تاریخ انتشار:
            
                          
                        
          
        دستاورد هرندون سیاست ریاضت اقتصادی را متوقف میکند؟
دانشجویی که جنبش جهانی ریاضت اقتصادی را لرزاند
اغلب دانشجویان دکترا روزهای خود را با خواندن کتابهای مبهم و نگرانی درباره روند بازار کار میگذرانند.
  اغلب دانشجویان دکترا روزهای خود را با خواندن کتابهای مبهم و نگرانی درباره روند بازار کار میگذرانند. توماس هرندون دانشجوی 28ساله مقطع دکترای دانشگاه ماساچوست آمهرست بخشی از ترم بهار خود را به تکان دادن بنیاد فکری جنبش جهانی ریاضت اقتصادی اختصاص داد. هرندون در هفته جاری به عنوان مولف اصلی مقالهای با عنوان «آیا بدهی عمومی زیاد به طور مداوم مانع رشد اقتصادی میشود؟» (نقدی از راینهارت روگف) میان حلقههای فکری اقتصادی مشهور شد. مقاله مذکور با هدف یک تاثیر بزرگ مطالعاتی توسط دو استاد دانشگاه هاروارد به نامهای کارمن راینهارت و کنس روگف منتشر شده است. هرندون اشکالات پنهان را در مجموعه دادههای این دو شخص یافت و سپس به آرامی تمامی مطالعه را بیرون آورده و آن را نابود کرد! این اقدام هرندون که اولین بار در نوشته مایک کنتسال که سایت میزبانش را به دلیل ترافیک زیاد با مشکل مواجه کرده بود، یک احساس آنی بود. بزرگان ضدریاضتی مانند پل کروگمن از آن یاد کرده و رئیس آینده بانک انگلیس مارک کارنی نیز درباره آن صحبت کرده و در بسیاری از شبکههای خبری از جمله سیانبیسی از آن به عنوان مدرکی دال بر اینکه حداقل بخشهایی از
  جنبش طرفدار ریاضت اقتصادی بر پایه ریاضیات ساختگی بنا شده است، صحبت شده است. ما با هرندون درباره هفته باورنکردنیاش و اینکه چگونه میخواهد اقدام حماسی خود را جشن بگیرد صحبت کردیم. هرندون در تماس تلفنی که از کمپ دانشگاه ماساچوست (یو مس) آمهرست با ما داشت، گفت: «این هفته یک هفته تمامعیار بود، صادقانه بگویم اصلاً انتظار این همه توجه را نداشتم.» هرندون که مدرک کارشناسی خود را از کالج دولتی اور گرین اخذ کرده است در ابتدا برای انجام تکلیف درس اقتصادسنجی خود که راجع به جورسازی کار آماری انجام شده در یک مطالعه معروف بود، به سراغ مقاله راینهارت روگف رفت. او قسمتی از مقاله سال2010 این دو شخص را با عنوان «رشد در زمان بدهی» انتخاب کرد چرا که یکی از تاثیرگذارترین مقالههای اقتصادی دهه گذشته از لحاظ سیاسی بود. مقاله آنها ادعا میکرد کشورهایی که بدهی آنها به میزان90درصد تولید ناخالص داخلی سالیانهشان باشد رشد پایینتری را در مقایسه با کشورهای با بدهی کمتر تجربه خواهند کرد. شکلی که افرادی از قبیل پل رایان و تیم گایتنر آن را به منظور توجیه مخارج بسیار زیاد دولت و دیگر اقدامات ریاضتی در اقتصادهایی که با کشمکش روبهرو هستند
  تایید کرده بودند. قبل از اینکه هرندون در گزارش خود از آن یاد کند بارها به راینهارت روگف برای دریافت مجموعه دادههایشان ایمیل زد چرا که در این صورت میتوانست آن را با کار خودش مقایسه کند. اما از آنجا که او دانشجوی ساده دکترا بود هیچ پاسخی برای چنین درخواستی از دو اقتصاددان معروف در دنیا دریافت نکرد. تا اینکه یک روز بعد از ظهر که روی مبل کنار نامزدش نشسته بود...، خودش میگوید «من ایمیلم را چک کردم و دیدم پاسخی از کارمن راینهارت دریافت کردهام.» او گفته بود وقت ندارد به درخواست من نگاهی بیندازد ولی خب من دادهها را در اختیار داشتم و من میتوانستم هر آنچه را که یافته بودم منتشر کنم! هرندون یک صفحه گسترده اکسل را که حاوی دادههای راینهارت بود بازکرده و بلافاصله به چیزی که عجیب به نظر میرسید برخورد. «من بر روی خانه L51 کلیک کردم و دیدم آنها فقط ردیف30 تا 44 را میانگین گرفتهاند در صورتی که میبایست برای ردیفهای30 تا 49 این کار را انجام میدادند.»
  چیزی که هرندون کشف کرده بود این بود که به خاطر یک اشتباه محاسباتی، راینهارت روگف فراموش کرده بودند قسمت بحرانی دادههای خود را که به کشورهایی با نسبتهای بالای بدهی به تولید ناخالص داخلی مربوط میشد در نظر بگیرند که میتوانست تمامی محاسبات آنها را تحت تاثیر قرار دهد. همچنین آنها دادههای کشورهای کانادا، نیوزیلند و استرالیا که رشد ثابتی را طی دورههای بدهکاری بالا تجربه کرده بودند، در مطالعه خود وارد نکردند که این کار باعث میشد نتیجه تحقیق آنها مبنی بر اینکه بدهی زیاد مانع رشد میشود، تغییر کند. هرندون شگفتزده شده بود. به عنوان یک دانشجوی دکترا او توانسته بود ایراداتی جدی را در یک مطالعه مشهور اقتصادی پیدا کند. مثل این بود که یک بازیکن بسکتبال لیگ دی از بازیکن مشهور لبرون جیمز بهتر بازی کند! او میگوید «همیشه میگویند دیدن یعنی باور کردن ولی من چیزی را که میدیدم باور نمیکردم.» از نامزدم که دانشجوی دکترای جامعهشناسی است خواستم به دادهها نگاهی بیندازد. او به من گفت فکر نمیکنم تو چیزی را ببینی توماس! (یعنی من مجبور بودم چیزی را که میدیدم باور کنم!) اشتباهاتی که هرندون متوجه آنها شده بود بسیار بزرگ
  بودند. در واقع حتی استادان هرندون نیز در ابتدا حرف او را باور نمیکردند چنان که بعداً در مصاحبه با رویترز گفته بودند! هرندون میگوید قصد ندارد اثبات کند که راینهارت روگف عمداً دادههای خود را چنین طراحی کرده تا از یافتههای حامی مکتب ریاضتی پشتیبانی کنند. او میگوید: «من نمیخواهم مثل یک هشدار به نظر بیایم و هرکسی را خبردار کنم من این کار را نکردم تا کسی را مجازات و یا تخریب کنم!» حالا کار معتبر راینهارت روگف به طور جدی زیر سوال رفته است. پرسشی در باب اینکه جنبش ریاضتی با ایرادی بزرگ درگیر شده است مطرح نیست بلکه یافتههای هرندون سیاستمداران را از تلاش برای کاهش کسری بودجه باز نخواهد داشت. حرکت جهانی برای ریاضت پیش از انتشار کار راینهارت روگف آغاز شده بود و تا زمانی که افرادی بر این باورند که دولتها میتوانند راهشان را در راستای موفقیت کوچک کنند، ادامه خواهد داشت. هرندون هنوز هم امیدوار است. او سیاستهای ریاضتی در بریتانیا و هر جای دیگر را «معکوس» میخواند و میگوید یکی از دلایل کاری که با مطالعه راینهارت روگف انجام داده زیر سوال بردن سیاستهای اقتصادی فعلی است. «من انگیزههای اجتماعی از این کار خود
  داشتهام و به اثر سیاستها بر مردم بسیار اهمیت میدهم.» حالا که او ثمره کار خود را دریافت کرده است میگوید در حال وفق دادن خود با اثرات بزرگان دانشگاهی است که میتواند یک گرفتن ضربه عمومی، دریافت درجات افتخاری از جانب استادان و همکارانش، مدیریت درخواستهای مصاحبه و... باشد. او میگوید میخواهد مقالات خود را بسط بدهد تا بتواند به شهرت بیشتری دست یابد ولی هنوز برای شادمانی از این کار خود برنامهای به راه نینداخته است. در پایان او میگوید: «آخر این هفته جشن خواهم گرفت ولی در حال حاضر با مسالهای واقعاً چالشبرانگیز روبهرو هستم.»
            
          		
              
          
        
                              
دیدگاه تان را بنویسید