شناسه خبر : 22474 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

بستن مسیرهای رانت

علیرضا بختیاری از اثرات توقف صدور مجوز برای رسانه‌های دولتی و عمومی می‌گوید

«صدور مجوز برای رسانه‌های دولتی و عمومی حذف شد.» خبری که به‌تازگی از زبان سید‌رضا صالحی‌امیری در صحن علنی حین تشریح عملکرد وزارتخانه متبوع خود اعلام شد.

بستن مسیرهای رانت

«صدور مجوز برای رسانه‌های دولتی و عمومی حذف شد.» خبری که به‌تازگی از زبان سید‌رضا صالحی‌امیری در صحن علنی حین تشریح عملکرد وزارتخانه متبوع خود اعلام شد. وزیر ارشاد خبر داد: برای شهرداری‌ها و نهادهای عمومی و دولتی مجوزی برای انتشار صادر نمی‌شود. علیرضا بختیاری، رئیس انجمن مدیران روزنامه‌های غیردولتی در گفت‌وگو با «تجارت‌فردا» این سیاست را از زوایای مختلف بررسی می‌کند و معتقد است اگر این تصمیم اجرایی شود برای عرصه مطبوعات تاثیرات مثبتی به‌دنبال خواهد داشت. مدیر شرکت رسانه‌ای دنیای اقتصاد تابان، ایجاد تعادل در صحنه رقابت نشریات را یکی از تاثیرات این طرح برشمرد و گفت: «هزینه‌های بسیار زیادی برای انتشار برخی از مطبوعاتی که وابستگی دولتی یا شبه‌دولتی دارند، صرف می‌شود، درحالی که سوددهی و تاثیرگذاری آنها در حداقل ممکن است. در حال حاضر امکان رقابت بخش خصوصی با نشریات دولتی غیرعملی، غیرعادلانه و غیرواقعی است.»

* * *

‌ وزیر ارشاد از توقف صدور مجوز برای رسانه‌های دولتی و حذف یارانه آنها خبر داده است، گفته می‌شود این تصمیم به دلیل حمایت از بخش خصوصی اتخاذ شده است. به عنوان سوال نخست می‌خواهم بپرسم به نظر شما آیا این اقدام رونق مطبوعات بخش خصوصی را در پی خواهد داشت؟

شاید دو سال پیش بود که وزیر قبلی ارشاد، چنین بحثی را مطرح کرد اما در این مدت روند صدور مجوز برای سازمان‌های عمومی و دولتی متوقف نشد. این روزها نیز وزیر فعلی و معاون ایشان، از توقف صدور مجوز برای سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی خبر داده‌اند. اگر چنین سیاستی عملی شود، نتایج مفیدی در پی خواهد داشت. تصدی‌گری دولت در همه امور مذموم است و در حوزه رسانه به دلایلی که اشاره خواهم کرد، به زیان دولت است. البته دولت‌ها برای اعلام برنامه‌ها و ارائه گزارش عملکرد خود به تریبون نیاز دارند اما معتقدم برای این تریبون نباید نقش اقتصادی تعریف کرد. اگر قائل به فضای رقابتی هستیم باید از انحصار جلوگیری کنیم. در حالی که برخی سازمان‌های دولتی با انتشار روزنامه، رسماً انحصار ایجاد کرده‌اند. در حال حاضر روزنامه ایران تریبون رسمی دولت است اما دولت به همین بسنده نکرده و تعداد زیادی نشریه در حوزه‌های مختلف منتشر می‌کند. تعدد نشریات و رسانه‌های دولتی ضمن اینکه انحصار ایجاد می‌کند، به‌نوعی منجر به اتلاف اموال عمومی می‌شود. نام بردن از رسانه‌ها ممکن است اخلاقی نباشد اما واقعیت این است که هزینه‌های بسیار زیادی برای انتشار برخی نشریات دولتی و شبه‌دولتی صرف می‌شود، در حالی که اثرگذاری آنها حداقل است. بنابراین سیاست توقف صدور مجوز برای نشریات دولتی و توقف اعطای یارانه به آنها قطعاً سیاست درستی است و به شکل‌گیری فضای رقابتی در بازار مطبوعات کمک می‌کند.

‌ از دیدگاه شما آیا با اعمال این سیاست می‌توان به ایجاد فضای رقابت سالم و تاثیرگذار در مطبوعات کشور امیدوار بود؟

ابتدا باید منتظر بود تا این سیاست، عملیاتی و اجرایی شود، بعد می‌توان به ارزیابی آن پرداخت. اما این سیاست اگر از همین فردا عملی شود و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این پس قاطعانه، برای نشریات دولتی و شبه‌دولتی مجوز صادر نکند، معنی‌اش این نیست که فعالیت دولت در این حوزه به طور کامل متوقف خواهد شد. چون رسانه‌های فعلی دولت و سازمان‌های دولتی همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهند. آنچه در حال حاضر در صحنه واقعی کارزار مطبوعات دیده می‌شود، روزنامه‌ها و مجلات متعددی هستند که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به دولت وابسته‌اند. یعنی بازهم نمی‌توان امیدوار بود که با عدم صدور مجوز به نهادهای دولتی، فضای رقابت به نفع بخش خصوصی تغییر کند. مهم این است که نه‌تنها وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بلکه مجموعه دولت به این تصمیم برسد که از تصدی‌گری در حوزه مطبوعات دست بردارد و نه‌تنها مجوز جدید صادر نشود، بلکه انتشار مطبوعاتی که با امکانات دولتی در حال فعالیت هستند، متوقف شود. باید ورود دولت و نهادهای عمومی به عرصه مطبوعات کاملاً محدود شود تا فضا برای رقابت بخش خصوصی واقعی در چارچوب موازین و مقررات فراهم شود. خوشبختانه در دوره فعلی، سوءتفاهم‌های سیاسی و ملاحظات امنیتی میان رسانه‌ها و حاکمیت به حداقل رسیده و مدت‌زمان طولانی است که هیچ نشریه‌ای توقیف نشده و در مجموع، دستگاه‌های دولتی و قضایی سعه‌صدر بالایی نشان داده‌اند اما در دولت و خیلی از دستگاه‌های حاکمیتی، ده‌ها روزنامه و خبرگزاری فعالند که با دریافت بودجه‌های کلان، عملاً فضای فعالیت بخش خصوصی را محدود کرده‌اند.

‌ چرا فکر می‌کنید رسانه‌های وابسته به بخش خصوصی قادر به رقابت با رسانه‌های دولتی نیستند؟ از این جهت این پرسش را مطرح می‌کنم که به هر حال بخش خصوصی بهره‌وری بیشتری از بخش دولتی دارد.

وقتی رسانه‌ای دولتی باشد، از چند مسیر کسب رانت می‌کند. اولین رانت، یارانه است. رانت دوم، دریافت کمک از سازمان‌های دولتی است که در قالب انحصار آگهی یا کمک‌های مالی از سازمان‌های مختلف شکل می‌گیرد. یعنی رسانه دولتی علاوه بر اینکه یارانه دریافت می‌کند، از سازمان‌های مختلف، کمک مالی و رانت آگهی هم می‌گیرد. رانت سوم، تضمین فروش نشریه به سازمان‌های دولتی است. یعنی رسانه دولتی بی‌آنکه در بازار واقعی محک بخورد، به صورت سفارشی برای ارگان‌های مختلف ارسال و هزینه آن دریافت می‌شود. نمی‌خواهم نام ببرم اما چند روزنامه را می‌شود مثال زد که این‌گونه به فعالیت خود ادامه می‌دهند. در این شرایط طبیعی است که رسانه بخش خصوصی قادر به رقابت با دولت و شبه‌‌دولت نیست. حضور دولت در این عرصه باعث توقف سرمایه‌گذاری بخش خصوصی شده و در کنار برخی ابهامات که در زمینه مسائل سیاسی و امنیتی وجود دارد، اصولاً فعالیت رسانه‌ای به یک فعالیت پرریسک اما کم‌بازده تبدیل شده است. همه اینها باعث شده که انباشت سرمایه‌ای در این حوزه شکل نگیرد و در نتیجه نیروی انسانی خوب هم کمتر وارد این عرصه شود و تکنولوژی‌های جدید چاپ و نشر پا نگیرد.

تجربه فعالیت‌های رسانه‌ای در کشورهای توسعه‌یافته نشان می‌دهد که دولت‌ها مجری و اداره‌کننده خوبی برای سازمان‌های رسانه‌ای نیستند. اگر به سابقه شکل‌گیری رسانه‌ها در این کشورها نگاه کنیم، می‌بینیم که دولت‌ها به‌صورت مستقیم وارد فعالیت رسانه‌ای نمی‌شوند. به عبارت دیگر، هیچ بخش، سازمان و وزارتخانه‌ای را در کشورهای توسعه‌یافته نمی‌بینید که به‌صورت مستقل نشریات متعددی منتشر کند. آیا متصدی بخش تجارت در آلمان یا اسپانیا، روزنامه منتشر می‌کند؟ آیا وزارت اقتصاد در ایتالیا یا بلژیک رسانه دارد؟ آیا وزارت صنعت در مالزی یا سنگاپور روزنامه منتشر می‌کند؟ شاید ایران جزو معدود کشورهایی باشد که بسیاری از سازمان‌های دولتی و شبه‌دولتی در آن، به کار انتشار روزنامه و هفته‌نامه مشغول‌اند. ارزیابی‌های مختلف هم نشان می‌دهد که رسانه‌‌های دولتی زیاد مورد اعتماد مردم نیست. یکی از روزنامه‌های دولتی را هر روز بسته‌بندی می‌کنند و به صورت رایگان برای صدها نفر می‌فرستند اما خیلی‌ها حتی روزنامه را از بسته‌بندی خارج نمی‌کنند. با این توصیف چرا باید این ارگان دولتی روزنامه منتشر کند؟  سیاست درست این است که فعالیت رسانه‌ها در چارچوب قانون و در فضای رقابتی به بخش خصوصی واگذار شود و رسانه‌های بخش خصوصی با یکدیگر در رقابت باشند. ممکن است دولت‌ها در این زمینه فعال باشند اما نوع فعالیت آنها مستقیم و برای کسب درآمد نیست. نه‌تنها در حوزه مطبوعات که در اکثر حوزه‌ها و فعالیت‌های اقتصادی و حتی اجتماعی بخش خصوصی این کشورها در میدان رقابت قرار دارند. رسانه‌های خصوصی در کشورهای توسعه‌یافته یک نشریه را با هزینه کمتر، قیمت پایین و بالاترین کیفیت منتشر می‌کنند و در چنین شرایطی رقابت معنا پیدا می‌کند.

‌ گفته می‌شود در حال حاضر بیش از هفت هزار مجوز رسانه در ایران صادر شده است. آیا این تعداد مجوز صادرشده نشانه خوبی از توسعه‌یافتگی در عرصه رسانه نیست؟

به نظر من اصلاً شاخص خوبی نیست. خروجی این تعداد مجوز، کمتر از یک میلیون نسخه تیراژ است. سیاستگذاری‌های اشتباه در این حوزه باعث رویگردانی مردم از مطبوعات شده است. باید به مردم حق داد. مگر چند روزنامه باکیفیت در ایران منتشر می‌شود؟ به نظر من دلیل را باید در یارانه مطبوعات و رانت‌هایی جست‌وجو کرد که در این حوزه وجود دارد. چند روزنامه و مجله اصلی را که کنار بگذارید، برخی از نشریات از حداقل کیفیت برخوردار نیستند. دلیلش این است که دولت یارانه می‌دهد و خیلی‌ها مجوز نشریه می‌گیرند تا یارانه دریافت کنند. زمانی که پرداخت یارانه به مطبوعات متوقف شود، قاعدتاً تعداد نشریات فعال، کاهش چشمگیری پیدا می‌کند و فضای رقابتی شکل می‌گیرد، که باعث ارتقای مطبوعات می‌شود. در ژاپن با وجود گسترش نفوذ اینترنت حدود 165 میلیون نسخه روزنامه منتشر می‌شود، تیراژ بعضی از روزنامه‌های این کشور 11 میلیون نسخه است که برای ما عجیب و غیرقابل‌باور به نظر می‌رسد. این در حالی است که در همین برهه زمانی در کشور ما نزدیک به 50 روزنامه دارای مجوز وجود دارد. وقتی به کیوسک‌های مطبوعاتی مراجعه می‌کنید، از تعدد نشریات سرگیجه می‌گیرید در حالی که خروجی کل این تعداد نشریه به دلیل نبود فضای رقابتی و تولید محصول با‌کیفیت پایین، به یک میلیون نسخه هم نمی‌رسد. وقتی امکان رقابت ایجاد نشده و به سمت تعدد نشریات با کیفیت پایین حرکت کرده‌ایم، خود به خود تیراژ هم پایین آمده است. یکی از دلایل این است که نشریات خصوصی قادر به رقابت با نشریات دولتی و شبه‌دولتی نیستند. نشریات دولتی وابسته به بودجه‌های کلان هستند و اصولاً سوددهی در اهداف آنها تعریف نشده و فروش بالا اولویت اول این نشریات نیست، بنابراین طبیعی است که نشریات‌شان را با قیمت‌های پایین ارائه می‌کنند و بخش خصوصی نمی‌تواند با قیمت رسانه‌های دولتی رقابت کند. وقتی فروش بالا جزو اهداف یک نشریه باشد، قطعاً باید به کیفیت توجه کند و کیفیت مطلوب هم اصولاً در قالب سازمان‌های دولتی نمی‌گنجد.

‌ به گفته شما فضای مطبوعات در دنیا دستخوش دگرگونی شده است و نقش رسانه‌های بخش خصوصی پررنگ‌تر از رسانه‌های دولتی است. در این میان چقدر می‌توان امیدوار بود در کشور ما نیز به تدریج نهادهای دولتی و عمومی از عرصه مطبوعات کنار روند؟

 اصولاً بنگاه‌داری در عرصه رسانه، بدون بهره‌وری و کیفیت مطلوب محکوم به شکست است. فعالیت‌های رسانه‌ای با این سازوکار در دنیا تغییریافته و دگرگون شده است، کشور ما نیز از این تغییر دور نمانده و تحول در حال ایجاد است. تحولاتی که به نظر من گریزناپذیر است، دولت‌ها چابک نیستند و به هر حال ساختار هرچند کند و آهسته اما به سمت بهتر شدن در حال حرکت است. اصولاً دولت‌ها به دلایل مختلف در آینده قادر نخواهند بود در عرصه رسانه بنگاه‌داری کنند. این یک پدیده اجتماعی است و قطعاً برای وقوع یک پدیده اجتماعی عوامل مختلفی دست به دست هم می‌دهند که خیلی وقت‌ها از عهده دولت‌ها خارج است. امروز با شکل‌گیری شبکه‌های اجتماعی و نفوذ گوشی‌های هوشمند، تعریف رسانه نزد دولت و حاکمیت تغییر کرده است. به هر حال رسانه اسم و رسم دارد و به صورت شفاف فعالیت می‌کند اما در شبکه‌های اجتماعی میلیون‌ها نفر فعالند که دولت‌ها هرگز نمی‌توانند هویت آنها را شناسایی کنند. در نتیجه به نظرم دولت‌ها ناچارند به رسانه‌های رسمی احترام بگذارند. هرچه زمان بگذرد، مردم نیز به رسانه‌های رسمی بیشتر اعتماد خواهند کرد. بنابراین پیش‌بینی می‌کنم که در آینده نه‌چندان دور، تعادل دوباره به بازار مطبوعات برگردد. اما بازگشت تعادل به این عرصه، نیاز به سیاستگذاری‌هایی دارد. از جمله اینکه یارانه مطبوعات قطع شده و حمایت از رسانه‌های دولتی برداشته شود. من امیدوارم سیاستی که وزیر محترم ارشاد اعلام کرده‌اند، به مرحله اجرا برسد. متاسفانه تجربه نشان داده تا این لحظه هر اقدامی در زمینه محدود کردن دولت‌ها و کاهش تصدی‌گری آن در بخش‌های مختلف اقتصادی انجام شده،‌ به نتیجه نرسیده و دولت فربه‌تر شده است. اما به دلیل سیاست‌های کلانی که در برنامه‌های دولت دوازدهم دیده‌ می‌شود، ما امیدواریم این دولت به این سمت حرکت کند که از تصدی‌گری دست بردارد. در چنین شرایطی می‌توان امیدوار بود در فضای رسانه هم این اتفاق بیفتد و به عنوان یک سیاست برگشت‌ناپذیر اجرایی شود. تا الان عملکرد خوبی در این حوزه دیده نشده است و به‌نوعی این عملکرد غیرقابل فهم است که چگونه یک وزارتخانه با انبوهی از مشکلات پیش رو، ده‌ها میلیارد تومان سرمایه را خرج انتشار یک روزنامه می‌کند، بدون اینکه کمترین تاثیرگذاری و فروش را داشته باشد؟ قابل تامل‌تر اینکه چرا سیاستگذاران دولت این وزارتخانه را مواخذه نمی‌کنند که این پول‌ها از کجا می‌آید؟ چرا هزینه شده است؟ چگونه این هزینه در حوزه‌ای شده که بازگشتی ندارد؟ به هر حال این پول‌ها دارایی مردم است و وقتی با این گستردگی و بدون نتیجه مصرف می‌شود، یک علامت سوال جدی مطرح می‌کند که چرا نظارت و کنترل در این حوزه وجود ندارد؟

‌ وزیر ارشاد در بخش دیگری از سخنان خود از حذف اعطای یارانه به رسانه‌های دولتی و شبه‌دولتی خبر داده است، آیا این اقدام قابلیت اجرایی شدن دارد؟

رسانه‌های دولتی و شبه‌دولتی تنها به یارانه متکی نیستند، بخشی از این رسانه‌ها بودجه عمومی دارند، در دستگاه خود به آنها ردیف بودجه تعلق می‌گیرد و بودجه دریافت می‌کنند. بنابراین برای آنها تفاوتی ندارد اگر این یارانه به آنها تعلق نگیرد، از محل دیگری بودجه و هزینه‌های خود را تامین می‌کنند. مهم نیست که از چه راهی بودجه آنها تامین می‌شود مهم این است که به هر حال انتهای آن به مجموعه دولت برمی‌گردد. حالا وزارت ارشاد می‌گوید که یارانه این نشریات را قطع می‌کند. اگر یارانه این نشریات قطع شود، از جای دیگر هم به آنها بودجه تزریق نشود و حمایت مالی صورت نگیرد، آن وقت می‌توان گفت این سیاست اثرگذار خواهد بود و این نشریات هم به چرخه رقابت نزدیک خواهند شد. اما به هر حال این تصمیم وزارت ارشاد به سهم خود تاثیرگذار است، در حد خود این اقدام یک گام مثبت و اثرگذار تلقی می‌شود. اینکه دولت تصمیم دارد یارانه رسانه‌های دولتی را قطع کند، بخشی از آن اتفاق افتاده است، همین الان تعدادی از رسانه‌ها بخشی از یارانه خود را به گونه‌ای دیگر دریافت می‌کنند. بنابراین این سیاست وقتی موفق می‌شود که در همه ابعاد اجرایی شود.

‌ به‌طور کلی رونق مطبوعات در ایران و گرایش سرمایه‌گذار بخش خصوصی به فعالیت‌های رسانه‌ای، وابسته به چه عواملی است؟

رونق مطبوعات به فضای کلی رونق اقتصاد کشور وابسته است. اگر اقتصاد کشور رونق پیدا کند، به تبع آن همه بخش‌های مختلف از جمله مطبوعات و نشر هم رونق خواهد یافت. رونق اقتصادی مطبوعات منوط به رونقی است که در اقتصاد کشور جریان خواهد داشت. مادامی که اصل حیات رسانه مبتنی بر یارانه صرف باشد، فضای رقابتی و رونق در بخش صنعت رسانه پایدار نخواهد بود. ممکن است در برخی مقاطع رونق شکل بگیرد، اما اگر شفافیت و رقابت در این حوزه نباشد، نمی‌توان انتظار داشت در درازمدت، رونق مداوم و پایدار در مطبوعات حاصل شود. واقعاً خیلی از این تغییرات به اوضاع کلان و سیاست کلان اقتصاد کشور بستگی دارد. باید بپذیریم که رسانه‌ها و مطبوعات به عنوان یک صنعت در حال فعالیت هستند و اوضاع این صنعت هم تابع اوضاع کلی اقتصاد کشور است. یکی از موانعی که در زمینه ورود بخش خصوصی به رسانه‌ها وجود دارد، نفس مجوز است. در کشورهای مختلف برای کسی که می‌خواهد به فعالیت‌های رسانه‌ای وارد شود و نشریه‌ای را منتشر کند اصولاً به عنوان یک صنعت به آن نگاه می‌شود و باید سرمایه‌ای برای این کار داشته باشد. همین که این فعالیت منوط به دریافت مجوز می‌شود، برای سرمایه‌گذار مانع ایجاد می‌شود. یک سد مقابل سرمایه‌گذار قرار داده می‌شود و کلی آدم، شرکت و نهاد پشت این سد قرار می‌گیرند و مسیر دریافت مجوز طولانی می‌شود. این طولانی شدن مسیر آن سرمایه‌گذار را از سرمایه‌گذاری در این حوزه بازمی‌دارد که تصمیم می‌گیرد برود در حوزه دیگری سرمایه‌گذاری کند که آسان‌تر باشد. به نظر من مجوز مهم نیست، ادامه انتشار مهم است، فرد، شرکت یا سازمان‌هایی باید نشریه منتشر کنند که پتانسیل و توان سرمایه‌گذاری و اداره یک نشریه را داشته باشند. اگر فضا به سمت رقابتی شدن حرکت کند خود به خود اشخاص، مدیران و ناشرانی باقی خواهند ماند که قادر به حفظ خود در فضای رقابتی باشند. من امیدوارم در آینده نزدیک مطبوعات کشور در این مسیر حرکت کنند. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها