تاریخ انتشار:
پوست موز فساد مالی زیر پای الکسی ناوالنی
حربههای پوتین در برخورد با مخالفان
مخالفان دولت روسیه دوران سختی را از سر میگذرانند. تنگتر شدن فشار بر منتقدان پوتین و شدت عمل دولت در برخورد با مخالفان شرایط را به «سختترین زمان از هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی» تبدیل کرده است. این ادعای مخالفان که گاه با همنوایی کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی نیز پیوند میخورد توسط مقامهای دولتی تکذیب میشود.
مخالفان دولت روسیه دوران سختی را از سر میگذرانند. تنگتر شدن فشار بر منتقدان پوتین و شدت عمل دولت در برخورد با مخالفان شرایط را به «سختترین زمان از هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی» تبدیل کرده است. این ادعای مخالفان که گاه با همنوایی کشورهای غربی و سازمانهای بینالمللی نیز پیوند میخورد توسط مقامهای دولتی تکذیب میشود. دستاندرکاران و نخبگان سیاسی روسیه اتهام مخالفان مبنی بر تشدید فشار بر مخالفان و سرکوب منتقدان را بیاساس میدانند و معتقدند متخلفان و مجرمانی که فرجامی جز احکام قضایی سنگین برای خود نمیبینند یکباره از در مخالفت و افشاگری وارد میشوند تا جرائم خود را با مسائل سیاسی مرتبط نشان داده و اپوزیسیوننمایی کنند. این در حالی است که منتقدان روایت دیگری از ماجرا دارند. از دیدگاه آنان هر کسی که دهان به انتقاد از نخبگان حاکم بگشاید و زبان در مذمت فساد فزاینده در دستگاههای حکومتی بچرخاند بیدرنگ با اتهاماتی واهی مواجه شده و اسیر پروندهسازیهای پیچیده میشود و یا به
تیر غیب گرفتار آمده و از صفحه گیتی محو میشود تا به هر طریق ممکن نتواند جنبشی اعتراضی علیه وضع موجود سامان دهد یا اعتراض سیاسی موثری را هدایت کند. البته روایت سومی هم رواج دارد که صرفاً طیف خاصی از مخالفان دولت را دربر میگیرد. بر اساس این روایت دستهای از منتقدان هستند که تا پیش از آنکه به جرگه اپوزیسیون بپیوندند از نزدیکان و متحدان دولتمردان روس بودهاند و از مزایا و رانتهای کلانی برخوردار و منتفع شدهاند. وابستگی آنها به کانون قدرت، مدتها تیغ عدالت را در مواجهه با تخلفاتشان کند میکرد اما بعد از آنکه به هر دلیل قبای انتقاد بر تن میکنند، پروندههای موجود از پستوها بیرون کشیده و گشوده میشود و به سرعت مورد رسیدگی و انشای رای قرار میگیرد. در واقع این وضعیت ناشی از ویژگی ساختاری دولت و حکومت در روسیه امروز است. بیش از دو دهه از زوال امپراتوری سرخ میگذرد. این رویداد پیامد تحولاتی بود که نظام سیاسی شوروی را از درون پوساند و مناسبات سیاسی جدیدی را جایگزین کرد. در نظام سیاسی جدید دو دستور کار عمده در برابر دولت و جامعه قرار گرفت؛ لیبرالیزاسیون و دموکراتیزاسیون. منظور از لیبرالیزاسیون گذار از اقتصاد
انحصارطلب دولتی به اقتصاد بازار از طریق آزادسازی و خصوصیسازی و منظور از دموکراتیزاسیون پیریزی مقدمات گذار از یک حکومت غیردموکراتیک توتالیتر به یک حکومت دموکراتیک مبتنی بر رای و خواست عمومی است. معمولاً فرآیند گذار در کشورهای مختلف با توجه به ویژگیهای اختصاصی آن جوامع رنگ و بوی خاصی به خود میگیرد ولی در عین حال نیاز به مقدمات و ارکان مشترکی هم هست که در صورت فقدان آنها، نتیجه به بار آمده فرسنگها از اهداف از پیش تعیینشده دور میافتد. وجود دستگاه قضایی مستقل و با اعتبار از یک سو و تدارک نهادهایی برای هدایتگام به گام فرآیند گذار (هم در بخش اقتصاد و هم در بخش سیاست) که مانع از تمرکز مجدد قدرت و ثروت شوند از اولویتهای اساسی در این خصوص است. فقدان این نهادها در روسیه بار اجرای فرآیند گذار را بر دوش نهادهای امنیتی و اطلاعاتی متنفذ و قدرتمند افکند. در واقع این سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بودند که بر اساس ملاحظات و منافع خود به توزیع قدرت و ثروت پرداخته و به شکلگیری نوعی سیستم کلاینتلیستی (حامی- پیرو) یاری رساندند که نه بر اساس سازوکارهای قانونی بلکه بر پایه دوری و نزدیکی از هسته اصلی قدرت کار میکند و در حال حاضر با تفوق جناح مرتبط با بخش امنیتی کاگب به کار خود ادامه میدهد. در این نظام، امتیازهای اقتصادی صرفاً نصیب کسانی میشود که حاضر به حمایت علنی و عملی از رژیم سیاسی باشند. در واقع امتیازات اقتصادی به عنوان یک ابزار سیاسی در راستای ساخت طبقه و پایگاه اجتماعی پشتیبان رژیم مستقر به کار گرفته میشوند و در صورت قطع حمایت امتیازات اقتصادی بازپس گرفته شده و شخص برخوردار از آنها با محکومیت فساد اقتصادی مواجه میشود. اگر چه ممکن است این ترفند در برخورد با برخی مخالفان در روسیه راه به جایی ببرد اما سودمندی آن در مواجهه با کسانی چون الکسی ناوالنی که نسل جوانتر مخالفان را نمایندگی میکند، مورد تردید است.
«الکسی آناتولیویچ ناوالنی» متولد سال 1976 در ابنیسک واقع در 100 کیلومتری جنوب غربی مسکو از پدری اوکراینی و مادری روس است. او در سال 1998 از دانشگاه «دوستی ملل مسکو» در رشته حقوق فارغالتحصیل شد و سپس به دانشگاه دولتی علوم مالی مسکو رفت و تحصیلات خود را در رشته حقوق معاملات و اوراق بهادار تا مقطع کارشناسی ارشد ادامه داد. ناوالنی در سال 2000 به عضویت حزب «یابلوکو» یا روسیه دموکراتیک متحد درآمد و به فعالیت حرفهای سیاسی پرداخت. شش سال بعد که ملیگرایان روس در اعتراض به مهاجران غیرقانونی دست به یک تظاهرات گسترده زدند، آلکسی ناوالنی نیز از جمله راهپیمایان بود. حضور او در جمع ناسیونالیستهای افراطی باعث انتقاد احزاب دموکرات و لیبرال از خطمشی او شد اما او دلیل این همسویی را ضرورت توجه به مسائل و اولویتهای ملی بدون تعصبات رایج دانست. در سال 2007 کمیته مرکزی حزب تصمیم گرفت ناوالنی را به دلیل آنچه «آسیبهای سیاسی ناشی از رفتار ناسیونالیستی» نامید اخراج کند. او بلافاصله فعالیتهای خود را در قالب مبارزه با فساد اقتصادی دولتمردان و کمک به شفافسازی روندهای اقتصادی در شرکتها و نهادهای مختلف ادامه داد. نوشتههای او در این رابطه که در وبلاگش منتشر میشود حمایتها و مخالفتهای شدیدی را برمیانگیزد. بسیاری اتهام پولشویی و اختلاس از دو شرکت دولتی را که در سال 2007 متوجه ناوالنی شد بخشی از تدبیر سیاستمداران برای خاموش کردن صدای او میدانند. او دو سال بعد نیز با اتهام اختلاس 16میلیوندلاری و سوءاستفاده از مقام و موقعیت دولتی در کسب امتیازات اقتصادی مواجه شد. این اتهام مربوط به دورانی بود که ناوالنی سمت مشاوره فرماندار شهر کیروف را بدون دریافت حقوق و مزایای شغلی بر عهده داشت. واکنش او به این اتهامات در تندتر شدن آتش انتقاد به پوتین و سردمداران کرملین نمود یافت. ناوالنی سال گذشته در مصاحبه با شبکه جهانی بیبیسی پیشبینی کرد دولت پوتین قادر نیست بیشتر از یک سال و نیم به حیات خود ادامه دهد چرا که «بسیاری از افرادی که درون نظام هستند متوجه شدهاند که فساد نمیتواند پایه یک نظام باشد. نمیشود برای همیشه اینطور عمل کرد. وقتی چیزی سر جایش نیست دیر یا زود فرو میپاشد». چند روز پیش سرگئی بلینوف رئیس دادگاه حکم محکومیت پنجساله ناوالنی به زندان را صادر کرد اما به نظر میرسد فشار افکار عمومی که این محاکمه را مستند و معتبر نمیدانند (پایگاه حامیان ناوالنی منحصر به طبقه متوسط شهری نیست) دولت را مجاب کرده تا او را با قید وثیقه موقتاً از زندان آزاد کند. در عین حال آقای ناوالنی میگوید کاندیدای انتخابات شهرداری مسکو خواهد شد که قرار است اواسط شهریورماه برگزار شود. ولی بعید به نظر میرسد در صورت قطعی شدن محکومیت، او بتواند جواز حضور در رقابتها را دریافت کند. برخی از ناظران میگویند شدت عمل دولت در برخورد با مخالفان که در قالبهای مختلف (وضع قوانین محدودکننده و تعقیب و محاکمه منتقدان) بروز یافته نتیجه کاهش آرای حزب حاکم در انتخابات پارلمانی دو سال پیش و افت محبوبیت رئیسجمهوری است که به پایین آمدن اعتماد به نفس نخبگان حاکم و برخوردهای شدیدتر با مخالفان دامن میزند. با این اوصاف بعید نیست که در ماهها و سالهای آتی مخالفان و منتقدان ولادیمیر پوتین روزهای دشوارتری را برای او و متحدانش رقم بزنند.
دیدگاه تان را بنویسید