شناسه خبر : 19478 لینک کوتاه

جایگاه دیپلماسی رسانه‌ای در بین‌المللی‌سازی اقتصاد

عطف به دیپلماسی رسانه‌ای

گفتمان‌‌های رسانه‌ای، تصورات و بازنمایی‌‌های رسانه‌ای اقتصاد و حتی فضاسازی برای تحریک احساسات و اشتیاق جزء مهمی از جهان اقتصاد بین‌الملل امروزند. جهان اقتصاد رایج، بیش از هر چیز با تعابیر ذهنی، تصاویر و احساسات قلبی مخاطب در تماس قرار گرفته است.

رها خرازی‌آذر / مدرس دانشگاه
گفتمان‌‌های رسانه‌ای، تصورات و بازنمایی‌‌های رسانه‌ای اقتصاد و حتی فضاسازی برای تحریک احساسات و اشتیاق جزء مهمی از جهان اقتصاد بین‌الملل امروزند. جهان اقتصاد رایج، بیش از هر چیز با تعابیر ذهنی، تصاویر و احساسات قلبی مخاطب در تماس قرار گرفته است. آنچه ترسیم نقشه راه «نفوذ بر اذهان» و «فتح قلب‌ها» را برای دست‌اندرکاران عرصه خرد و کلان اقتصاد الزامی ساخته است.
برای جهانیان هم‌عصر ما، تصاویر، شبیه‌سازی‌ها و بازنمایی‌‌های رسانه‌ای اقتصاد و به تعبیری گفتمان‌‌های اقتصادی رسانه‌ای گاهی مهم‌تر و حتی تعیین‌کننده‌تر از واقعیت‌‌های اقتصادی می‌شوند. این نتیجه آن بخش از عملکرد رسانه‌هاست که گستره‌‌های ملی، منطقه‌ای، بین‌المللی و جهانی آگاهی‌ها و رویداد‌های اقتصادی را به تحریریه روزنامه‌ها، شبکه‌‌های تلویزیونی و رادیو‌های جهانی، آی‌پدها، دسک‌تاپ‌ها، آیفون‌ها و تلفن‌‌های همراه کشانده‌اند.
به بیان دیگر پوشش خبری اقتصادی؛ از رسانه محلی، ملی تا رسانه بین‌المللی و جهانی، به پازل مهمی از نقشه فرآیند اقتصاد جهان امروز تبدیل شده و بدون حضور فعال در رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌‌های بین‌المللی و جهانی؛ برنامه‌ها، فرآیندها و روند‌های اقتصادی و مقامات مرتبط بختی برای کسب موفقیت گسترده در حوزه بین‌الملل ندارند.
اندیشه محدود نبودن اقتصاد به علم و عملیات اقتصادی، ایجاب می‌کند که سناریو‌های این عرصه با سناریو‌های رسانه‌ای همراه شوند تا گفتمان‌‌های لازم برای جا انداختن فرآیندها و روند‌های پویا و در عین حال پایای اقتصادی را ایجاد کنند.
در جهان جریان‌‌های رسانه‌ای، مردم با تعبیرها، گفتمان‌ها و تصاویر سروکار دارند. برداشت ما از خود، جهان، جامعه و واقعیات به‌طور کلی محصول چارچوب‌‌های رسانه‌ای می‌شود. در حوزه «فرا‌واقع» معنا و واقعیت واقعی رخت برمی‌بندد و جای خود را به تصویر می‌دهد و تصاویر و گفتمان‌‌های رسانه‌ای که رسانه‌ها مثلاً از شخصیت سیاستمداران به ما عرضه می‌کنند، از شخصیت خود آنها واقعی‌تر و معمولی‌تر می‌شود و تصویر واقعی‌تر از واقعیت می‌شود.
به بیان بودریار سلطه تصورات در جهان امروز آنقدر گسترش یافته است که «واقعیت» کاملاً محو شده و «دیگر برای حقیقت، مصداق و علل عینی وجود ندارد». او با طرح مفهوم «اَبَر‌واقعی» اعلام می‌دارد که واقعیتی که به شکل مصنوعی تولید شده است، مانند فیلم، گزارش‌‌های خبری، عکس و‌... واقعی‌تر از واقعیت شده است. در این واقعیت ساختگی، مدل‌ها جایگزین واقعیت شده‌اند؛ از نهاد‌های واقعی شبیه‌سازی شده است و مرز میان اطلاعات و سرگرمی، سیاست و سرگرمی، جنگ و سرگرمی به‌ویژه در برنامه‌‌های تلویزیونی در هم ریخته است.
در محیطی با این مشخصات، خبر دیگر انتقال‌دهنده واقعیت‌ها نیست؛ بلکه سازنده واقعیت است. صاحبان صنایع خبری و عاملان خبرگزاری‌‌های بزرگ با به‌کارگیری فنون مهندسی خبر همچون گزینشگری، انگاره‌سازی، برجسته‌سازی، تصویر و تفسیری از واقعیت ارائه می‌دهند که منافع اقتصادی و سیاسی خاصی را تامین می‌کند.
بدین ترتیب در هر ثانیه روابط متعامل سیاستگذاران اقتصادی و رسانه‌ها الزامی‌تر می‌شود. فضایی که در آن، پیشبرد سیاست‌‌های بین‌المللی اقتصادی بیش از پیش به میزان تاثیرگذاری تاکتیک‌‌های خبری و رسانه‌ای وابسته شده است. چنان که هر قدر این تاکتیک‌ها و پوشش خبری پرقدرت‌تر و تاثیر‌گذارتر طراحی و منتشر شوند، طرح‌ها و سیاست‌‌های اقتصادی روان‌تر عملیاتی می‌شوند.
در عین حال، با حضور فراگیر رسانه‌‌های جهانی، گفتمان هر جا که طراحی و به وسیله هر کس که تدوین شود، در صورتی که در فضای رسانه‌ها جاری شود، قدرت می‌آفریند. از این دیدگاه نیز پخش هدایت‌شده اطلاعات اقتصادی، بخشی از سازوکار ایفای قدرت اقتصادی نیز هست. جنبه دیگر قدرتی که رسانه‌ها برای جریان‌سازی‌‌های اقتصادی به ارمغان می‌آورند، شرکت در مدیریت برداشت نخبگان فکری و اجرایی اقتصاد جهان، اثرگذاری و نفوذ بر آنان است. از این زاویه دید نیز، کاوشگران نوین قدرت اقتصادی، ناگزیر سر از اتاق‌‌های خبری در‌می‌آورند تا به‌طور مستقیم در فرآیند دروازه‌بانی اخبار اقتصادی حضور داشته باشند.
امروزه بخش‌‌های متنوعی از اخبار، تحلیل‌ها، فیلم‌ها و گزارش‌های خبری در حوزه‌‌های تخصصی مربوطه با رویکرد‌های دیپلماسی رسانه‌ای تهیه و تولید و از رسانه‌‌های جریان‌ساز جهانی منتشر می‌شوند و مدیریت برداشت و مدیریت تصاویر ذهنی مخاطبان عام و خاص، در حوزه‌‌های تخصصی نظیر نفت، گاز و انرژی، اقتصاد، تجارت، صادرات، محیط نوین جهانی اقتصاد اغلب با بهره‌گیری از تاکتیک‌ها و سناریو‌های دیپلماسی رسانه‌ای رسانه‌‌های جهانی میسر می‌شود.
به هنگام مذاکرات دیپلماتیک کشورها بر سر موضوعات تخصصی مذکور پیش از مذاکرات و در حین مذاکرات دیپلماتیک و حتی پس از آن نیز چنین عملکردی مرسوم است. رسانه‌ها تلاش می‌کنند تا با ایجاد بستر‌های ذهنی متناسب، زمینه اعمال نفوذ سیاست‌‌های اقتصادی، تجاری و بازرگانی کشور مقصد را در عرصه‌‌های تخصصی مورد چالش یا مورد تعارض با کشور یا کشور‌های هدف فراهم آورند.
با ظهور بازنمایی‌‌های نوین اقتصادی-رسانه‌ای در طرح‌‌های دیپلماتیک رسانه‌ای؛ متخصصان رسانه‌ای فعال در حیطه‌‌های فعالیت‌‌های اقتصادی متنوع و نوین، هر کدام با تجارب منحصر به فرد در حیطه‌‌های تخصصی خود، دیگر راهی برای استراتژیست‌‌های سیاسی ارتباطات و دیپلمات‌ها برای ارائه طرح‌های کلی کهنه دیپلماسی عمومی در راستای دیپلماسی رسانه‌ای اقتصاد، تجارت و بازرگانی باقی نگذاشته‌اند.
بدین ترتیب نقش سیاستگذاران، سناریوسازان و جریان‌سازان رسانه‌ای، در دنیای کنونی اقتصاد نقشی بسیار پیچیده و حساس است. چرا که آنها اغلب، سناریوها و جریان‌سازی‌های رسانه‌ای خود را با توجه به منافع ملی کشورهایشان، منافع حکومت‌ها و سیاستگذاری‌های اقتصادی، تجاری و بازرگانی آنها طراحی کرده و به اجرا می‌گذارند. به معنای دیگر با مطالعه سناریوها و جریان‌‌های رسانه‌ای می‌توان به انواع منافع، سیاستگذاری‌ها و اهداف سیاسی، اقتصادی، تجاری و بازرگانی کشور یا کشور‌های مقابل نسبت به خود دست یافت. این حساسیت زمانی پیچیده‌تر می‌شود که توان درک تحولات ناشی از به‌کارگیری گسترده و جهانی تکنولوژی‌های نوین ارتباطات و اطلاعات و همزمان توان تصور فضای به شدت رقابت‌آمیز میان تعداد رو به تزاید رسانه‌‌های امروز، در گستره‌‌های مختلف محلی، ملی و جهانی را داشته باشیم.
کسب این شناخت و آگاهی نسبت به جریان‌های رسانه‌ای امروز و آینده نزدیک از سوی مقامات، مسوولان و متخصصان روابط بین‌الملل، سیاست خارجی و دیپلماسی و نیز مدیران و استراتژیست‌های خبری‌-‌تحلیلی کشورها امری حیاتی است، چرا که در پی این شناخت و آگاهی است که طراحی سناریوها، جریان‌ها و محور‌های سیاسی-‌رسانه‌‌ای، در طراحی واکنش اعلامی مناسب، میسر می‌شود.
اجماع نسبی و نانوشته‌ای در میان رهبران، نخبگان علمی و اجرایی و رسانه‌ها وجود دارد که دیگر نمی‌توان طراحی «دیپلماسی رسانه‌ای اقتصاد» را در طرح گسترده‌تر سیاست خارجی نادیده گرفت. با این حال، هنوز بسیاری از رهبران و سیاستگذاران رسمی و غیررسمی اقتصاد در جهان، با واقعیت‌‌های نوین رسانه‌‌های گفتمان‌ساز و جریان‌ساز جهانی و فراارتباطات خانواده وب در گستره جهانی تطبیق نیافته‌اند.
دیپلمات‌ها و رهبران تصمیم‌گیرنده سیاست خارجی و تعیین‌کننده خط‌مشی دیپلماسی اقتصادی؛ از ظرفیت‌ها و قابلیت‌های رسانه‌‌های گفتمان‌ساز و جریان‌ساز جهانی در کمپین دیپلماتیک خود ناآگاهند. آنها از تاکتیک‌ها، سناریوها و جریان‌سازی‌هایی که یک رسانه در مواردی خاص حتی بهتر از دیپلمات‌ها می‌تواند یک فرآیند دیپلماتیک را به سرانجام برساند؛ اطلاع چندانی ندارند.
کسب توانمندی‌های رقابتی در تولید جریان‌های رسانه‌ای اقتصاد، تجارت و بازرگانی، در جهان امروز نیز به یکی از چالش‌های اساسی رسانه‌ها در سطوح محلی، ملی و جهانی تبدیل شده است. در این میان رسانه‌‌های ملی و محلی برای مصون ماندن از امواج سهمگین رسانه‌‌های جهانی و نیز سازگاری با الزامات رقابتی، چاره‌ای جز کسب و تداوم توان رقابت‌پذیری پایدار ندارند. بدیهی است که رسیدن به این هدف مستلزم طراحی مسیر رقابتی و هوشمندانه‌ای است که بر مبنای شناخت جریان‌های مختلف رسانه‌‌های بزرگ و تاثیرگذار جهان انجام شود.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید