شناسه خبر : 9110 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پرونده‌ای به مناسبت سومین سال درگذشت منوچهر فرهنگ(۱۲۹۸-۱۳۸۸)

میراثفرهنگ

«مرا در جریان انقلاب فرهنگی از دانشگاه ملی پاک‌سازی کردند.»

مهتاب قلی‌زاده
«مرا در جریان انقلاب فرهنگی از دانشگاه ملی پاک‌سازی کردند.» این سخن مردی است که نه پیش از انقلاب اسلامی در حاکمیت وقت ارج و قربی داشت و نه پس از آن دولت‌ها به او روی خوش نشان دادند: «دکتر منوچهر فرهنگ»؛ مردی که لقب «پدر علم اقتصاد ایران» را یدک می‌کشد و البته القاب و عناوینش به همین ختم نمی‌شود. او تنها «فرهنگ لغت اقتصادی» کشور را تدوین و نام «دهخدای اقتصاد ایران» را هم از آن خود کرده است. فرهنگ برای نخستین بار کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» جان مینارد کینز را به فارسی بر‌گردانده و توانسته به همه نسل‌های پس از خود در ایران اندیشه‌های کینز را بشناساند. او که پس از انقلاب فرهنگی از دانشگاه برای همیشه اخراج شده بود، تا پایان عمر با وضع نامناسب مالی دست و پنجه نرم می‌کرد و در دهه آخر عمرش ناچار شده بود خانه‌اش را بفروشد بلکه بتواند با پول آن ارتزاق کند. این سرنوشت مردی بود که در راه علم و برای کشورش «سوی چشمانش» را از دست داده بود. درست سه سال پیش در چنین روزهایی مردی درگذشت که تاکنون ۲۰ جلد کتاب نوشته یا ترجمه کرده که از مهم‌ترین آنها می‌توان به کتاب‌های «برنامه‌گذاری اقتصاد ایران» و «زندگی اقتصادی مردم ایران» اشاره کرد. فرهنگ در سال ۱۳۴۴ در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران استخدام و پس از تشکیل دانشکده اقتصاد در آن دانشگاه مشغول تدریس شد. او بعدها به دانشگاه ملی آن زمان (شهید بهشتی فعلی) منتقل شد و زمانی هم توانست ریاست دانشگاه ملی ایران را بر عهده گیرد. فرهنگ به کمک بزرگان اقتصاد در سال ۱۳۵2 «انجمن اقتصاددانان ایران» را راه‌اندازی کرد و از سال دوم تاسیس تا پایان عمر به عنوان رئیس انجمن انجام وظیفه کرد. هرچند در سال‌های پایانی ریاستش اعضای دیگر انجمن معتقد بودند بهتر است او ریاست را به فرد دیگری واگذار کند، اما او همچنان در هر جلسه انجمن جلوی در می‌ایستاد و با احترامی خاص به تمام مدعوین خوشامد می‌گفت. فرهنگ با وجود سالمندی، همواره در سخنرانی‌های علمی ماهانه انجمن اقتصاددانان ایران در روزهای آخرین پنجشنبه هر ماه مشارکت فعال داشت و پس از سخنرانی استادان به جمع‌بندی و ارائه نظر علمی پیرامون سخنرانی می‌پرداخت. او 94 سال پیش در شمال ایران زاده شد و پس از پایان تحصیلات دوران ابتدایی، به تهران رفت و پس از گرفتن دیپلم ریاضی در دانشگاه تهران در رشته حقوق پذیرفته شد. چهار دهه از عمرش را پشت سر گذاشته بود که همراه با همسرش «هما شهیدی» به فرانسه عزیمت کرد. او همچون بسیاری از تحصیل‌کرده‌های هم‌دوره‌اش منتقد نظام حاکم بود و پس از آنکه به عنوان حقوقدان در سازمان برنامه رفت‌وآمد می‌کرد بر شدت انتقادهایش افزوده شد. چند سال بعد، سرخورده و ناامید از اصلاح سازمان برنامه، تحصیل پیشه کرد و راه فرانسه در پیش گرفت و در دانشکده حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه پاریس ثبت‌نام کرد. جهانگیر تفضلی آن روزها سفیر کبیر ایران در یونسکو بود و بعدها به منوچهر فرهنگ گفته بود: «روزی که آمدی و گفتی در این مقطع در حال تحصیل هستی در دلم مسخره‌ات کردم و گفتم نمی‌توانی چنین کاری بکنی. من را ببخش. معذرت می‌خواهم.» (گفت‌وگو با روزنامه ایران) به هر حال او پس از چهار سال موفق شد با پایان‌نامه «مصائب و مشکلات برنامه‌ریزی در کشورهای رو به رشد» «دکترای دولتی» بگیرد.

دانشگاه تهران و کتاب کینز
منوچهر فرهنگ در سال‌های تحصیل در اروپا با آرای جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی آشنا شد و کتاب‌های او را مطالعه کرد. پس از آنکه از کار در سازمان برنامه ناامید شد، به دعوت دکتر کیانی برای تدریس به دانشگاه تهران دعوت شد. در ابتدا به عنوان استاد حق‌التدریس با حقوقی در حدود سه هزار تومان در دانشگاه تهران به تدریس مشغول شد. در همین دوران بود که دکتر حسین پیرنیا، پیشنهاد ترجمه کتاب «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» جان مینارد کینز را به او داد. خودش در کتاب خاطرات توضیح می‌دهد که «دکتر پیرنیا به من گفت پانزده هزار تومان بابت ترجمه‌ات می‌پردازیم. فکر کردم پول بسیار خوبی است و با آن می‌توانم خانه‌ای بخرم بنابراین پس از مدتی پیشنهاد را پذیرفتم. آن روزها که دکتر حسین پیرنیا پیشنهاد ترجمه کتاب را داد و من امضا کردم، تا خانه دویدم تا موضوع را به همسرم بگویم. فکر می‌کنم اول زنگ زدم اما هما جواب نداد بنابراین به سرعت به طرف خانه رفتم و جریان را برایش گفتم.»
فرهنگِ فرهنگindex:2|width:300|height:|align:left
حاصل پنج سال کار مداوم منوچهر فرهنگ، نخستین فرهنگ اصطلاحات اقتصادی در ایران است. 25 بار تجدید چاپ هم نتیجه این پنج سال کار است. او برای گردآوری اصطلاحات اقتصادی به بازارها و مراکز مختلف اقتصادی می‌رود و همنشین حجره‌نشینان بازار تهران می‌شود تا اصطلاحات اقتصادی را به‌گونه‌ای ترجمه کند که فعالان کف بازار هم آن را درک کنند.

میراث فرهنگ
«انجمن اقتصاددانان ایران»، باز‌مانده دیگری از دکتر فرهنگ است. انجمنی که نخستین و تنها سازمان علمی وابسته به اقتصاددانان ایرانی است. نخستین جرقه شکل‌گیری این انجمن در سال 1351 خورشیدی از سوی دکتر فرهنگ و دکتر پیرنیا زده شد. اما در سال 1352 موفق به اخذ مجوز برپایی شد. در سال اول تاسیس دکتر حسین پیرنیا به عنوان نخستین رئیس انجمن فعالیت کرد و سپس دکتر فرهنگ تا پایان عمر به عنوان رئیس انجمن انجام وظیفه کرد. هم‌اکنون دکتر علی رشیدی رئیس این انجمن است. انجمنی بازمانده از منوچهر فرهنگ که این روزها هرچند تنها نهاد مردم‌محور اقتصادی در ایران است، اما پایگاه چندان درخشانی ندارد. مدافعان و اعضایش معتقدند مورد بی‌مهری دولت‌ها قرار گرفته‌اند؛ اما منتقدانش علت اصلی در سایه بودن انجمن را مدیریت بسیار‌بسیار محتاطانه اعضایش عنوان می‌کنند. انجمن اقتصاددانان ایران، هرچند در ماه‌های گذشته کمی فعال‌تر نسبت به قبل ظاهر شده اما در سال‌های گذشته تنها به ماهی یک بار جلسه در پنجشنبه‌های آخر هر ماه اکتفا کرده است. این در حالی است که بر مبنای اساسنامه انجمن، جلساتش باید به منظور بالا بردن کیفیت و گسترش دانش اقتصاد، بهبود کیفیت آموزشی علوم اقتصادی، توسعه تحقیقات اقتصادی و کمک به حل مسائل اقتصادی کشور تشکیل شود. برای محقق کردن این هدف و البته باز هم بر مبنای اساسنامه باید اعضای انجمن در راستای ایجاد و تحکیم روابط علمی و تبادل نظر بین همه اقتصاددانان ایرانی گام بردارند. نکته‌ای که اتفاقاً مورد نظر منتقدان این انجمن است. به ‌هر حال از آن انجمن با اهداف بلند امروز انجمنی در حاشیه مانده که اعضایش نوید درخشش را در آینده‌ای نه‌چندان دور می‌دهند. حالا یک اتاق کوچک و محقر در اتاق بازرگانی ایران، سهم «انجمن اقتصاددانان ایران» است؛ باز‌مانده دکتر منوچهر فرهنگ. مردی که روزگاری به گفته خودش «از دانشگاه ملی پاکسازی شد».

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها