تاریخ انتشار:
تیمور رحمانی میگوید افزایش نرخ ارز بهزودی تورم را صعودی خواهد کرد
برای کاهش تورم اصرار نکنیم
دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران میگوید: با توجه به عدم انعطافهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد کاهش بیاندازه نرخ تورم به سطوح کمتر از مقدار فعلی ممکن است، پرهزینه باشد. به این نکته هم توجه کنید بخشی از کاهش تورم که به سختی انجام شده به همان دلیل هزینهزا بودنش است. دغدغه آقای طیبنیا هم به همین جهت است. این نگرانی وجود دارد که کاهش تورم از نقطه هشتدرصدی به علت هزینههای سنگینی که به اقتصاد تحمیل میکند دیگر توجیه اقتصادی ندارد. دولت به قولی که داده در جهت کاهش تورم و تحقق تورم تکرقمی عمل کرده است و دیگر نباید اصرار کرد بدون توجیه اقتصادی نرخ تورم بیش از این کاهش پیدا کند.
«با توجه به عدم انعطافهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد کاهش بیاندازه نرخ تورم به سطوح کمتر از هشت درصد ممکن است، پرهزینه باشد.» این جملهای است که تیمور رحمانی اقتصاددان در دفاع از سخنان اخیر علی طیبنیا وزیر اقتصاد مبنی بر اینکه؛ «به دنبال کاهش تورم از هشت درصد نبودیم چرا که ممکن است تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند» میگوید. اعلام این اظهارنظر از سوی وزیر اقتصاد در حالی مطرح میشود که کارشناسان پیش از این گفته بودند اصولاً پایینتر آمدن تورم بیش از این امکانپذیر نیست و در آینده نزدیک باید منتظر افزایش نرخ تورم بود. در حال حاضر نیز بنابر گزارش جدید بانک مرکزی نرخ تورم در آذرماه نسبت به آبانماه تغییر نیافته است و در نرخ 6 /8درصد متوقف شده است. اما چرا وزیر اقتصاد اکنون از عواقب کاهش بیش از هشتدرصدی نرخ تورم هشدار داده است؟ دانشیار دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در این باره به تجارت فردا میگوید: «با توجه به عدم انعطافهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد کاهش بیاندازه نرخ تورم به سطوح کمتر از مقدار فعلی ممکن است، پرهزینه باشد. به این نکته هم توجه کنید بخشی از کاهش تورم که به سختی انجام
شده به همان دلیل هزینهزا بودنش است. دغدغه آقای طیبنیا هم به همین جهت است. این نگرانی وجود دارد که کاهش تورم از نقطه هشتدرصدی به علت هزینههای سنگینی که به اقتصاد تحمیل میکند دیگر توجیه اقتصادی ندارد. دولت به قولی که داده در جهت کاهش تورم و تحقق تورم تکرقمی عمل کرده است و دیگر نباید اصرار کرد بدون توجیه اقتصادی نرخ تورم بیش از این کاهش پیدا کند.» رحمانی در ادامه این گفتوگو تاکید دارد: «این احتمال وجود دارد با توجه به افزایش نرخ ارز شاهد افزایش تورم باشیم. به یقین شوک ارزی اخیر با توجه به نوسانات شدید قیمت دلار با خود شوک قیمتی به همراه دارد و باعث افزایش قیمت کالاها خواهد شد، در نتیجه مجموع نرخ تورم نمیتواند در عدد 6 /8 درصد باقی بماند و به سمت بالا افزایش خواهد یافت.» در ادامه شرح این گفت وگو را میخوانید.
طیبنیا وزیر اقتصاد هفته گذشته اعلام کرد: «به دنبال کاهش تورم از هشت درصد نبودیم چراکه ممکن است تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند.» اما یک ماه قبل نوبخت سخنگوی دولت رسیدن تورم به زیر هشت درصد را از افتخارات و دستاوردهای دولت نام برده بود. به نظر شما تکرقمی شدن تورم بر فضای اقتصادی ایران چه تاثیری دارد و چرا وزیر اقتصاد چنین دیدگاهی را مطرح کرده است؟
به نظر من سخنان وزیر اقتصاد و سخنگوی دولت باهم در تناقض نیست. حرف آقای نوبخت از این جهت درست است که دولت در زمینه تورم زحمت بسیاری کشیده که امروز موفق شده نرخ تورم را به حدود هشت درصد برساند. طبیعی است که دولت به تورم هشتدرصدی افتخار کند. دولت سرسختانه در جهت رسیدن به هدف دستیابی به تورم تکرقمی تلاش کرد و به این هدف هم بهرغم وجود فشارهای سیاسی دست پیدا کرد.
در اقتصاد ایران هزینه کاهش تورم در لایههای پایینتر ممکن است مانند تورمهای سنگین برای اقتصادمان گران تمام شود. قبلاً هم گفته بودم تداوم شدید کاهش نرخ تورم به دلیل آنچه اینرسی تورمی نامیده میشود امکانپذیر نیست. در اقتصاد ایران کاهش شدید تورم هزینه سنگینی در جهت کاهش تولید و افزایش بیکاری به همراه خود دارد.
اما در مقابل سخنان آقای طیبنیا مبنی براینکه «به دنبال کاهش تورم از هشت درصد نبودیم چرا که ممکن است، تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند» ایشان حرف کارشناسی و درستی زدهاند.
با توجه به عدم انعطافهایی که در اقتصاد ایران وجود دارد کاهش بیاندازه نرخ تورم به سطوح کمتر از مقدار فعلی ممکن است، پرهزینه باشد. به این نکته هم توجه کنید بخشی از کاهش تورم که به سختی انجام شده به همان دلیل هزینهزا بودنش است. دغدغه آقای طیبنیا هم به همین جهت است. این نگرانی وجود دارد کاهش تورم از نقطه هشتدرصدی به علت هزینههای سنگینی که به اقتصاد تحمیل میکند دیگر توجیه اقتصادی ندارد. دولت به قولی که داده در جهت کاهش تورم و تحقق تورم تکرقمی عمل کرده است و دیگر نباید اصرار کرد بدون توجیه اقتصادی نرخ تورم بیش از این کاهش پیدا کند.
در اقتصاد ایران هزینه کاهش تورم در لایههای پایینتر ممکن است مانند تورمهای سنگین برای اقتصادمان گران تمام شود. قبلاً هم گفته بودم تداوم شدید کاهش نرخ تورم به دلیل آنچه اینرسی تورمی نامیده میشود امکانپذیر نیست. در اقتصاد ایران کاهش شدید تورم هزینه سنگینی در جهت کاهش تولید و افزایش بیکاری به همراه خود دارد. کاهش تورم از 7 /43 درصد در سال 1392 به 6 /15 درصد در سال 1393 اتفاق افتاد اما از 6 /15 درصد در سال 1393 به 9 /11 درصد در سال 1394 تحقق یافت و از 9 /11 درصد سال 1393 تاکنون طی 9ماهه ساله 1395 به 6 /8 درصد رسیده است.
همین روند کافی است به ما بفهماند که تکرقمیشدن تورم در ایران تا چه اندازه دشوار و پرهزینه بوده است و تاچه اندازه تداوم و حفظ تورم تکرقمی دشوار است. از اینرو سخنان آقای وزیر اقتصاد منطقی است و نباید به هر قیمتی اصرار به کاهش تورم در اقتصاد ایران داشته باشیم.
همانطور که شما اشاره کردید با توجه به عدم انعطافهای اقتصاد ایران کاهش تورم بیش از این هزینهزاست و برخی از کارشناسان معتقدند اصولاً پایینتر آمدن تورم بیش از این امکانپذیر نیست و در آینده نزدیک باید منتظر افزایش نرخ تورم بود. به نظر میرسد آقای طیبنیا بیشتر خواسته دست پیش را بگیرد، نظر شما چیست؟ آیا واقعاً تورم بیش از این در اقتصاد ایران کاهشیافتنی نیست؟
امسال نسبت به سال ۹۴ تاکنون تورم منفی ماهانه نداشتیم. این در حالی بود که درسال ۹۴ چند ماه از ماههای سال تورم ماهانه منفی به علت کاهش سطح عمومی قیمتها به ثبت رسید. این مساله نشان میدهد روند نزولی تورم در حال متوقف شدن است. اگرچه این برگشت تورم چندان شدید نیست مگر اینکه شوکهای غیرمنتظره در اقتصاد ایران رخ دهد.
بارها کارشناسان از جمله خود من گفتهایم که در شرایط فعلی مجموعه شرایط شکلدهنده وضعیت اقتصاد کلان احتمال بیشتری برای افزایش در نرخ تورم را نسبت به کاهش یا حتی تداوم آن ایجاد میکند. حتی من در مقالهای با عنوان «آیندهنگری تورم» حدود چهار ماه پیش برای هفتهنامه شما «تجارت فردا» نوشته بودم: «در ماههای باقیمانده سال 1395 تداوم روند نزولی نرخ تورم دارای احتمال کمتر نسبت به عکس آن است و گنجاندن ملاحظات اقتصاد سیاسی مرتبط با انتخابات ریاستجمهوری یا احتمال بروز شوکهای اقتصادی نیز به تقویت این پیشبینی کمک میکند. در آن صورت، اگر تصور کنیم حتی متوسط تورم ماههای اول سال 1395 ادامه یابد و تشدید نشود، تداوم تورم تکرقمی دشوار است. حتی ممکن است با احتمال افزایش نرخ تورم نسبت به وضعیت کنونی روبهرو شویم.» بنابراین احتمال افزایش تورم و توقف روند نزولی موضوعی نیست که مسوولان نسبت به آن بیاطلاع باشند و نسبت به احتمال افزایش تورم غافلگیر شده باشند و بخواهند در این مقطع پیشدستی کنند.
من تصور نمیکنم آقای طیبنیا قصد پیشدستی با بیان اینکه «به دنبال کاهش تورم از هشت درصد نبودیم چرا که ممکن است تبعات سنگینی را برای اقتصاد کشور ایجاد کند» داشته باشند. معتقدم باید بپذیریم تورم در شرایط فعلی به میزانی رسیده است که اصرار بر کاهش آن ممکن است هزینههای سنگینی به همراه داشته باشد و همانطور که گفتم به افزایش بیکاری و تشدید رکود دامن بزند. عواملی که سبب میشوند تلاش برای کاهش تورم پرهزینه باشد به اصطلاح در اقتصاد به آن میگویند نسبت فداکاری (sacrifice ratio) بسیاری را میطلبد و از عدم انعطافهای اقتصاد ایران ناشی میشود.
بهطور مثال؛ نقایص سیستم بانکی و مالی که تامین مالی بنگاهها را دشوار میکند و بیشترین فشار سیاست انقباضی را متوجه بنگاهها میکند، عدم انعطاف حقوق و دستمزدها چه در بخش دولتی و چه در بخش غیردولتی در جهت عدم رشد سالانه و نه کاهش (که آن هم ناشی از تصمیمگیریها و قوانین و مقررات بخش دولتی است) یا عدم انعطافپذیری هزینههای بخش عمومی و شبهدولتی در جهت عدم رشد سالانه که ناشی از ناکارایی و رانتجویی موجود در اقتصاد است و بهطور خلاصه، زیاده از حد دولتی بودن و دخالت گسترده بخش دولتی در اقتصاد سبب شده است تا کاهش تورم تنها از طریق سیاست پولی انقباضی بسیار پرهزینه باشد و همین موضوع تبدیل به مانعی برای بیش از حد انقباضی کردن سیاست پولی میشود. بنابراین اگر مجموعه این عوامل را در نظر بگیریم هشدار وزیر اقتصاد از جنبه کارشناسی امری درست و اصولی است و نباید در این مقطع به دنبال کاهش تورم بیش از این بود.
اگر کاهش تورم برای اقتصاد کشور تبعات دارد، چرا در کشورهایی که تورمهای زیر یکدرصدی دارند چنین تبعاتی وجود ندارد؟
در کشورهایی که مانند ایران دولت بسیار بزرگ دارند به این معنی که حجم نفوذ دولت در تمام ارکان زندگی اقتصادی جامعه شدید بوده یا به عبارت دیگر دولت دخالت گسترده در اقتصاد دارد کاهش تورم مساله پیچیده و سختی است. چراکه اطلاعات شفافی از میزان حجم دولت و فعالیتهای آن وجود ندارد. از طرف دیگر اشاره کردم وجود ناکارایی و رانتجویی بالا در اقتصاد ایران باعث ایجاد انعطافناپذیری و فشارهای هزینهای میشود و تکرار این فشارها مانع از آن میشود که بتوان تورم را دورقمی یا تکرقمی کرد.
درست است که دولت در شرایط و دوره سختی از اقتصاد ایران تلاش کرد تا تورم را از حدود ۴۰ درصد تکرقمی کند اما نباید نگران مقداری افزایش تورم و حتی دورقمی شدن آن بود. چراکه پس از آنکه اقتصاد ایران از رکود خارج شود و به ثبات رشد اقتصادی دست پیدا کند و حداقل سالانه رشد اقتصادی ۳ تا ۴درصدی داشته باشد در این شرایط میتواند بازهم زمینه تکرقمی شدن تورم را ایجاد کند و حتی تورم تکرقمی را تثبیت کند.
در کشورهایی که تورم را دو تا یک درصد کاهش دادهاند فعالیتهای دولت کاملاً شفاف بوده و اقتصاد آن کشورها از بهرهوری بالا برخوردار بوده و زمینههای رانتجویی در این نوع اقتصادها وجود ندارد. اگر در اقتصاد ایران نیز عدم انعطافها از بین برود و شفافیت در امور اقتصادی حاکم شود قطعاً کاهش تورم با هزینه بسیار ناچیزتری از شرایط فعلی انجام خواهد شد.
نرخ تورم در خرداد 95 به 7 /9 درصد کاهش پیدا کرده و در مهرماه به 7 /8 درصد رسیده است. در آبان یکدهم درصد بیشتر کاهش پیدا کرده و 6 /8 درصد شده و در آذرماه نیز همان 6 /8 درصد باقی مانده است. این کاهش بسیار کند و حتی بدون تغییر، نشاندهنده چه چیزی است؟
امسال نسبت به سال 94 تاکنون تورم منفی ماهانه نداشتیم. این در حالی بود که درسال 94 چندماه از ماههای سال تورم ماهانه منفی به علت کاهش سطح عمومی قیمتها به ثبت رسید. این مساله نشان میدهد روند نزولی تورم در حال متوقف شدن است. اگرچه این برگشت تورم چندان شدید نیست مگر اینکه شوکهای غیرمنتظره در اقتصاد ایران رخ دهد.
با توجه به نوسانات شدید در بازار ارز و افزایش دلار به بیش از چهار هزار تومان که ممکن است اثر روانی بر قیمت کالاها بگذارد و افزایش قیمتها را دامن بزند، این افزایش نرخ ارز چه اثری بر تورم خواهد داشت؟
باتوجه به اینکه نرخ تورم در آذرماه 6 /8 درصد از سوی بانک مرکزی اعلام شده است و نسبت به آبانماه شاهد توقف روند کاهشی تورم بودهایم این احتمال وجود دارد که با توجه به افزایش نرخ ارز شاهد افزایش تورم باشیم. به یقین شوک ارزی اخیر با توجه به نوسانات شدید قیمت دلار با خود شوک قیمتی به همراه دارد و باعث افزایش قیمت کالاها خواهد شد، در نتیجه مجموع نرخ تورم نمیتواند در عدد 6 /8 درصد باقی بماند و به سمت بالا افزایش خواهد یافت. طبیعی است که با توجه به افزایش نرخ ارز به بیش از چهار هزارتومان نرخ تورم هم افزایش پیدا کند.
البته به این معنی نیست که افزایش اخیر نرخ ارز، تورم پیوسته ایجاد کند اما در ماههای آینده اثر این افزایش نرخ ارز بر تورم نمایان خواهد شد و به شکل مقطعی باعث میشود مقداری تورم افزایش یابد. از قبل هم پیشبینی شده بود اگر شوک اقتصادی ایجاد شود روند نزولی تورم متوقف خواهد شد و حتی شاهد افزایش تورم خواهیم بود. از طرف دیگر در خصوص نرخ ارز بارها کارشناسان به دولت هشدار داده بودند متناسب با نقدینگی نرخ دلار را تعدیل کند اما دولت به این مساله توجه نکرد و بعید است که در ماههای آینده نرخ تورم در سطح 6 /8 درصد باقی بماند. با توجه به این امر دو تا سه ماه آتی نرخ تورم افزایش خواهد داشت تا زمانی که شوک ناشی از افزایش نرخ ارز تخلیه شود.
اینکه دولت بخواهد تورم را در سطوح فعلی نگه دارد، متضمن اعمال چه سیاستهایی است؟
در شرایط فعلی باتوجه به افزایش نرخ ارز نگه داشتن نرخ تورم در سطوح فعلی کار دشواری است. از طرف دیگر نرخ سود نیز در مقابل کاهش مقاومت نشان میدهد. علت این امر از این مساله ناشی میشود که اگر نرخ سود شروع به کاهش کند با توجه به نقدینگی که در سالهای گذشته بانکها ایجاد کردند و دارایی واقعی در مقابل آن ایجاد نشده است به محض اینکه نرخ سود به سطوح کمتر از 12 درصد برسد باید انتظار جهش تورمی داشته باشید. از این جهت مقاومت نرخ سود در برابر کاهش به نفع تورم است. بنابراین در این شرایط نگه داشتن تورم در سطوح فعلی کار بسیار سخت و دشواری است.
سیاست اثرگذار در این زمینه ایجاد زمینه برای رشد بخش حقیقی اقتصاد است. چراکه رشد بخش حقیقی اقتصاد از طریق سرمایهگذاری خارجی و تحرک بخش نفت زمینه سیال شدن نقدینگی را فراهم میکند تا از این طریق فشار تورمی از این ناحیه را کنترل کند. البته باید بپذیریم تهدید بالقوه از ناحیه نقدینگی در جهت افزایش تورم در اقتصاد ایران وجود دارد.
به هر حال با توجه به شرایط موجود اقتصاد ایران و رشد فعلی نرخ ارز افزایش تورم امری اجتنابناپذیر است. بازهم تاکید میکنم آغاز روند صعودی تورم به معنای آن نیست که رشد تورم پیوسته باشد. ممکن است در مدت کوتاهی رشد تورم داشته باشیم و بازهم این روند متوقف شود.
به نظر شما اگر در آینده نزدیک نرخ تورم افزایش پیدا کند و دوباره دورقمی شود آیا باید تورم تکرقمی را در اقتصاد ایران دیگر به فراموشی بسپاریم؟
به هرترتیب در این مقطع از سال با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد ایران تورم ناگزیر از افزایش است. حتی اگر روند نزولی تورم متوقف شود یا مجدداً دورقمی شود انتظار تورم قابل توجهی را نخواهیم داشت مگر آنکه شوکهای غیرمنتظرهای به اقتصاد وارد شود که در حال حاضر چندان محتمل به نظر نمیرسد. در مورد افزایش اخیر نرخ ارز هم اگر دولت از این فرصت در جهت رشد صادرات و تقویت تقاضا استفاده کند میتواند بهرغم مقداری افزایش تورم زمینه خروج از رکود اقتصادی را فراهم کند.
درست است که دولت در شرایط و دوره سختی از اقتصاد ایران تلاش کرد تا تورم را از حدود 40 درصد تکرقمی کند اما نباید نگران مقداری افزایش تورم و حتی دورقمی شدن آن بود. چراکه پس از آنکه اقتصاد ایران از رکود خارج شود و به ثبات رشد اقتصادی دست پیدا کند و حداقل سالانه رشد اقتصادی 3 تا 4درصدی داشته باشد در این شرایط میتواند بازهم زمینه تکرقمی شدن تورم را ایجاد کند و حتی تورم تکرقمی را تثبیت کند.
البته ممکن است در این دولت این اتفاق رخ ندهد و دوباره تورم دورقمی شود اما در دولتهای بعدی میتوان انتظار داشت با ثبات در رشد اقتصادی دوباره تورم تکرقمی شود.
بنابراین نباید از دولت در این مقطع انتظار داشته باشیم که به هر قیمتی تورم را کاهش دهد یا اصرار بر حفظ روند نزولی تورم داشته باشد. همانطور که تاکید کردم کاهش بیش از سطوح هشتدرصدی تورم در شرایطی که اقتصاد ایران با عدم انعطافهای بسیاری مواجه است بسیار هزینهزاست و باعث تداوم رکود و رشد بیسابقه بیکاری خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید