اقتصادی دولت در جهت حمایت از صادرات یا توسعه صادرات غیرنفتی نبوده است.

در حال حاضر به کدام کشورها صادرات غیرنفتی داریم و در کدام بازارها بیشتر فعال هستیم؟
پس از برجام شاهد رشد نسبی در صادرات غیر‌سنتی به ویژه در بخش خشکبار بوده‌ایم اما در مورد فرش با کاهش مواجه بودیم. این رشد در خشکبار هم از ناحیه باز شدن بازار آمریکا بوده است و اگر برجام رخ نمی‌داد شاید در این زمینه هم کاهش داشتیم. در زمینه صادرات پوست و سالامبور با توجه به تعیین عوارض، کاهش شدید داشته‌ایم و حتی در صادرات مواد معدنی در سال گذشته با کاهش 38‌درصدی مواجه شدیم. در حال حاضر وضعیت صادرات غیرنفتی که به نفت وابستگی ندارند در شرایط مناسبی قرار ندارد و اگر صادرات غیرنفتی وابسته به نفت را از سبد صادرات غیرنفتی جدا کنیم سهم ناچیزی در کل صادرات کشور دارد. آنچه مشخص است عمده صادرات کشور در حال حاضر از مواد نفتی و غیرنفتی وابسته به نفت است.
سیاست توسعه صادرات غیرنفتی به حمایت ویژه دولت نیاز دارد. باید معافیت‌های مالیاتی را افزایش دهد و کمک‌های نقدی را تقویت کند این در حالی است که شاهدیم دولت حتی تنها کمک نقدی در قالب جایزه صادراتی را متوقف کرده و از پرداخت آن امتناع می‌کند.


در زمینه بازارهای صادراتی در چه وضعیتی قرار داریم؟
تحریم‌های اقتصادی باعث شده‌اند جایگاهمان را در برخی بازارهای بین‌المللی از دست بدهیم و باید در این راستا برنامه بازاریابی هدفمندی داشته باشیم تا بتوانیم به جایگاه گذشته بازگردیم. متاسفانه در زمینه بازارهای صادراتی با مشکلاتی مواجهیم و باید استراتژی جدیدی برای بازارسازی تعریف کنیم. اشاره کردم وضعیت صادرات غیرنفتی مناسب نیست و عمدتا با کاهش مواجهیم. این موضوع نشان می‌دهد که در زمینه بازاریابی با مشکل مواجهیم. باید بازاریابی جدی در زمینه صادرات غیرنفتی انجام دهیم تا بازارهای جدید ایجاد کنیم. درست است که ما به خیلی بازارها صادرات داریم اما باید برنامه اساسی در جهت بازاریابی تدوین کنیم و این تصور را داشته باشیم که تازه می‌خواهیم وارد بازارهای منطقه و جهان شویم. اگر به دنبال تحول در صادرات غیرنفتی هستیم باید بازارسازی و از صفر شروع کنیم تا با قدرت در بازارهای جهانی حضور پیدا کنیم. به‌طور مثال در مورد بازار فرش به علت تحریم‌های اقتصادی در بازار آمریکا سال‌ها غایب بودیم اکنون که تحریم‌ها برداشته شده است بدون برنامه بازاریابی و بازار‌سازی اساسی نمی‌توانیم جایگاه گذشته خود را به دست آوریم چرا که در این سال‌ها عمده نیاز بازار آمریکا از طریق کشورهای هند و پاکستان تامین شده و توانسته‌اند با کپی‌برداری از فرش‌های ایرانی وضعیت خود را در این بازار تثبیت کنند بنابراین برای اینکه این جایگاه را دوباره به دست آوریم باید بازاریابی جدی در این زمینه انجام دهیم. باید در این زمینه دولت کمک شایانی به صادرکنندگان کند.
بازاریابی و بازارسازی بدون حمایت دولت امکان‌پذیر نیست. در دنیای امروز بازاریابی و تبلیغات حرف اول را در صادرات می‌زند. ما نیز باید به این سمت حرکت و برند‌سازی کنیم. دولت باید در این زمینه به صادرکنندگان کمک کند تا بتواند محصولات خود را در بازارهای جهانی معرفی کند تا مشتریان خاص خود را پیدا کند.

در کدام بخش‌های صادرات غیرنفتی مزیت داریم؟
دو قلم مهم صادرات غیرنفتی، خدمات فنی و مهندسی و گردشگری است که قرار است در اولویت توسعه صادرات قرار بگیرند و می‌توانند تحول اساسی در بخش صادرات غیرنفتی ایجاد کنند. صادرات کالا جایگاه خود را دارد اما باید وارد دیگر جنبه‌های صادرات غیرنفتی شویم. وقتی پتانسیل بالایی در این بخش‌ها داریم نباید غفلت کنیم. شاهدیم در سال‌های اخیر ترکیه از ناحیه صادرات خدمات گردشگری رشد صادراتی چشمگیری به دست آورد که نقش مهمی در رشد اقتصادی این کشور داشت. هر چقدر کشورمان به سمت ایجاد پایداری در روابط تجاری حرکت کند به همان میزان نیز می‌توانیم در زمینه خدمات گردشگری رشد صادراتی به دست آوریم. البته در این راستا باید زیرساخت‌های توسعه گردشگری ایجاد کنیم. در زمینه هتل‌ها و ناوگان هوایی با ضعف‌های اساسی مواجهیم و باید در این زمینه سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای به ویژه در بخش خارجی جذب کنیم. متاسفانه یکی از مشکلات صادرات در کشور ما این است که تنها به فکر صادرات نفتی هستیم و از پتانسیل‌ها و مزیت‌های خارق‌العاده‌ای که در سایر بخش‌های صادرات داریم غافل هستیم. برای سیاستگذاران هیچ‌گاه صادرات خدمات فنی مهندسی و خدمات گردشگری دغدغه نبوده است اما اینکه چرا آمار صادرات پتروشیمی و میعانات گازی پایین آمده، امری نگران‌کننده است.

در شرایط فعلی برای توسعه صادرات غیرنفتی با چه مشکلاتی مواجهیم؟ کدام‌یک از این نوع مشکلات بیشترین اثر را بر توسعه صادرات غیرنفتی گذاشته است؟
یکی از مشکلات مهم صادرات غیرنفتی به سیاست‌های ارزی برمی‌گردد. این سیاست‌ها به گونه‌ای اعمال شده‌اند که با سیاست توسعه صادرات همخوانی نداشته‌اند. در اقتصاد ایران همواره نرخ ارز سرکوب شده است و اجازه نداده‌ایم که نرخ واقعی ارز مبنای مبادلات تجاری باشد. غیرواقعی بودن نرخ ارز مشکلات جدی برای تمام صادرکنندگان ایجاد کرده است. بالا بودن نرخ سود بانکی، تورم و دوگانگی در پرداخت مالیات از دیگر مشکلاتی هستند که در صادرات غیرنفتی اختلال ایجاد کرده‌اند. به‌رغم اینکه صادرکنندگان از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند اما به اجبار این مالیات را پرداخت می‌کنند. هر یک از این عوامل باعث افزایش قیمت تمام‌شده کالاها می‌شوند و از ناحیه آنها صادرکنندگان بسیار رنج می‌برند.
از طرف دیگر حکومت نفت بر کل صادرات باعث شده چالش‌های اساسی در این زمینه داشته باشیم. سهم نفت به قدری در صادرات ایران بزرگ بوده که تمامی این بخش را تحت تاثیر قرار داده و این امر لطمات بسیاری به بخش تولید وارد کرده است. هر یک از این چالش‌ها به نوبه خود سایه سنگینی بر صادرات غیرنفتی انداخته‌اند و باید دولت تدابیر اساسی برای حل و فصل آنها بیندیشد. مساله اصلی در آمارهایی که سازمان توسعه تجارت و وزارت صنعت، معدن و تجارت ارائه می‌دهند این است که صادرات بخش‌های مختلف به صورت تفکیک‌شده در نظر گرفته نمی‌شود به این معنا که وقتی گفته می‌شود صادرات کالاهای غیرنفتی رشد داشته، متوجه نمی‌شویم که منظور از صادرات کالاهای غیرنفتی چیست. از طرف دیگر وقتی آمار صادرات غیرنفتی را تفکیک نمی‌کنیم و به طور کلی این آمار را اعلام می‌کنیم این امر نشان می‌دهد چقدر نسبت به مساله توسعه صادرات غیرنفتی بی‌توجه هستیم. در این صورت چه انتظاری داریم که صادرات غیرنفتی در محور توسعه اقتصادی کشور قرار گیرد وقتی نمی‌دانیم در کدام بخش ضعیف
هستیم که به دنبال تقویت آن بخش‌ها باشیم تا زمینه رشد اساسی در صادرات غیرنفتی ایجاد کنیم.

به‌رغم اینکه سیاست‌های توسعه صادرات غیرنفتی در سال‌های اخیر بیشتر مورد توجه مسوولان اقتصادی دولت قرار گرفته است اما مشکلات عدیده‌ای بر سر راه این نوع صادرات وجود دارد. علت چیست؟
درست است که دولت‌ها در دهه‌های اخیر توجه جدی به سیاست‌های توسعه صادرات غیرنفتی دارند و در برنامه‌های توسعه‌ای این‌گونه نشان می‌دهند که به دنبال کاهش وابستگی به صادرات نفتی و رشد صادرات غیرنفتی هستند اما سیاستگذاری‌ها به گونه‌ای نیست که در جهت تسهیل صادرات غیرنفتی باشد. هر زمان که در صادرات نفتی با مشکل مواجه می‌شویم توجه دولت به توسعه صادرات غیرنفتی چند برابر می‌شود اما به محض اینکه مشکلات صادرات نفتی حل می‌شود و درآمد دولت از این ناحیه افزایش پیدا می‌کند، موضوع توسعه صادرات غیرنفتی به حاشیه کشیده می‌شود.
به طور مثال در زمان جنگ تحمیلی با توجه به کاهش صادرات نفتی، توجه دولت به صادرات غیرنفتی به یکباره جلب شد و برنامه‌ریزی‌ها و سیاستگذاری‌هایی در این زمینه شد اما عمدتاً راهکارها کوتاه‌مدت بودند که برای خروج از بحران مربوطه در همان مقطع طرح‌ریزی شده بودند. به تدریج که قیمت نفت رشد کرد و با افزایش قیمت بی‌سابقه‌ای مواجه شد دولت به طور کلی سیاست‌های توسعه صادرات را فراموش کرد تا اینکه تحریم‌های اقتصادی باعث شد بار دیگر موضوع توسعه صادرات غیرنفتی در کانون توجه قرار گیرد. در واقع می‌توان گفت در اقتصاد ایران توسعه صادرات غیرنفتی مانند یک زاپاس بوده که هر وقت به مشکل صادرات نفتی برمی‌خوریم سراغش می‌رویم. هیچ‌گاه استراتژی توسعه صادرات تدوین نکرده‌ایم و تنها در حرف و شعار از محاسن صادرات غیرنفتی سخن گفته شده است و در میدان عمل به رشد در صادرات نفتی چشم دوختیم. اگر دولت به دنبال توسعه صادرات غیرنفتی است به عزم راسخ، برنامه اصولی و استراتژی صحیح نیاز دارد.
در این برنامه اصولی باید درآمد حاصل از صادرات نفتی به توسعه زیرساخت‌ها، تامین ذخایر ارزی و صنایع استراتژیک اختصاص داده شود و در‌آمد حاصل از صادرات غیرنفتی و مالیات برای تامین بودجه کشور در نظر گرفته شود.

با این اوصاف استراتژی توسعه صادرات باید بر چه اساسی تدوین شود؟
باید استراتژی‌‌ای را تدوین کنیم که زمینه‌ساز رشد پایدار صادرات غیرنفتی کشور باشد نه اینکه در کوتاه‌مدت رشدی به دست آوریم و در انتظار باشیم آیا در سال‌های بعد این رشد تکرار خواهد شد یا خیر. اگر می‌خواهیم رشد اقتصادی هشت‌‌درصدی را محقق کنیم باید بخش عمده آن از ناحیه صادرات غیرنفتی باشد. بر این اساس باید استراتژی توسعه صادرات به گونه‌ای تدوین شود که تسهیل در امور صادرات کشاورزی، صنعتی و سنتی فراهم شود. دولت باید از سیاست‌های محدودکننده دست بردارد و زمینه تسهیل در صادرات را ایجاد کند. مگر می‌شود خواهان توسعه صادرات غیرنفتی باشیم اما عوارض سنگینی برای کالاهای صادراتی تعیین کنیم. در حال حاضر در زمینه رشد صادرات غیرنفتی وابسته به نفت مانند پتروشیمی و میعانات گازی با رشد قابل توجهی مواجهیم. در این زمینه مشکل خاصی نداریم اما باید این رشد هر سال تکرار شود و این‌گونه نباشد که در برخی مقاطع رشد مثبت به رشد منفی تبدیل شود. در بخش صادرات غیرنفتی اقلامی چون محصولات کشاورزی، صنعتی، مواد معدنی یا سنتی موفق نشده‌ایم که رشد چشمگیری داشته باشیم. در برخی موارد نیز با کاهش‌های شدید مواجه بوده‌ایم. بنابراین استراتژی توسعه صادرات باید بر تقویت صادرات غیرنفتی غیر‌وابسته به نفت باشد. در این راستا باید به سمت آزادسازی تجارت حرکت کنیم و نباید در این عرصه محدودیت ایجاد کنیم.

دولت باید کدام سیاست‌های خود را در جهت تحقق رشد صادرات غیرنفتی کنار بگذارد؟
دولت باید سیاست‌های متناقض خود را در این عرصه کنار بگذارد اگر می‌خواهد رشد صادراتی از ناحیه بخش غیر‌وابسته به نفت داشته باشد. باید قوانین و مقررات محدودکننده را از سر راه صادرات بردارد. دولت باید با بخش خصوصی در این زمینه تعامل داشته باشد و سیاست‌های توسعه صادرات را به شکلی در نظر گیرد که در جهت تسهیل در صادرات باشند. در سال‌های اخیر شاهدیم دولت بسته‌هایی برای حمایت از توسعه صادرات غیرنفتی در نظر گرفت که برای مدتی اجرایی شد اما در ادامه به علت کمبود منابع دولت متوقف شد.
سیاست توسعه صادرات غیرنفتی به حمایت ویژه دولت نیاز دارد. باید معافیت‌های مالیاتی را افزایش دهد و کمک‌های نقدی را تقویت کند. این در حالی است که شاهدیم دولت حتی تنها کمک نقدی در قالب جایزه صادراتی را متوقف کرده و از پرداخت آن امتناع می‌کند. در مورد برخی کالاهای صادراتی پرداخت جایزه صادراتی ممکن است چندان اثرگذار نباشد اما در مورد کالاهای صادرات غیرنفتی غیر‌وابسته به نفت به ویژه کالاهای سنتی چون فرش این امر نقش حیاتی برای حفظ صادرات آن محصولات دارد. در حال حاضر صادرات فرش ایران با مشکلات اساسی مواجه شده است و کاهش بی‌سابقه‌ای داشته است کمک نقدی به صادرکنندگان این بخش می‌تواند زمینه بهبود وضعیت این نوع صادرات را ایجاد کند یا در مورد صادرات محصولات کشاورزی با ضعف بسته‌بندی مواجهیم.
همین مساله باعث شده است که کشورهای رقیبمان در صادرات سنتی به‌رغم اینکه کیفیت محصولات‌شان با ما برابری نمی‌کند اما چون بسته‌بندی جذابی دارند توانسته‌اند اقبال خوبی به دست آورند. به همین خاطر ما بخشی از بازارهایمان را به علت همین ضعف‌ها از دست داده‌ایم. نیاز است چاره اساسی در این زمینه بیندیشیم.

با این اوصاف چه تدابیری باید اندیشید که در آینده بتوانیم با تحول در صادرات غیرنفتی مواجه شویم؟
از طرف دیگر جایگاه بخش خصوصی در اقتصاد ایران بسیار ضعیف است. مادامی که بخش خصوصی رشد نکند نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم در صادرات غیرنفتی بتوانیم با تحول مواجه شویم. از طرف دیگر دولت باید موانع بر سر راه سرمایه‌گذاری خارجی را بردارد و این اطمینان را بدهد که دیپلماسی پایداری دارد. باید به سمت آزادسازی حرکت کنیم و هر نوع محدودیت تجاری را از میان برداریم. اگر می‌خواهیم توسعه صادرات غیرنفتی چشمگیری داشته باشیم باید واردات نیز آزاد شود. مگر می‌شود ما از کشورهای دنیا این انتظار را داشته باشیم که کالاهای ما را خریداری کنند اما محدودیت در واردات در کشورمان داشته باشیم. اگر این تغییرات بنیادین را در اقتصادمان ایجاد کنیم در کنار بازاریابی و بازارسازی در بازارهای جهانی قطعاً تحول اساسی در توسعه صادرات غیرنفتی خواهیم داشت.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید