شناسه خبر : 36437 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

«کام‌بک» کامودیتی‌ها

بازار جهانی کامودیتی چه چشم‌اندازی دارد؟

 
 
رسول فروغ‌فرد/ نویسنده نشریه

بازار کامودیتی‌ها نیز مانند بازار دارایی‌های مالی در ماه‌های گذشته دستخوش تغییرات قابل توجهی شده و آینده آنها نیز تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار خواهد گرفت. عمده کامودیتی‌ها در سال گذشته میلادی یک مسیر متجانس و متشابه V‌شکل را تجربه کردند. به‌طوری که ابتدا به دلیل بحران ویروس کرونا با کاهش قابل توجه قیمت مواجه شدند، سپس در مسیر احیا قرار گرفتند؛ اما تفاوت در شتاب سقوط و احیای آنها بوده است. طلا از مرز دو هزار دلار عبور کرد، سپس با کاهش ۱۰درصدی مواجه شد و مسیر آتی آن به حد زیادی به حل‌وفصل بحران کرونا گره خورده است. مس در یک قله تاریخی قرار گرفته که عبور از آن می‌تواند برای خریداران این فلز به منزله سودهای قابل توجه باشد. نفت کالایی بوده که با سرعت بالا سقوط کرد اما سرعت احیای آن نسبتاً آهسته‌تر و پیوسته‌تر از سایر کامودیتی‌ها بوده است. انتظار می‌رود طلای سیاه سال میلادی را با قیمتی حدود ۵۵ دلار به پایان برساند. سرعت احیای گاز طبیعی به ویژه به دلیل افزایش تقاضای آن در بازار داخلی آمریکا نسبتاً بیشتر بوده است. در خصوص کامودیتی‌های گروه کشاورزی، به دلیل کشش‌پذیری پایین این گروه، میزان اثرپذیری کمتری داشته‌اند، اما شاخص قیمت آنها در هفته‌های گذشته حدود شش درصد بیشتر از شاخص قبل از شروع بحران کرونا بوده است.

 

فرمان طلا در دستان چهار متغیر متضاد

طلا سال ۲۰۲۰ را با قیمتی حدود ۱۵۶۰ دلار آغاز کرد اما تحت تاثیر بحران جهانی کرونا دچار جهش قیمتی شد و تا سقف دو هزار دلار نیز پیش رفت. اما بلافاصله بعد از فتح قله دو هزاردلاری و همزمان با تخفیف اثر ویروس کرونا و به ویژه با کاهش سیاست‌های محدودکننده، مسیر سرازیری را در پیش گرفت و در روزهای گذشته تا نرخ ۱۸۰۰ دلار نیز کاهش یافت. بنابراین به‌طور کلی طلا در ۱۰ ماه ابتدایی سال جاری یک مسیر جهشی با شتاب بالا به اندازه ۳۰ درصد را تجربه کرد، سپس با کاهش ۱۰درصدی در قیمت خود مواجه شد. با وجود این کاهش اما همچنین این فلز گرانبها در معرض تغییرات قیمتی قابل توجهی قرار دارد و کسی نمی‌تواند ادعا کند که فلز زرد وارد فاز ثبات بلندمدتی شده است. در مجموع می‌توان گفت بازار طلا در ماه‌های آینده تحت تاثیر چهار نیروی مختلف به حرکت خود ادامه می‌دهد و مقصد نهایی آن عمدتاً به چهار عامل یادشده بستگی خواهد داشت. اولین و مهم‌ترین عامل بحران کروناست. بیماری کرونا برعکس سایر بازارها، روی بازار طلا اثر مثبت می‌گذارد. یعنی افزایش نااطمینانی‌ها در خصوص بحران، قیمت را افزایش و کاهش نااطمینانی ها قیمت را کاهش می‌دهد. با توجه به خبرهای امیدوارکننده دو شرکت دارویی آمریکایی در هفته‌های اخیر، به نظر می‌رسد در آینده نزدیک حداقل اثر فشارزای این بحران بر روی بازارها برداشته شود. به این معنا که از زاویه بحران کرونا، فلز زرد بیشتر تمایل به کاهش دارد. دومین عامل، اثر تنش‌های آمریکا و چین به ویژه جنگ تجاری این دو کشور است. اگرچه عمده تحلیل‌ها حاکی از آن است که با پیروزی جو بایدن انتظار می‌رود سیاست‌های نرم جای تنش‌های آشکارتر را بگیرد، اما به نظر می‌رسد رقابت چین با آمریکا مستقل از ریاست‌جمهور، وارد فصل جدیدی شده که تا حدودی به منبعی برای تزریق ریسک به بازارهای جهانی تبدیل شده است. سومین عامل افزایش تقاضای بانک‌های مرکزی دنیاست. بسیاری از بانک‌های مرکزی در ماه‌های گذشته تقاضای خود برای فلز زرد را افزایش داده و به نظر می‌رسد برای برخی از کشورها در ماه‌های پیش رو نیز افزایش یابد. بنابراین می‌توان گفت اثر تقاضا بر روی قیمت فلز زرد در ماه‌های آتی فزاینده خواهد بود. چهارمین عامل، افزایش کم‌سابقه بدهی در برخی کشورهای توسعه‌یافته مانند آمریکاست که به نظر می‌رسد چشم‌انداز اقتصاد جهانی را تا حدودی تار کرده است. بنابراین آینده شاخص طلا در بازارهای جهانی به برآیند این چهار عامل متضاد بستگی دارد.

51-1

مس در یک قله تاریخی

تحلیل بازار مس تا حدودی متفاوت از بازار طلاست چراکه بخش قابل توجهی از تقاضای این فلز علاوه بر تقاضای سوداگری سهم تقاضای معاملاتی به عنوان کالای واسطه تولید است. قیمت مس در یک سال گذشته دو روند قیمتی قابل توجه را تجربه کرده است. از ابتدای سال جاری میلادی تا اوایل ماه مارس این فلز به دلیل بحران کرونا با کاهش کم‌سابقه قیمت مواجه شد. به‌طوری که از حدود 8 /2 دلار به حدود 2 /2 دلار رسید. اما کاهش تولید در برخی کشورهای آمریکایی و آفریقایی و افزایش همزمان تقاضا در برخی کشورها مانند چین باعث شد این فلز با سرعتی بیشتر قیمت از‌دست‌رفته خود را جبران کند. به‌طوری که در روزهای گذشته با لمس قیمت 3 /3 دلار به قله‌ای رسیده که از ابتدای سال ۲۰۱۴ بی‌سابقه بوده است. به این معنا که تنها در چند ماه این فلز نه‌تنها کاهش قیمت خود را جبران کرد بلکه به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت قبل بحران خود رسید. قیمت 3 /3 دلار برای این فلز یک نقطه حیاتی است. به لحاظ تکنیکال اگر این فلز قیمت فعلی را بشکند می‌تواند وارد فاز تاریخی جدیدی بشود. بعضی تحلیلگران تکنیکال عبور از نقطه 3 /3 دلار را به منزله رسیدن قیمت تا مرز چهار دلار نیز پیش‌بینی می‌کنند. اتفاقی که تنها در سال ۲۰۱۱ افتاد. البته تحلیلگران فاندامنتال نیز تا حدودی به مسیر افزایشی قیمت مس به ویژه به سمت افزایش تقاضا امیدوار هستند. از جمله دلایل تحلیلگران فاندامنتال این است که از یک طرف تقاضای واسطه‌ای مس در یک جریان بلندمدت قرار دارد و از طرف دیگر تقاضای کشورهای بزرگی مانند چین می‌تواند در ماه‌های آینده ادامه داشته باشد. البته تحلیلگران فاندامنتال در خصوص شتاب رشد این فلز به اندازه تحلیلگران تکنیکال خوش‌بین نیستند.

 

کام‌بک آهسته و پیوسته نفت

قیمت نفت نیز مانند طلا و حتی با شدت بیشتری تحت تاثیر عوامل گسترده و متضاد قرار می‌گیرد. اگرچه عمده تحلیل‌ها حکایت از آن دارند که روند فزاینده ملایم نفت در بازارهای جهانی ادامه‌دار خواهد بود اما اینکه تا پایان سال آتی بازار نفت به چه قیمتی خواهد رسید بستگی به سه عامل مختلف دارد. اولین عامل که از دیرباز نقش تعیین‌کننده در قیمت نفت داشته، به شرایط سیاسی خاورمیانه و تولیدکننده نفت یعنی گروه اوپک بستگی دارد. همان‌طور که تنش‌های سیاسی در روزهای اخیر تا حدودی قیمت نفت را افزایش داد، انتظار می‌رود وقوع هر نااطمینانی و تنشی در منطقه خاورمیانه بتواند قیمت نفت را با افزایش مواجه کند. قیمت نفت برنت که به دلیل شیوع ویروس کرونا در مقطعی به زیر صفر هم رسید، در ماه‌های گذشته به صورت پیوسته اما آهسته افزایش یافته و در روزهای اخیر به حدود ۴۴ دلار رسیده است. اما عمده تحلیل‌ها نشان می‌دهد همین سرعت آرام ادامه خواهد داشت و حتی شتاب افزایش آن رو به کاهش خواهد بود. اگرچه بعضی از شرکت‌های تحلیلگر عمده قیمت نفت تا پایان سال میلادی پیش رو را تا ۶۰ دلار پیش‌بینی کرده بودند اما در هفته‌های اخیر برخی از آنها پیش‌بینی‌های خود را بازبینی کرده و سقف قیمت نفت در سال آینده را تا حدود ۵۴ دلار کاهش دادند؛ قیمتی که تنها ۱۰ دلار تا قیمت فعلی فاصله دارد. به این معنی که انتظار می‌رود طلای سیاه در سال آتی حدود ۲۰ درصد افزایش قیمت داشته باشد. دومین عامل به افزایش تقاضای کشورهای مهم متقاضی نفت به ویژه کشور چین برمی‌گردد. در ماه‌های گذشته به دلیل کاهش سمت عرضه در عمده صنایع تقاضای همه کشورهای دنیا برای این کالای مواد اولیه کاهش یافته بود اما تا حدودی این تقاضا رو به افزایش است. چیزی که نفت را از این حیث از بازارهای دیگر جدا می‌کند این است که بخش زیادی از تقاضای کاهش‌یافته این کالا هنوز جبران نشده است. به عنوان مثال انتظار می‌رود با ورود دوباره بخش‌های حمل‌ونقل به چرخه معمول عرضه سرویس و افزایش مسافرت‌های هوایی و زمینی، تقاضا برای سوخت و نفت افزایش یابد. البته بررسی‌ها نشان می‌دهد در فصل سوم سال میلادی جاری تقاضای چین برای نفت کاهش و رشد تقاضای کشورهایی مانند هند و آمریکا کاهش یافته است. سومین عامل جهت‌دهنده به نفت به توافق گروه اوپک بستگی دارد. هرگونه جنگ قیمتی می‌تواند قیمت‌ها را مانند اتفاقی که در ابتدای سال جاری افتاد کاهش دهد و از طرف دیگر توافق برای کاهش تولید نفت می‌تواند شتاب افزایش قیمت نفت را بیشتر کند. به‌طور کلی می‌توان گفت، نفت برخلاف سایر بازارها که یک کام‌بک سریع را تجربه کردند، با آهنگ بسیار ملایمی کاهش قیمتی خود را جبران کرده و از طرف دیگر به لحاظ ماندگاری مسیر صعودی می‌توان انتظار داشت این کالا مدت زمان بیشتری ریل صعودی خود را ادامه دهد. البته نمی‌توان نقش تنش‌های سیاسی روزهای اخیر را در قیمت نفت نادیده گرفت. خبر دیدار نتانیاهو با بن‌سلمان، حمله حوثی‌ها به آرامکو و ابراز نگرانی‌های کشورهای اروپایی نسبت به نقش تعهدات ایران عوامل سیاسی هستند که می‌توانند در متغیر نااطمینانی نقش مثبت ایفا کنند.

 

زغال‌سنگ و گاز در دو نقطه مقابل

مصرف آمریکا از سوخت‌های مختلف می‌تواند تا حدودی روند حرکت قیمتی این سوخت‌ها و نحوه رفتار تقاضا در بازار این کالاها را نمایندگی کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد در خصوص سوخت‌های غیرنفتی جریان حرکت کوتاه‌مدت و بلندمدت متفاوت بوده است. در بلندمدت مصرف گاز طبیعی در آمریکا با سرعت قابل توجه در حال افزایش بوده است. به‌طوری که سرعت افزایش تقاضای گاز طبیعی در این کشور از سال ۲۰۰۶ تا سال جاری افزایشی بوده و در عمده سال‌ها افزایش تقاضا بیشتر از سال قبل بوده است. البته از طرف دیگر تقاضای بلندمدت برای زغال‌سنگ کاهش یافته است. در خصوص روند کوتاه‌مدت، در ماه‌های گذشته سرعت افزایش تقاضای گاز طبیعی به حد قابل توجهی بیشتر از سایر سوخت‌ها بوده است. از طرف دیگر تقاضا برای زغال‌سنگ نه‌تنها در ماه‌های گذشته افزایش نیافته بلکه جریان آن تا حدودی کاهشی نیز بوده است. بنابراین اگرچه آینده برای سوخت گاز طبیعی می‌تواند روشن باشد، اما از ‌نظر تقاضا در بازار آمریکا، نمی‌توان افزایش قابل توجه در قیمت زغال‌سنگ را در ماه‌های پیش رو انتظار داشت.

 

کشش‌ناپذیری بخش کشاورزی

کامودیتی‌های بخش کشاورزی اگرچه تحت تاثیر عوامل مختلف قرار می‌گیرند اما تفاوت آنها نسبت به سایر کامودیتی‌ها نوع این کالاها و کشش تغییر تقاضای آنهاست. اگر در یک دسته‌بندی کالاها و خدمات به دو گروه کم‌کشش و پرکشش تقسیم شوند، کامودیتی‌های کشاورزی در دسته با کشش بیشتر قرار می‌گیرند؛ چراکه این کامودیتی‌ها عمدتاً در زیر‌گروه کالاهای ضروری‌تر قرار می‌گیرند. طبیعی است که هر چه کشش‌پذیری تقاضا برای کالایی کمتر باشد، تقاضای آن کالا در مقابل متغیرهای مختلف کمتر تحت تاثیر قرار می‌گیرد. مانند سایر کامودیتی‌ها در ماه‌های اخیر تقاضا برای این کالاها نیز کاهش یافته است اما میزان کاهش آنها کمتر بوده است. به عنوان مثال تصور کاهش قیمت و تقاضای ۵۰درصدی در بسیاری از کالاهای کشاورزی مانند اتفاقی که برای بازار نفت افتاد سخت است. چراکه این گروه نیاز ضروری جامعه را بر طرف می‌کنند. بررسی‌های شاخص قیمت کشاورزی بانک جهانی حکایت از آن دارد که در هفته‌های گذشته این شاخص روند افزایشی داشته و در نقطه‌ای حدود شش درصد بالاتر از جایگاه خود قبل از بحران کرونا بوده است. مسیر آینده این گروه نیز تحت تاثیر عواملی مانند تسریع در حل‌وفصل بحران کرونا است. در صورتی که اقتصادهای بزرگ دنیا وارد مسیر رونق شوند و رشد اقتصادی به ارقام قبلی خود برسد می‌توان انتظار داشت به دلیل افزایش درآمد سرانه حقیقی، تقاضا برای این گروه نیز افزایش یابد. اما در صورتی که اقتصاد جهانی نتواند وارد مسیر رونق خود شود، احتمال افزایش قابل توجه در تقاضای این گروه کاهش می‌یابد.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها