تاریخ انتشار:
تحلیل بازار بر اساس بازده و ریسک داراییهای سرمایهگذاران
کاهش ریسک بازارها
طبق «نظریه سبد داراییها» بهتر است فرد سرمایهگذاری خود را در داراییهای مختلف تخصیص دهد تا ریسک و بازدهی سرمایهگذاری خود را در وضعیت مناسبی قرار دهد. با افزودن دارایی جدید به سبد دارایی، ریسک پرتفوی کاهش مییابد.
طبق «نظریه سبد داراییها» بهتر است فرد سرمایهگذاری خود را در داراییهای مختلف تخصیص دهد تا ریسک و بازدهی سرمایهگذاری خود را در وضعیت مناسبی قرار دهد. با افزودن دارایی جدید به سبد دارایی، ریسک پرتفوی کاهش مییابد. در بازارهای سرمایه نسبتاً کارا، ریسک دارای ارتباطی نزدیک با بازده است و سرمایهگذار در ازای تقبل ریسک بازدهی بالاتری را نیز انتظار خواهد داشت. یکی از فرضیات اصلی این تئوری این است که سرمایهگذار تمایل دارد بازدهی حاصل از سرمایهگذاری خود را در سطح معینی از ریسک حداکثر کند. ریسک نیرویی است که نهایتاً محرک بازده یک سرمایهگذاری به بالا یا پایین است. چون ریسک محرک بازده است، طبیعتاً نباید جلوگیری شود، بلکه باید مدیریت شود. سرمایهگذاران سعی میکنند ثروت و دارایی خود را به نحو موثری مدیریت کنند، تا بتوانند در مقابله با عواملی مانند تورم بیشترین بازدهی را با نگهداری ریسک در سطح مناسب کسب کنند. افراد در تجزیه و تحلیلهایی که انجام میدهند امید دارند تا با توجه به ریسک سرمایهگذاری، بازده متناسب با آن را به دست آورند. بازار داراییها به سه بخش زیر تقسیم میشود: 1- بازار داراییهای فیزیکی مانند
بازار ارز و طلا، 2- بازار داراییهای مالی مانند بازار سهام، اوراق قرضه و سپردههای بانکی و 3- بازار داراییهای غیرمنقول مانند مسکن و مستغلات. بازده انتظاری پرتفوی: اگر فرض کنیم پرتفوی افراد شامل سپرده بانکی، مسکن، سهام، اوراق مشارکت، ارز (دلار) و سکه است، به عبارتی ثروت مالی افراد صرف شش نوع دارایی مالی میشود، بازده انتظاری سبد داراییهای مالی مذکور از مجموع حاصلضرب بازدهی واقعی هر یک از این بازارها ضربدر نسبتی از ثروت فرد که صرف آن بازار میشود، به دست میآید. ریسک پرتفوی: مطابق آموزش مالی سایت «اینوستوپدیا»، ریسک فرصتی است که بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده انتظاری متفاوت میشود. این شامل از دست دادن تمام یا بعضی از سرمایهگذاری است، که معمولاً توسط انحراف معیار بازده سرمایهگذاری محاسبه میشود. انحراف معیار شاخص ریسک و بیثباتی وابسته به دارایی است، شاخصی است که پراکندگی مجموعه دادهها را از میانگین نشان میدهد. بر اساس اطلاعات مربوط به بازده اسمی، واقعی و ریسک داراییها در سال 1391 و 1392 میتوان نتیجه گرفت:
در سال 1391: بیشترین بازدهی اسمی به ترتیب مربوط به داراییهای؛ دلار (با 92 درصد)، سکه تمام بهار (با 78 درصد) و سپس مسکن شهر تهران، سهام، سپردههای بانکی و اوراق مشارکت است. از این رو، سرمایهگذاری در دلار و سکه بیشترین جذابیت را از نظر بازدهی اسمی برای سرمایهگذاران دارد. بیشترین ریسک در این سال به ترتیب مربوط به دلار با 28 درصد، سهام و مسکن با 23 درصد و سکه با 21 درصد است. بیشترین بازدهی واقعی به ترتیب مربوط به دلار با 62 درصد، سکه با 47 درصد و مسکن با 15 درصد است. داراییهای سهام، سپردههای بانکی و اوراق مشارکت دارای بازدهی واقعی منفی هستند.
در بهار سال 1392: بیشترین بازده اسمی و واقعی به ترتیب مربوط به دلار، سکه، مسکن، سهام و سپرده بانکی و دلار است. بیشترین ریسک در بهار 1392 به ترتیب مربوط به سهام، سکه و دلار است.
در تابستان 1392: بیشترین بازدهی به ترتیب در شاخص سهام با 132 درصد، دلار با 54 درصد، مسکن تهران با 51 درصد، سکه تمام بهار با 34 درصد است. بیشترین ریسک در تابستان 1392 متعلق به داراییهای دلار، سکه و سهام است. روند بازدهی واقعی دلار و سکه در تابستان 1392 با شیب بسیار بالایی در حال کاهش بوده است و از این رو گزینه سرمایهگذاری مناسبی به شمار نمیرود. بازدهی واقعی مسکن در تهران نیز در تابستان نسبت به بهار بهرغم انتظار کاهشی بوده است، زیرا مطابق تجربیات سالهای گذشته، مسکن در تابستان نسبت به فصلهای دیگر همیشه بالاترین بازدهی را داشته است، اما در تابستان 1392 رکود همچنان در بازار مسکن پابرجاست. همانگونه که ملاحظه میشود؛ ریسک در تمامی داراییها در تابستان سال 1392 نسبت به سال 1391 رو به کاهش بوده است. بازدهی سهام در تابستان 1392 نسبت به سال 1391 به 132 درصد رسیده است و بیشترین بازدهی و جذابیت را از نظر سرمایهگذاران داشته است. این کاهش در ریسک و افزایش بازدهی شاخص سهام نشانگر کاهش نااطمینانیهای اقتصادی و خوشبینیهای سرمایهگذاران در بازار سهام است که مهمترین دلیل آن یک مساله اقتصادی-سیاسی است و به روی کارآمدن دولت جدید ارتباط دارد. مطابق نظر کینز انتظار میرود نااطمینانیهای اقتصادی و خوشبینیها و بدبینیهایی عقلایی سرمایهگذاران نقش مهمی را در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی ایفا کند و تاثیر خوشبینی بر سرمایهگذاری حتی مهمتر از نرخ بهره (که کلاسیکها عقیده دارند) باشد. بر این اساس، نظر کینز در خصوص عامل خوشبینی بر اقتصاد ایران به دلیل کمکشش بودن سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره میتواند تایید شود.

در سال 1391: بیشترین بازدهی اسمی به ترتیب مربوط به داراییهای؛ دلار (با 92 درصد)، سکه تمام بهار (با 78 درصد) و سپس مسکن شهر تهران، سهام، سپردههای بانکی و اوراق مشارکت است. از این رو، سرمایهگذاری در دلار و سکه بیشترین جذابیت را از نظر بازدهی اسمی برای سرمایهگذاران دارد. بیشترین ریسک در این سال به ترتیب مربوط به دلار با 28 درصد، سهام و مسکن با 23 درصد و سکه با 21 درصد است. بیشترین بازدهی واقعی به ترتیب مربوط به دلار با 62 درصد، سکه با 47 درصد و مسکن با 15 درصد است. داراییهای سهام، سپردههای بانکی و اوراق مشارکت دارای بازدهی واقعی منفی هستند.
در بهار سال 1392: بیشترین بازده اسمی و واقعی به ترتیب مربوط به دلار، سکه، مسکن، سهام و سپرده بانکی و دلار است. بیشترین ریسک در بهار 1392 به ترتیب مربوط به سهام، سکه و دلار است.
در تابستان 1392: بیشترین بازدهی به ترتیب در شاخص سهام با 132 درصد، دلار با 54 درصد، مسکن تهران با 51 درصد، سکه تمام بهار با 34 درصد است. بیشترین ریسک در تابستان 1392 متعلق به داراییهای دلار، سکه و سهام است. روند بازدهی واقعی دلار و سکه در تابستان 1392 با شیب بسیار بالایی در حال کاهش بوده است و از این رو گزینه سرمایهگذاری مناسبی به شمار نمیرود. بازدهی واقعی مسکن در تهران نیز در تابستان نسبت به بهار بهرغم انتظار کاهشی بوده است، زیرا مطابق تجربیات سالهای گذشته، مسکن در تابستان نسبت به فصلهای دیگر همیشه بالاترین بازدهی را داشته است، اما در تابستان 1392 رکود همچنان در بازار مسکن پابرجاست. همانگونه که ملاحظه میشود؛ ریسک در تمامی داراییها در تابستان سال 1392 نسبت به سال 1391 رو به کاهش بوده است. بازدهی سهام در تابستان 1392 نسبت به سال 1391 به 132 درصد رسیده است و بیشترین بازدهی و جذابیت را از نظر سرمایهگذاران داشته است. این کاهش در ریسک و افزایش بازدهی شاخص سهام نشانگر کاهش نااطمینانیهای اقتصادی و خوشبینیهای سرمایهگذاران در بازار سهام است که مهمترین دلیل آن یک مساله اقتصادی-سیاسی است و به روی کارآمدن دولت جدید ارتباط دارد. مطابق نظر کینز انتظار میرود نااطمینانیهای اقتصادی و خوشبینیها و بدبینیهایی عقلایی سرمایهگذاران نقش مهمی را در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری و رشد اقتصادی ایفا کند و تاثیر خوشبینی بر سرمایهگذاری حتی مهمتر از نرخ بهره (که کلاسیکها عقیده دارند) باشد. بر این اساس، نظر کینز در خصوص عامل خوشبینی بر اقتصاد ایران به دلیل کمکشش بودن سرمایهگذاری نسبت به نرخ بهره میتواند تایید شود.

بهناز کمیاب/ پژوهشگر اقتصادی
دیدگاه تان را بنویسید