شناسه خبر : 19026 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در یک سال گذشته ثروت در جهان چگونه تقسیم شد؟

مسیر ثروت

موسسه خدمات مالی - بانکداری «کردیت سوئیس»(Credit Suisse)، ششمین گزارش خود را از روند توزیع ثروت در جهان منتشر کرد. این گزارش که جامع‌ترین «گزارش ثروت» در جهان محسوب می‌شود، حاوی اطلاعات بسیار جدیدی از میزان ثروت خانوارها در سراسر جهان نیز هست. در گزارش امسال «کردیت سوئیس»، ایالات متحده، مطابق سال‌های گذشته، با سرعت مثال‌زدنی، به میزان قابل‌توجهی بر ثروت جهان افزوده است. پس از ایالات متحده، شاهد رشد استوار چین در زمینه افزایش ثروت خانوار هستیم. در سایر نقاط جهان، رشد ثروت خانوارها، متاثر از کاهش ارزش پول ملی آنها نسبت به دلار آمریکا، کاهش یافته است. درنتیجه، میزان ثروت در جهان، ۴ / ۱۲ تریلیون دلار کاهش یافته است. سهم دارایی‌های مالی نیز مجدداً به میزان یک درصد کل ثروت جهان افزایش یافته که این مساله احتمالاً به تفسیر این نکته که چرا نابرابری توزیع ثروت روند صعودی داشته، کمک خواهد کرد.

ترجمه: محسن عارفی
موسسه خدمات مالی-بانکداری «کردیت سوئیس» (Credit Suisse)، ششمین گزارش خود را از روند توزیع ثروت در جهان منتشر کرد. این گزارش که جامع‌ترین «گزارش ثروت» در جهان محسوب می‌شود، حاوی اطلاعات بسیار جدیدی از میزان ثروت خانوارها در سراسر جهان نیز هست. در گزارش امسال «کردیت سوئیس»، ایالات متحده، مطابق سال‌های گذشته، با سرعت مثال‌زدنی، به میزان قابل‌توجهی بر ثروت جهان افزوده است. پس از ایالات متحده، شاهد رشد استوار چین در زمینه افزایش ثروت خانوار هستیم. در سایر نقاط جهان، رشد ثروت خانوارها، متاثر از کاهش ارزش پول ملی آنها نسبت به دلار آمریکا، کاهش یافته است. درنتیجه، میزان ثروت در جهان، 4 /12 تریلیون دلار کاهش یافته است. سهم دارایی‌های مالی نیز مجدداً به میزان یک درصد کل ثروت جهان افزایش یافته که این مساله احتمالاً به تفسیر این نکته که چرا نابرابری توزیع ثروت روند صعودی داشته، کمک خواهد کرد. گزارش اخیر کردیت سوئیس نشان می‌دهد هم‌اکنون جمعیت یک‌درصدی ابر‌‌ثروتمندان جهان، حدود نیمی از کل ثروت خانوارهای جهان را در اختیار خود دارند.
رشد اصلی ثروت خانوارها، متاثر از روند معکوس نرخ برابری ارزی در سال گذشته تا اواسط سال 2015، خنثی شده که در این قضیه نیز ایالات متحده بازهم با رشد قابل توجه 6 /4 تریلیون‌دلاری، پیشتاز کسب ثروت در جهان بوده است. این رقم از زمان وقوع بحران بزرگ مالی جهان در سال‌های 2009-2008، یعنی هفت‌سال مستمر، روند رو به رشدی را طی کرده است و به این ترتیب، ایالات متحده در سه سال گذشته در زمینه کسب ثروت خالص خانوار، رکورد قابل توجهی را برجای گذاشته است. پس از ایالات متحده، چین نیز شاهد رشد سالانه 5 /1 تریلیون‌دلاری ثروت خانوارها بوده است. در سایر نقاط جهان نیز، روند اساسی افزایش ثروت عمدتاً مثبت بوده اما رشد ثروت به واحد پول ملی آنها، متاثر از جنبش‌های معکوس نرخ برابری ارز در برابر دلار، خنثی شده است. در نتیجه، حجم کلی ثروت در جهان که درصورت تثبیت نرخ ارزها می‌توانست از اواسط سال 2014 تا اواسط سال 2015، حتی به‌میزان 13 تریلیون دلار رشد کند، درعوض 4 /12 تریلیون دلار سقوط کرد (جدول شماره 1). با 1 /250 تریلیون دلار، کل ثروت جهان، همچنان آستانه 250 تریلیون‌دلاری را که برای نخستین بار در سال 2013 طی شد، حفظ کرده است. همچنین، میزان ثروت به ازای هر فرد بالغ، با 2 /6 درصد کاهش، به 52400 دلار آمریکا کاهش یافته که این رقم پایین‌تر از رقم دوسال پیش است.
فروپاشی منطقه‌ای که در جدول شماره 1 شاهد هستیم، نشان می‌دهد اروپا عامل اصلی ضرر 7 /10 تریلیون‌دلاری است که این رقم دو برابر ضرر 4 /5 تریلیون‌دلاری است که ازسوی منطقه آسیا-پاسیفیک، بدون احتساب چین و هند، تحمیل شده است. با این حال، از نظر درصد، کاهش ثروت در اروپا و منطقه آسیا-پاسیفیک نزدیک به هم بوده است. میزان کاهش ثروت در این دو منطقه به ترتیب 4 /12 و 4 /10 درصد بوده گرچه این ارقام بسیار کمتر از کاهش 1 /17‌درصدی است که کشورهای آمریکای لاتین آن را تجربه کرده‌اند. شایان ذکر است که از نظر‌ درصدی، چین (با هفت درصد) در برابر آمریکای شمالی (با 4 /4 درصد) در زمینه افزایش ثروت پیشتاز است؛ بخشی از این اتفاق به دلیل این رخ داده که بخشی از پیشرفت آمریکا در کسب ثروت، به دلیل افت کانادا خنثی شده است. جالب اینجاست که وقتی پول ملی این کشورها تقریباً برخلاف نرخ‌های غالب در اواسط سال‌های 2014 و 2015، با نرخ‌های (میانگین) ثابتی با ارزش می‌شوند، ضرر و زیان به ثبت رسیده نیز از آنجا رخت بر بسته است.
همان‌طور که در جدول شماره 1 شاهد هستیم، در صورتی که نرخ‌های برابری ارزی ثابت نگه داشته می‌شد، آن‌وقت وضعیت ثروت در اروپا هم مانند آمریکای شمالی و بهتر از آسیا-پاسیفیک و چین می‌بود. در هر دو کشور هند و آفریقا، ضررهای جزیی، به سود ناچیز بدل شده است. حقیقت امر این است که کاهش ثروت مشاهده‌شده در سال گذشته، عمدتاً ناشی از پیش‌بینی نرخ برابری ارزی غالب و توجه بیش از حد به عواقب این فشارها بوده است که ممکن است در آینده نزدیک کاملاً برعکس شود. نکته حائز اهمیت دیگری که باید درباره جدول شماره 1 به آن اشاره کرد، این است که دارایی‌های پولی در سراسر جهان، تنها 3 /3 درصد کاهش یافته در حالی که دارایی‌های غیرپولی، 6 /6 درصد کاهش یافته است؛ بنابراین، سهم دارایی‌های مالی در سبد خانوارهای جهان رشد داشته است.
این افزایش، هم‌راستا و مطابق با افزایش اهمیت دارایی‌های مالی طی سالیان اخیر بوده که این امر، با افزایش سریع ارزش اوراق بهادار و سهام در آمریکا و سایر کشورهای جهان، به شدت ترغیب شده است. این مساله، همچنین نشان‌دهنده این حقیقت است که کشورهای دارای بیشترین سهم در دارایی‌های غیرمالی، اغلب اوقات تحت تاثیر جریان‌های مخالف نرخ برابری پولی بوده‌اند. بنابراین، جزییات جدول شماره 1 نشان‌دهنده الگوی ثابت و پایداری از الگوی دارایی‌های مالی در میان کشورهای مختلف نیست. در عوض، به نظر می‌رسد جریان جهانی از یک منشاء اصلی یعنی رشد دارایی‌های مالی در اروپا در مقایسه با دارایی‌های غیرمالی و این حقیقت که دارایی‌های مالی، کل رشد ثروت در چین را به خود اختصاص داده، سرچشمه می‌گیرد.

توزیع منطقه‌ای ثروت
نابرابری منطقه‌ای توزیع ثروت خانوار در سراسر جهان، در جدول شماره 2 به‌خوبی هویداست. در این جدول، سهم ثروت خالص در هر منطقه در مقیاس با جمعیت افراد بالغ آن نشان داده شده است. آمریکای شمالی و اروپا، روی هم‌رفته، 67 درصد ثروت خانوار را در اختیار دارند. این در حالی است که در این دو منطقه تنها 18 درصد جمعیت بالغ حضور دارند. از آنجا که جمعیت بیشتری از اروپایی‌ها، سهم بیشتری از ثروت را در اختیار دارند، لذا سهم ثروت جهان در این دو منطقه به تازگی، تقریباً با هم برابر شده است. اما مساله اساسی این نیست بلکه، واگرایی در عملکرد رشد ثروت در سال جاری، آمریکای شمالی را با سهم 37‌درصدی، در برابر سهم 30‌درصدی اروپا، پیش رانده است. در هریک از مناطق دیگر، سهم رشد ثروت نتوانسته خود را با سهم جمعیت هماهنگ کند. این کسری در آسیا-پاسیفیک ملایم‌تر است که البته شامل چین و هند نمی‌شود. در این منطقه، 24 درصد از جمعیت بالغ جهان حضور دارند که 18 درصد از کل ثروت جهان در اختیار آنهاست. اما در مناطق دیگر جهان، این عدم توازن میان جمعیت و ثروت به میزان رو به رشدی مشهود است. به‌رغم پیشرفت‌های قابل توجه و جدی در قرن حاضر، چین 21 درصد جمعیت بالغ جهان را در اختیار دارد اما با وجود این، تنها 9 درصد ثروت جهان در اختیار این افراد است. این نسبت دقیقاً مشابه درصد ثروت به جمعیت افراد بالغ در آمریکای شمالی است. در این منطقه، هشت درصد از جمعیت افراد بالغ جهان حضور دارند که این جمعیت، تنها سه درصد ثروت جهان را در اختیار دارند. این در حالی است که در آفریقا و هند، سهم جمعیت، از سهم ثروت فراتر رفته که این نسبت در این دو کشور، یک به 10 است.

چین، دور افتاده از جا به جایی ارزش سهام
طی دوره‌های بلندمدت، روند ثروت در خانوارها، به شدت با رشد اقتصادی، نرخ پس‌انداز و سایر عوامل اقتصادی و جمعیتی، مرتبط است. با این حال، در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت، تغییرات در میزان ثروت خانوار در مناطق و کشورهای مختلف جهان، با در نظر گرفتن تغییر جریان‌های سرمایه‌ای و نرخ ارز، قابل درک است. یک سال پیش، تصویر جهانی منعکس‌کننده افزایش چشمگیر ارزش سهام بود که این ارزش، 20 درصد بیشتر از حد میانگین معمول بوده است. اما امسال، این روند، در جهت عکس حرکت کرده است. مثلاً، همان‌طور که در نمودار 3 مشاهده می‌شود، گردش سرمایه در روسیه، 35 درصد افت کرده که این بیشترین کاهش در میان کشورهای عضو گروه 8 است. کانادا و ایتالیا نیز شاهد ضرر دورقمی بوده‌اند ضمن اینکه افت سرمایه در گردش، در فرانسه، آلمان و انگلیس نیز هشت درصد برآورد شده است. ارزش سهام نیز در ایالات‌متحده و هند، به میزان ناچیزی روند صعودی داشته که این افزایش در ژاپن محسوس‌تر به چشم می‌خورد؛ گرچه این مساله منعکس‌کننده کاهش ارزش «ین» در برابر دلار آمریکا نیز هست. این استثنا را به وضوح می‌توان در چین مشاهده کرد که در آنجا، گردش سرمایه بازار، در سال مالی منتهی به پایان ژوئن 2015 میلادی، 150 درصد رشد کرده است. از یک نظر، در طول سال، قیمت سهام بیش از سه برابر شده است. این افزایش ارزش سهام در چین، بسیار کمتر از حد تصور، بر ثروت خانوار اثر داشته است زیرا سرمایه‌های مالی، تنها نیمی از ثروت خانوار را تشکیل داده است ضمن اینکه سهام، تنها بخش اندکی از دارایی‌های مالی آنها را تشکیل می‌دهد. با در نظر گرفتن این مساله، تبعات ناشی از کاهش جدی ارزش سهام در بازار سهام چین که در اواسط ماه ژوئن رخ داد، تاثیر رو به پایین اندکی داشته است؛ با این حال، با کاهش بیشتر ارزش «یوآن» در برابر دلار، طی سال‌های آتی، اثرات کاهش ارزش سهام بیش از پیش خود را بروز خواهد داد.
بدون در نظر گرفتن چین در نمودار3، الگوی ارزش سرمایه در گردش به خوبی نماینده وضعیت کلی سایر نقاط جهان است. اما همان‌گونه که در نمودار5 مشاهده می‌شود، هنگ‌کنگ در زمینه تغییرات ثروت خانوار، 40 درصد رشد داشته و حتی اوکراین نیز، پیشرفتی به‌مراتب بیشتر از چین را به ثبت رسانده است. اگرچه، بخش عمده این پیشرفت حاصل افزایش تورم بوده است. در میان ضرر‌دهندگان، برزیل، نروژ و پرتغال، همراه با روسیه، جزو کشورهایی هستند که شاهد بیش از 25 درصد کاهش ارزش بوده‌اند و یونان نیز با ضرر 55‌درصدی، در قعر قرار گرفته است که البته این اتفاق درباره یونان چندان هم تعجب‌آور نبوده است. جریان‌های قیمت سهام و سرمایه در گردش بازار، منعکس‌کننده تغییر در ثروت خانوارهاست. در مولفه‌های غیرمالی، تغییرات قیمت مسکن مولفه مفیدی محسوب می‌شود. در سراسر جهان، قیمت مسکن نسبتاً ثابت بوده به طوری که در 75 درصد کشورهایی که در این مطالعه حضور داشته‌اند، این رشد بین سه درصد در آلمان و 9 درصد در انگلیس، ثبت شده است. در این بین، هنگ‌کنگ، ایرلند و ترکیه بهترین وضعیت را داشته و یونان بازهم جزو بازندگان بوده اما این بار با ضرر حدود پنج‌درصدی، لهستان و چین را نیز با خود همراه می‌بیند.

نرخ برابری ارزی میزان ثروت جهان را 25 تریلیون دلار کاهش داده است
همان‌طور که نمودار 3 نشان می‌دهد، تغییرات قیمت سهام و مسکن، تحت تاثیر تغییرات نرخ برابری ارزی قرار گرفته است. نکته جالب اینجاست، صرف‌نظر از چین، هر کشوری که ارزش پول خود را نسبت به دلار کاهش داده، شاهد رشدی اندک و حدود 1 /0‌درصدی بوده است. انگلیس شاهد کاهش ارزش هشت‌درصدی، کانادا 15 درصد، ژاپن 17 درصد و حوزه یورو شاهد کاهش ارزش 19‌درصدی نرخ برابری ارزی خود در برابر دلار آمریکا بوده‌اند. در پایان ژوئن 2015، ارزش روبل روسیه نیز 39 درصد افت کرده اگرچه ارزش این واحد پولی نسبت به افت ماه‌های اولیه سال خود که اوج آن 51 درصد بود، بهبود قابل توجهی داشته است. پول ملی اوکراین نیز به همین میزان افت داشته است. همچنین، افت ارزش برابری ارزی واحد پول ملی برزیل در برابر دلار هم تشدید شده ضمن اینکه این افت در نیوزیلند، نروژ و ترکیه بیش از 20 درصد بوده است. درمجموع، افزایش ارزش دلار آمریکا در برابر سایر واحدهای پولی، میزان کلی ثروت در جهان را 10 درصد کاهش داده و بیش از نیمی از افزایش ثروت افراد بزرگسال را از پایان بحران بزرگ مالی جهان تاکنون، از بین برده است.

کشورهای برنده و بازنده
ایالات‌متحده، بازهم در صدر فهرست کشورهایی قرار دارد که میزان کلی ثروت در آنها رشد کرده است. در این کشور، میزان ثروت 6 /4تریلیون دلار رشد داشته است. البته این رقم بسیار پایین‌تر از رشد 9 تریلیون‌دلاری است که سال گذشته در ایالات‌متحده رقم خورد اما با این حال، این رقم در مقیاس جهانی، رقم قابل توجهی محسوب می‌شود. میزان ثروت همچنین در چین به میزان قابل توجهی، یعنی 5 /1 تریلیون دلار و در انگلیس به میزان متعادل‌تری یعنی 360 میلیارد دلار رشد کرده است. با وجود این، هیچ‌یک از کشورهای دیگر حاضر در این مطالعه، نتوانسته‌اند رشدی بیش از 100 میلیارد دلار را رقم بزنند. در مقابل، در بیش از 27 کشور جهان، میزان ثروت، 100 میلیارد دلار و بیشتر افت کرده که این افت در 9 کشور حدود 500 میلیارد دلار بوده است (نمودار 4). برخی از این کشورها، به خصوص فرانسه، آلمان، ایتالیا و اسپانیا، کشورهای عضو حوزه یورو هستند که سال گذشته از نوسان ارزش برابری یورو به دلار، بیشترین نفع را بردند.
استرالیا و کانادا نیز جزو کشورهایی هستند که میزان ثروت تقسیم‌شده میان آنها 5 /1 تریلیون دلار کاهش یافته است ضمن اینکه میزان کاهش ثروت در ژاپن بازهم به میزان قابل توجهی کاهش یافته به ‌طوری که ژاپن این بار شاهد ضرر 5 /3 تریلیون‌دلاری ثروت بوده است. کشورهای بزرگ‌تر و ثروتمندتر در جذب این خسارات موفق‌تر عمل کرده‌اند به‌خصوص وقتی که در برابر تغییرات نرخ ارزی قرار می‌گیرند که تاثیر اندکی بر زندگی روزمره آنها دارد. اما در بیان تغییرات‌ درصدی ثروت، بیشترین تمرکز روی کشورهای کوچک است که در آنها رشد و کاهش، به میزان فاحشی رخ می‌دهد. همان‌طور که نمودار 5 نشان می‌دهد، بیشترین رشد ثروت در آمریکا، با شش درصد، اندکی بیش از عربستان سعودی است. با این حال رشد ثروت خانوار آمریکا کمتر از چین بوده که هفت درصد رشد داشته است. در این نمودار، هنگ‌کنگ، با فاصله‌ای جزیی، یعنی هشت درصد، در صدر نمودار رشد ثروت خانوار قرار دارد که این رشد منعکس‌کننده رشد قدرتمند ارزش سهام و قیمت مسکن همراه با نرخ ثابت دلار است.
اما در گزارش امسال کردیت سوئیس، میزان کاهش‌های قابل توجه را که از 15 درصد فراتر رفته می‌توان در نمودار شماره 5 مشاهده کرد. شاید انتظار می‌رفت، یونان، با درنظر گرفتن تغییرات شدید در ارزش سهام و قیمت مسکن، که با افت ارزش یورو توام شده، در این رده‌بندی شاهد بیشترین کاهش ثروت باشد اما برآیند 17‌درصدی کاهش ثروت خانوارها، تقریباً در بین اکثر کشورهای حوزه یورو به چشم می‌خورد اما این در حالی است که هیچ‌کدام از کشورهای اتریش، فنلاند، فرانسه، ایتالیا، پرتغال، نروژ، برزیل و ترکیه، به اندازه یونان در کانون توجه نبوده‌اند. در این نمودار، روسیه و اوکراین، به دلیل تغییرات جدی ارزش پول خود، با کاهش 40‌درصدی ثروت خانوارها، بدترین وضعیت را در بین تمام کشورهای مورد مطالعه داشته‌اند.

نسبت توزیع ثروت به تعداد افراد بزرگسال در کشورهای جهان
با درنظر گرفتن سرانه ثروت بزرگسالان جهان یعنی 52400 دلار، شاهد تفاوت‌های بسیاری در کشورها و مناطق مختلف جهان هستیم. بنابر ارزیابی‌های کردیت سوئیس، ثروتمندترین کشورهای جهان که پولدارترین افراد بزرگسال، با ثروتی بیش از 100 هزار دلار را دارند، جزو آمریکای شمالی، اروپای غربی و کشورهای ثروتمند آسیا-پاسیفیک و خاورمیانه هستند. امسال، بیش از حد معمول شاهد تغییر در موقعیت کشورها در رده‌های بالا بوده‌ایم. همچنین، میانگین ثروت سوئیس 24800 دلار کاهش یافته و به 567 هزار دلار رسیده است اما سوئیس همچنان تنها کشوری است که در آنجا ثروت سرانه افراد بزرگسال بالاتر از 500 هزار دلار است. با وجود اینکه ثروت سرانه افراد بزرگسال در نیوزیلند از 484 هزار دلار به 400 هزار و 800 دلار کاهش یافته، اما برآوردهای رسمی از دارایی مالی خانوارها در نیوزیلند به شکل قابل توجهی مثبت بوده، به‌طوری که این کشور را در رده‌بندی امسال و سال گذشته، در رتبه دوم قرار می‌دهد. استرالیا نیز شاهد کاهش میانگین سرانه ثروت از 422 هزار و 400 دلار به 364 هزار و 900 دلار بوده است اما رتبه قبلی خود یعنی سوم را همچنان حفظ کرده است.
در این رده‌بندی، ایالات متحده، با سرانه ثروت 353 هزار دلار به ازای هر فرد بزرگسال، با پشت سر گذاشتن نروژ (با سرانه ثروت 321 هزار و 400 دلار)، به رده چهارم صعود کرده است. در این رده‌بندی، سوئد با 311 هزار و 400، فرانسه با 262 هزار و 100 و بلژیک با 259 هزار و 400 دلار ثروت سرانه افراد بزرگسال، در رده‌های بعدی قرار دارند اگرچه این کشورها نیز شاهد کاهش جدی سرانه ثروت بوده‌اند. این در حالی است که در انگلیس، شاهد رشد 5300 دلاری ثروت سرانه افراد بزرگسال و رسیدن آن به 320 هزار و 400 دلار و در سنگاپور نیز شاهد کاهش نسبی ثروت یعنی 20 هزار و 900 دلاری و رسیدن آن به 269 هزار و 400 دلار هستیم که بدین ترتیب این دو کشور را با دو پله ارتقا، به ترتیب به رتبه‌های ششم و هشتم سوق داده است.
رده‌بندی سرانه ثروت متوسط افراد بزرگسال، مورد توجه کشورهایی است که سطح برابری ثروت در آنها پایین است که این شاخص، رده‌بندی متفاوتی را ارائه می‌کند. طبق داده‌های اصلاح شده، نیوزیلند در نیمه سال 2014 در رتبه دوم قرار می‌گیرد و این نتیجه حاصل می‌شود که امسال، متوسط ثروت 182 هزار و 600 دلاری این کشور، جایگزین ثروت 168 هزار و 300 دلاری استرالیا در صدر این فهرست شده است. این در حالی است که استرالیا از سال 2008 تاکنون در صدر این رده‌بندی بوده است. هردو کشور جلوتر از بلژیک (با 150 هزار و 300 دلار) در رتبه سوم و انگلیسی قرار دارند که با 126 هزار و 500 دلار به رتبه چهارم صعود کرده است. پس از این کشورها، نروژ با میانگین ثروت 119 هزار و 600، سوئیس با 107 هزار و 600، سنگاپور با 98 هزار و 900، ژاپن با 96 هزار و 100، ایتالیا با 88 هزار و 600 و فرانسه با 86 هزار و 200 دلار، در رده‌های بعدی قرار دارند. به‌رغم افزایش میانگین ثروت امسال به 49 هزار و 800 دلار، آمریکا همچنان پشت سر این کشورها قرار دارد اگرچه ارزش ثروت در این کشور برابر با اسپانیا و دانمارک و بالاتر از آلمانی است که میانگین ثروت در آنجا 43 هزار و 900 دلار است.
گروه کشورهای ثروتمند که افراد بزرگسال ثروتمند، با ثروتی بالغ بر 100 هزار دلار را در خود جای داده‌اند، در طول زمان، وضعیت تقریباً متعادل و ثابتی در این گروه‌بندی داشته‌اند. ازسوی دیگر، یونان سال‌های متمادی، در حاشیه مرزی این گروه قرار داشته و به فراخور تغییر نرخ برابری یورو به دلار، به این فهرست وارد یا از آن خارج شده است. کاهش متوسط ثروت سرانه افراد بالغ یونان به 81 هزار و 300 دلار، این کشور را تقریباً از رده‌بندی کشورهای ثروتمند بیرون می‌راند. علاوه بر یونان، پرتغال نیز با ثروت سرانه 73 هزار و 800 دلاری افراد بزرگسال جایی در این فهرست ندارد. ثروت سرانه افراد بزرگسال در یونان در سال 2007 میلادی، با 136 هزار و 800 دلار، به اوج خود رسید در نتیجه به نظر می‌رسد سال‌های زیادی طول بکشد تا یونان دوباره بتواند به همان سطح ثروت خود تا پیش از وقوع بحران بزرگ مالی دست یابد.

طبقه دارای ثروت متوسط
طبقه دارای ثروت متوسط از کشورهایی تشکیل شده که میانگین ثروت در آنها بین 25 هزار تا 100 هزار دلار است که برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا نظیر یونان، پرتغال و اسلوونی در نوارهای بالایی و کشورهای تازه‌وارد به اتحادیه اروپا نظیر جمهوری چک، استونی و مجارستان در نوارهای پایینی این طبقه قرار می‌گیرند. طبقه دارای ثروت متوسط همچنین تعدادی از کشورهای خاورمیانه نظیر بحرین، عمان، لبنان و عربستان سعودی و همین‌طور بازارهای مهم نوظهور در آسیا و آمریکای لاتین نظیر شیلی، کاستاریکا، کره‌جنوبی و اروگوئه را نیز دربر می‌گیرد. با این حال، تغییرات جدی نرخ برابری پولی که امسال رخ داده، به حد کافی موثر بوده تا تعدادی از این کشورها، نظیر کلمبیا، مالزی و چهار کشور اروپایی کرواسی، لیتوانی، لهستان و اسلواکی را به آستانه پایین‌تر از 25 هزار دلار سوق دهد.

مرز ثروت
«مرز ثروت»، از 5 هزار تا 25 هزار دلار، به ازای هر فرد بالغ متغیر است که با این تعریف، منطقه وسیعی از جهان، به‌خصوص کشورهای به شدت پرجمعیتی نظیر چین، روسیه، برزیل، مصر، اندونزی، فیلیپین و ترکیه را تحت پوشش قرار می‌دهد. این نوار همچنین اکثر کشورهای آمریکای لاتین نظیر آرژانتین، بولیوی، کلمبیا، اکوادور، السالوادور، مکزیک، پاناما، پاراگوئه، پرو و ونزوئلا و بسیاری از کشورهای حاشیه مدیترانه نظیر الجزایر، اردن، مراکش، تونس و کرانه باختری رود اردن و نوار غزه را نیز دربر گرفته است. در این نوار همچنین شاهد شمار زیادی از کشورهای خارج از اتحادیه اروپا، نظیر آلبانی، ارمنستان، آذربایجان، بوسنی، گرجستان، قزاقستان، مقدونیه، مغولستان و صربستان هستیم. آفریقای جنوبی نیز که زمانی، هر از گاهی در طبقه ثروت متوسط قرار داشت، اکنون همراه با سایر کشورهای پیشرو در آفریقای سیاه نظیر آنگولا، بوتسوآنا، گینه استوایی و نامیبیا، در طبقه «ثروت مرزی» جا خوش کرده است. سریلانکا، تایلند و ویتنام، همراه با مالزی که احتمالاً به‌زودی به این گروه باز خواهد گشت نیز اعضای احتمالی آسیایی در این طبقه هستند. همان‌طور که پیشتر هم اشاره شد، کشورهای لیتوانی، لهستان و اسلواکی، امسال به تازگی وارد این گروه شده و به سایر کشورهای عضو اتحادیه اروپا که در این گروه حاضرند، پیوسته‌اند.

دیدگاه تان را بنویسید