شناسه خبر : 30550 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

آب، حلال اولیه

انتخاب سیاسی

پس از حرکت پرلرزش هفت‌کیلومتری در میان تپه‌ماهورهای بیرون بیت‌المقدس قطار کوچک سه‌واگنی به پایان خطی می‌رسد که حدود 300 متر به زیرزمین می‌رود. همان نقطه کوچک نورانی ورودی تونل نیز دیگر دیده نمی‌شود. این مسافت مقدار راهی است که اکنون می‌توان پیمود.

پس از حرکت پرلرزش هفت‌کیلومتری در میان تپه‌ماهورهای بیرون  بیت‌المقدس  قطار کوچک سه‌واگنی به پایان خطی می‌رسد که حدود 300 متر به زیرزمین می‌رود. همان نقطه کوچک نورانی ورودی تونل نیز دیگر دیده نمی‌شود. این مسافت مقدار راهی است که اکنون می‌توان پیمود. پیمانکار آلمانی-اتریشی در نهایت 5 /13 کیلومتر جلو می‌رود اما روند پیشرفت متغیر است و به سنگ‌های حفاری‌شده و احتمال نیاز به تقویت مصنوعی آنها بستگی دارد. مته حفاری به یک غار بزرگ رسیده است که پر از استالاکتیک‌هایی است که باید با سیمان تقویت شوند. انتظار می‌رود موانع بیشتری از این نوع پیش رو باشند. پیما‌نکار بدون وقفه کار می‌کند اما میانگین پیشرفت ماشین دواهرمی حفاری که نام آن را ایزابل گذاشته‌اند در روز فقط به 22 متر می‌رسد. پس از آنکه آرواره‌های دستگاه سنگ‌های دیواره پیش رو را خرد می‌کنند تسمه‌های نقاله این آوار را به خارج از تونل می‌برند.

این تونل لوله‌ای با عرض 6 /2 متر را در خود جای می‌دهد که عمیق‌ترین لوله آب آشامیدنی جهان خواهد بود و آب نمک‌زدایی‌شده را از طریق تونل 30کیلومتری از سطح دریا به ارتفاع 860متری پمپاژ می‌کند تا بخش اعظم نیاز آب آشامیدنی بیت‌المقدس  را تامین کند. در کشوری که به خاطر طرح‌های جاه‌طلبانه تامین آب شهرت دارد این پروژه بزرگ‌ترین پروژه از دهه 1960 تاکنون خواهد بود. اسرائیل در سال 1964 اداره ملی انتقال آب را تاسیس کرد تا آب را در یک پروژه عمومی از شمال کشور به صحرای نگو (Negev) در جنوب برساند. آن پروژه مصداق عینی برای حفظ بقا به شمار می‌رفت که همچنان هدف اصلی در سیاست آب است. اکنون در نشانه‌ای خاص از اراده شکل‌دهی نظم طبیعت بر مبنای نیازهای بشری جهت جریان آب در پروژه ملی انتقال معکوس می‌شود و آب نمک‌زدایی‌شده به طبیعت بازمی‌گردد.

ابرپروژه‌های آب به اسرائیل محدود نمی‌شوند. پیتر گلایک یکی از موسسان اندیشکده پاسیفیک در کالیفرنیا راه‌حل قدیمی بشریت برای مشکل آب را «راه سخت» می‌نامد. راه‌حلی که صرفاً بر زیرساختارهای جمع‌آوری، تصفیه و عرضه آب تمرکز دارد. هرگاه آب کمیاب می‌شد تنها راه‌حل پیدا کردن منابع جدید یا انتقال آب از دیگر مکان‌ها بود و این کار در زمان باستان به نیروی انسانی زیادی نیاز داشت.

سومری‌های باستان در جنوب بین‌النهرین کانال حفر می‌کردند. کشاورزان مصری در بیش از چهار هزار سال قبل به رود نیل متکی بودند و اکنون آثار سیستم‌های آبیاری آنها هنوز به چشم می‌خورد. شهرهای سرتاسر امپراتوری روم به کانال‌های انتقال زیرزمینی مجهز بودند و اقوام اینکا در ارتفاعات پرو مخازن و کانال‌های آبیاری می‌ساختند و در دامنه تپه‌ها مکان‌های هموار ایجاد می‌کردند.

فناوری جدید ابرپروژه‌های کنونی را به اندازه‌ای بزرگ کرد که مردم باستان حتی در رویاهایشان تصور نمی‌کردند. بزرگ‌ترین پروژه‌ها در چین قرار دارند. سد سه‌دره بر روی رودخانه یانگ‌زی که در سال 2012 راه‌اندازی شد صدها روستا را به زیر آب برد و 2 /1 میلیون نفر را جابه‌جا کرد. مخزن این سد 600 کیلومتر طول دارد. این سد علاوه بر تامین انرژی یکی از بزرگ‌ترین نیروگاه‌های جهان از بروز سیل جلوگیری و رفت و آمد محلی را تسهیل می‌کند. اما از همان زمانی که ایده سد در یک قرن پیش مطرح شد نگرانی‌های مربوط به تاثیر آن بر تنوع زیستی، میراث فرهنگی و حتی لرزه‌نگاری مناقشات زیادی ایجاد کرد.

فعالان محیط زیست در مورد یکی دیگر از پروژه‌های مهندسی هیدرولیک در چین یعنی پروژه انحراف آب شمال به جنوب ابراز نگرانی می‌کنند. این پروژه پرهزینه‌ترین از نوع خود در جهان است و بزرگ‌ترین انتقال آب بین حوضه‌های رودخانه‌ها در طول تاریخ قلمداد می‌شود. پروژه نشان می‌دهد که با وجود مشکل شدید آلودگی هوا در چین، کمبود آب بزرگ‌ترین معضل محیط زیستی کشور است. این کمبود به ویژه در شمال کشور به شدت احساس می‌شود؛ جایی که 11 استان سرانه سالانه آب کمتر از هزار مترمکعب دارند و بر اساس معیارهای بین‌المللی به تنش آبی دچار هستند. این استان‌ها چهار منطقه از پنج منطقه بزرگ تولید محصولات کشاورزی کشور را تشکیل می‌دهند.

به این ترتیب از سال 2014 دوسوم آب لوله‌کشی و یک‌سوم کل عرضه آب در پکن در منطقه خشک شمال کشور از طریق کانال‌ها و لوله‌هایی با طول 1400 کیلومتر از سدی در جنوب تامین می‌شود که یانگ‌زی یکی از رودخانه‌های منتهی به آن است. چین این پروژه را یک موفقیت ناتمام می‌داند که در سال‌های اول بهره‌برداری آب مورد نیاز بیش از 50 میلیون نفر را تامین می‌کرد. این پروژه بخشی از یک پروژه بزرگ‌تر به شمار می‌رود که قرار است سالانه 45 میلیارد مترمکعب آب (معادل هفت درصد از مصرف چین) را انتقال دهد. با این حال فعالان محیط زیست و متخصصان آب در داخل و خارج کشور نسبت به آن بدبین هستند. آقای بیسواس (Biswas) از دانشکده لی‌کوان یو در سنگاپور می‌گوید این پروژه در بهترین حالت فقط چند سال افتخارآمیز خواهد بود. این نگرانی وجود دارد که افتتاح پروژه توجهات را از سیاست‌های مهم‌تر و حیاتی‌تری مانند کاهش تقاضا برای آب منحرف سازد و در عمل مصرف مسرفانه را تشویق کند. همانند دیگر کشورها، مقامات چین از آن می‌ترسند که اگر بهای واقعی آب را از مصرف‌کننده مطالبه کنند اعتراضات آغاز شوند و ثبات اجتماعی در معرض تهدید قرار گیرد.

تردیدهای مشابهی در مورد طرح هند برای اتصال 37 رودخانه از طریق ساخت 15 هزار کیلومتر کانال وجود دارد. هدف نهایی آن است که همانند چین آب از مناطق پرآب مانند دامنه‌های هیمالیا در شمال کشور به مناطق دچار کمبود آب انتقال یابد. دهه‌هاست که در مورد این طرح بحث و گفت‌وگو می‌شود. دولت کنونی تلاش کرد انگیزه تازه‌ای به آن بدهد اما حتی اگر دولت‌ بتواند به زور به اجماع سیاسی در دهلی دست یابد تحقق این پروژه دشوار خواهد بود چراکه ایالت‌های مختلف کشور بر سر آب با یکدیگر تنش دارند.

از آنجا که بسیاری از شهرها در سراسر جهان شدیداً به آب نیاز دارند روش «راه سخت» هیچ‌گاه کنار گذاشته نمی‌شود. همیشه ساده‌تر آن است که آب را بیاوریم یا منابع جدیدی پیدا کنیم تا اینکه ده‌ها میلیون نفر جابه‌جا شوند یا اینکه نقشه تولیدات کشاورزی به طور کامل از نو ترسیم شود. موسسه خیریه «حفظ طبیعت» در پژوهش‌ سال 2014 خود بزرگی ابعاد این مشکل را نشان داد. شهرهایی از هند و چین در صدر فهرست شهرهای دچار تنش آبی قرار گرفتند. دهلی در مقام دوم، شانگهای در مقام چهارم و پکن در مقام پنجم هستند. مکزیکوسیتی در جایگاه سوم است اما توکیو مقام اول را به خود اختصاص می‌دهد. سایر شهرهای کشورهای ثروتمند از جمله لس‌آنجلس (جایگاه هشتم) و لندن (پانزدهم) در میان مبتلایان به تنش آبی قرار دارند.

با این حال، اکثر متخصصان با این دیدگاه آقای گلایک موافقند که «راه سخت» به تنهایی کافی نیست و باید با یک «راه نرم» همراه شود. روشی که به جای پیدا کردن منابع جدید آب به دنبال بهبود چگونگی مصرف آن باشد. این امر به معنای هزینه‌کرد برای تاسیسات محلی، فناوری‌های کارآمد و آموزش و تحصیل خواهد بود. روش انجام این کار از قبل شناخته شده است. در مناطق دچار کمبود آب که در آن افراد (مخصوصاً زنان) مجبورند هر روز ساعت‌ها وقت را برای آوردن آب از دوردست صرف کنند می‌توان لوله‌کشی انجام داد یا چاه حفر کرد و سپس به مردم آموزش داد که از آنها مراقبت کنند. در مناطقی که باران‌های فصلی شدید و فصول خشک طولانی دارند می‌توان سامانه‌های ذخیره (یا بازیابی) آب ساخت. این سامانه‌ها باید در مکان‌هایی قرار گیرند که تبخیر کمتری دارند. به عنوان مثال، در برمودا که بارش سالانه زیادی دارد نیاز مردم محلی به آب از طریق جمع‌آوری آب باران در پشت‌بام منازل تامین می‌شود. مقررات ساختمان‌سازی الزام می‌دارد که باید فضایی برای تانکرهای ذخیره آب در نظر گرفته شود. همچنین به منظور حصول اطمینان از اینکه آب آشامیدنی باعث مرگ مردم نمی‌شود رها ساختن فاضلاب ممنوع است و مردم باید از توالت استفاده کنند.

آن‌گونه که اسرائیل و سنگاپور ثابت کرده‌اند می‌توان فاضلاب را به جای دفع کردن تصفیه و استفاده کرد. همان‌گونه که در اهداف توسعه پایدار سازمان ملل برای سال 2030 آمده است مدیریت آب باید به صورت یکپارچه اجرا شود. یعنی بین دستگاه‌های مختلفی که مسوول بخش‌های مختلف چرخه آب هستند و سیاست‌هایی که بر آب اثر می‌گذارند هماهنگی وجود داشته باشد. این کار در برخی زمان‌ها مستلزم همکاری‌های فرامرزی خواهد بود اما مشارکت جوامع کوچک همواره ضروری است. اما هیچ‌کدام از این روش‌ها علم مطلق نیست که بتواند معمای موجود در گفتمان اکثر دانشمندان، محیط‌شناسان و کارکنان بنگاه‌های خیریه را که زندگی‌شان را وقف حل مشکل جهانی آب کرده‌اند توضیح دهد. اکثر گفتمان‌ها مملو از داستان‌های هراسناکی در مورد استفاده غلط و اتلاف آب در جهان هستند. با این حال افراد زیادی نیز با احتیاط نسبت به آینده درازمدت ابراز خوش‌بینی دارند. بانک جهانی تلاش کرد هزینه تحقیق اهداف توسعه پایدار در زمینه آب را برآورد کند. طبق برآورد این بانک «تحقق دسترسی همگانی و برابر به آب آشامیدنی سالم و ارزان» و «تحقق دسترسی به بهداشت کافی و عادلانه برای همگان و پایان دادن به دفع فضولات انسانی در فضای باز» سالانه به 114 میلیارد دلار نیاز دارد که 69 درصد از آن برای بهداشت هزینه می‌شود. بنابراین، تامین آب آشامیدنی برای کل جهان سالانه حدود 30 میلیارد دلار خرج برمی‌دارد که تقریباً با بودجه دفاعی کشورهایی مانند ایتالیا یا برزیل برابر است.

مبلغ 114 میلیارد دلار فقط معادل 39 /0 درصد تولید ناخالص داخلی 140 کشوری است که بانک جهانی مطالعه کرده بود. اما این مبلغ 27 /0 واحد درصد از آن چیزی که امروزه در سطح جهان هزینه می‌شود بیشتر است. این بدان معناست که ضرورت دارد تخصیص منابع یک‌بار دیگر به طور کامل بازبینی شود. برای تحقق این امر باید سه مشکل برطرف شود: مالکیت، قیمت و اولویت‌های سیاسی. در زمینه مالکیت اسرائیل و هند دو انتهای یک خط هستند. در هند نمی‌توان قانون دوران حکومت بریتانیا را که حق بهره‌برداری از آب‌های سطحی و زیرزمینی ملک را به مالکان می‌دهد حذف کرد. اما شاید بتوان با اعمال روش‌هایی از جمله جریمه برای اضافه‌برداشت آب‌های زیرزمینی تاثیر این قانون را معتدل‌تر ساخت. در اسرائیل ملی‌سازی کلیه منابع آبی به یکپارچگی سیاست‌ها کمک می‌کند اما شاید نتوان از آن در جاهای دیگر تقلید کرد. در بسیاری از کشورها حق بهره‌برداری از آب مبهم است و به پیگیری‌های قانونی و دادگاهی منجر می‌شود. به عنوان مثال، آمریکا هنوز به دو فلسفه متفاوتی گرفتار است که در روزهای اولیه تشکیل کشور مدرن پذیرفته شدند: فلسفه حاشیه‌نشینی در شرق کشور که حق استفاده از آب را به ساکنان نزدیک منبع آب می‌دهد و حق بهره‌بردار اولیه در غرب که حق را به کسانی می‌دهد که زودتر از دیگران از منبع آبی استفاده کرده‌اند.

قیمت‌گذاری از این هم پیچیده‌تر است. اغلب سازمان‌های آب در سراسر جهان هزینه کامل را از مصرف‌کننده نمی‌گیرند. حتی در کشورهایی که بهای کامل دریافت می‌شود یارانه آب د هزینه دیگر کالاهایی که مردم از فروشگاه‌ها خریداری می‌کنند گنجانده می‌شود. ترغیب مردم به درک و پرداخت هزینه آبی که طبق سبک زندگی خود مصرف می‌کنند به تشکیل کارزارهایی هماهنگ نیاز دارد. کارزارهایی شبیه آنچه در بسیاری از مناطق به کاهش مصرف سیگار منجر شد.

سرانجام، حتی اگر جهان ترغیب شود آب را به شکل پایدار مصرف کند باز هم موضوع تخصیص باقی می‌ماند. در سطح جهانی به سادگی می‌توان اولویت‌ها را شناسایی کرد. این اولویت در میان صدها میلیون نفری است که هنوز از دسترسی به آب آشامیدنی و بهداشت کافی و مناسب محروم هستند. در سطوح کشوری و استانی همیشه منافع قدرتمندی وجود دارند که برای تامین نیازهایشان لابی‌گری می‌کنند. این در حالی است که افراد بی‌بهره از آب سالم افراد فاقد قدرت هستند. بنابراین همان‌گونه که جاناتان فار (Farr) تحلیلگر ارشد موسسه «امداد آب» می‌گوید: مدیریت آب هرچند پایدار، پیشرو و یکپارچه باشد باید در ابتدا بر دسترسی تمرکز کند. پول یک محدودیت جدی نیست. فناوری نیز همین‌طور. این یک انتخاب سیاسی است.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...