تاریخ انتشار:
رشد ۱۰۰ درصدی هزینهها
تلاطمات بازار ارز در تمام بخشهای اقتصادی کشور که وابستگی زیادی به واردات دارد، قابل مشاهده است.
تلاطمات بازار ارز در تمام بخشهای اقتصادی کشور که وابستگی زیادی به واردات دارد، قابل مشاهده است. بخش دامپروری کشور نیز از این قاعده مستثنی نیست. وابستگی 70درصدی دامداریها به علوفه وارداتی همان نقطه حساس این بخش تولیدی کشور محسوب میشود. دولت در حالی کاهش قیمت شیر خام از 1100 تومان به 930 تومان را در دستور کار قرار داد که گرانی دیگر پسوند تمام کالاها در کشور شده است. این در حالی است که از پاییز گذشته تاکنون نیز رشد 100درصدی هزینههای تولید در همه بخشها رخ داده است. دولت با این تعهد، قیمت شیر خام را کاهش داد که بخشی از خوراک دام یعنی ذرت، سویا و جو توسط کارخانجات صنایع لبنی تامین شود. اما با وجود اینکه وعده علوفه یارانهای داده شد اما بیشتر کارخانجات به تعهدات خود عمل نکردند. اتفاقی که در این شرایط افتاد؛ افت قابل پیشبینی تولید بود. کاهش تولید شیر سبب شد کارخانجات، شیرخشک مورد نیازشان را از طریق واردات تامین کنند و در این بین دولت هم با صفر کردن تعرفه این محصول بر آتشی که به جان دامداران افتاده بود، دامن زد. از سوی دیگر دامداران گوشتی نیز به دلیل رشد شدید هزینهها ترجیح دادند که دامهای خود را
زودهنگام روانه کشتارگاه کنند و به این ترتیب خودکفایی گوشت و لبنیات که تا شش سال پیش در یک قدمی آن بودیم بسیار بعید شد.
از خاطر نمیبریم که تا سال 1358 وابستگی شدیدی به واردات این دو محصول داشتیم. در آن سال 200 میلیون دلار لبنیات و 400 میلیون دلار گوشت وارد میکردیم. زحمتهای بسیاری کشیده شد، نژادهای اصلاحشده دام به کشور وارد شد و برای توسعه دامداری صنعتی برنامهریزی شد تا به خودکفایی مواد پروتئینی نزدیک شویم. اما اکنون با کوتهبینانهترین تصمیمات تمام رشتههای سالهای گذشته را در چشم بر هم زدنی پنبه کردیم. در حالی که طبق برنامه چهارم تا سال 1389 باید به تولید 12 میلیون تن شیر دست مییافتیم اکنون در خوشبینانهترین حالت هفت میلیون تن شیر تولید میکنیم و این در شرایطی است که با برنامههای مختلف تبلیغاتی و صرف هزینههای هنگفت سعی کردیم در سالهای گذشته فرهنگ مصرف شیر را در بین خانوارهای ایرانی رواج دهیم.
نگاه تکبعدی به منافع مصرفکننده، زیان او را در پی خواهد داشت. دولت برای حمایت از مصرفکننده قیمت شیر خام را کاهش داد تا محصول نهایی با قیمت کمتری به دست او برسد اما این موضوع را در نظر نگرفت که در طولانیمدت با کاهش تولید شیر خام، ناگزیر به واردات گران شیرخشک شده و رشد مصرفی را که طی سالیان حاصل شده بود از دست میدهیم.
مسوولان بر تعیین قیمت شیر به عنوان کالای اساسی تاکید دارند و اجازه مبادله این کالا با نرخهای آزاد را نمیدهند. اما از سوی دیگر فکری برای جلوگیری از افزایش هزینههای همین تولید نمیکنند.
قیمت نهادهها و خوراک دام در بازار آزاد روز به روز در حال افزایش است و دامدار ناگزیر است در بازار آزاد و اقتصاد رقابتی مواد اولیه مورد نیاز خود را تامین کند ولی پس از به سرانجام رسیدن تولیدش اجازه تعیین قیمت محصول خود را ندارد و بدون داشتن حاشیه سود مناسب باید تولیدات خود را به فروش رساند.
در ماجرای افزایش قیمت گوشت و شیر، تنها کلاه بر سر تولیدکننده و مصرفکننده میرود و سود این رشد قیمت را واسطههایی که از کشتارگاه تا خردهفروشی سطح شهر قرار دارند و از در کارخانه تا سوپرمارکتها مبادله میکنند، میبرند.
در ماههای گذشته قیمت خودرو از دو برابر هم بیشتر افزایش یافت اما تولیدکنندگان همچنان معتقدند باضرر خودرو تولید میکنند. دامداران با خودروسازان چه تفاوتی دارند؟ هر دو در یک شرایط مساوی اقتصادی تولید میکنند. هر دو فشارهای ارزی را متحمل شدهاند. پس چرا حمایتی که از صنعت خودرو میشود از دامداران دریغ میشود؟ چرا دولت برای حفظ امنیت غذایی کشور، از تولیدی که سالها زمان برده تا به ثمر بنشیند، حمایتی نمیکند؟
از خاطر نمیبریم که تا سال 1358 وابستگی شدیدی به واردات این دو محصول داشتیم. در آن سال 200 میلیون دلار لبنیات و 400 میلیون دلار گوشت وارد میکردیم. زحمتهای بسیاری کشیده شد، نژادهای اصلاحشده دام به کشور وارد شد و برای توسعه دامداری صنعتی برنامهریزی شد تا به خودکفایی مواد پروتئینی نزدیک شویم. اما اکنون با کوتهبینانهترین تصمیمات تمام رشتههای سالهای گذشته را در چشم بر هم زدنی پنبه کردیم. در حالی که طبق برنامه چهارم تا سال 1389 باید به تولید 12 میلیون تن شیر دست مییافتیم اکنون در خوشبینانهترین حالت هفت میلیون تن شیر تولید میکنیم و این در شرایطی است که با برنامههای مختلف تبلیغاتی و صرف هزینههای هنگفت سعی کردیم در سالهای گذشته فرهنگ مصرف شیر را در بین خانوارهای ایرانی رواج دهیم.
نگاه تکبعدی به منافع مصرفکننده، زیان او را در پی خواهد داشت. دولت برای حمایت از مصرفکننده قیمت شیر خام را کاهش داد تا محصول نهایی با قیمت کمتری به دست او برسد اما این موضوع را در نظر نگرفت که در طولانیمدت با کاهش تولید شیر خام، ناگزیر به واردات گران شیرخشک شده و رشد مصرفی را که طی سالیان حاصل شده بود از دست میدهیم.
مسوولان بر تعیین قیمت شیر به عنوان کالای اساسی تاکید دارند و اجازه مبادله این کالا با نرخهای آزاد را نمیدهند. اما از سوی دیگر فکری برای جلوگیری از افزایش هزینههای همین تولید نمیکنند.
قیمت نهادهها و خوراک دام در بازار آزاد روز به روز در حال افزایش است و دامدار ناگزیر است در بازار آزاد و اقتصاد رقابتی مواد اولیه مورد نیاز خود را تامین کند ولی پس از به سرانجام رسیدن تولیدش اجازه تعیین قیمت محصول خود را ندارد و بدون داشتن حاشیه سود مناسب باید تولیدات خود را به فروش رساند.
در ماجرای افزایش قیمت گوشت و شیر، تنها کلاه بر سر تولیدکننده و مصرفکننده میرود و سود این رشد قیمت را واسطههایی که از کشتارگاه تا خردهفروشی سطح شهر قرار دارند و از در کارخانه تا سوپرمارکتها مبادله میکنند، میبرند.
در ماههای گذشته قیمت خودرو از دو برابر هم بیشتر افزایش یافت اما تولیدکنندگان همچنان معتقدند باضرر خودرو تولید میکنند. دامداران با خودروسازان چه تفاوتی دارند؟ هر دو در یک شرایط مساوی اقتصادی تولید میکنند. هر دو فشارهای ارزی را متحمل شدهاند. پس چرا حمایتی که از صنعت خودرو میشود از دامداران دریغ میشود؟ چرا دولت برای حفظ امنیت غذایی کشور، از تولیدی که سالها زمان برده تا به ثمر بنشیند، حمایتی نمیکند؟
دیدگاه تان را بنویسید