شناسه خبر : 14891 لینک کوتاه

نگاهی به وضعیت اسفناک یک منبع درآمدی فراموش‌شده در ورزش ایران

فواید طرفدار داشتن

شهرآورد یا دربی، هرچه می‌خواهید اسمش را بگذارید اما دیدار استقلال و پرسپولیس، ویترین فوتبال باشگاهی ایران است.

پانته‌آ اربابی
شهرآورد یا دربی، هرچه می‌خواهید اسمش را بگذارید اما دیدار استقلال و پرسپولیس، ویترین فوتبال باشگاهی ایران است. دیداری که شاید جاذبه‌هایش به اندازه بازی‌های بزرگ دنیا نباشد اما از لحاظ توان جذب توجه مردم و رسانه‌ها به ال‌کلاسیکو و دربی منچستر و میلان طعنه می‌زند. شهرآورد تهران البته مدتی است که به دلیل کاهش شدید سطح فنی‌اش کمتر شاهد حضور ۱۰۰ هزار تماشاگر مشتاق است اما همین ورزشگاه پیر آزادی بارها تجربه پر شدن از تماشاگر سرخ و آبی را در طول تاریخ دربی‌های این دو تیم داشته و سال‌هاست که رازهای مگویی از حال و احوال طرفداران این دو تیم دارد. دربی پایتخت ایران همین هفته پیش برگزار شد، روز یکشنبه. و با هیجان فراتر از انتظاری به پایان رسید. تیم نسبتاً بحران‌زده پرسپولیس از سد قلعه امیرخان قلعه‌نویی گذشت و رکورد ژنرال را شکاند. حمید درخشان در حالی شامگاه یکشنبه پیروزی شاگردانش را جشن می‌گرفت که ۶۰ هزار هوادار در ورزشگاه حضور داشتند. ۶۰ هزار تماشاگری که از نگاه اقتصادی، ۶۰ هزار مصرف‌کننده بالقوه محسوب می‌شوند. اما به راستی باشگاه‌های ایرانی برای درآمدزایی از این طریق چه کرده‌اند؟ چگونه می‌خواهند این پتانسیل بالفعل را بالقوه سازند؟ احتمالاً اگر بگوییم باشگاه‌های ایرانی هیچ نکرده‌اند، پر‌بیراه نگفته‌ایم. مدیران باشگاه‌های دولتی ایران بیشتر به فکر چانه‌زنی برای دریافت بودجه بیشتر هستند و اگر بخواهند کمی بیشتر برای باشگاه تحت هدایت‌شان وقت بگذارند، با صاحبان آگهی هم وارد مذاکره می‌شوند تا پول اسپانسرشیپ بیشتری روانه خزانه باشگاه کنند. اما آیا پتانسیل اقتصادی ورزشی مانند فوتبال تنها همین است؟ و سوال مهم‌تر اینکه چه فرقی است میان تیم‌های پرطرفدار و کم‌طرفدار؟ برخی اعتقاد دارند تیم‌هایی که تماشاگر بیشتری دارند، حق پخش بیشتری می‌گیرند و ارزش برندشان بیشتر می‌شود. آنها بیشتر روی درآمدهای غیرمستقیم داشتن هوادار حساب باز کرده‌اند. عده‌ای هم بلیت‌فروشی را تنها درآمد ناشی از حضور هواداران در ورزشگاه می‌دانند و علاقه‌ای هم به الگو گرفتن از باشگاه‌های صاحب‌نام ورزشی ندارند. با این همه در حال حاضر باشگاه‌های بزرگ دنیا بخش بزرگی از درآمدشان را مدیون حضور هواداران در ورزشگاه هستند. آنها حتی به فکر اخذ درآمد از طرفداران در بیرون استادیوم هم افتاده‌اند و هرگز این مشتریان بالقوه خود را از دست نداده‌اند. حالا هرچقدر هم که می‌خواهیم بگوییم سرمایه استقلال و پرسپولیس هواداران آن هستند؛ وقتی که از این سرمایه بهره مناسب حاصل نمی‌شود، چه فرقی می‌کند که سرمایه (تماشاگر) داشته باشیم یا نه؟ چه فرقی دارد که مدیرعامل تیمی پرطرفدار باشیم یا نه وقتی قرار است فقط دلخوش به ردیف بودجه‌های دولتی باشیم؟ فوتبال ایران به نیم‌فصل رسیده، تیم ملی تا چند هفته دیگر باید در استرالیا به مصاف حریفان آسیایی‌اش برود و چهار باشگاه برتر فصل گذشته لیگ از اواخر بهمن در لیگ قهرمانان آسیا به میدان می‌روند، اما به راستی آیا فوتبال ایران از لحاظ زیرساخت‌های اقتصادی و مدیریتی حتی از آسیا الگوبرداری کرده است؟ آیا فوتبال ما از لحاظ ابعاد مدیریتی توان رقابت با همین تیم‌های اطراف خلیج فارس را دارد که مدام مدعی قهرمانی در جام ملت‌های آسیا و لیگ قهرمانان آسیاست؟ شاید وقت آن رسیده که نگاه جامع‌تری به فوتبال داشته باشیم. نگاهی که فوتبال را یک تفریح صرف نمی‌داند و روی تک‌تک منابع درآمدی حاصل از آن حساب کرده است. فوتبال با «حرف» و «مصاحبه» به صنعت تبدیل نمی‌شود. همان‌طور که در اروپا هم این‌گونه تغییر ماهیت نداده است. فوتبال با «استراتژی» و «رویکرد مدیریتی» صحیح تبدیل به یک صنعت پولساز می‌شود. صنعتی که همه از آن بهره‌مند می‌شوند. فقط فکرش را بکنید اگر باشگاه‌های ایرانی از لحاظ مالی می‌توانستند با باشگاه‌های غربی رقابت کنند و بازیکنان پا به سن گذاشته بزرگ دنیا را به خدمت خود درآورند، چه شوری که در سکوهای ورزشگاه ایجاد نمی‌شد...

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها