تاریخ انتشار:
لزوم تغییر رویکرد سنتی اتاقهای بازرگانی به مدرنیزه شدن
اتاق بازرگانی متحول شود
قبل از اینکه به موضوع اصلی این نوشته که درباره کارت بازرگانی هوشمند است بپردازم میخواهم یک پرسش از مسوولان و طراحان ایرانکد داشته باشم.
قبل از اینکه به موضوع اصلی این نوشته که درباره کارت بازرگانی هوشمند است بپردازم میخواهم یک پرسش از مسوولان و طراحان ایرانکد داشته باشم. بنده به عنوان یک فعال اقتصادی موظف شدهام سالانه مبلغی را به عنوان حق اشتراک ایرانکد واریز کنم. سوال اینجاست اولاً چرا باید چنین مبلغی را بپردازم و ثانیاً چرا باید هر سال دست به چنین اقدامی بزنم؟ مگر ایرانکد چه خدماتی را به من بخش خصوصی ارائه میدهد که بخواهم برایش حق عضویت یا اشتراک یا هر چیز دیگری که اسمش را میگذارند، پرداخت کنم؟ خیلی دوست دارم عزیزان مسوول در این رابطه به بنده توضیحات لازم را ارائه دهند تا ببینم با چه هدفی این پول را پرداخت میکنم! و اما اصل موضوع. حتماً همه بازرگانان ایرانی میدانند چون فرآیند تجارت در کشورمان از اختیارات دولتی است که به بخش خصوصی تفویض شده پس لازم است بازرگانان با گرفتن کارت بازرگانی این اختیارات را از دولت به خود تفویض کنند. به نظر میرسد تا زمانی که قانون اساسی تجارت را از وظایف دولت میداند نتوان برای حذف کارت بازرگانی اقدام عاجلی انجام داد و تجار مجبورند با این رویه به تجارت خود ادامه دهند. این در حالی است که در دنیا چنین
چیزی وجود ندارد و اصولاً فعالیتهای تجاری با در نظر گرفتن قواعدی خاص صورت میگیرد و کارت بازرگانی محلی از اعراب ندارد.
درباره کارت هوشمند بازرگانی
هوشمندسازی فعالیتهای اقتصادی یکی از اهداف دولت الکترونیک است که در دستور کار دولتها قرار گرفته است. قبل از هر اصلاحی در حوزه تجارت لازم است اتاق بازرگانی از رویکرد سنتی خود خارج شده و تن به مدرنیزه شدن دهد. در این رابطه یک مساله کلی وجود دارد و آن هم مساله فعالیت جدید سازمانهای مختلف در ایران است. در چنین فضایی هر سازمان به بهانه هوشمندسازی برای خود سامانههایی را تعریف کرده و یکسری مشکلات به وجود آورده است. مثلاً از یک طرف سازمان بهداشت، غذا و دارو برای خودش یک سیستم الکترونیک ایجاد کرده و از طرف دیگر نیز وزارت صنعت با تعریف طرحهایی چون ایرانکد و شبنم اختلالات زیادی را در سر راه فعالیتهای اقتصادی به وجود آورده است. در حقیقت هوشمندسازی و دولت الکترونیک به جای اینکه به یکپارچگی فعالیتها کمک کند به جزیرهای شدن سازمانهای دولتی کمک کرده است. برای طبقهبندی کالا و خدمات، باید از وزارت صنعت ابتدا درخواست کرد، سپس کد گرفت و بعد باید ایرانکد را در اختیار آنها قرار داد. از این مرحله به بعد هم چون فرآیندها الکترونیکی شده است کسی هم نمیتواند صحبت کند. اگر هم به این سازمانها مراجعه شود معمولاً پرسنلی حضور یافتهاند که برای جوابگویی آدمهای ضعیفی هستند که از طریق ایمیل جواب میدهند و نمیشود قانعشان کرد. حالا همه این مراحل را میگذراند که یک طوری اینها را با هم هماهنگ کنیم، نهایتاً فقط انتظار دارند که کد بدهند. بعد که مثلاً به سازمان بهداشت، غذا و دارو میروید یک طبقهبندی دیگری دارد و میگوید اینهایی که شما میگویید باید از سوی کارشناسان ما هم استخراج شوند چون این کالای شما را به اسم دیگری میشناسند. بعد از همه اینها باید به ثبت علائم مراجعه کرد، ثبت علائم هم که الکترونیک شده است. این فرآیند بیمعنی است. به این دلیل که من شاید نخواهم امروز صادر کنم شاید بخواهم سال دیگر صادر کنم ولی ثبت علامت را میخواهم الان انجام دهم. ولی میگویند ثبت علامت به صورت لاتین معطوف به این است که شما یک کارت بازرگانی داشته باشید. هیچ جای دنیا به این شکل نیست یعنی جزو قوانین و مقررات هم نیست و این عدم هماهنگی بین اینها بسیار مشکلساز شده است. از آن طرف ارزش افزوده میگوید باید بیایید کلیه فاکتورها را دو مرتبه اینجا بنویسید و فاکتورهایی را که خرید کردهاید هر سه ماه یکبار وارد کنید. از آن طرف وزارت دارایی میگوید خرید و فروش سهماههتان را باید ثبت الکترونیک کنید. همه اینها باعث شده است که هیچکدام اینها با ما هماهنگ نشدهاند و وقت عجیب و غریبی را از کل آدمها میگیرند و یک عدهای با نام بازرس مشاور خودشان را معرفی میکنند که ما فقط میتوانیم این کار را انجام دهیم یعنی آنقدر دردسر پیش میآید که مجبورید یک کسی این کارها را انجام دهد و اطلاعات هم به درستی وارد نمیشود و این نشاندهنده این است که این اطلاعاتی که جمعآوری میشود قطعاً موثق نخواهد بود. از طرف دیگر یک شماره ثبت شرکتی داریم، یک شناسه ملی برای ما تعریف کردند، یک کد اقتصادی داریم و باید سه شماره وارد کنیم. حالا به اضافه شماره کارت بازرگانی؛ و این یک نوع بوروکراسی عجیب و غریبی راه انداخته و سیستم کامپیوتری اینها و سیستمعامل هر کدام از اینها فرق دارد. یعنی یکیشان سیستمعامل ویندوز است، و یکیشان با سیستمعامل دیگری است. اصلاً هیچ هماهنگی بین اینها نیست. در رابطه با کارت هوشمند اتاق بازرگانی نیز این مساله وجود دارد که آیا قرار است چنین تداخلهایی صورت گیرد یا خیر؟ سیستمهای الکترونیکی تا جایی کارکرد دارند و از آن به بعد باید مواظب بود تا خود باعث سردرگمی نشوند.
درباره کارت هوشمند بازرگانی
هوشمندسازی فعالیتهای اقتصادی یکی از اهداف دولت الکترونیک است که در دستور کار دولتها قرار گرفته است. قبل از هر اصلاحی در حوزه تجارت لازم است اتاق بازرگانی از رویکرد سنتی خود خارج شده و تن به مدرنیزه شدن دهد. در این رابطه یک مساله کلی وجود دارد و آن هم مساله فعالیت جدید سازمانهای مختلف در ایران است. در چنین فضایی هر سازمان به بهانه هوشمندسازی برای خود سامانههایی را تعریف کرده و یکسری مشکلات به وجود آورده است. مثلاً از یک طرف سازمان بهداشت، غذا و دارو برای خودش یک سیستم الکترونیک ایجاد کرده و از طرف دیگر نیز وزارت صنعت با تعریف طرحهایی چون ایرانکد و شبنم اختلالات زیادی را در سر راه فعالیتهای اقتصادی به وجود آورده است. در حقیقت هوشمندسازی و دولت الکترونیک به جای اینکه به یکپارچگی فعالیتها کمک کند به جزیرهای شدن سازمانهای دولتی کمک کرده است. برای طبقهبندی کالا و خدمات، باید از وزارت صنعت ابتدا درخواست کرد، سپس کد گرفت و بعد باید ایرانکد را در اختیار آنها قرار داد. از این مرحله به بعد هم چون فرآیندها الکترونیکی شده است کسی هم نمیتواند صحبت کند. اگر هم به این سازمانها مراجعه شود معمولاً پرسنلی حضور یافتهاند که برای جوابگویی آدمهای ضعیفی هستند که از طریق ایمیل جواب میدهند و نمیشود قانعشان کرد. حالا همه این مراحل را میگذراند که یک طوری اینها را با هم هماهنگ کنیم، نهایتاً فقط انتظار دارند که کد بدهند. بعد که مثلاً به سازمان بهداشت، غذا و دارو میروید یک طبقهبندی دیگری دارد و میگوید اینهایی که شما میگویید باید از سوی کارشناسان ما هم استخراج شوند چون این کالای شما را به اسم دیگری میشناسند. بعد از همه اینها باید به ثبت علائم مراجعه کرد، ثبت علائم هم که الکترونیک شده است. این فرآیند بیمعنی است. به این دلیل که من شاید نخواهم امروز صادر کنم شاید بخواهم سال دیگر صادر کنم ولی ثبت علامت را میخواهم الان انجام دهم. ولی میگویند ثبت علامت به صورت لاتین معطوف به این است که شما یک کارت بازرگانی داشته باشید. هیچ جای دنیا به این شکل نیست یعنی جزو قوانین و مقررات هم نیست و این عدم هماهنگی بین اینها بسیار مشکلساز شده است. از آن طرف ارزش افزوده میگوید باید بیایید کلیه فاکتورها را دو مرتبه اینجا بنویسید و فاکتورهایی را که خرید کردهاید هر سه ماه یکبار وارد کنید. از آن طرف وزارت دارایی میگوید خرید و فروش سهماههتان را باید ثبت الکترونیک کنید. همه اینها باعث شده است که هیچکدام اینها با ما هماهنگ نشدهاند و وقت عجیب و غریبی را از کل آدمها میگیرند و یک عدهای با نام بازرس مشاور خودشان را معرفی میکنند که ما فقط میتوانیم این کار را انجام دهیم یعنی آنقدر دردسر پیش میآید که مجبورید یک کسی این کارها را انجام دهد و اطلاعات هم به درستی وارد نمیشود و این نشاندهنده این است که این اطلاعاتی که جمعآوری میشود قطعاً موثق نخواهد بود. از طرف دیگر یک شماره ثبت شرکتی داریم، یک شناسه ملی برای ما تعریف کردند، یک کد اقتصادی داریم و باید سه شماره وارد کنیم. حالا به اضافه شماره کارت بازرگانی؛ و این یک نوع بوروکراسی عجیب و غریبی راه انداخته و سیستم کامپیوتری اینها و سیستمعامل هر کدام از اینها فرق دارد. یعنی یکیشان سیستمعامل ویندوز است، و یکیشان با سیستمعامل دیگری است. اصلاً هیچ هماهنگی بین اینها نیست. در رابطه با کارت هوشمند اتاق بازرگانی نیز این مساله وجود دارد که آیا قرار است چنین تداخلهایی صورت گیرد یا خیر؟ سیستمهای الکترونیکی تا جایی کارکرد دارند و از آن به بعد باید مواظب بود تا خود باعث سردرگمی نشوند.

دیدگاه تان را بنویسید